موضوع: صلاة المسافر (1)
تاریخ جلسه : ۱۳۹۲/۵/۲
شماره جلسه : ۱۳
چکیده درس
-
بررسی کلمات فقها در مقام، پیرامون معقد اجماع
-
تبیین نظر صاحب مفتاح الکرامة(ره) و مناقشه در آن
-
تبیین نظر مختار پیرامون معقد اجماع
-
بررسی نظر صاحب کتاب مدارک الاحکام و مناقشه در آن
-
بیان یک شبهه در مقام و دفع آن از منظر مختار
-
بررسی چند بحث تکمیلی پیرامون سایر تعابیر وارده در روایات
دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
پذیرش نظریه مشهور پیرامون ملاک در حد شرعی مسافت؛
ملاحظه فرمودید که در این بحث که آیا ملاک ثمانیة فراسخ یا مسیرة یومٍ است حق با مشهور قریب به اتفاق است و ادلهاش را هم روشن کردیم.بررسی کلمات فقها در مقام، پیرامون معقد اجماع؛
حالا باید بررسی کنیم ببینیم آیا نسبت به قول مشهور، اجماع وجود دارد یا نسبت به قول مسیرة یومٍ اجماع هست یا نسبت به در هر دو تعبیرِ ثمانیة فراسخ و مسیرة یومٍ اجماع وجود دارد؟تبیین نظر صاحب مفتاح الکرامة(ره) پیرامون معقد اجماع بر ثمانیة فراسخ و مسیرة یومٍ؛
چون از برخی کلمات فقها استفاده میشود که در معقد اجماع، هم ثمانیة فراسخ هست و هم مسیرة یومٍ است. صاحب کتاب «مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة» در این باره با ذکر این ادعا در جلد دهم صفحه 318 به کلمات برخی از علمای زیر اشاره میکند:
الف. استشهاد به عبارت سید مرتضی(ره) در کتاب «الانتصار»؛
عبارتی را صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» در جلد دهم صفحه 318 از سید مرتضی(ره) دارد و میفرماید: «و أما تحدید المسافة ففی الانتصار مما انفردت به الإمامیة تحدید السفر الذی یجب فیه التقصیر فی الصلاة ببریدین و البرید اربعة فراسخ و الفرسخ ثلاثة امیال» صاحب کتاب مفتاح الکرامة میفرماید که مرحوم سید مرتضی(ره) در کتاب «الانتصار فیما انفردت به الامامیة» فرموده که آنچه موجب قصر در سفر است بریدان است و هر بریدی چهار فرسخ است و هر فرسخی سه میل است «ثم صرّح بعد ذلک بالاجماع» همانطور که روشن است اسمی از مسیرة یومٍ در کلام سید مرتضی(ره) نیامده و فقط ثمانیة فراسخ را مرحوم سید مرتضی(ره) به عنوان معقد اجماع ذکر کرده.
ب. استشهاد به عبارت شیخ طوسی(ره) در کتاب «الخلاف»؛
صاحب مفتاح الکرامة(ره) بعد از این مطلب میفرماید: «و فی الخلاف، الإجماع علی أنّ حدّ السفر الذی یکون فیه التقصیر مرحلةٌ و هی ثمانیة فراسخ»، شیخ طوسی(ره) در کتاب «الخلاف»، معقد اجماع را باز ثمانیة فراسخ قرار داده.
ج. استشهاد به عبارت ابن ادریس حلی(ره) در کتاب «السرائر»؛
صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» در ادامه میفرماید مرحوم ابن ادریس(ره) در کتاب «السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی» هم فرموده است که «حدّ السفر الّذي يجب معه التقصير بریدان و البريد أربعة فراسخ و الفرسخ ثلاثة أميال و الميل أربعة آلاف ذراع»، بعد هم گفته هر بریدی چقدر است که بریدان میشود هشت فرسخ و بعد هم گفته «لا خلاف عندهم في حدّ المسافة الّتي يجب القصر على من قصدها و قد أجمعوا على تقصير صلاة القاصد لها».
د. استشهاد به ده کتاب فقهی دیگر؛
در ادامه صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» میگوید: «و فی المعتبر [فی شرح مختصر النافع] و المدارک [الاحکام فی شرح شرایع الاسلام] و الذخیرة [المعاد فی شرح الارشاد] و الریاض[المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل] و ظاهر المنتهی [المطلب فی تحقیق المذهب] و التذکرة [الفقهاء] و کشف الإلتباس [عن موجز ابی العباس] و مجمع الفایدة و البرهان [فی شرح الارشاد الاذهان] و الدرّة [البهیة فی فقه الامامیة] و الکفایة [الاحکام]، الاجماع علی أنّه إنما یجب التقصیر فی مسیرة یومٍ بریدین اربعة و عشرین میلا»، همانطور که روشن است، صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» ده کتاب از کتب مهم فقهی را نقل میکند که اینها نگفتند که اجماع داریم بر اینکه تقصیر بر ثمانیة فراسخ است، بلکه گفتند اجماع داریم بر اینکه فقها در حد تقصیر، هم عنوان مسیرة یومٍ را در معقد اجماع ذکر کردند و هم عنوان بریدین را ذکر کردند.
مناقشه بر نظریه محقق عاملی(ره) ضمن دو نکته؛
ما باشیم و ظاهر عبارت کتاب «مفتاح الکرامة» باید بگوئیم پس در معقد اجماع، هم ثمانیة فراسخ آمده و هم مسیرة یومٍ آمده، اما اینجا دو تا نکته را باید مورد توجه قرار بدهیم؛ که عبارتند از:نکتهی اول: عدم انطباق ادعای محقق عاملی(ره) نسبت به برخی از کتب؛
همانطور که از متن عبارات روشن شد تا اینجا سه نفر یعنی جناب سید مرتضی(ره)، جناب شیخ طوسی(ره) و جناب ابن ادریس(ره) ادعای اجماع کردهاند و معقد اجماع را همین ثمانیة فراسخ قرار دادند. در نتیجه نکته اول این است که ما به بعضی از این کتب که مراجعه کردیم دیدیم آنچه صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» برداشت کرده، از آن این ادعا استفاده نمیشود، مثلاً به کتاب «المعتبر فی شرح مختصر النافع» که مراجعه میکنیم، آنجا عبارت این است: «و إنما یجب التقصیر فی ثمانیة فراسخ فلو قصد الاقل فلم یجز التقصیر اجماعاً» در ادامه میگوید «و لا خلاف عندنا فی وجوب التقصیر فی الثمانیة» چرا؟ «لأن سماعة سأله عن المسافر فی کم یقصّر الصلاة؟ فقال(عليه السلام) فی مسیرة یومٍ و ذلک بریدان و هما ثمانیة فراسخ» یعنی باز محقق حلی(ره) صاحب کتاب «المعتبر» ملاک و معقد اجماع را ثمانیة فراسخ قرار داده، به آن روایت سماعه که هم مسیرة یومٍ در آن هست و هم ثمانیة فراسخ اشاره کرده ولی آنکه میگوید «لا خلاف عندنا» میگوید «فی الثمانیة» است، این یک مورد.
«تذکرة الفقهاء»: باز صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» میگوید در کتاب «تذکرة الفقهاء» هم همینطور است، ما باز «تذکرة الفقهاء» را مراجعه کردیم در جلد چهارم صفحه 369 علامه حلی(ره) فرموده «و لا خلاف عندنا فی وجوب التقصیر فی الثمانیة»، اینجا هم باز مسئلهی ثمانیه را آورده.
«منتهی المطلب فی تحقیق المذهب»: در کتاب منتهی مرحوم علامه حلی(ره) در جلد 6 صفحه 329 میفرماید: «فالذی ذهب إلیه علماءنا أجمع أنّه أربعةٌ و عشرین میلاً مسیرة یومٍ تامٍ ثمانیة فراسخ»، هر دو را آورده.
«مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان»: محقق اردبیلی(ره) در کتاب مزبور میگوید: «لا خلاف أیضاً فی وجوبه علینا فی مسیرة یومٍ و ثمانیة فراسخ»،
پس اشکال اول و مطلب اول این است که آنچه صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» گفته اینطور نیست که تماماً انطباق داشته باشد بر آن کتب و همین هست که انسان باید مراجعه کند، حالا در یک کتابی این را میگوید انسان باید خودش مراجعه کند ببیند واقعاً علامه حلی(ره) این فتوا را دارد یا خیر؟ این اولین نکته بود.
نکته دوم: به دو دلیل نباید ادعا کرد که اجماع بر مسیرة یوم و ثمانیة فراسخ است؛
دلیل اول: فقهای ما چون یک روایاتی که همه به آن عمل کردند، گاهی اوقات میآمدند همان را معقد اجماع قرار میدادند یعنی دیگر نمیرفتند فحص کنند و اقوال را تتبع کنند، بلکه همین مقدار که میدیدند یک روایتی است که همه طبق آن عمل کردند و کسی نیست که بخواهد آن روایت را رد کند، بر طبق مضمون همان روایت، اجماع را ادعا میکردند، یعنی آنچه که مرحوم محقق عاملی(ره) صاحب کتاب «مفتاح الکرامة» از محقق اردبیلی(ره) صاحب کتاب «مجمع الفائدة و البرهان» و دیگران نقل میکند، روشن میکند که اینها آمدند مضمون و یا عین روایت سماعة را به عنوان معقد اجماع ذکر کردند.
دلیل دوم: حالا همان بحث دیروز مجددا پیش میآید میگوئیم روایت سماعه که میگوید «مسیرة یومٍ و هی بریدان و هما ثمانیة فراسخ» این در مقام تفسیر است و وقتی در مقام تفسیر است و دیگر اینطور نیست که بگوئیم دو ضابطه است، بلکه میگوید مسیرة یومٍ، معنایش ثمانیة فراسخ است، یعنی آن را تفسیر میکند و در نتیجه ضابطه در همان عنوانی است که به عنوان مفسَّر است، یعنی ثمانیة فراسخ، در او خلاصه میشود، لذا خود مسیرة یومٍ نمیتواند ملاک باشد، ثمانیة فراسخ میتواند ملاک باشد.
پس چون روایت این چنین است، ما نمیتوانیم بگوئیم فقها. نتیجه میگیریم که کسی نیاید ادعا کند که ما هم بر ثمانیة اجماع داریم و هم بر مسیرة یومٍ اجماع داریم.
تبیین نظر مختار پیرامون معقد اجماع؛
آنچه از کلمات استفاده میشود این است که اجماع بر ثمانیة فراسخ است، حالا شهید ثانی(ره) فرموده است که مسیرة یومٍ و یا مرحوم صاحب مدارک(ره) که عبارت مدارک را هم میخوانیم گفته «کل واحدٍ منهما»، تاثیری در اصل مطلب ندارد زیرا این دو بزرگوار را یا باید بگوئیم که به این اجماع توجّهی نکردند و یا گفتهاند که این اجماع، مدرکی است، ما خودمان باید روایات را بررسی کنیم و از بررسی روایات به این نتیجه میرسیم. گفتیم که این روایاتی که دارد مسیرة یومٍ بعد تفسیر میکند به ثمانیة فراسخ، در نتیجه اصلاً تعارضی وجود ندارد، حالا نمیخواهیم این تعبیر را بکنیم ولی اگر کسی هم این تعبیر را کند تعبیر درستی هست که بگوئیم یک نوع حکومتی وجود دارد، یعنی یک روایت داریم مسیرة یومٍ، نُه روایت میآید مسیرة یومٍ را به ثمانیة فراسخ تفسیر میکند، این روایات بر آن روایات حاکم است و اصلاً تعارضی وجود ندارد. و کسانی که میخواهند بگویند انسان یکی از این دو ضابطه را مخیّر است باید لااقل یا آن روایاتی که «أو» دارد را اخذ کنند و بقیه روایات را کنار بگذارند و یا باید تعارض را قائل باشند که هیچ کدام از اینها وجود ندارد و صحیح نیست.بررسی نظر صاحب کتاب مدارک الاحکام؛
صاحب مدارک(ره) در جلد چهارم صفحه 428 میگوید: «ذهب علماءنا أجمع إلی أنّ القصر إنما یجب فی مسیرة یومٍ تامٍ بریدین أربعة و عشرین میلا حکی ذلک جماعةٌ»، یعنی اجماع بر اینکه قصر در مسیرة یومٍ، بریدین و اربعة عشرین میلا، از جماعتی حکایت شده «منهم المصنف(ره)»، مرحوم محقق حلی(ره) در کتاب المعتبر «و تدلّ علیه روایاتٌ کثیرة کصحیحة زرارة و محمد بن مسلم و صحیحة ابی ایوب»، تا میرسد به این مطلب، چند تا تنبیه صاحب مدارک(ره) دارد و در تنبیه دوم میگوید: «لا ریب فی الإکتفاء بالسیر عن التقدیر»، شکی نیست که اگر کسی صبح راه بیفتد تا شب، همین برای قصر نماز کافی است ولو نداند که الآن چقدر مسافت آمده، یا بداند کمتر از هشت فرسخ است، یقین هم دارد، چون روی قول صاحب مدارک(ره) اگر هم یقین دارد از صبح تا حالا پنج فرسخ راه آمده ولی وقتی مسیرة یومٍ شد، نمازش قصر است. بعد میفرماید: «فالأظهر الإکتفاء فی لزوم القصر ببلوغ المسافة بأحدهما»، اظهر این است که اکتفا شود در لزوم قصر به اینکه با یکی از این دو تا محقق شود، یعنی یا ثمانیة فراسخ و یا مسیرة یومٍ، بعد میفرمایند: «و احتمل جَدّی قدّس سرّه فی بعض کتبه تقدیم السیر»، جدّ صاحب مدارک(ره)، مرحوم شهید ثانی(ره) است؛ میگوید: شهید ثانی(ره) در بعضی از کتبش سیر را بر ثمانیة فراسخ مقدّم کرده «لأنّه اضبط»، گفته سیر اضبط از ثمانیة فراسخ است، دیروز گفتیم که شیخ انصاری(ره)، مرحوم حائری(ره) و عدهی زیادی میگویند ثمانیة فراسخ اضبط است، ولی شهید ثانی(ره) در مقابل این عده میگوید سیر اضبط است.مناقشه بر نظریه صاحب مدارک(ره) از منظر مختار؛
عرض کردم نکتهی دومی که ما به عنوان ملاحظهی بر کلام صاحب «مفتاح الکرامة» داریم این است که صاحب مدارک(ره) هم وقتی میگوید «ذهب علماءنا اجمع إلی أنّ القصر إنما یجب فی مسیرة یومٍ تامٍ بریدٍ کذا»، همان مضمون و لفظ روایت را اینجا آورده، نه اینکه بخواهد بگوید اجماع داریم بر اینکه فقها گفتند یا مسیرة یومٍ یا ثمانیة فراسخ. لذا وقتی ما اقوال فقها را هم بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که اقوال ایشان ظهور روشنی دارد بر اینکه ملاک ثمانیة فراسخ است؛ اقوال فقهایی همچون: سید مرتضی(ره) در کتاب «الانتصار»، شیخ طوسی(ره) در کتاب «الخلاف»، ابن ادریس در کتاب «السرائر»، محقق حلی(ره) در کتاب «المعتبر»، علامه حلی(ره) در کتاب «تذکرة»، اینها همه تصریح کردند که معقد اجماع، ثمانیة فراسخ است، این مطلب روشن شد.بیان یک شبهه در مقام و دفع آن از منظر مختار؛
اینجا این نکته را ما عرض کنیم که وقتی گفتیم در این روایات مسیرة یومٍ تفسیر شده به ثمانیة فراسخ و عنوان حکومت را پیدا میکند، یعنی شارع میگوید من مسیرة یومٍ را که میگویم باز ضابطه ثمانیة فراسخ است، نمیخواهیم بگوئیم همان حرف صاحب جواهر(ره) است، یعنی ایشان هم روی همین جنبهی تفسیریت روایات فرمود شارع دارد برای مسیرة یومٍ یک معنای خاص شرعی میکند، ما گفتیم نه! معنای شرعی را نمیگوید در عین حال تفسیر هم هست، حکومت هم هست، اما معنای حکومت این نیست که مسیرة یومٍ یک معنای شرعی حادثی پیدا کند. وقتی اینطور شد از نظر صناعت اجتهادی فقیه نباید اینطور بگوید که چون روایات ثمانیة فراسخ 38 مورد است، روایت مسیرة یومٍ یک روایت است ولو صحیح است پس بگوئیم از این یک روایت اعراض شده، ممکن است در ذهن بعضی از آقایان این مطلب بیاید دیروز هم بعضی از آقایان بعد از درس همین احتمال را میخواستند بدهند که بگوئیم از مسیرة یومٍ روایتی که میگوید مسیرة یومٍ فقها از آن اعراض کردند و ما هم مبنایمان به طبع امام خمینی(ره)، مرحومآقای بروجری(ره) و مرحوم والدمان(ره)، معتقدیم که اعراض مشهور، قادح به حجّیت است. عرض ما و جواب ما این است که اصلاً مجالی برای این بحث نیست، ما وقتی آمدیم مسئلهی تفسیر را مطرح کردیم، میگوئیم اصلاً تعارضی وجود ندارد، مسئلهای که از این طایفهی روایات اعراض شده، در فرضی معنا دارد که ما تعارض را قبول کنیم، ما گفتیم اصلاً تعارضی بین این روایات نیست به جهت همان روایات تفسیریه، روایاتی که میآید مسیرة یومٍ را به ثمانیة فراسخ تفسیر میکند، بنابراین این مطلب را هم نباید بگوئیم که از روایات مسیرة یومٍ اعراض شده.بررسی چند بحث تکمیلی پیرامون سایر تعابیر وارده در روایات؛
چند بحث دیگر پیرامون سایر تعابیر وارده در روایات باقی مانده است که عبارتند از:
بحث اول: پیرامون نحوه برخورد با تعبیر «مسیر یومٌ و لیلة»، ضمن چهار جواب؛
اولین بحث این است که با روایت یومٌ و لیلة چه کار کنیم؟ در میان همین روایاتی که ما داشتیم یک روایت که روایت معتبری هم هست و آن هم روایت پنجم است «و بإسناده» یعنی اسناد صدوق(ره) «عن زکریا بن آدم(ره)» روایت پنجم از باب اول صفحه 452 وسائل جلد هشتم است، «أنه سأل أبا الحسن الرضا (عليه السلام) عن التقصیر فی کم یقصّر الرجل إذا کان فی ضیاع اهل بیته و أمره جایزٌ فیها» یک مردی شغلش در همان زمین خویشاوندش است، قریهای که اهلبیتش هم در آن زندگی میکنند «یسیر فی الضیاع یومین و لیلتین و ثلاثة ایام و لیالیهنّ فکتب علیه السلام التقصیر فی مسیرة یومٍ و لیلة» امام رضا(عليه السلام) به صورت مکاتبه نوشتند که تقصیر در صورتی است که یک روز و یک شب کامل، ما همانطوری که روایات مسیرة یومٍ را به یومٍ تام معنا کردیم مسیرة یومٍ و لیلة یعنی یک شبانهروز کامل. با این روایت چه کار کنیم؟ این را مثل آن روایت مسیرة یوم برایش تفسیر نداریم. اینجا چند جواب میتوانیم بدهیم که عبارتند از:
جواب اول: صاحب وسائل(ره) میفرماید «أقول هذا محمولٌ علی من یسیر فی یومٍ و لیلةٍ ثمانیة فراسخ»، میفرماید خود ائمه به ما یاد دادند همان طوری که مسیرة یومٍ را به ثمانیة فراسخ تفسیر کردند بگوئیم این روایت را هم حمل کنیم بر اینکه آن کسی که در یوم و لیله هشت فرسخ میرود، این یک.
جواب دوم: صاحب وسائل(ره) در ادامه میفرماید: «أو علی أنّ الواو بمعنی أو» بگوئیم این «واو» به معنای «أو» است، چون یوم و لیله در حجاز اندازهشان یکسان است؛ پس جواب دوم اینکه «واو» به معنای «أو» باشد، «لما تقدّم و یأتی» این هم احتمال دوم.
جواب سوم ضمن یک شاهد روایی: صاحب وسائل(ره) در ادامه میفرماید: «أو علی التقیة لموافقته لبعض العامه» این روایت را حمل بر تقیه کنیم چون با بعضی از عامه موافق است. در این باره یک شاهد روایی وجود دارد و آن اینکه در باب دوم حدیث سیزدهم امام صادق(عليه السلام) میفرماید پدر من در نزد والی بنی امیه بود از آنجا آمد فرمود من آنجا بودم از علمای آنها داشتند راجع به تقصیر سؤال میکردند بعضیهایشان گفتند سه فرسخ که شد کافی است «و قال قائلٌ منهم یومٌ و لیلة» این روایت را شاهد آوردیم بر اینکه یومٌ و لیلة در میان عامه قائل دارد! اگر شما بخواهید روایت را حمل بر تقیه کنید باید در میان عامه قائل داشته باشد، لذا این احتمال هم وجود دارد که ما روایت در اینجا را حمل بر تقیه کنیم.
جواب چهارم از منظر مختار: جوابی که میتوانیم بدهیم این است که مشهور از این اعراض کردند، اینکه روشن است. ما در میان فقهای امامیه فقیهی نداریم که نسبت به یومٌ و لیلة طبق این روایت فتوا داده باشد. این اعراض مشهور خودش بسیار مسئلهی مهمی است. این چهار جواب را ما از این روایت یومٌ و لیلة میگوئیم.
بحث دوم: پیرامون نحوه برخورد با تعبیر «ثلاثة برد»، ضمن بررسی دو روایت؛
بحث دیگر این است که بعضی روایات دارد «ثلاثة بُرُد»، مثلاً دو روایت زیر:
یک. بررسی روایت دهم باب اول وسائل، ضمن دو اشکال؛
روایت دهم از باب اول، «و بإسناده» ـ یعنی شیخ طوسی(ره) ـ «عن احمد بن محمد عن ابن ابی نصر عن أبی الحسن الرضا علیه السلام قال» سند روایت هم درست است «سألته عن الرجل یرید السفر فی کم یقصر فقال فی ثلاثة بُرُد»؛ آن وقت صاحب وسائل(ره) در ذیلش دو اشکال وارد کرده و میفرماید: «أقول حمله الشیخ أیضاً علی التقیه مع أنّه لا تصریح فیه بأنه لا یقصّر فیما دونها» صاحب وسائل(ره) میفرماید این روایت دو تا اشکال دارد، یک اشکال این است که این محمول بر تقیه است؛ اشکال دوم این است که در آن تصریحی وجود ندارد به اینکه در کمتر از «ثلاثة بُرُد» قصر نمیشود.
مناقشه بر اشکال دوم از منظر مختار؛
این اشکال دوم صاحب وسائل(ره) درست نیست. ظهور روایت در این است که وقتی میگوید «فی ثلاثة برد»، ثلاثة برد 12 فرسخ میشود، الآن هم در میان عامه کسانی داریم که قائل به 12 فرسخ هستند، در همان جلسات قبل اقوال عامه را هم گفتیم. همین که میفرماید «فی ثلاثة برد» یعنی کمتر از این تقصیر نمیشود. حالا شاید صاحب وسائل(ره) مقصودش این باشد که حضرت امام رضا(عليه السلام) مقصودشان همان بریدین بوده ولی گفتند اگر رفتی ثلاثة بُرُد آنجا حتماً تقصیر هست چون روی قول ما مسلّم آن هم هست ولی این حرف خلاف ظاهری است و این روایت را باید حمل بر تقیه کنیم.دو. بررسی روایت نهم باب اول وسائل، ضمن دو جواب؛
آخرین روایت روایتی است که دارد «فی مسیرة یومین» حدیث نهم است، میفرماید «محمد بن الحسن عن محمد بن علی بن محبوب عن احمد عن الحسن بن محبوب عن ابی جمیل عن ابی عبدالله علیه السلام قال لا باس للمسافر أن یتمّ الصلاة فی سفره مسیرة یومین» این روایت را چه کنیم؟ دو تا جواب میدهد:
جواب اول: یکی اینکه بگوئیم مسیرة یومینی مراد است که هشت فرسخ شود،
جواب دوم: اینکه حمل بر تقیه کنیم که بعضی از علمای عامه هم این را قبول دارند.
بحث سوم: پیرامون نحوه برخورد با دو دسته روایت دیگر؛
حالا که بحث به اینجا رسید، بحث مهم این است، ما تا اینجا نتیجه گرفتیم روایاتی که میگوید ثمانیة فراسخ، بریدان، اربعة و عشرون میلاً، مسیرة یومٍ، گفتیم این چهار تا که اصلاً یکی است و این را اثبات کردیم. در مقابل این چهار تعبیر یومٌ و لیلة، ثلاثة بُرُد، مسیرة یومین، گفتیم این سه تا تعبیر یا معرضٌ عنه است و یا حمل بر تقیه باید بشود و جوابهایی که دادیم. باقی میماند دو دسته روایات دیگر که عبارتند از:
دسته اول: روایات ظاهر در قصر در چهار فرسخ؛
یک دسته روایات ظهور در این دارد که اگر کسی چهار فرسخ رفت نمازش قصر است و این قول به مرحوم کلینی(ره) صاحب کتاب شریف «الکافی» نسبت داده شده، چون مرحوم کلینی(ره) در کتاب کافی اصلاً اخبار ثمانیة فراسخ را نیاورده، بلکه همین روایات اربعة فراسخ را آورده، کلینی(ره) میگوید اگر کسی رفت به چهار فرسخ، حالا میخواهد برگردد یا برنگردد، تا به چهار فرسخ رسید نمازش قصر است، این روایت اربعة فراسخ را باید ببینیم.
دسته دوم: روایات ظاهر در قصر در چهار فرسخ ایاب و چهار فرسخ ذهاب؛
یک دسته روایات دیگر داریم که میگوید چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد که از آن تعبیر میکنیم به مسافت تلفیقیّه، آن وقت اینجا در مسافت تلفیقیّه معرکهی آراء و اقوال مختلف است، اگر کسی چهار فرسخ میرود میخواهد دو شب بماند، همان روز برنگردد، مثلاً اینجا مشهور میگویند: نمازش قصر است و بعضی میگویند: مخیّر بین القصر و الاتمام است، بعضی میگویند: اینجا واجب است که تمام کند، اگر بخواهد قصر کند اگر همان روز برگردد نمازش قصر است و الا فلا.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
نظری ثبت نشده است .