آنچه واقعيت دارد آن است که باطن اين سرزمين، چنين خصوصياتي را دارد نه ظاهر آن، و برزخ در باطن همين عالم است.
عالم برزخ، صورت باطن از دنيا است و وادي السلام يا وادي أيمن و چاه برهوت نيز نمادی از عالم برزخ هستند و هر کدام صورت باطني در برزخ دارند که اگر پردهها کنار برود، باطن آنها در عالم برزخ نمودار ميگردد.
در توضيح اين مطلب عرض میکنيم: واژه برزخ در اصل به معناي چيزي است که در ميان دو شيء حائل ميشود و سپس به هر چيزي که ميان دو امر قرار گيرد برزخ گفته ميشود و دليل بر وجود چنين جهاني که گاهي از آن تعبير به عالم قبر و يا عالم ارواح ميشود، آيات و روايات است که بعضي به طور صريح و بعضي به طور اشاره دلالت دارد.
در حديثي که از امام سجاد(ع) وارد شده فرمود: «قبر، باغي است از باغهاي بهشت يا گودالي است که از گودال هاي جهنم». تفسير نور الثقلين، ج2.
در حديثي ديگر آمده «البرزخ؛ القبر» عالم برزخ، همان عالم قبر است که پاداش و کيفر ميان دنيا و آخرت است.
همينطور در حديث ديگر آمده که شخصي از امام صادق(ع) سؤال کرد: «ما البرزخ؟» برزخ چيست؟ امام(ع) فرمود: «قبر از زمان مرگ تا روز قيامت ادامه دارد.»
و نيز حديث ديگر که مورد سؤال شما هم هست اين حديث است که أصبغ بن نباته ميگويد: «روزي حضرت از کوفه خارج شد و به سرزمين غربي نجف آمد که در آنجا قبرستاني است و از آن گذشت. ديديم که امام علي(ع) روي زمين دراز کشيد. قنبر گفت: يا علي اجازه نميدهي عبايم را زير پاي شما پهن کنم؟ حضرت فرمود: نه اينجا سرزميني است که خاکهاي مؤمنان در آن قرار دارد و اين کار تو مزاحمتي براي آنها است. أصبغ ميگويد: سؤال کردم مزاحمت آنها چه معني دارد؟ امام فرمود: اي اصبغ اگر پرده از مقابل چشم شما برداشته شود، ارواح مؤمنان را ميبيني که در اينجا حلقه حلقه نشستهاند و يکديگر را ملاقات ميکنند و سخن ميگويند. اينجا جايگاه مؤمنان است و در وادي برهوت ارواح کافران قرار دارد.»
بنابراين از آيات و روايات چنين استفاده ميشود به طور کلي عالم برزخ همان قبر است که بين دنيا و آخرت قرار گرفته که روح انسان پس از خارج شدن از بدن جسماني و پايان زندگي دنيا در اجساد لطيقي قرار ميگيرد که به آن قالب مثالي يا بدن مثالي ميگويند که نه به کلي مجرد از ماده است و نه مادي محض که تا قيامت دوباره به فرمان خدا به بدنهاي نخستين بر ميگردد. تفسير نمونه، جلد 14.
در کنار نجف سرزميني است بنام غري، که از يک موقعيت خاصي برخوردار است، که پيامبران گذشته در آنجا مسکن گزيدند. حضرت امير(ع) وقتي به آنجا رسيد دعا کرد و فرمود: خداوندا اين سرزمين را قبر من قرار بده، چرا که عذاب قبر ندارد و سؤال نکير و منکر و حساب ندارد و آنجا وادي السلام است. وقتي مؤمنين از دنيا ميروند از شرق و غرب عالم روحشان به آن وادي السلام نجف منتقل ميشود.
اين مطلب درست است ولي اينکه آن سرزمين عالم برزخ ناميده ميشود صحيح نيست، بلکه؛ عالم برزخ صورت باطني عالم دنياست و براي توضيح اجمالي اين مسئله به اين مطالب توجه کنيد.
1ـ ارواح انسانها بعد از مرگ در بدني غير مادّي که شبيه به بدن مادّي آنهاست وارد عالمي ديگر ميشوند به نام عالم برزخ.
2ـ عالم برزخ صورت باطني عالم دنياست، لذا هر جايي از اين عالم دنيا صورتي برزخي و غير مادّي در عالم برزخ دارد. بنابراين، زمين دنيا نيز صورتي برزخي و غير مادّي در عالم برزخ دارد که صورت باطني و ملکوتي اين زمين مادّي است.
3ـ باطن وادي دار السّلام که محلّي در پشت کوفه است، در عالم برزخ، بهترين محلّ است که نعمات الهي در آن جمع شدهاند. لذا صورت برزخي دارالسّلام بهترين و عاليترين بهشت برزخي است. نسبت دارالسلام ملکوتي به دارالسلام مادّي مثل نسبت روح است به بدن، يا مثل نسبت معني به لفظ است.
4ـ باطن وادي برهوت که در حضر موت يمن قرار دارد، بدترين محلّ عالم برزخ است که جهنّم برزخي است. و برهوت برزخي صورت برزخي و تنزّل يافته جهنّم آخرت است.
در نتيجه وادي السلام در اين دنيا محلي است که صورت باطن در برزخ دارد و بسيار وسيع است و وادي السلام پشت نجف نماد دنيايي آن است که اگر پردهها کنار برود حقيقت آن در عالم برزخ کشف ميشود، همچنين سرزمين برهوت و چاهي که اشاره کرده، نمادی از جايگاه کفار و مشرکين و منافقين در عالم برزخ است که برزخ کفار و منافقين صورت باطن اين سرزمين ميباشد.
وادی السلام و وادی برهوت
۲۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۷
در مورد اين حديث و حديثهای مشابهی که فرمودهاند: «إِنَّ مِنْ وَرَاءِ اَلْيَمَنِ وَادِياً يُقَالُ لَهُ وَادِي بَرَهُوتَ وَ لاَ يُجَاوِزُ ذَلِكَ اَلْوَادِيَ إِلاَّ اَلْحَيَّاتُ اَلسُّودُ وَ اَلْبُومُ مِنَ اَلطُّيُورِ فِي ذَلِكَ اَلْوَادِي بِئْرٌ يُقَالُ لَهَا بَلَهُوتُ يُغْدَى وَ يُرَاحُ إِلَيْهَا بِأَرْوَاحِ اَلْمُشْرِكِينَ يُسْقَوْنَ مِنْ مَاءِ اَلصَّدِيدِ»؛ که از امام صادق(ع) نقل شده است که پشت «يمن» بياباني است که به آن وادي حضر موت ميگويند، در اين بيابان از جانداران به جز مارهاي سياه و جغد، موجود زنده ديگري يافت نميشود. سپس فرمود: در اين بيابان چاهي است که به آن «بلهوت» ميگويند، اين بيابان محل سکونت ارواح مشرکين است، آنها به آن چاه رفت و آمد ميکنند و از آب آن چاه که مانند چرک و خون است ميآشامند. اين تعبيرها که کاملاً مادي است و با احوالات برزخ نميگنجد چطور است؟ مثلاً وجود «چاه آبي» که مثل چرک و خون است «از آن مينوشند» اينها تعبيرات دنيايي و مادي نيست؟ مگر نوشيدن چيز عذابآور، مربوط به دنيا نيست؟
پاسخ :
کلمات کلیدی :
۱۱,۵۹۴