موضوع: مسائل مستحدثه حج
تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۷/۱۸
شماره جلسه : ۱
چکیده درس
-
مقدمه
-
مسئله اول: تغییر مقام ابراهیم(عليه السلام)
-
دیدگاه فقیهان امامیه
-
آیات مرتبط با مقام ابراهیم
-
واژه «مقام» در لغت
-
چیستی مقام ابراهیم
-
شواهد احتمال چهارم در مقام ابراهیم
دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
مقدمه
كیفیت استدلال در مسائل مستحدثه با مسائل متعارف مقداری متفاوت است و تا كسی در مسائل اصلی فقه خُبرویت پیدا نكند، محال است بتواند در مسائل مستحدثه ورود پیدا كند؛ چرا که مسائل مستحدثه یك ملكه و قوت مضاعف برای استنباط لازم دارد، اما برخی خیال میکنند که در حوزه فقط تكرار مكررات است ولی نمیدانند که تكرار مكررات برای این است كه یك طلبه ذهن فقهی یا اصولی پیدا كند و غیر از این راهی نداریم؛ یعنی راهی نداریم جز این که باید همان مباحثی كه قبلاً اجتهاد كردند را طلبه سیر كند تا مقداری بداند مثلاً جایگاه سیره عقلا در فقه كجاست؟ اگر به طلبهای كه میخواهد وارد درس خارج شود بگوئیم بحث صلاة و حج و ... را فقها بحث كردند و شما بحث شبیهسازی را استنباط كنید، این اصلاً جایگاه، كیفیت و روش استدلال را ندارد.بنابراین، این سخن که دائماً میگویند در حوزه حرفهای قدیم زده میشود، ناشی از این است كه واقعاً نمیفهمند نه این كه بخواهیم با تعصب بگوئیم نمیفهمند! کسی که میخواهد به حل مسائل مستحدثه بپردازد، باید روش استدلال، روش برخورد با آیات قرآن و روایات، روش اجرا كردن قواعد فقهی و اصولی را مسلط باشد و اگر مسئله جدیدی پیش آمد بتواند از آنها كمك بگیرد و گرنه بدون تسلط در آن مباحث این امكانپذیر نیست.
مسئله اول: تغییر مقام ابراهیم(عليه السلام)
یكی از مسائل مستحدثه حج، مسئله «تغییر مقام ابراهیم» است. بیش از 20 سال این بحث بین علمای اهلسنت در حجاز مطرح شده كه آیا میتوان مقام ابراهیم را از این مكان فعلیاش تغییر داده و چند متری جابجا کرد تا دایره مطاف وسیع شود یا اینکه تغییر مقام ابراهیم جایز نیست؟
در این رابطه بعضی از كتابها نوشته شده که عمدتاً در میان علمای اهل سنت است.
شخصی به نام شیخ عبدالرحمن معلمی كتابی دارد به نام «مقام ابراهیم»، شخص دیگری به نام شیخ سلیمان حمدان در ردّ او كتابی نوشته به نام «نقض المبانی من فتوی الیمانی» که ظاهراً آقای معلمی یمانی و اهل یمن بوده است. مفتی عربستان به نام شیخ ابراهیم آلشیخ كتابی نوشته به نام «نصیحة الاخوان ببیان ما فی نقض المبانی لإبن حمدان من الخبط و الخلط و الجهل و البهتان» و به ابن حمدان حمله كرده كه آنچه نوشتی، یا خلط است یا خبط است یا جهل است یا بهتان. خود ابراهیم آلشیخ كتابی دارد به نام «الجواب المستقیم فی جواز نقل مقام ابراهیم».
«رابطة العالم الاسلامی» از علمای اهل مكه و مدینه خواسته این مسئله را بررسی كنند و بعضی رساله نوشتند. علمای بزرگ اهل سنّت فتوا دادند به این كه نقل مقام ابراهیم از مکان کنونی، جایز است.
دیدگاه فقیهان امامیه
1. از نظر حکم تکلیفی آیا جابجایی این مكان (یعنی نقل مقام ابراهیم) از اینجا به جای دیگر جایز است یا خیر؟
2. بحث دوم این است كه در روایات طواف وارد شده كه «الطواف بین البیت و المقام» است. حال اگر مشهور این نظریه را دارند كه طواف باید بین بیت و مقام باشد، اگر مقام را چند متر جابجا کردند، در این صورت آیا به طواف کردن در این قسمت جابجا شده، طواف «بین البیت و المقام» میگویند یا یا این که همین مقدار الآن (که حدود 13 ضراع و خُردهای است) موضوعیت دارد؟
3. مسئله نماز طواف است. در این آیه خداوند میفرماید: «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى»[1]، بنا بر اینكه بگوییم مراد از «مصلی» همین نماز متعارف است نه به معنای دعا، حال اگر مقام ابراهیم را آن طرف كعبه قرار دادند مثلاً حاكمی در زمانی بگوید: به نظر من مقام ابراهیم به اینجا برود (چون اهل سنت طبق مبنای فقهیشان مسائل را در اختیار حاكم میدانند) یا آن طرف مسجد الحرام قرار داده شده یا حتی بیرون از مسجد الحرام برده شود، آیا برای نماز طواف باید آنجا نماز بخوانند؟ زیرا نماز طواف واجب باید طوری باشد كه مقام ابراهیم بین مصلی و بین كعبه باشد.
آیات مرتبط با مقام ابراهیم
1. سوره بقره، آیه 125 که میفرماید: «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى»،
2. سوره آلعمران، آیه 97: «فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً».
ضمیر «فیهِ» در آیه دوم به «بیت» که در آیه قبل آمده برمیگردد: «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدًى لِلْعَالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ»؛ یعنی در این بیت آیات بینات است که یكی از آن آیات بینات، مقام ابراهیم است و هر کس داخل این بیت شود، در امان خواهد بود. در ادامه اولین بحثی که مطرح میشود آن است كه مراد از مقام ابراهیم چیست؟
واژه «مقام» در لغت
در مقاییس اللغه میگوید: «القاف و الواو و المیم اصلان صحیحان یدل احدهما علی جماعة ناسٍ و الآخر علی إنتصاب و أو عزم».[3] صاحب التحقیق فی كلمات القرآن الكریم میگوید: قیام در مقابل قعود است و این به اختلاف موضوعات، مختلف میشود. مثلاً قیام در موضوعات خارجیه داریم مثل: «فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ»[4] یا قیام در عمل داریم مثل: «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ»[5] نماز را برپا میدارند و اقامه كردند. قیام در مسائل معنوی مثل: «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیتامى بِالْقِسْطِ»[6]، یا قیام مربوط به قیامت: مثل «وَ یوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ یوْمَئِذٍ یتَفَرَّقُونَ»[7]. خلاصه آن که ریشه کلمه مقام از «قَوَمَ» و قیام است.
تفاوت واژه «مَقام» و «مُقام» آن است که «مَقام» یعنی «مكانُ القیام» و «مُقام» یعنی «مكانُ الإقامه». «مَقام» از ثلاثی مجرد و «مُقام» از ثلاثی مزید است. در برخی از آیات مُقام آمده مثل: «إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً»[8]؛ یعنی جهنم محل إقامت اینهاست و آنجا میخواهند ماندگار شوند، اما مَقام یعنی آن محلی كه شخص آنجا میایستد و مكان ایستادن است.
چیستی مقام ابراهیم
1. اولین دیدگاه آن است که: «الحج کله مقام ابراهیم»؛ تمام حج مقام ابراهیم است؛ چرا که پایهگذار حج حضرت ابراهیم(عليه السلام) است و در آیه شریفه خداوند به او دستور داد که: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ»[11]؛ مردم را به حجّ دعوت کن و بعد هم كعبه را ساخت و تمام جزئیاتی كه بعد بود را حضرت ابراهیم(عليه السلام) درست كرده است (این كه میگوئیم حج ابراهیمی، یعنی این لبّیك به حضرت ابراهیم(عليه السلام) است). افرادی مثل ابن عباس این نظریه دارند.
2. قول دوم دیدگاه عطا است که مراد از مقام ابراهیم، سه جاست: عرفه، مزدلفه و جمرات.
3. قول سوم عبارت است از این که: «الحرمُ كله مَقام ابراهیم»؛ تمام حرم مقام ابراهیم است.
4. قول چهارم این است كه نه كل حج، نه حرم و نه عرفه و مزدلفه و جمرات هیچ کدام مقام ابراهیم نیست، بلکه مراد از مقام ابراهیم: «هو الحجر الذی قام به ابراهیم»؛ آن سنگی است كه ابراهیم(عليه السلام) روی آن ایستاد.
طبق معنای چهارم آن زمینی كه این سنگ روی آن قرار دارد را مَقام ابراهیم نمیگوئیم، بلکه خود این سنگ مقام ابراهیم است نه این كه بگوئیم آن مكانی كه این حجر در آن قرار داده شده مقام ابراهیم است (لذا در آینده این بحث مطرح میشود كسی نگوید مقام ابراهیم اصلا جابجا نمیشود؛ چرا که مراد از مقام ابراهیم خود سنگ است نه مکان سنگ که مانند منا یا عرفات قابل جابجایی نباشد. بنابراین هیچ کس توهم این را نمیکند که منا، مزدلفه، عرفات قابل جابجا شدن باشد بر خلاف مقام ابراهیم که مراد خود آن حجر است که حضرت ابراهیم(عليه السلام) روی آن رفت.
شواهد احتمال چهارم در مقام ابراهیم
دلیل اول: نخستین دلیل آن است كه متبادر از مقام همین حجر است؛ یعنی وقتی میگویند مقام ابراهیم یعنی همین سنگی كه حضرت ابراهیم(عليه السلام) روی آن ایستاده است. البته در وجه تسمیه نیز چند قول ذکر شده است:
الف) حضرت ابراهیم با اسماعیل شروع كردند به دیوار چینی این بیت تا جایی كه قدّشان میرسید دیوارچینی كردند و بعد كه میخواستند ارتفاع بیت را بالا ببرند، یك سنگی را خداوند از بهشت فرستاد كه حضرت ابراهیم روی این سنگ میرفت و حضرت اسماعیل سنگها را به حضرت ابراهیم میداد و میگذاشت روی آن تا دیوار بالا رفت. بنابراین، مراد سنگینی است كه ابراهیم علیه السلام روی آن ایستاد تا ارتفاع دیوار بیت را بالا ببرد.
ب) بعضیها در وجه تسمیه گفتهاند این سنگی است كه ابراهیم پای مباركش را روی آن گذاشت و زوجه اسماعیل پای ابراهیم(عليه السلام) را شست.
ج) برخی دیگر میگویند سنگی است كه ابراهیم روی آن ایستاده و مردم را برای حجّ فراخواند و اعلام کرد که حج واجب است: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ»[12].
بنابراین، اولین دلیل تبادر است؛ چرا که از مقام ابراهیم، حرم یا حج و یا عرفه و مزدلفه تبادر نمیكند، بلکه آنچه از آن متبادر میشود همین سنگی است كه حضرت ابراهیم(عليه السلام) روی آن ایستاده تا دیوار بیت را بالا ببرد.
دلیل دوم: روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد كه هم در كتب اهلسنت آمده و هم در كتب شیعه. به عنوان نمونه در تفسیر طبری حدیثی از ابنعباس نقل شده كه حج پیامبر(صلی الله عليه وآله) را وصف میکند: «فی وصف حجّ النبی(صلی الله عليه وآله) قال لما طاف النبی(صلی الله عليه وآله) قال له عمر»؛ وقتی پیامبر(صلی الله عليه وآله) طواف کردند، عمر به این حجر اشاره كرد و گفت: «هذا مقام ابراهیم؟ قال نعم»[13]؛ آیا اینجا مقام ابراهیم است؟ پیامبر فرمود بله.
طبری حدیث دیگری از جابر نقل کرده که: «استلم رسول الله(صلی الله عليه وآله) الركن فرمّل ثلاثاً و مشی اربعاً ثم تقدّم إلی مقام ابراهیم»؛ بعد از این كه استلام حجر كرد حضرت كنار مقام ابراهیم آمده و فرمودند: «و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی فجعل المقام بینه و بین البیت فصلّی رکعتین»؛ پیامبر(صلی الله عليه وآله) مقام را بین خودش و بین بیت قرار داد. طبری پس از نقل این اقوال میگوید بهترین این اقوال عبارت است از: «ما قاله القائلون أن مقام ابراهیم هو المقام المعروف بهذا الاسم الذی هو فی المسجد الحرام»[14].
اگر تاریخ این سنگ نیز دقت شود، مقام ابراهیم یک سنگی بوده که بعضی مثل انس بن مالك میگویند من جای انگشتان پای حضرت ابراهیم(عليه السلام) را دیده بودم، آن قدر مردم دست كشیدند که اثر انگشتان حضرت محو شده و فقط جای كف پا و پاشنه پا باقی مانده است. این حفاظ شیشهای را بعداً گذاشتند تا مردم اینقدر دست روی این سنگ نكشند و این اثر از بین نرود.
وصلّی الله علی محمد و آله الطاهرین
[1] ـ سوره بقره، آیه125.
[2] ـ المصباح المنیر فی غریب الشرح الكبیر للرافعی، ج2، ص: 520.
[3] ـ معجم مقائیس اللغة، ج5، ص43.
[4] ـ سوره نساء، آیه 102.
[5] ـ سوره بقره، آیه277.
[6] ـ سوره نساء، آیه127.
[7] ـ سوره روم، آیه14.
[8] ـ سوره فرقان، آیه66.
[9] ـ «المعنى: المعنى بقوله: " من مقام " قیل فیه اربعة أقوال: احدها - قال ابن عباس الحج كله مقام ابراهیم. (ثانیها) - وقال عطا مقام ابراهیم عرفة والمزدلفة والجمار. (ثالثها) - وقال مجاهد: الحرم كله مقام ابراهیم. (رابعها) - وقال السدی: مقام ابراهیم هو الحجر الذى كانت زوجة اسماعیل وضعته تحت قدم ابراهیم حین غسلت رأسه. فوضع ابراهیم رجله علیه وهو راكب فغسلت شقه ثم رفعته من تحته وقد غابت رجله فی الحجر فوضعته تحت الشق الآخر فغسلته فغابت ایضا رجله فیه فجعلها الله من شعائره، فقال " واتخذوا من مقام ابراهیم مصلى " وبه قال الحسن، وقتادة، والربیع، واختاره الجبائی، والرمانی، وهو الظاهر فی اخبارنا، وهو الاقوى، لان مقام ابراهیم اذا اطلق لایفهم منه إلا المقام المعروف الذی هو فی المسجد الحرام. وفی المقام دلالة على نبوة ابراهیم (ع)، لان الله تعالى جعل الصخرة تحت قدمه كالطین حتى دخلت قدمه فیها - وكان ذلك معجزة له.» التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص452.
[10] ـ «و قوله « و اتخذوا من مقام إبراهیم مصلى » قال ابن عباس الحج كله مقام إبراهیم و قال عطاء مقام إبراهیم عرفة و المزدلفة و الجمار و قال مجاهد الحرم كله مقام إبراهیم و قال الحسن و قتادة و السدی هو الصلاة عند مقام إبراهیم أمرنا بالصلاة عنده بعد الطواف و هو المروی عن الصادق (علیه السلام) و قد سئل عن الرجل یطوف بالبیت طواف الفریضة و نسی أن یصلی ركعتین عند مقام إبراهیم فقال یصلیها و لو بعد أیام أن الله تعالى قال « و اتخذوا من مقام إبراهیم مصلى » و هذا هو الظاهر لأن مقام إبراهیم إذا أطلق لا یفهم منه إلا المقام المعروف الذی هو فی المسجد الحرام و فی المقام دلالة ظاهرة على نبوة إبراهیم (علیه السلام) فإن الله جعل الحجر تحت قدمیه كالطین حتى دخلت قدمه فیه و كان فی ذلك معجزة له و روی عن أبی جعفر الباقر (علیه السلام) أنه قال نزلت ثلاثة أحجار من الجنة مقام إبراهیم و حجر بنی إسرائیل و الحجر الأسود استودعه الله إبراهیم (علیه السلام) حجرا أبیض و كان أشد بیاضا من القراطیس فاسود من خطایا بنی آدم .» تفسیر مجمع البیان، ج1، ص346.
[11] ـ «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوكَ رِجَالاً وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ یأْتِینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» سوره حجّ، آیه27.
[12] ـ «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوكَ رِجَالاً وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ یأْتِینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» سوره حجّ، آیه27.
[13] ـ تفسیر طبری، ج1، ص537.
[14] ـ همان.
نظری ثبت نشده است .