موضوع: مسائل مستحدثه حج
تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۹/۲۱
شماره جلسه : ۵
چکیده درس
-
خلاصه بحث گذشته
-
دیدگاه اهل سنّت پیرامون جابجایی مقام ابراهیم
-
خلاصه اقوال اهل سنّت و ارزیابی آنها
-
دیدگاه صاحب التاریخ القویم
-
الف) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام)
-
ب) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان جاهلیت
-
ج) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه بحث گذشته
بحث در این است كه آیا تغییر مقام از محلی كه الآن موجود است به مكان دیگر جایز است یا خیر؟ در اینجا سه فرع فقهی مطرح است كه قبلاً گفتیم باید یك مقداری به عنوان مقدمه بحث مطرح شود. ابتدا معنای لغوی مقام را بررسی كرده و بعد از این كه گفتیم مراد از مقام خود همین سنگ است (یعنی خود همین سنگی كه جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام) در آن است) نه آن زمینی كه این سنگ را روی آن زمین قرار دادند. سپس گفته شد که باید دید از جهت تاریخی این سنگ قبلاً در كجا بوده است؟ در زمان ابراهیم(علیه السلام) كجا بوده؟ در زمان جاهلیت كجا بوده؟ در اوایل زمان پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) كجا بوده است؟گفته شد که در میان منابع اهل سنت دو قول مشهور مطرح است:
1. قول اول آن است كه مقام در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) به بیت چسبیده بوده و در زمان خلافت اولی هم همینطور، مقداری از زمان عمر نیز به بیت چسبیده بوده، بعد عمر این سنگ را اینجا قرار دارد. بیش از ده منبع از منابع معتبر عامه (هم از متقدمینشان و هم از متأخرینشان) را نقل كردیم.
2. در مقابل، قول دوم این است كه وقتی فتح مكه شد رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) این مقام ابراهیم را به همین مكان فعلی منتقل نمود و بعد در زمان عمر سیل امّ نهشل آمد و این مقام را ملصق به بیت كرد، بعد عمر گفت آیا اندازه فاصله مقام تا بیت را كسی میداند یا نه؟ شخصی به نام مطّلب گفت اندازهاش را دارم و اندازهگیری كرد و دوباره همین جا قرار داد.
در میان این دو قول، قول اول هم منابع بیشتری دارد و هم این که معارض ندارد، اما قول دوم معارض داشته و اشكالات سندی دارد.
دیدگاه اهل سنّت پیرامون جابجایی مقام ابراهیم
در میان اهل سنّت پنج نظریه وجود دارد:
قول اول
قول اول این بود كه محل مقام ابراهیم در جاهلیت (یعنی قبل الاسلام) و در عهد پیامبر(صلی الله علیه وآله) در همین مكان فعلی بوده است و در خلافت عمر سیل ام نهشل آن را كنار كعبه قرار داد و عمر دوباره آن را به جای اصلی خودش برگرداند. این قول در تاریخ مكه ازرقی آمده است.قول دوم
قول دیگر آن است كه در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، ابوبكر و ابتدای خلافت عمر مقام ابراهیم ملصق و چسبیده به بیت بوده و عمر آن را به این مكان فعلی آورده است. باز یك سیلی آمد که آن را دوباره ملصق به كعبه كرده و عمر مجدداً آن را به این مكان فعلی آورده است. این قول بر اساس روایت سفیان بن عیینه است.بنابراین قول اول این بوده كه در جاهلیت و در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) مقام ابراهیم همین جا بوده و سیلی آمده و دومرتبه عمر به همین جا آورده است. قول دوم این است كه در جاهلیت و در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) ملصق به بیت بوده و عمر تغییر داد، سیلی آمد و دو مرتبه عمر همین جا قرار داد.
قول سوم
قول سوم (که از تاریخ طبری استفاده میشود) آن است كه تا سال هجدهم هجری مقام ابراهیم ملصق به بیت بوده و عمر در سال هجدهم در مکان فعلی قرار داده است.[1] در این قول، اصلاً بحث سیل مطرح نیست؛ یعنی بعضی از اقوال میگویند سیل آمد و این را از اینجا برد به كنار بیت و عمر به خاطر این كه سیل جابجا كرده بود، آن را به اینجا آورده و قرار داد؛ چون میخواستند نماز بخوانند این نماز با طواف طوافگذاران تزاحم پیدا میكرد و برای این كه تزاحمی ایجاد نشود این كار را كرد.[2]در این منابع آمده كه عمر سؤال كرد چه كسی میداند فاصله بین مقام و بیت چقدر بوده؟ مطّلب ابی وداعی گفت من با طناب اینها را اندازهگیری كردم، اگر این كار خود عمر بوده قبلاً و آورده اینجا گذاشته، نمیشود بگوئیم آن موقع نمیدانسته فاصلهاش چقدر بوده است!
قول چهارم
چهارمین قول آن است كه در زمان جاهلیت مقام ملصق به بیت بوده و وقتی پیامبر(صلی الله علیه وآله) مبعوث شد، پس از فتح مکه دستور دادند مقام را در اینجا قرار بدهند. در این قول باز مسئله سیل مطرح نیست، بلکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) وقتی مكه را فتح كردند در آنجا قرار دادند. حال بعضی میگویند مقام ابراهیم داخل كعبه بوده و برخی میگویند ملصق به بیت بوده است. برخی میگویند وقتی بنای كعبه تمام شد حضرت ابراهیم(علیه السلام) این سنگ (كه روی آن ایستاده بود و اعلام حج كرده بود و هم كعبه را ساخت و جای پای مباركش آنجا هست) را داخل كعبه قرار داد تا این كه محفوظ بماند. برخی هم میگویند همان بیرون كعبه كنار بیت قرار داد، در زمان جاهلیت هم همان جا ملصق به بیت یا داخل كعبه بوده است.در همین هم نقلها مختلف است، پیامبر(صلی الله علیه وآله) كه مكه را فتح كردند سراغ گرفتند كه این مقام ابراهیم كجاست؟ این مقام را دستور دادند در همین مكان فعلی قرار بدهند، این با آن نقلی كه میگوید بعد در زمان عمر یك سیلی آمد این را برد ملصق كرد، عمر گفت چه كسی اندازهاش را خبر دارد سازگاری دارد، اما با نقلی كه میگوید خود عمر اول اینجا قرار داد و بعد سیل آمد و برد و بعد گفت چه كسی اندازهاش را خبر دارد سازگاری ندارد. نمیشود بگوئیم عمر به عنوان حاكم گفته اینجا قرار بدهید و بعد نداند كجا قرار داده است! این خیلی بعید است. این مسائل استدلالی نیست.
نکتهای که باید توجه داشت آن است که همانطوری كه در لغت نمیشود اجتهاد كرد در تاریخ هم نمیشود اجتهاد كرد، متأسفانه برخی در اینجا اجتهاد میكنند. بنابراین قول چهارم این است که مقام ابراهیم در جاهلیت ملصق به بیت بوده، اول كسی كه دستور داد به این كه در همین مكان فعلی قرار داده شود وجود مبارك پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، بعد در زمان عمر دو مرتبه سیلی آمد و عمر آمد همین جا قرار داد.
قول پنجم
قول پنجم (که از كتاب المدوّنة الكبری استفاده میشود) آن است كه مقام ابراهیم در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) همین جا بوده و مدت زیادی در زمان جاهلیت هم همین جا بوده است، اواخر جاهلیت قبل الاسلام خود عرب جاهلیت آن را ملصق به بیت كرد. در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، ابوبكر و عمر هم ملصق به بیت بوده تا این که عمر دو مرتبه به همان جایی كه در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده این را برگردانده است.اشکال مهم این قول آن است که جاهلیت كاری بر خلاف عمل حضرت ابراهیم(علیه السلام) انجام داد، اما پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آن اعتنایی نداشت تا این که عمر برگرداند به همان جایی كه در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده است!
خلاصه اقوال اهل سنّت و ارزیابی آنها
این اقوال در کتاب التاریخ القویم جلد سوم صفحه 315 آمده است. در آنجا بعد از این كه این اقوال را مطرح میکند میگوید: در میان این نقلها چهار قول اقرب به ثواب است.1. اولین قولی كه نقل میكند از سنن بیهقی است که همین قول معروف عند العامة و الخاصة است كه «كان فی زمن النبی(صلی الله علیه وآله) و زمن ابی بكر ملصقاً بالبیت حتی اخره عمر بن الخطاب»؛ مقام ابراهیم ملصق به بیت بوده و بعد عمر آن را اینجا قرار داد.
2. قول دوم از ابن حجر عسقلانی در فتح الباری است كه میگوید: «المقام كان من عهد ابراهیم لزق البیت»[3]؛ در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) ملصق به بیت بوده تا این كه عمر آن را به این مكان تغییر داد. فرق قول دوم و اول این است كه در قول اول قبل از زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) را نمیگوید چه بوده؟ یعنی شاید بگویند روشن نیست كه از زمان ابراهیم(علیه السلام) و در زمان جاهلیت چه بوده است، بلکه میگوید از زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) این چنین بوده تا عمر تغییر داد، اما در قول دوم میگوید در زمان ابراهیم(علیه السلام) هم ملصق بوده؛ یعنی از زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) تا اواسط خلافت عمر این ملصق به بیت بوده بعد عمر آمده تغییر داده است.
3. قول سوم را ابن كثیر در تفسیرش نقل میکند: «المقام كان ملصقاً بجدار الكعبة قدیماً و مكانه معروفٌ الیوم إلی جانب الباب مما یلی الحجر»؛ یعنی آن طرفی كه باب كعبه و نزدیك به حجر اسماعیل است.
بعد میگوید: «و كان الخلیل علیه السلام لما فرغ من بناء البیت وضعه إلی جدار الكعبه أو أنه انتهی عنده البناء فتركه هناك... و انّما أخّره عن جدار الكعبه عمر بن الخطاب»[4]؛ مقام ابراهیم ملصق به دیوار كعبه بوده، از زمان ابراهیم(علیه السلام) هم ملصق به جدار كعبه بوده و عمر آن را از جدار كعبه تأخیر انداخت. ظاهرا بین قول دوم و سوم فرقی نیست، اما صاحب کتاب التاریخ القویم آن را دو قول مجزّا قرار داده است، در قول دوم میگوید: «المقام كان فی عهد ابراهیم لزق البیت إلی أن أخره عمر»، قول سوم هم میگوید: «كان ملصقاً بجدار الكعبه قدیماً» فرقی نمیكند.
4. قول چهارم نیز از تفسیر ابن كثیر از ابن مردویه است که: «اخرج(صلی الله علیه وآله) مقام ابراهیم و كان فی الكعبة (یعنی داخل كعبه) فألزقه فی حائط الكعبه و ذلك حین ما دخل الكعبه یوم فتح مكة»[5]؛ مقام ابراهیم در كعبه بوده، پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن را خارج كرده و آن را متصل به دیوار كعبه نموده است.
دیدگاه صاحب التاریخ القویم
نویسنده کتاب التاریخ القویم در بررسی اقوال میگوید: سه زمان را باید بررسی كنیم: 1) زمان ابراهیم(علیه السلام)، 2) جاهلیت، 3)زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله).الف) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام)
در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) طبیعی قضیه این بوده كه ایشان پس از این كه از بناء بیت فارغ شد به حسب عقلایی، مقام را یا باید داخل بیت بگذارد (مثل نردبانی كه كسی با آن بنایی میكند و بعد از تمام شدن کار داخل خانه میگذارد) یا ملصق به بیت میكند. بنابراین معقول نیست که مقام را در محلی که امروز قرار دارد بگذارد.ایشان میگوید: «فلا یعقل أنّه وضعه فی محل الیوم»؛ این محل امروز كه نزدیك زمزم و دور كعبه است معقول نیست. «و لم یأمر الله تعالی بالتوجه إلیه حین الصلاة»؛ نکته دیگر آن که فرق زمان ابراهیم(علیه السلام) و زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) این است كه در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آیه نازل شد: «و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی»[6] (از مقام ابراهیم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنید) به همین خاطر در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) نمیشود این مقام داخل كعبه باشد و باید بیرون باشد، اما در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) چنین دستوری نبوده كه امر به صلاة بشود.
از سوی دیگر چون این سنگ از یاقوت بهشت بوده (مثل حجر الاسود) و اثر دو قدم ابراهیم(علیه السلام) روی این سنگ بوده (و این خودش از آیات و بینات است)، لذا ابراهیم(علیه السلام) حرمت این مقام را رعایت كرده و آن را دور از بیت نگذاشته، بلکه آن را در داخل كعبه قرار داده تا محفوظ بماند. بعد اسماعیل(علیه السلام) هم كه آمده آن را از آنجا بیرون نیاورده و در آنجا مانده است. بنابراین متعارف و معقول در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) این است كه داخل كعبه باشد.
ب) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان جاهلیت
از زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) تا زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حدود دو هزار سال فاصله است و در این مدت مسئله مقام و اثر پای حضرت ابراهیم(علیه السلام) بسیار مطرح میشده و مردم مكه دنبال این بودند كه اثر پای ابراهیم(علیه السلام) را ببینند. این سنگ زیر یك صندوقی در خود كعبه بود یا در یك پارچه ضخیمی آن را حفظ میکردند و گاه از داخل كعبه بیرون میآوردند و متصل به دیوار كعبه میگذاشتند تا مردم ببینند، «فیشاهدون جمیعاً اشدّ الاحترام».در اینجا صاحب التاریخ القویم میگوید: معقول نیست وقتی از آنجا میآوردند كه مردم ببینند آن را پائینتر قرار بدهند، «و لا یعقل أنهم إذا خرج المقام من جوف الكعبه أن یضعوه فی محلّه بقرب زمزم و ما الداعی لإبعاده عن الكعبه»؛ داعی نبوده كه از آنجا دور كنند، «و هم لا یصلون عنده، بل عندهم لا یعرفون الصلاة و كیفیتها، عبادتهم كان للاصنام». بعد صاحب التاریخ القویم میگوید: «من المعجزات الباهرات أن أهل الجاهلیة مع عبادتهم للاوثان و الاصنام بمختلف انواعها لم یسمع قطعه... و هذا سرٌ من الاسرار الدلیله»، لذا میگوید در زمان جاهلیت مقام در جوف كعبه بوده و گاهی بیرون میآوردند كه مردم جای پای ابراهیم(علیه السلام) را ببینند دوباره داخل میگذاشتند.
ج) بررسی جایگاه مقام ابراهیم در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
ایشان درباره مقام ابراهیم در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) میگوید: در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) یک قول آن است که در ابتدای عهد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) قبل از این كه نمازهای پنجگانه واجب شود مقام متصل به بیت بوده است، «و قیل كان المقام فی داخل الكعبه فلما كان یوم فتح مكه اخرجه رسول الله(صلی الله علیه وآله) منها فوضعه بلزق الكعبه أی فی محل الحفره»؛ قول دوم این است كه مقام داخل كعبه بود و روز فتح مكه پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیرون آورد و به دیوار كعبه متصل كرد، آیه كه نازل شد: «و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی»، پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد كه با فاصله در همین جایی كه الآن است بگذارند.«لئلّا ینقطع الصلاة بالمصلین و حتی لا یحصل الضیق علی الطائفین و المصلین»؛ تا قطع طواف نشود و آنهایی كه نماز میخوانند. «فبقی المقام فی محله الذی هو فیه الیوم فی عهد رسول الله(صلی الله علیه وآله) و فی عهد ابی بكر و لما جاء سیل ام نهشل» که همان قول دومی است كه در جلسات گذشته بحث شد. بعد میگوید: «فعلم من كل ما تقدم أن محل المقام الذی هو فیه الآن عند زمزم هو محلّه الاصلی الذی كان فی عهد رسول الله(صلی الله علیه وآله)»؛ این مكان مقام در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) مكان اصلیاش همین جا بوده و در عهد ابوبكر و مقداری از عهد عمر هم همین جا بوده است. بعد میگوید: «إلی عهدنا هذا لم یتغیر و لن یتغیر إلی أن تقوم الساعة»؛ نباید تغییر كند تا روز قیامت.
البته این نتیجهای كه صاحب التاریخ القویم میگیرد با آنچه قبلاً اختیار كرد (که قبلاً همان قول مشهور را اختیار كرده كه در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، ابوبكر و عمر ملصق به کعبه بود و بعد عمر تغییر داد؛ یعنی همان قول اول از اقوال اربعهای كه گفتیم) متفاوت است و ظاهراً از این مطلب عدول كرده و همان قول دوم را اختیار نموده است.
در میان عامه تشتّت اقوال است و منابع مختلفی در این زمینه هست هر چند در میان این اقوالی كه در خود عامه هست به حسب صناعت از حیث وثاقت ناقل، از حیث عدم اضطراب، عدم معارضه، صراحت، همین است كه این مقام ملصق به بیت بوده، در جاهلیت هم ملصق بوده در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) هم بوده، ابوبكر هم بوده تا عمر این را تغییر داده به این مكانی كه الآن هست آورد.
نکته
نکته دیگر آن که بعضی از مفسرین و مورخینشان میگویند: هیچ کس به عمر اعتراض نكرده و فقط آنچه از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده است که حضرت میفرماید: عمّالی كه قبل از من بودند با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مخالفتهای زیادی كردند، سنت رسول خدا را تغییر دادند، در دین بدعت ایجاد كردند. بعد حضرت میفرماید: اگر من بخواهم مردم را وادار كنم به این كه این بدعتهارا كنار بگذارم همه متفرق میشوند و چیزی از اسلام باقی نمیماند. در آنجا حضرت میفرماید: «أرأیتم لو امرتُ بمقام ابراهیم علیه السلام فرددته إلی الموضع الذی وضعه فیه رسول الله... إذن لتفرقوا عنّی؟»؛ (این یكی از شكایتها و شكوههایی است كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) دارد) اگر من به مردم بگویم جای مقام ابراهیم اینجا نیست و برگردانید به جایی كه پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار داده بود، جایی كه از جوف كعبه درآورد و متصل به دیوار كعبه كرد، مردم گوش به حرف من نمیدهند.[7] این در حالی است که در تاریخ نیامده که کسی نسبت به حرف و فعل عمر انكار كند.نکته شایان ذکر آن است که این بحث اگرچه یك بحث تاریخی است، از سوی دیگر گرچه در فقه امامیه اختلاف هست، اما این تشتت اقوالی كه در میان عامه هست وجود ندارد. لذا عامه یك وقتی میبیند اینقدر اقوال متشتت میشود كه اصلش از بین میرود. از این رو اجماع كردند بر مذاهب اربعه؛ یعنی اجماع شان بر مذاهب اربعه به این جهت بود که داشت و با این تشتت اقوال و قیاس و استحسان و تمام دین از بین میرود و در فقه امامیه این چنین نیست.
در فقه امامیه یك قول بیشتر نیست كه این مقام ابراهیم در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) كجا بوده و در زمان جاهلیت كجا بوده، پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه كرد و بعد عمر این را تغییر داد.
وصلّی الله علی محمد و آله الطاهرین
[1] ـ «وَ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ حَوَّلَ الْمُقَامَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ إِلَى مَوْضِعِهِ الْیوْمَ، وَكَانَ مُلْصَقًا بِالْبَیتِ قَبْلَ ذَلِكَ.» تاریخ الطبری، ج2، ص509.
[2] ـ «وَزَعَمَ أَنَّ عُمَرَ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ حَوَّلَ الْمُقَامَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ إِلَى مَوْضِعِهِ الْیوْمَ، وَكَانَ مُلْصَقًا بِالْبَیتِ قَبْلَ ذَلِكَ.» البدایه و النهایه، ج7، ص93.
[3] ـ «وَكَانَ الْمَقَامُ مِنْ عَهْدِ إِبْرَاهِیمَ لِزْقَ الْبَیتِ إِلَى أَنْ أَخَّرَهُ عُمَرُ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ إِلَى الْمَكَانِ الَّذِی هُوَ فِیهِ الْآنَ.» فتح الباری، ج8، ص 169.
[4] ـ «وقد كان المقام ملصقًا بجدار الكعبة قدیمًا، ومكانه معروف الیوم إلى جانب الباب مما یلی الحجر یمنة الداخل من الباب فی البقعة المستقلة هناك، وكان الخلیل، علیه السلام لما فرغ من بناء البیت وضعه إلى جدار الكعبة أو أنه انتهى عنده البناء فتركه هناك؛ ولهذا -والله أعلم-أمر بالصلاة هناك عند فراغ الطواف، وناسب أن یكون عند مقام إبراهیم حیث انتهى بناء الكعبة فیه، وإنما أخره عن جدار الكعبة عُمَرُ بن الخطاب.» تفسیر ابن کثیر، ج1، ص 213.
[5] ـ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص 638.
[6] ـ سوره بقره، آیه 125.
[7] ـ «فَقَالَ قَدْ عَمِلَتِ الْوُلَاةُ قَبْلِی أَعْمَالًا خَالَفُوا فِیهَا رَسُولَ اللَّهِ ص مُتَعَمِّدِینَ لِخِلَافِهِ نَاقِضِینَ لِعَهْدِهِ مُغَیرِینِ لِسُنَّتِهِ وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا كَانَتْ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّه(صلی الله علیه وآله) لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی أَوْ قَلِیلٌ مِنْ شِیعَتِی الَّذِینَ عَرَفُوا فَضْلِی وَ فَرْضَ إِمَامَتِی مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) أَ رَأَیتُمْ لَوْ أَمَرْتُ بِمَقَامِ إِبْرَاهِیمَ(علیه السلام) فَرَدَدْتُهُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِی وَضَعَهُ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله)... إِذاً لَتَفَرَّقُوا عَنِّی...» الكافی (ط - الإسلامیة)؛ ج8، ص: 59، ح21.
نظری ثبت نشده است .