موضوع: کتاب الحج (ادامه بحث استطاعت)
تاریخ جلسه : ۱۳۹۸/۹/۳۰
شماره جلسه : ۴۶
-
مسئله 22 تحریر الوسیله
-
تبیین مسئله 22
-
دیدگاه فقیهان در مسئله
-
بررسی بقاء استطاعت در وجوب حجّ
-
دیدگاه مرحوم حکیم در مسئله
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
مسئله 22 تحریر الوسیله
امام خمینی(قدس سره) در مسئله 22 از مسائل استطاعت میفرماید: «لو کان عنده ما یکفیه للحج»؛ اگر نزد کسی زاد و راحله برای حج و پول حجّ وجود دارد، «فإن لم یتمکن من المسیر لأجل عدم الصحة فی البدن أو عدم تخلیة السّرب»؛ اگر تمکن از مسیر ندارد و منشأ عدم تمکن از مسیر این است که مریض است یا راه باز نیست، آیا میتواند در این پول تصرف کند به طوری که از استطاعت مالی خارج شود؟ایشان میفرماید: «فالاقوی جواز التصرف فیه بما یخرجه عن الاستطاعة»؛ میتواند در این مال تصرف کند به طوری که او را از استطاعت خارج کند، «و إن کان لأجل عدم تهیئة الاسباب أو فقدان الرفقه»؛ اگر تمکن از مسیر ندارد برای این که هنوز اسبابش فراهم نشده یا هنوز کاروانی شکل نگرفته، این شخص باید اعلام کند تا نامش را در آن کاروان بنویسد، تصرف در این مال جایز نیست، «مع احتمال الحصول فضلاً عن العلم به»؛ اگر احتمال میدهد که کاروان یکی دو هفته دیگر ثبت نام میکند و این اسباب حاصل میشود و کاروان حرکت میکند این حق تصرف در آن مال را ندارد. بعد میفرماید: «و کذا لا یجوز التصرف قبل مجیء وقت الحج»؛ اگر کسی پولی را قبل از اشهر حج (یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه) دارد که بتواند با آن حج برود، حق تصرف قبل از اشهر حج ندارد.
«فلو تصرّف استقر علیه لو فرض رفع العذر فیما بعد فی فرض الاول و بقاء الشرایط فی الثانی»، عبارت: «فلو تصرف» تفریع بر کل مسئله است؛ یعنی در فرض اول که «لأجل عدم صحة البدن» است، اگر بعداً ببیند که سالم است و در ایام حج سلامت داشته، اینجا حج بر او مستقر است و همچنین در فرض ثانی اگر شرایط باقی ماند باز حج بر او مستقر است.
پس اگر در این مواردی که فرمودهاند تصرف جایز نیست، «لو تصرف استقرّ علیه الحج»، منتهی استقرارش در این فرض است: «لو فرض رفع العذر فیما بعد فی الفرض الاول»؛ یعنی در فرض تمکن از مسیر و عدم تمکن از مسیر مطلقا (فرض اول یعنی عدم تمکن از مسیر، فرض دوم یعنی عدم رسیدن وقت اشهر حج)، میگویند هم در فرض اول و هم در فرض دوم اگر رفع العذر شد منتهی در فرض اول رفع العذر معنا دارد این پول را خرج کرده و بعد معلوم شد سالم است، پول را خرج کرده و بعد کاروان پیدا کند. در فرض دوم یعنی قبل از آمدن وقت حج پول داشت حالا اگر شرایطش باقی ماند در وقت مجیء الحج این حج بر او استقر پیدا میکند.
آخرین فرعی که در مسئله 22 آوردند میفرمایند: «و الظاهر جواز التصرف لو لم یتمکن فی هذا العام و إن علم بتمکّنه فی العام القابل»؛ اگر امسال نمیتواند با این پول حج برود اما میداند که اگر این پول را نگه دارد سال آینده میتواند حج انجام بدهد، در این پول میتواند تصرف کند و ابقای این مال واجب نیست.[1]
تبیین مسئله 22
بنابراین کسی که از نظر مالی استطاعت پیدا کرده آیا میتواند اختیاراً خودش را از استطاعت خارج کند؟ میتواند یک تصرفی مثل بیع، هبه، پول حج را به خانمش هبه کند، وقف کند، آیا این تصرفها جایز است یا نه؟ اینجا چند تا بحث هست:
1. یک بحث از نظر حکم تکلیفی است و این اخراج و تصرفی که مُخرج از استطاعت است آیا جایز است یا حرام؟ این پول را الآن میخواهد هبه کند آیا این جایز و حلال است یا حرام است؟
2. بحث دوم حکم وضعی آن است که آیا این تصرف صحیح است یا خیر؟ مثلاً اگر این پول را به همسرش هبه کرد آیا این هبه واقع میشود یا خیر؟ این هم بحث دومی است که در اینجا وجود دارد.
دیدگاه فقیهان در مسئله
یعنی بگوئیم شارع میگوید: اگر این استطاعت باقی ماند که حج بر تو واجب است و اگر باقی نماند حج بر تو واجب نیست و بگوئیم چون حج نسبت به استطاعت، واجب مشروط است همان طوری که تحصیل این شرط واجب نیست، ابقای این شرط نیز واجب نیست و دلیلی نداریم بر این که اگر استطاعت حاصل شد ابقای این شرط واجب باشد. مرحوم والد ما میفرماید: عمدتاً باید حول این محور در این مسئله وارد شویم.
فقها از یک طرف میگویند: اگر اشهر حج شد و حج را شروع کرد، مالش را بعداً به سرقت بردند به طوری که وسط راه برای حج زاد و راحله نداشته باشد، کشف از این میکند که از اول مستطیع نبوده و این را دلیل قرار میدهند بر این که پس بقاء الاستطاعة تا آخر اعمال حج لازم است به طوری که اصلاً اگر استطاعت باقی نماند وجوبی نیست. از یک طرف میگویند: اگر اشهر حج آمد و الآن شخص این پول را اتلاف کرد، حج برایش مستقر و واجب است و سال آینده باید انجام بدهد.
بنابراین از یکسو میگویند: آن کسی که در اثناء حج دزد مال و زاد و راحلهاش را میبرد میگویند کشف از این میکند که مستطیع نبوده و حج هم بر او مستقر نمیشود و لازم نیست سال آینده به هر نحوی ولو متسکّعاً حج انجام بدهد، اما اینجایی که خودش مال را تلف میکند میگویند حج بر او استقرار پیدا میکند و سال آینده ولو متسکعاً به هر زحمتی هست باید حج انجام بدهد.
این دو فرع را که کنار هم قرار میدهند میگویند: این قابل جمع نیست، شما یا بگوئید در وجوب حج بقاء الاستطاعة شرط است یا شرط نیست، اگر بقاء الاستطاعة شرط باشد در هر دو استطاعت باقی نمانده، حالا میتوانید در دومی بگوئید چون خودش با سوء اختیار خودش استطاعت را از بین برد اما مستطیع نبوده تا حج بر او مستقر شود، نمیگوئیم فرق گذاشته نشود بین این دو فرع، ولی نسبت به استطاعت ما یکی از این دو را باید بگوئیم، یا بقاء الاستطاعة در وجوب حج شرط است علاوه بر این که حدوث استطاعت شرط است، یا بقاء الاستطاعة شرط نیست و فقط حدوث استطاعت شرط است و از این دو حال خارج نیست.
اگر بگوئید: فقط حدوث استطاعت شرط است، در هر دو فرع حدوث استطاعت بود، هم در جایی که دزد به اموالش میخورد و هم در جایی که خودش مال خودش را اتلاف میکند، در هر دو حدوث استطاعت موجود است پس در هر دو قائل به استقرار حج در سال آینده شوید و اگر بقاء الاستطاعة در وجوب حج شرط باشد (یعنی بگوئیم هم حدوثش شرط است و هم بقاءش)، پس در هر دو فرع باید بگوئیم حال که مال باقی نیست (یکیش را دزد زده و یکیش را اتلاف کرده، ولی بالأخره باقی نیست)، در هر دو باید بگوئیم کشف از این میکند که از اول مستطیع نبوده است. پس چرا شما بین این دو فرع فرق میگذارید؟
بررسی بقاء استطاعت در وجوب حجّ
1. «قبل التمکن من المسیر» میتواند استطاعت مالیاش را از بین ببرد.
2. بعضی میگویند قبل خروج الرفقه میتواند استطاعت مالیاش را از بین ببرد.
3. مرحوم نائینی میفرماید: قبل اشهر الحج میتواند استطاعت مالیاش را از بین ببرد.
بنابراین سه نظر وجود دارد. قول اول آن است کسی که استطاعت مالی دارد «قبل التمکن من المسیر» میتواند استطاعت را از بین ببرد، اما «اذا تمکن من المسیر» حق ندارد استطاعت مالیاش را از بین ببرد. قول دوم کسانی که میگویند: قبل خروج الرفقه میگویند: «اذا خرج الرفقه»، این شخص الآن ثبتنام هم کرد کاروان آماده شد و شروع به حرکت کرد الآن نمیتواند استطاعت مالیاش را از بین ببرد تا قبل خروج الرفقه؛ یعنی طبق قول دوم حتی ثبتنام هم کرده ولی هنوز کاروان حرکت نکرده، قبل خروج الرفقه میتواند استطاعت مالی را از بین ببرد اما بعد خروج الرفقه نمیتواند.
قول سوم، مرحوم نائینی میگوید: اگر این پولی که به دست آورده برای حج و قبل اشهر الحج است میتواند یک تصرفی انجام بدهد هبه کند، تصرف یک مخرج از استطاعت مالی است، اما وقتی اشهر حج آمد و پول هم داشت نمیتواند. باز طبق قول نائینی(قدس سره) وقتی اشهر حج آمد ابقای این پول لازم است، وقتی خروج رفقه شد ابقای استطاعت مالی لازم است؛ یعنی وقتی تمکن از مسیر شد ابقای استطاعت مالی لازم است.
تمکّن از مسیر یک قول، نظریه مرحوم سید در عروه است و یک قول هم نظریه امام خمینی(قدس سره) در تحریر است. بحث را به این ترتیب عنوان میکنیم که ابتدا کلام مرحوم حکیم را ذکر میکنیم، بعد کلام مرحوم خوئی و بعد کلام مرحوم شاهرودی بزرگ را میگوئیم.
دیدگاه مرحوم حکیم در مسئله
به بیان دیگر، در جایی که میگویند: «اذ استطعتَ» دیگر بقاء الاستطاعة شرط برای وجوب حج نیست و همان حدوث استطاعت کافی است، اما در اینجایی که میگویند «المستطیع»؛ یعنی کسی که این عنوان را داشته باشد و این عنوان را هم حدوثاً داشته باشند و هم بقاءً، مثل این که میگوییم: «العالم یجوز منه التقلید»؛ یعنی نه این که کسی فقط حدوث علم در او باشد، بلکه بقاءش هم باید باشد.
[1] ـ «لو كان عنده ما يكفيه للحج فان لم يتمكن من المسير لأجل عدم الصحة في البدن أو عدم تخلية السرب فالأقوى جواز التصرف فيه بما يخرجه عن الاستطاعة، و إن كان لأجل عدم تهيئة الأسباب أو فقدان الرفقة فلا يجوز مع احتمال الحصول فضلا عن العلم به، و كذا لا يجوز التصرف قبل مجيء وقت الحج، فلو تصرف استقر عليه لو فرض رفع العذر فيما بعد في الفرض الأول و بقاء الشرائط في الثاني، و الظاهر جواز التصرف لو لم يتمكن في هذا العام، و إن علم بتمكنه في العام القابل فلا تجب إبقاء المال إلى السنين القابلة.» تحرير الوسيلة؛ ج1، ص: 375-376، مسئله22.
[2] ـ سوره آلعمران، آیه 97.
نظری ثبت نشده است .