دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 53
بیان مرحوم امام
بررسی کلام مرحوم امام
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 52
خلاصه بحث گذشته
جواب مرحوم ایروانی
کلام مرحوم آقای خوئی
بررسی قول مرحوم خوئی
بیان امام(رضوان الله تعالی علیه)
بحث جلسه آینده
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 51
خلاصه بحث گذشته
بیان مرحوم ایروانی
جواب مرحوم شیخ
اشکال مرحوم خوئی
سؤال و پاسخ استاد
جواب از اشکالات
نظر مرحوم خوئی
اشکال
بحث جلسه آینده
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 50
بحث در این است که اگر در بیع مکره بعد زوال الاکراه برای مکره رضایتی به این بیع حاصل شود، آیا این رضایت لاحقه میتواند این بیع را تصحیح کند یا خیر؟ عرض کردیم مشهور از متأخرین قائل به این هستند که مکره رضایت داد دیگر نیازی به عقد جدید نیست در مقابل برخی ادله ای برای بطلان این عقد اقامه کرده اند که مرحوم شیخ به این ادله پاسخ می دهند
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 49
این مسئلهای که مدّتی در آن بحث کردیم باز متن تحریر را من میخوانم و ببینید که کجای این متن طبق آن مطالبی که ما داشتیم باید حاشیه زده شود؟ میفرمایند «الرابع» یعنی شرط چهارم از شرایط متعاقدین «الاختیار، فلا یقع البیع من المکره» بیع از مکره واقع نمیشود. بحث دیگر رضایتی است که بعد از عقد اکراهی واقع می شود. نظر مشهور، مخالفین و مرحوم شیخ را باید مطرح و بررسی کرد.
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 48
در بحث روز چهارشنبه عرض کردیم در این روایت بزنطی که امام صادق(ع) بعد از اینکه سائل سؤال میکند «فی الرجل یستکره علی الحلف بالطلاق و العتاب و صدقة ما یملک أیلزمه ذلک» امام در جواب میفرمایند «لا» بعد میفرمایند «قال رسول الله(ص) رفع عن أمتی تسعة یا ستة» که مختلف است...
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 47
بحث ما در قبل از تعطیلات دهه آخر صفر در این بود که چه دلیلی برای بطلان بیع مکره داریم؟ اگر در ذهن شریف آقایان باشد بحث مفصّلی را در مورد حقیقت اکراه ذکر کردیم که ملاک اکراه چیست؟ و بعد از آن وارد دلیل شدیم برای بطلان بیع مکره.
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 46
خلاصه بحث گذشته: بحث به اینجا رسید که اگر ما نتوانیم از حدیث رفع عمومیّتی را نسبت به احکام وضعیه استفاده کنیم، برخی گفتند به ضمیمه این صحیحه بزنطی ما میتوانیم استفاده کنیم که حدیث رفع در احکام وضعیه جریان دارد...
دروس بیع - شرائط متعاقدین ، جلسه 45
خلاصه بحث گذشته: بحث در این است که آیا خود حدیث رفع با قطع نظر از هر قرینه خارجیّهای؛ ما باشیم و حدیث رفع آیا میتوانیم برای بطلان بیع مکره به او استدلال کنیم یا خیر؟ در بحث گذشته نکاتی را عرض کردیم در اینکه اصلاً در چه موردی حدیث رفع جریان پیدا میکند...