جهاد ابتدايي

درس قبل

جهاد ابتدايي

درس قبل

موضوع: جهاد ابتدایی


تاریخ جلسه : ۱۳۹۲/۹/۶


شماره جلسه : ۴۵

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • تعداد آیات و محدوده ی آیة الکرسی

دیگر جلسات



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين

تعداد آیات و محدوده ی آیة الکرسی
بحث ما در جهاد ابتدایی رسید به مناسبتی به آیه‌ی «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» و اینکه آیا بین این آیه شریفه و آیات جهاد، تنافی وجود دارد یا تنافی وجود ندارد؟ که بحثش را گذراندیم.

چون بحث آیة الکرسی مورد ابتلا است و سؤال هم می‌شود گفتیم چند جمله‌ای هم در این رابطه بحث کنیم که آیا آیة الکرسی همین آیه اول است که تا «هُوَ الْعَلیُّ الْعَظِیمُ» ختم شود. یا اینکه لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قد تبیّن الرشد من الغی هم یعنی آن دو آیه‌ی بعد هم جزء آیة الکرسی است.

عرض کردیم ثمره‌اش در این ظاهر می‌شود که اولاً در اعمال و نمازهای مستحبی گاهی اوقات وارد شده که ده بار آیة الکرسی خوانده شود، حالا این ده بار آیة الکرسی را تا کجا باید خواند؟

«اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ» تا «هُوَ الْعَلیُّ الْعَظِیمُ» بخوانیم تمام شد، یا اینکه «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قد تبین الرشد من الغی» تا «هُمْ فیها خالِدُون» باید خوانده شود؟ یک ضرب المثلی هم هست که می‌گویند تا «هُمْ فیها خالِدُون» به نظر می‌رسد ریشه‌اش همین بحث است که آیة الکرسی چه مقدار است.

این مورد اختلاف بین فقها، مفسرین و بزرگان است. حالا بعضی از انظار را بخوانم؛

شهید ثانی در شرح بر ارشاد می‌فرماید «الظاهر أن المراد بآیة الکرسی الآیة التی تذکر فیها الکرسی» ظاهراً همین یک آیه است «اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَىْ‌‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِيمُ» که به قول شهید ثانی لفظ کرسی در آن وجود دارد.

مرحوم محقق اردبیلی در مجمع الفائدة و البرهان همین نظر را دارد، آن وقت ایشان می‌گوید کما هو المقرّر عند القرّاء و المفسرین.

بعضی از شارحین اصول کافی مثل ملا صالح مازندرانی که یکی از حواشی خوب بر اصول کافی حاشیه ایشان است می‌گوید الظاهر که آیة الکرسی همین یک آیه است.

یک سؤال و جواب فقهی از مرحوم سیّد شفتی چاپ شده؛ ایشان مرد بسیار مُلایی بوده، سؤال و جوابی که از ایشان چاپ شده آنجا ایشان همین نظر را داده.

در کتاب روض الجنان که شرح ارشاد است همین کلام شهید ثانی را عرض کردیم «و الظاهر أنّ المراد بآیة الکرسی الآیة التی یذکر فیها الکرسی اولها الله لا إله إلا هو -الی- العلی العظیم» بعد می‌فرماید «نعم ذکر فی صلاة یوم المباهلة أنّه یقرأ إلی خالدون» فقط در صلاة یوم مباهله وارد شده که تا «هُمْ فیها خالِدُون» خانواده شود، اما «و لا دلالة فیه علی التعدی إلی غیرها»، ما نمی‌توانیم از صلاة مباهله به غیر تعدی کنیم. مثلاً همین نماز وحشتی که خوانده می‌شود یا موارد دیگری که آیة الکرسی در آن نماز ذکر شده در نمازهای مستحبی، بعد می‌فرماید «و إن کان فعله جائزاً» بعد می‌فرماید «و فی الأخبار اختلافٌ کثیر فی تعیین ما یضاف إلی الآیة التی ذکرناها بحیث یطلق علی الجمیع آیة الکرسی» می‌فرماید در اخبار اختلاف زیادی وجود دارد که آنچه به این آیه اضافه می‌شود که به آن آیة الکرسی گفته می‌شود چیست؟ این هم یک بیان.

باز از مرحوم شیخ طوسی نقل شده و به مرحوم شیخ طوسی نسبت داده‌اند که ایشان گفته آیة الکرسی تا «هُمْ فیها خالِدُون» است.

آنچه که باز ما دنبال کرديم شیخ در مبسوط و نهایة ندارد که آیة الکرسی تا «هُمْ فیها خالِدُون» است، ظاهراً در مصباح المتهجد که کتاب دعایی مرحوم شیخ است آمده، «فی عمل ذی الحجة مشیراً إلی یوم الرابع و العشرین» روز 24 مباهله «يوم الرابع و العشرين منه‌‌ فِي هَذَا الْيَوْمِ تَصَدَّقَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ص) بِخَاتَمِهِ‌‌ وَ هُوَ رَاكِعٌ‌‌ الصَّلَاةَ فِيهِ‌‌رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ(ع) أَنَّهُ قَالَ‌‌ مَنْ صَلَّى فِي هَذَا الْيَوْمِ رَكْعَتَيْنِ قَبْلَ الزَّوَالِ بِنِصْفِ سَاعَةٍ شُكْراً لِلهِ عَلَى مَا مَنَّ بِهِ عَلَيْهِ وَ خَصَّهُ بِهِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ أُمَّ الْكِتَابِ مَرَّةً وَاحِدَةً وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ‌‌ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ آيَةَ الْكُرْسِيِّ إِلَى قَوْلِهِ‌‌ هُمْ فِيها خالِدُون‌‌ » منتهی اینجا می‌فرماید إلی قوله «هُمْ فیها خالِدُون».

باز سید بن طاووس در اقبال نظیر همین کلام شیخ در مصباح المتهجد را دارد.

مرحوم علامه هم وقتی به نماز غدیر می‌رسد ایشان هم می‌فرماید نماز غدیر دو رکعت است قبل از زوال، به نصف ساعت یقرأ فی کل منهما الحمد مرّة و کلاً من القدر و التوحید و آیة الکرسی، که عرض کردم روایات را هم ببینید و گاهی اوقات به بعضی از نمازهای مستحبی ما اشتغال داشته باشیم خوب است، ما درست است که می‌گوئیم بحث علمی و مذاکره‌ی علمی، اینها ثوابش واقعاً خیلی زیاد است اصلاً در آن تردیدی نیست، ولی به این معنا نیست که ما اینها را کنار بگذاریم و از اینها غافل باشیم، بزرگان ما نسبت به این نمازهای مستحبی اعمال ایّام، ساعات، اینها خیلی مقیّد بودند.

از جمله کسانی که خیلی مقیّد بوده امام(رضوان الله تعالی علیه) است، نه اینکه بگویم امام تمام این نمازها را می‌خواندند، نه، ولی طوری بوده که در برنامه‌ی زندگی‌شان گاهی اوقات بعضی از این نمازها بوده، نافله‌ی شب را که مقیّد بودند.

یادم هست یک وقتی داماد امام؛ مرحوم آقای اشراقی(قدس سره) که از دوستان نزدیک و هم بحثی‌های مرحوم پدر ما و مرحوم حاج آقا مصطفی(رضوان الله تعالی علیهم) بودند، من خودم شنیدم اوایل انقلاب، آن موقع امام هشتاد سالشان بود، ایشان گفتند 70 سال است که نماز شب امام ترک نشده است. این خیلی حرف عجیبی است! حالا ما اصلاً این عدد برایمان قابل تصور نیست که 70 سال یک انسان این همه استقامت بر عبادت و بندگی داشته باشد، دیدید که تا آخر عمر حتّی در مریضی و بیمارستان این چنین است.

یا این خاطراتی که از امام هست را بخوانیم، این مردی که در اوج علمی بوده، در اوج سیاسی و همه‌ی این امور بوده اما در مسئله‌ی تعبد و عبادت چطور بوده؟! من باز می‌خواندم یک مدتی بوده که مرحوم حاج احمد آقا در قم بوده، بعد از چند سال، بعد از اینکه ازدواج کرده و به نجف رفته بود، مدت زیادی امام او را ندیده، نیمه‌ی شب به نجف و منزل امام رسیده بودند، خانواده‌ی ایشان نقل می‌کند که چند دقیقه‌ امام نشستند، به اندازه‌ی چهار پنج دقیقه احوالی پرسیدند و رفتند سراغ نماز شب‌شان و نگفتند امشب این از سفر آمده، مدّتی است ندیدیم حالا بنشینیم و این عبادت را ترک کنیم، توجیه هم داشت، بگوئیم احوالپرسی از اینها هم خودش یک نوع عبادتی است. برنامه‌اش را قطع نمی‌کرد.

اشکال ما این است که برنامه‌ی عبادتی نداریم (من خودم را عرض می‌کنم، شما آقایان الحمدلله دارید)؛ یک برنامه‌ای که انسان با برنامه پیش برود، نمی‌خواهم بگویم این عبادت یک امر متقوم به برنامه است، نه! انسان هر وقت توفیق پیدا کند باید عبادت پیدا کند ولو دائماً، از چیزهایی است که به یک معنا نمی‌شود گفت برنامه پذیر است، عبادت حال می‌خواهد، توجه و آمادگی و حضور قلب می‌خواهد، گاهی اوقات انسان نیمه شب بیدار می‌شود، خوابش نمی‌آید، اما حال اینکه نماز بخواند را ندارد، نه مریض است، نه اضطراب و نگرانی دارد، هیچی نیست! اما هر کاری می‌کند نمی‌تواند بلند شود دو رکعت نماز شب بخواند ولی در عین حال انسان باید برنامه هم داشته باشد.

من گاهی اوقات عرض کردم چه خوب است انسان بیاید این مصباح المتهجد شیخ را یا مفتاح الفلاح شیخ بهائی را کنار سجاده‌اش بگذارد گاهی اوقات بعضی از این برنامه‌هایی که برای تمام آنات از ائمه(علیهم السلام) دستور رسیده، یعنی اگر یک کسی واقعاً بتواند به نحوی اينها را در زندگی‌اش داشته باشد خوب است

حالا یکی از چیزهایی که خیلی سفارش شده این است که در نوافل، این سه سوره‌ی قدر، توحید و آیة الکرسی با هم خوانده شود، در ذهنم می‌آید که در روایات خیلی نسبت به این تأکید شده.

مرحوم علامه در نماز غدیر فرموده آیة الکرسی را تا «هُمْ فیها خالِدُون:، در تذکرة باز در مورد نماز 24 ذی الحجه همان کلام شیخ را دارد، در نهایة هم همینطور. کفعمی در البلد الامین در صلاة یوم غدیر، این مطلب را دارد.

ما وقتی کلمات را می‌بینیم فقط تنها دلیلی که برای اضافه‌ی این دو تا آیه تا «هُمْ فیها خالِدُون» هست مربوط به نماز غدیر است، یا یوم مباهله است. از این فراتر نمی‌رود. یعنی ما یک روایتی که دلالت بر این داشته باشد که آیة الکرسی سه آیه است نداریم. در نماز مباهله و نماز غدیر آمده که آیة الکرسی با دو آیه‌ی بعد بخوانیم و اتفاقاً وقتی روایت را مراجعه می‌کنیم در روایات اصلاً تفکیک شده بین آیة الکرسی و این دو آیه.

استدلال استاد
حالا استدلال ما را دقت کنید؛ در روایات، بین آیة الکرسی و این دو آیه تفکیک شده، خود تفکیک دلیل بر این است که این دو آیه جزء آیة الکرسی نیست و إلا اگر این دو آیه جزء آیة الکرسی بود معنا ندارد برای تفکیک.

مثلاً در کافی جلد 2 صفحه 621 باب فضل القرآن؛ از وجود مبارک پیامبر(ص) این روایت را نقل می‌کند «من قرأ اربع آیاتٍ من اول البقرة»، هر کسی که چهار آیه‌ی بقره را بخواند، یک: آیة الکرسی را بخواند، دو: «و آیتین بعدها»، یعنی دو آیه‌ی بعد از آیة الکرسی. پس معنایش تفکیک است. ضمير در «بعدها» به آیة الکرسی مي‌‌خورد یعنی آیة الکرسی آن آیه است و دو آیه هم بعدش. «و ثلاث  آیات من آخرها». روایت، روایت بسیار خوبی است و اثر خوبی هم برایش ذکر کرده، سه تا اثر برایش ذکر کرده «من قرأ أربع آیات» چهار آیه اول بقره، آیة الکرسی و دو آیه‌ی بعد از آن، سه تا آیه از آخر بقره «لم یر فی نفسه و ماله شیئاً یکرهه» در نفس‌اش چیزی که مورد کراهت او باشد نیست، یعنی غمی ندارد، غصه، اضطراب و ناراحتی‌ای ندارد.

حالا امروز می‌خواهند گاهی اوقات بعضی از افراد افسرده را معالجه کنند، بروید در همین بعضی از روانشناس‌های بی‌خبر از دین ببینید چطور دارند معالجه می‌کنند؟‌ من خبر دارم متأسفانه جوان 30 ساله یک مقدار به افسردگی مبتلا شده، مراجعه می‌کند به یک روانشناس، صریحاً به او پیشنهاد می‌کند که یک مقدار باید شراب بخوری، واقعاً انسان خیلی نگران است که چرا باید اینطوری باشد.

من این نکته را عرض کنم؛ اکثر آنچه اینها به عنوان روانشناسی به مردم می‌دهند حرفهای باطلی است، ما هستیم و این بهترین. می‌گوید «لم یر فی نفسه و ماله شیئاً یکرهه»، یعنی آرام می‌شود. یعنی اگر یک وقتی شما ناراحت بودید، اضطراب داشتید نگران بودید، بلافاصله همین آیات بقره را این مقداری که در این روایت خوانده بخوانید، ندارد که در شب یا روز بخوانید، هر وقتی شما این کار را کردید این اثر را دارد، «لم یر فی نفسه و ماله شیئاً‌ یکرهه»، هیچ آرامشی بالاتر از این نیست که انسان با قرآن ارتباط داشته باشد، البته یک تأملی هم باید بکند.

شما وقتی می‌گوئید «اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ» می‌گوئید یک کسی تو را اداره می‌کند که او را چُرت و خواب نمی‌گیرد و همیشه مراقب توست «لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ» یعنی آدم صاحب خودش را برای خود معرفی می‌کند که یک چنین مالکی ما داریم، چه چیز از این بالاتر؟ غیر از اینکه خود اینها نور است. ما معتقدیم قرآن نور است، قرآن شفاست، قرآن رحمت است، شما پیش یک روانشناس که می‌روید فوقش با ده بیست جلسه می‌گوید تو توانایی داری، این را قرآن می‌گوید که تو یک چنین صاحبی داری، یک چنین خالق و مالکی داری که یک آن از تو غافل نیست! آدم اطمینان پیدا می‌کند و می‌گوید چه چیز از این بهتر می‌خواهم.

حالا ببینید این هم نکته‌ی خوبی است؛ می‌گوئیم چرا فرموده سوره قدر و آیة الکرسی و توحید؟ چرا نگفته سوره‌ جمعه، صف و آیة الکرسی؟ می‌خواهد در این روایات به ما بفهماند که بین این سه تا (توحید، قدر و آیة الکرسی) یک ارتباط عمیقی وجود دارد، این ارتباط را باید در تفسیر پیدا کنیم،‌باید اینقدر بحث کنیم که چه ارتباطی است بین قدر و توحید و آیة الکرسی، و الا اینطور نبوده که همینطور جزافی بگویند دو تا از آن بخوان، سه تا از این بخوان، ما را نمیخواهند مشغول کنند! لذا اینجا می‌فرماید این آیة الکرسی را بخوان و دو تا آیه از بعد آن هم بخوان، سه آیه هم از آخر سوره بقره را بخوان، رموزی در اینها هست.

می‌فرماید لم یر فی نفسه شیئاً یکره، و لا یقربه الشیطان، شیطان دیگر نمی‌تواند به حریم این وارد شود. شما ببینید چقدر مشکلات ما در اثر وساوس شیطانی است، وسوسه که یک امری است که هر انسانی متأسفانه گرفتار اوست، این وسوسه از نفس می‌آید، نفس موجب وسوسه‌ی خودش می‌شود و این تحت تأثیر شیطان که قرار می‌گیرد این چنین است، وقتی غفلت از خدا شد شیطان بر نفس حاکم است، این قانون مسلّم مسلّم است، این را داشته باشیم.

غفلت از خدا همان، حکومت شیطان بر نفس هم همان. همان اندازه شیطان می‌تواند حکومت پیدا کند و این آدم را بیچاره کند. می فرماید شیطان هم دیگر نزدیک او نمی‌شود، این دو.

و لا ینسی القرآن، اگر قرآن را حفظ باشد دیگر موجب نسیانش نمی‌شود، گاهی اوقات بعضی سؤال می‌کنند که قرآن می‌خوانیم و فراموش می‌کنیم، این روایت می‌گوید اگر این کار را انجام بدهید موجب این می‌شود که قرآن دیگر از ذهن‌تان نرود. ما خواستیم بحث علمی کنیم بگوئیم در این روایت بین آیة الکرسی و آیتین تفکیک کرده و التفکیک دلیلٌ بر اینکه آیة الکرسی همان آیه‌ی اول است.

پس به نظر ما آیة الکرسی همان آیه‌ی اول است و مؤیّدش هم همان تأویلی است که شهید ثانی دارد.

مرحوم شیخ محمد تقی آملی(رضوان الله علیه) در جلد ششم مصباح الهدی صفحه 502 همین را اختیار می‌کند و این استدلالی که ما الآن عرض کردیم را بیان نکرده، می‌فرماید دلیلش این است که فقط در آن آیه لفظ کرسی آمده، چون در خود آن آیه، لفظ کرسی آمده و بعد هم می‌گوئیم آیة الکرسی، نمی‌گوئیم آیات الکرسی، و آيه مفرد است.

پس این هم ظهور در این دارد که همین یک آیه است.

یک دلیل ما تفکیک است.

دوم این بیانی که ایشان فرمودند.

سوم آنچه که در روایات آمده در فلان نماز آیة الکرسی را تا هُمْ فیها خالِدُون بخوانید آنها مختصّ به موارد خاصی است، اینها همه قرینه می‌شود بر اینکه آیة الکرسی همین مقدار است و این بحث تمام.

بحث جهاد ابتدایی‌مان تقریباً تمام شد. دو سال و خُرده‌ای که بحث آیات جهاد را داشتیم تقریباً تمام شد، ان شاء الله در ذهنم آمده بحث آیات حج را یا یکی از ابواب فقه را بحث آیاتش را در روزهای چهارشنبه شروع کنیم. 

آیات امر به معروف را شروع می‌کنیم.

وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
 

برچسب ها :


جلسه 45 : جهاد ابتدايي

۱۴ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۱۲

سلام باتشکر از حضرت استاد درسهای خوبی بود وبنظرم جهاد ابتدایی را ثابت کرد اما دربعضی موارد بیخودی وزوری می خواستند تمام ایات را به جهاد ابتدایی ربط بدهند مثل فتح مکه یا ایاتی که رشید رضا نوشته بودند به هرحال برای بنده که دراین مورد دارم پایان نامه می نویسم خیلی راه گشا بود اجرک الله

پاسخ :

بسمه تعالی باسلام و تشکر از جناب عالی امید آن است که این مباحث را به صورت کامل ملاحظه نموده باشید خصوصا در درسهای آخر نکات بسیار مهم و قابل توجهی وجود دارد و بالاخص آیات اولیه سوره مبارکه توبه را با دقت مورد توجه قرار دهید.