خوردن شراب
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۳
آيا با خوردن شراب، انسان جنب ميشود و غسل واجب ميگردد؟
کلمات کلیدی :
۳,۷۷۹
حکم اشتغال به خريد و فروش دخانيات
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۲۶
اينجانب ساكن يكي از كشورهاي عربي ميباشم. شغل پدري من فروش قليان و تنباكو و لوازم آنها و امثال آن ميباشد. در حال حاضر با توجه به اينكه متأهل نيز ميباشم، منبع درآمدي هم ندارم، قصد وارد شدن به اين شغل را دارم. فروش قليان و تنباكو و سيگار و لوازم آنها از نظر شرعي چه حكمي دارد؟
کلمات کلیدی :
۳,۷۷۷
شیوه ادای نذر و تبدیل نذر
۱۶ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۵۳
اينجانب متولد يكي از روستاهاي محروم استان اصفهان هستم ولي سالهاست در تهران ساكنم. سال گذشته حاجتي داشتم كه نيت كرده بودم اگر برآورده شد روز عاشورا يك گوسفند در همان روستاي محل تولدم و جلوي دسته هاي عزادار قرباني كنم. بحمدالله حاجتم روا شد. ولي متاسفانه به دلايلي نمي توانم به زادگاهم مراجعه و نذرم را در آنجا ادا كنم . آيا اگر معادل همان هزينه گوسفند را در روز عاشورا در تهران به اماكن خيريه كمك كنم مانعي ندارد و صحيح است؟
کلمات کلیدی :
۳,۷۷۶
عناوین خانوادگی بعد از تغییر جنسیت
۱۶ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۴۱
عناوین خانوادگی بعد از عمل جراحی چگونه خواهد شد؟ (برادر، خواهر، دایی، خاله، عمه، عمو، جد، جده، پدر و مادر) و سهم الارث در این موارد چگونه است؟ (چه وارث باشند و چه مورث)
کلمات کلیدی :
۳,۷۶۷
معرفی اسلام و آداب آن
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۱۴
دانشجوي سال دوم در يکي از دانشگاههاي دولتي هستم.20 سالم بيشتر نيست، ظاهرا مسلمانم اما خدا را خوب نميشناسم، دينم را نميشناسم، از وقتي به دنيا آمدم، اين که مسلمانم برام ديکته شده، فقط ميدانم مسلمانم. اگر در مورد خدا از من سؤال بپرسند، نميدانم چه جواب بدهم. نميدانم خدا أصلا کيست؟! فقط 1 سال است، به خاطر اين که اسمم مسلمان است، نماز ميخوانم و اولين سال بود که روزه گرفتم، اونم کامل، اما دينم را نميشناسم، هيچ وقت به من حق انتخاب ندادند که تصميم بگيرم و دينم را انتخاب کنم. هر موقع اسم اديان ديگر را آوردم، همهي اين به ظاهر مسلمانها به من حمله کردند و گفتند مگر تو مسلمان نيستي؟ جالب اينجاست که خودشان هم هيچي از اسلام نميدانند و فقط ادعا ميکنند. گاهي اوقات فکر ميکنم بايد نماز بخوانم برای اين که آن کسي که مرا آفريده و اسمش خداست و قدرتش خيلي بيشتر از من است، چيزايي که تو زندگي دارم را از من نگيرد و يا حتي در آن دنيايي که نميدانم وجود دارد يا نه، عذابم ندهد، چون به چشم ديدم هر موقع اسمش را نياوردم و کاري کردم آن کار به نتيجه نرسيده و حتي بعضي مواقع تلاش يک عمرم به باد رفته، حتي گاهي به اوج رسيدم و وقتي فراموشش کردم با صورت به زمين خوردم. واقعا برایم سوال است، که خدايي که از او حرف ميزنيم و من وخيليهاي ديگر را آفريده و نيازي به عبادت من و بقيه ندارد، چرا وقتي فراموشش ميکنيم، زندگي ما را از ما ميگيرد؟ چرا با آنهايي که فقط دم از اسلام ميزنند و غيبت ميکنند، دروغ ميگویند و...... کاري ندارد؟ اميدوارم اين چراهاي من بيجواب نماند، چون از هر کس ميپرسم جوابي به من نمیدهد. ميخواهم کمکم کنيد که ديد من نسبت به خدا عوض شود و اسلام را بيشتر بشناسم و بدونم چي هست و چه ميگوید؟ ممنون اگر کمکم کنيد و اگر هم لطف کنيد خدا را اول بدون در نظر گرفتن اسلام معرفي کنيد، ممنون ميشوم.
کلمات کلیدی :
۳,۷۵۸
شک در شرایط ازدواج موقّت
۱۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۱۱
من دختري هستم كه مقلّد آيت الله فاضل لنكراني میباشم و شوهرم مقلد رهبري میباشد. رشيده و حدود 25 ساله هستم و چون نياز مبرم به ازدواج داشتم و خواستگار هم نداشتم، بدون اذن پدر اقدام به ازدواج موقت كردم و پس از آخرين دخول، تصميم به اتمام متعه گرفتم و پس از سه بار پريود و خون ديدن، درست در شب اول خون ديدن سوم(پريود سومي) به طور رسمي با اذن پدر به عقد مردي در آمدم و پس از حدود 25 روز از زمان عقد، دخول انجام شد. آيا عقد من باطل است؟
کلمات کلیدی :
۳,۸۱۷