درس بعد

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس قبل

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس بعد

درس قبل

موضوع: آيات معاد 2


تاریخ جلسه : ۱۳۹۶/۱۲/۱۵


شماره جلسه : ۴۲

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • دیدگاه شوکانی پيرامون آيه «یئسوا من رحمتی»

  • مناقشه در کلام طبرانی

  • احتمالات موجود در عبارت «کما یئس الکفار من اصحاب القبور» از آیه 13 سوره مبارکه ممتحنه

  • احتمال برگزیده از میان دو احتمال مذکور

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين


پس در آیه 23 سوره عنكبوت نكته محوری كه داشت این بود که «انكار لقاء خدا و انكار معاد» یك عذاب دنیوی دارد و آن «اولئك یئسوا من رحمتی» است و یک عذاب اخروی که عبارت است از: «اولئك لهم عذاب الیم».

دیدگاه شوکانی پيرامون آيه «یئسوا من رحمتی»
با مراجعه به تفاسیر، از کسانی که «یئسوا من رحمتی» را مربوط به دنیا قرار داده، مرحوم شوكانی است که ایشان تصریح می‌كند و می‌گوید «أی: إنهم فی الدنیا آیسون من رحمة اللّه در دنیا مأیوس از رحمت خدا هستند، «لم ینجع فیهم ما نزل من كتب اللّه، و لا ما أخبرتهم به رسله»[1] نه كتب الهی در مورد آنها فایده‌ای دارد و نه رسل الهی در مورد اینها فایده‌ای دارد.

مناقشه در کلام طبرانی
طبرانی (متوفای 360) در التفسیر الكبیر ایشان می‌گوید: «یئسوا یعنی یئسوا من جنّتی فی الآخره»، به عبارتی می‌خواهد بگوید: «اولئك یئسوا من رحمتی و اولئك لهم عذاب الیم» این دو تا خصوصیت، مربوط به قیامت است به این معنا که: 1. از بهشت كاملاً مأیوس می‌شوند.2. در همان قیامت گرفتار عذاب الیم می‌شوند كه اشکالش را قبلاً بیان کردیم، وقتی که اینها گرفتار عذاب الیم در قیامت هستند یأس از بهشت و جنّت خدا، چیز مهمی نیست، لذا با این قرائن و توضیحات باید گفت: «اولئك یئسوا من رحمتی» مربوط به دنیا است و در همین دنیا، مأیوس از رحمت خدا هستند و مأیوس از رحمت خدا ؛یعنی لطف خدا شامل حال اینها در هدایت نمی‌شود.

احتمالات موجود در عبارت «کما یئس الکفار من اصحاب القبور» از آیه 13 سوره مبارکه ممتحنه
در مورد «قد یئسوا من الآخرة» نسبت به آیه‌ی شریفه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ قَدْ یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما یئِسَ‏ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» احتمالاتی ذكر شد و از میان آن احتمالات مذکور، بیان شد که «قد یئسوا من الآخرة» از باب این نیست كه «یئسوا من النجاة فی الآخرة یا من الثواب فی الآخرة» بلکه «یئسوا» همان گونه كه صاحب كنز الدقایق می‌گوید: «لعلمهم بأن لا حظ لهم فیها» اینها وقتی با پیامبر مخالفت می‌كنند و وقتی كافر هستند یقین دارند به اینكه حظی در آخرت ندارند، یعنی در همین دنیا «قد یئسوا فی الدنیا من الآخرة» نه اینكه «قد یئسوا فی الآخرة من الاخرة» و شاهدش هم این است كه دنباله‌ی آیه می‌فرمایند «كما یئس الكفار من اصحاب القبور».

و در مورد «كَما یئِسَ‏ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» دو احتمال وجود دارد:

احتمال اول: این است «كما یئس منكر البعث من الموتی المدفونین فی القبور» منكرین بعث، از موتای مدفون در قبور كه الآن زنده هستند، كفاری كه الآن زنده هستند نسبت به افرادی كه مرده‌اند، چطور اینها مأیوس هستند، می‌گویند اینها تمام شد، اینها دیگر فانی شدند از بین رفتند و نه زنده می‌شوند و نه به یك وجود حی دیگری تبدیل می‌شوند، زیرا كفار معتقدند كه «إن هی إلا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا»، لذا همان طوری كه اصحاب قبور از بین رفتند ما هم از بین می‌رویم.

پس این كفار از اهل قبور که الآن زنده هستند، چطور این كفار معتقدند، اهل قبور برای همیشه از بین رفته‌اند و از اینكه خداوند متعال دو مرتبه اینها را زنده كند مأیوس اند ، این یهود هم از ثواب در آخرت اینطور مأیوس هستند.

احتمال دوم: این است كه «مِن» در آیه شریفه بیانیه باشد یعنی كفاری كه مدفون در این قبور هستند، چطور برای این كفار یأس از ثواب و نجات در آخرت است و آنها در آن عالم می‌فهمند كه بدبخت شدن و مسیر آنها جهنم است و راهی برای نجات‌شان نیست، این «یئسوا من الآخره» هم اینطور است؛ یعنی این یهودی هم كه الآن در دنیا مغضوب علیهم هستند، در همین دنیا مأیوس از ثواب و یا نجات در آخرت هستند.

مرحوم علامه طباطبائی در المیزان می‌فرمایند: «و المعنى: قد یئس الیهود من ثواب الآخرة كما یئس منكرو البعث من الموتى المدفونین فی القبور»[2] چون یهود آخرت را قبول دارد آنجا هم «یئسوا من الاخره» دارد لذا اهل كتاب را می‌گوید، اهل كتابی كه آخرت را قبول دارند اما می‌توان به اینها گفت: وقتی مسلمان نشوید، در قیامت حظی ندارید در نتیجه از ثواب آخرت مأیوس می‌شوند.

پس در آیه شریفه دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اول: مراد كفار زنده از اهل قبور است، احتمال دوم: كفاری كه خودشان مُرده‌اند و در قبور هستند، حالا اگر «من» تبعیضیه گرفته شود باز نتیجه‌اش با این معنای دوم یكی می‌شود، یعنی بعضی از این قبور و اصحاب القبور كه كفار هستند، مأیوس از رحمت الهی هستند.

احتمال برگزیده از میان دو احتمال مذکور
مرحوم آقای طباطبائی می‌فرماید: و المراد به کفار در آیه شریفه «یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما یئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ»  یا منكرین یأس و یا مشكرین مكه است «و الجملة بیان لشقائهم الخالد و هلاكهم المؤبد»[3] این جمله «قد یئسوا من الآخره كما یئس الكفار» در مقام بیان این است كه این كفار و این مشركین شقی هستند و هلاكت ابدی دارند لذا مؤمنین اینها را مورد محبت و طرف دوستی خودشان قرار ندهند «لیحذر المؤمنون من موالاتهم و موادتهم و الاختلاط بهم و المعنى: قد یئس الیهود من ثواب الآخرة كما یئس منكرو البعث من الموتى المدفونین فی القبور»، در این هنگام اگر قسمت اول را به اهل كتاب و قسمت دوم را به مشركین معنا شود، باید بگویئم خداوند تبارك و تعالی می‌فرماید: این اهل كتاب، یكی از آن اوصاف مشركین را دارند، یعنی بر اساس احتمال دوم، چطور مشركینی كه خودشان از دنیا رفته‌اند و در آن عالم برای آنها یأس از ثواب و نجات است، این یهود هم كه در این دنیا هستند مأیوس از آخرت هستند.

 پس اگر کفار، طبق احتمال دوم معنا شود، تعبیر خیلی خوبی می‌شود به این بیان: كفاری كه مرده‌اند، چطور در عالم برزخ، یأس از نجات و ثواب و رحمت الهی هستند، این یهودی هم كه در دنیا «غضب الله علیهم»است، حالت یأسی از آخرت دارند، البته یأس‌شان «فی الدنیا» است نه «فی الآخرة»، چون اگر «فی الآخره» باشد تشبیه معنا ندارد، همان طوری كه كفار در قبور مأیوس‌اند اینها هم در آخرت مأیوس‌اند، می‌گوئیم این اصلاً معنایی ندارد. اما اگر «یأس» مربوط به دنیا باشد یعنی این یهود «یئسوا فی الدنیا من الآخرة»، چون فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) و قرآن كریم، دلالت بر این دارد كه بهشت و رحمت الهی مختص به مسلمانان است، مختص به مؤمنان به این دین است «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً»[4] بنا بر اینكه اسلام، همین اسلام در مقابل ادیان دیگر است.

بنابراین در تشبیه، معنای دوم اولی است یعنی همان کفاری که در عالم قبر الان مأیوس از رحمت خداوند هستند این یهود هم الآن باطنشان این چنین است كه در همین دنیا مأیوس از رحمت خدا هستند. پس «یئسوا» در این آیه و «یئسوا من رحمتی» یعنی یئسوا در همین عالم دنیا.

مراد از کفر در آیه شریفه «لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون‏»[5]
در فقه «یأس از رحمت خدا» را نمی‌گویند موجب كفر است بلکه می‌گویند: از گناهان كبیره است، اگر كسی «یأس از رحمت خدا» پیدا كرد نمی‌گویند این از دین خارج شده یا كافر شده، در حالی که آیه می‌فرماید: این موجب كفر است «لا تیئسوا من روح الله» شما مأیوس از رحمت خدا نباشید، بعد می‌فرماید «إنه لا ییئس من روح الله الا القوم الكافرون» از رحمت خدا مأیوس نمی‌شود مگر قوم كافر، یعنی اگر شما مؤمنین هم از رحمت خدا مأیوس شدید كافر هستید، ظاهر آیه شریفه این است که «یأس از رحمت خدا» موجب کفر است. اگر ظاهر آیه این باشد «فكیف التوفیق» بین مدلول این آیه و آنچه كه فقهای عامه و خاصه قائل‌اند؟ «یأس از رحمت خدا» از گناهان كبیره است و بعضی می‌گویند من اكبر الكبائر است.

اما تقسیم گناه به كبیره و صغیره درست است یا نه؟ قبلاً مفصل بحث شد و اثبات كردیم که این تقسیم درست است و اینكه بعضی از فقها حتی فقهای موجود قائل‌اند: «كل ذنبٍ كبیر» منتهی می‌گویند هر ذنبی نسبت به مافوقش صغیر و نسبت به مادونش كبیر می‌شود، کلام نادرستی است بلکه تقسیم گناه به کبیره و صغیره درست است و در آن روایات مربوط به گناهان کبیره هم، «یأس از رحمت خدا»، جزء گناهان کبیره شمرده شده.

حال سؤال این است، این آیه شریفه که می‌فرماید: «یأس از رحمت خدا» موجب کفر است آیا اینجا نمی‌توان گفت مراد از كافر، كفر فقهی نیست بلكه كفر عملی است! حالا اگر آیه حمل بر كفر عملی شود آیا آن روایاتی هم كه می‌گوید «یأس از رحمت خدا» از اكبر كبائر است این هم حمل بر كفر عملی شود؟‌ در حالی كه در قرآن همانطوری كه قبلاً ذكر شد، از خصوصیات كافر این است که همواره مأیوس است.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين



[1] ـ فتح القدیر، ج4،ص:229.
[2] ـ و قوله:«یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما یئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» المراد بالآخرة ثوابها، و المراد بالكفار الكافرون بالله المنكرون للبعث، و قیل: المراد مشركو مكة و اللام للعهد، و «مِنَ‏» فی «مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» لابتداء الغایة.
و الجملة بیان لشقائهم الخالد و هلاكهم المؤبد لیحذر المؤمنون من موالاتهم و موادتهم و الاختلاط بهم و المعنى: قد یئس الیهود من ثواب الآخرة كما یئس منكرو البعث من الموتى المدفونین فی القبور.
و قیل: المراد بالكفار الذین یدفنون الموتى و یوارونهم فی الأرض- من الكفر بمعنى الستر-.و قیل: المراد بهم كفار الموتى و «مِنَ‏» بیانیة و المعنى: یئسوا من ثواب الآخرة كما یئس الكفار المدفونون فی القبور منه لقوله: «إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَیهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»: البقرة: 161.المیزان فى تفسیر القرآن، ج‏19، 243.
[3] ـ همان.
[4] ـ وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین‏» آل عمران، 85.
[5] ـ یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون‏، یوسف،87.

 

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .