سوال خود را بپرسید

۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۳۱

بخشي از عقايد اين حقير در خصوص مبحث امامت به محضرتان تقديم مي‌‌گردد. لطفا عنايت فرموده؛ صحت و سقم آنها را بيان نماييد. 1- تمامي انبياء الهي اوصيايي داشته‌‌اند که نقش هدايت و رهبري امت بعد از آن نبي را به عهده داشته‌‌اند. پيامبر اعظم(ص) هم اوصيايي داشته‌‌اند که ما از آنها به عنوان «امام» نام مي‌‌بريم، چرا که ايشان به حق، امامت امت پيامبر(ص) را عهده دار بوده‌‌اند و از آنجا که نبي اکرم(ص)، اعظم تمام پيامبران و مقدم بر آنهاست، بنابراين، اوصياء رسول الله نيز اعظم اوصياء و طبق مدارک و رواياتي مقدم بر تمام انبياء الهي نيز هستند. 2- اوصياء به حق و بلا فصل نبي اکرم(ص) که ما از آنها به عنوان امام ياد مي‌‌کنيم عبارتند از: 1) حضرت علي بن ابيطالب(ع)، اميرالمؤمنين، 2) حضرت حسن بن علي(ع) امام المجتبي و سبط الاکبر، 3) حضرت حسين بن علي(ع)، سيدالشهداء، 4) حضرت علي بن الحسين(ع)، زين العابدين، 5) حضرت محمد بن علي(ع)، باقر العلوم، 6) حضرت جعفر بن محمد(ع)، امام الصادق، 7) حضرت موسي بن جعفر(ع)، امام الکاظم، 8) حضرت علي بن موسي(ع)، امام الرضا، 9 ) حضرت محمد بن علي(ع)، امام الجواد، 10) حضرت علي بن محمد(ع)، امام الهادي، 11) حضرت حسن بن علي(ع)، امام العسکري، 12) حضرت حجت بن الحسن(ع)، بقية الله في أرضه، صاحب الامر و العصر و الزمان(عج). 3- معتقدم که امر امامت و تعيين امام، چيزي نيست که به دست مردم و يا شورا باشد، بلکه امري است که نصب آن مستقيما به امر الهي و با بيان پيامبر و يا امام قبلي صورت مي‌‌گيرد که در خصوص دين مبين اسلام هم، اين امر صورت گرفت و بارها و بارها، نبي اکرم(ص)، حضرت علي(ع) را به عنوان جانشين و يار و وزير و وصي خود معرفي کردند و بطور ويژه در واقعه غدير خم آن را بيان نمودند، اما أمّت جاهل و مغرض، از آن روي برتافتند و مسير الهي را از صراط حق آن منحرف نمودند و به بيراهه رفتند. 4- معتقدم کساني که خود را شيعه مي‌‌نامند، اما به راهي غير از شيعه اثني عشري رفتند، همه از صراط حق منحرفند و در واقع: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون نديدند حقيقت، ره افسانه زدند از جمله اين منحرفين مي‌‌توان از اين فِرَق ياد کرد: کيسانيه، زيديه، اسماعيليه، واقفيه، قرامطه و... 5- باز لااقل فِرَق منحرف فوق، در امامتِ سه امام اول اختلاف و انحرافي ندارند و آنها را قبول دارند، کساني که خود را پيرو مکتب خلفا مي‌‌دانند(اهل سنت) که به کلي از ابتداي رحلت پيامبر(ص) به خطا رفته‌‌اند. 6- معتقدم که ائمه دوازدهگانه ما، در يک سطح ويژه اي از علم و معرفت و معنويت قرار دارند. آن بزرگواران از لحاظ علمي داراي علم لدني هستند که آن را از طرف خداوند متعال و نبي اکرم دريافت کرده‌‌اند و از علوم غيب، آن مقدار اطلاع دارند که خداوند متعال اراده کرده است و بي شک علم آنها از علم تمامي مردم عالم، از ابتداي خلقت تا انتهاي آن، بيشتر و کاملتر است. همچنين در معنويت داراي مقام عصمت هستند که با وجود اختيار بر انجام گناه و خطا، با بينشي که دارند مرتکب هيچگونه عمل مخالف و منافي عصمت نمي شوند. همچنين در باب کرامات و اعمال خارق العاده، از تمامي مردم و بشريت بالاتر و تواناتر هستند و هر عمل خارق العاده و کرامتي را که اولياء و بندگان صالح خدا با رياضت و عبادت قادر بر انجام آن هستند، ائمه(ع) قادر بر انجام آن کرامت به اذن الله مي‌‌باشند و تمام اين عظمت علمي و معنوي خويش را در پرتو عبادت و بندگي کامل و بي نظير خود بدست آورده و مشمول الطاف ويژه الهي شده‌‌اند. 7- معتقدم که ائمه(ع) واسطه فيض الهي هستند و هيچ چيز در عالم، بدون وساطت ايشان محقق نمي‌‌شود.

کلمات کلیدی :

امامت اعتقادات عرضه عقائد

پاسخ

۱,۸۹۹

۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۱

آيا پوشاندن صورت هنگام نماز جايز است يا خير؟

کلمات کلیدی :

نماز حجاب سجده پوشاندن بدن پوشاندن صورت فاصله بين مهر و پيشاني

پاسخ

۱,۸۹۹

۱۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۳۰

سؤال من اين است كه آيا سنت قرباني كردن، در جلوگيري از حوادث و اتفاقات ناگوار و يا به اصطلاح به خير گذشتن اين قبيل امور، تاثيري دارد؟

کلمات کلیدی :

قربانی کردن رفع بلا تاثیر قربانی در رفع حوادث

پاسخ

۱,۸۹۸

۰۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۶

كسي كه عفونت HIV را به صورت عمدي به افراد ديگر (سالم)منتقل كرده است آيا عنوان مفسد في الارض بر وي صادق است و احكام مفسد بر وي جاري است؟ عنوان اختلال در نظام و احكام آن مي‌‌تواند بر وي جاري شود؟

کلمات کلیدی :

ايدز انتقال عمدي HIV عفونت مفسد في الارض اختلال در نظام

پاسخ

۱,۸۹۷

۰۲ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۳

محترما معروض می‌‌دارد، اخیرا در حوزه حقوق بین الملل و در حقوق بین الملل بشر و حقوق بشر اسلامی بحث‌‌های مستوفایی پیرامون کرامت انسانی مطرح شده است. و در تقسیم‌‌بندی که در حقوق اسلام مطرح است کرامت انسان به ذاتی و اکتسابی منقسم است. با توجه به مقدمه فوق و آیه شریفه «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» که انسان را در اصل تکوین و آفرینش و ذات خویش بواسطه برخورداری از روح الهی که موهبتی الهی است موجودی صاحب کرامت می‌‌داند و کرامت ذاتی شامل همه انسانها می‌‌شود، لطفا به این سؤال پاسخ فرمائید. مزید امتنان خواهد بود. چه نسبتی در ذاتی بودن کرامت انسانی با الهی بودن آن وجود دارد؟ و چه تفاوتی بین ضمیر متکلم مع الغیر در «کرّمنا» و ضمیر متکلم وحده در «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» هست؟

کلمات کلیدی :

کرامت انسان کرمنا بني آدم نفخت فيه من روحي کرامت ذاتي انسان کرامت الهي انسان

پاسخ

۱,۸۹۷

۱۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۷

اگر زني در ماه رمضان به علت ضعف روزه خود را افطارنمايد بعد قبل از غروب آفتاب متوجه شود حائض شده است روزه آن روز چه حکمي دارد؟

کلمات کلیدی :

روزه مبطلات روزه احکام بانوان برای روزه

پاسخ

۱,۸۹۶

(صفحه 143 از 200)