موضوع: بررسی روايات تعادل و تراجیح
تاریخ جلسه : ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
شماره جلسه : ۳۹
-
حدیث اخلاقی هفته: ادامه خطبه 223 نهج البلاغة
-
دیدگاه مرحوم خوئی در معنای تخییر (تخییر فقهی و اصولی)
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
حدیث اخلاقی هفته: ادامه خطبه 223 نهج البلاغة
مقداری از خطبه 223 نهج البلاغه را خواندیم و ترجمه کردیم. بیان شد که امیرالمؤمنین (علیه السلام) آیه شریفه یا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکریم از سوره انفطار را تلاوت فرمودند و بعد خطبهای را ذکر کردند. خدای تبارک و تعالی میفرماید انسان چه چیز تو را در مقابل رب کریم تو مغرور کردهاست؟ یعنی با اینکه خدا رب انسان است، ربوبیت انسان را به عهده دارد، همه شئون مربوط به تربیت و تدبیر انسان در همه ابعاد روحی و جسمی، فکری، همه در تحت تربیت خدای تبارک و تعالی است، هم رب است و هم کریم است. در مقابل گناهان ما لطف خودش را دریغ نمیکند، در مقابل معصیت ما عنایت خودش را سلب نمیکند، او کریم است.باید به خودمان بیائیم، یک مقداری تغییر بدهیم و انقلابی در خودمان ایجاد کنیم، حیف است امسالمان مثل سال قبل یا خدای ناکرده بدتر از سال قبل باشد، مگر ما چقدر فرصت داریم؟ فرصتها کم است و انسان هر چه رو به سن میرود مریضیها، گرفتاریها به سراغش میآید و اصلا نمیگذارد آدم به این مسائل روحی فکر کند، گاهی اوقات فکر میکنیم که پایان عمر یک مقدار عابد و زاهد میشویم و توبه میکنیم، اینطور نیست. افرادی هستند که یک سال است که روی تخت بیماری خوابیدند و یک ذکر از لسان آنها خارج نشده، گرفتارشان میکند. بگوئیم دائم الذکر میشوند؟اینطور نیست. بنابراین تا فرصت هست باید خودمان را مداوا کنیم و معالجه کنیم.
دیدگاه مرحوم خوئی در معنای تخییر (تخییر فقهی و اصولی)
فرق میان تخییر فقهی و تخییر اصولی را ذکر کردیم. مطلب بعد این است که از روایات تخییر، کدامیک از تخییر فقهی یا اصولی استفاده میشود؟ در مسئله تخییر اصولی یا حجّیت تخییریه اشکال ثبوتی وجود دارد و برخی مانند مرحوم آقای خوئی فرمودند این قسم از تخییر معنای معقولی ندارد در نتیجه تعبیر فموسعٌ علیک طبق نظر ایشان ظهور در تخییر فقهی دارد.ایشان در چند جای فقه این مطلب را فرمودند که حجّیت تخییریه مثل وجوب تخییری است؛ مثلاً همانطور که اولاً در وجوب تخییری خصال کفاره مشهور میگویند متعلق وجوب هر کدام از عتق رقبه، اطعام ستین مسکیناً و روزه نیست بلکه در وجوب تخییری، شارع متعال قدر جامع بین اینها در نظر میگیرد و وجوب به آن پیدا میکند. ثانیاً وجوب از قدر جامع به افراد سرایت پیدا نمیکند چون در غیر این صورت، یا ترجیح بلا مرجح لازم میآید زیرا معنا ندارد وجوب به یکی سرایت بکند و به دیگری سرایت نکند یا نقض غرض پیش میآید چون لازم است به هر دو سرایت کند در حالیکه وجوب تخییری است. ثالثاً در این قبیل موارد هر چند وجوب به قدر جامع تعلق پیدا کردهاست ولی عقل میگوید تحقق جامع در ضمن یکی از این چند فرد محقق میشود.
بعبارةٍ اُخری تصویر فنی وجوب و واجب تخییری به این صورت است که میگوئیم غرض مولا به جامع تعلق پیدا کردهاست؛ در نتیجه مکلف را نحو الجامع تحریک میکند و تحریک نحو الجامع به این است که یکی از این دو فرد را بیاورد.
نظری ثبت نشده است .