مقام زن در اسلام و منافات آن با روایات در مذمت زن
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۲۲
اينها سؤالات همسر بنده از من است، لطف كنيد با سند جواب دهيد، خيلي برای من مهم است. سؤال من، در مورد «مقام زن در اسلام» است. گر چه پس از اسلام، زن مقام والايي در خانواده و اجتماع بدست آورد، و از منجلاب فساد جاهليت بيرون آمد و اسلام به او حيثيت داد، ولي از جهاتي ديگر او را در تنگنا قرار داده و مقامش را پستتر نمود. احاديث زيادي داريم که زن را موجودي احمق، بيوفا و عامل فساد ناميدهاند. چرا حضرت علي(ع) مخالف حقوق زن بودند؟! من که شيعه هستم و قلبي مالامال از عشق به اهل بيت(ع) دارم، چه کنم وقتي ميبينم هم جنسان من در تمام اديان الهي ارزش چنداني ندارند؟! من از زن بودن خود احساس شرمندگي ميکنم. وقتي حتي قرآن هم، مردان را بر زنان برتري داده است، و فرموده: مردان بر زنان سرورند و ما گروهي را بر گروهي ديگر سرور و رهبر قرار داديم. حضرت علي(ع) خطاب به فرزند خود امام حسن(ع) ميفرمايند: از مشورت با زنها پرهيز کن، زيرا نظر آنها به نقص و عيب است و تصميم آنها به سستي و....! رسول اکرم(ص) ميفرمايند: زن چون پيش آيد مانند شيطان است و باز چون پشت کند مثل شيطان خواهد بود. و به هر صورت، راهزن ايمان و فريبنده انسان و منحرف کننده دلهاي مردم ميباشد. نيز روايت است که پيامبر روزي در وقت صبح به جانب زنها رو کرد و مقابل ايشان توقف نموده و فرمود: اي جماعت زنان! نديدهام مانند شما افرادي را که از جهت عقل و دين ضعيف باشند و در عين حال دلهاي صاحبان خرد را جلب کرده و مفتون خود نمايند. من بيشتر اهل آتش را از شما ديدم. در حديثي ديگر ميفرمايند: شما زنها اکثريت اهل جهنم را تشکيل ميدهيد. زني پرسيد يا رسولالله براي چه؟ فرمود: شما بدگويي بسيار و طرد و لعن زيادي به ديگران مينماييد و در مقابل شوهر و افراد فاميل کفران نموده و خوبيهاي آنها را ناديده ميگيريد. و در عين حال، رأي شما کوتاه و دين شما ضعيف است. زنها گفتند: کوتاهي فکر و ضعف دين ما از کجاست؟ فرمود: دليل نقصان فکر شما اين است که: پروردگار متعال، شهادت دو نفر از شما را به جاي شهادت يک مرد قرار داده است. اما نقصان دين شما به اين دليل است که هر ماه روزها و شبهايي ميگذرد، بيآنکه مقابل پروردگار سجده کرده و عبادت او را انجام دهيد. اين مسايل براي من مبهم است که چرا شهادت دو زن در برابر يک مرد است؟ چرا عادت ماهيانه، دليل ضعف دين تلقي شده؟ آيا خدا عادت ماهيانه را براي تمسخر زن قرار داده؟! يا براي اين که در اين چند روز اذيت و آزار ببيند؟! يا اين که به مصلحت زن است و موجب پاکيزگي جسم؟! يا نويسندهاي در کتابش پس از ذکر حديثي از اميرالمؤمنين(ع) به اين مضمون: «پرهيز کنيد از ضررهاي زنهاي بد و از زنهاي خوب بر حذر باشيد. و هر گاه به کار نيکويي شما را امر کردند، اطاعت نکنيد، تا در برآوردن منکرات و اطاعت امور ناشايست از شما توقع نداشته باشند»، نوشته بود: «اگر مرد در امور خود تحت تأثير خواستههاي زن قرار گرفته و رعايت رضايت او را کند از پيشرفت و موفقيت محروم خواهد ماند». حضرت علي(ع) در اين حديث بطور کلي نظر زنها و حضورشان را مردود ميداند، يا او را فقط براي بقاي نسل و ارضاي شهوت لازم ميداند. آيا کسي نبود به اين آقاي مؤلف بگويد: کسي که نه ماه زحمت بارداري و بزرگ شدن شما را کشيد، مرد بود يا زن؟ رسول اکرم(ص) ميفرمايند: زنها را در غرفههاي بالا جاي ندهيد و به آنان کتابت ياد نداده، و ريسندگي و تفسير سوره نور را به ايشان بياموزيد. آري! زن بايد از حق دانش، اظهار نظر، تصميم و... محروم باشد و تماماً دنبالهرو باشد! رسول اکرم ((ص) در حديثي ديگر ميفرمايند: زنها از جهت گفتن ناقص و منطق آنها ضعيف بوده، و وجودشان پوشيدني است. پس آنها را در خانهها محفوظ نگه داريد، و ضعف گفتارشان را با سکوت جبران کنيد. حديثي ديگر: اگر ممکن بود دستور دهم کسي غير از پروردگار سجده شود، سفارش ميکردم زنها در مقابل شوهرانشان سجده کنند. سوگند به خداوند، زن نتواند حقوق مربوط به پروردگار را بجا آورد، تا هنگامي که حقوق شوهرش را انجام نداده است. يعني زن عيب بشريت است. او را پنهان کنيد تا موجب خجالت شما نشود. چون احمق است، در مقابل سؤالاتش سکوت کنيد. آيا حديثي داريم که بگويد عبادت مرد قبول نيست، مگر آنکه آسايش همسرش را تأمين کرده باشد؟! يا حتي با او مهربان باشد؟! آه خدايا! آيا اين عدالت توست؟ مگر نه اين است که قرآن فرموده: برتري به تقواست؟ پس چرا مرد را موجود برتر ناميدهاند؟ آيا تبعيض نيست اگر زني شب را به صبح رساند و شوهرش از او ناراضي باشد، تمام فرشتگان تا صبح او را لعن خواهند نمود؟!(گر چه حق با او باشد؟) يعني اي زن، تو بايد غلام حلقه بگوش مرد باشي و دم بر نياوري؟! زيرا در آن صورت ملعون پروردگار و فرشتگان خواهي بود؟ آيا اين ضعف اسلام نيست؟ آيا اين عدل است؟! آيا فقط مردان ايمان پايدار دارند؟ من از وقتي اين مسايل را فهميدم نماز نميخوانم، زيرا در شرايطي که در مقايسه با برادرانم نماز آنها مقبولتر است، گر چه ايمان من قويتر باشد، چرا نماز بخوانم؟ و تا وقتي اين مسايل برايم روشن نشود، هرگز سر بر سجده نخواهم گذاشت.
کلمات کلیدی :
۹,۶۱۶
پاسخ به شبهات حجاب
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۱۳
پيرو نامهي شمارهي ... متوجه شدم با توجه کامل، به سؤالات پاسخ ميدهید و از اينرو بار ديگر به خود باليدم که مقلد آیت الله فاضل لنکراني هستم. با توجه به توضيحات کامل شما، مواردي را که براي من مبهم است، مطرح ميکنم، با اين اميد که شما بتوانيد مرا راهنمايي کنيد. حقيقت این است که من تا 2 سال پيش آنچنان به حجاب اعتقاد داشتم که اگر هد بندم را پيدا نميکردم بيرون نميرفتم! ولي مواردي پيش آمد که موجب شد کاملا اعتقادم را از دست بدهم. کجاي قرآن نوشته اگر یک تار موي زن بيرون باشد در قیامت از همان تار مو آويزانش ميکنند؟! مگر دين اختياري نيست؟! کجاي قرآن نوشته اگر مانتوی زنها از يه مقداري کوتاهتر بود بايد مثل مجرمها جلوي در دانشگاه و در خيابان با ایشان رفتار شود؟! مگر دين اختياري نيست؟! کجاي قرآن نوشته در جامعهي اسلامي مردها هر جور مایل بودند باشند (با لباس کشتي، وزنه برداري و...) ولی خانمها بايد چشمهایشان را ببندند؟ چرا ما خانمها بايد براي آرامش اعصاب و روان آقايان همه کاري انجام دهیم ولي آنها...؟ کجاي قرآن نوشته هر چي دلت ميخواد غيبت کن، دروغ بگو، حق مردم رو بخور، ولي باز به خاطر حجاب و چادری که الکي سرت کردی، همه جا محترم باش؟ کجاي قرآن نوشته به زور مردم را اجبار کنید حجاب داشته باشند؟ شايد يکي اصلا مسلمان نبود. چطور تلويزيون ما همهاش غرب را نشان ميدهد که نميگذارند دخترهاي باحجاب به مدرسه بروند و اين کار را بد ميداند ولي اينجا همه مجبورند با روسري و گاهي اوقات با چادر به مدرسه و دانشگاه بروند؟! باز هم خدا با من بوده که من به نماز و روزه و خدا اعتقاد دارم و مثل خيلي از دوستانم اينها را با هم قاطي نکردهام. مطمئنا اگر شما هم در يک خانوادهي غربي متولد ميشديد، اينطور راجع به حجاب حرف نميزديد. اسلام گفته کاري نکنيد که جلب توجه شود. من اگر در کشور بيگانه با حجاب بيرون بروم، بيشتر جلب توجه ميشود. منظور من هم از بي حجابي، پوشش نامناسب نبود، بلکه پوششي رسمي، مناسب و در عين حال غير جلب توجه کننده است. من دارم در اين جامعه و در اين جوّ وحشتناک خفه ميشوم. باز هم منتظر راهنماييهاي بيطرفانه، غیر متعصبانه و منطقي شما هستم.
کلمات کلیدی :
۵,۲۶۵
محدوده خدمت به والدین
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۰۹
در مجموعه آثار شهيد مطهّري(ج2، ص519) نوشته است که ممكن است فرزندانى در زمان حيات پدر و مادر، خدایی ناخواسته آنها را ناراضى كرده باشند، ولى بعد از درگذشت آنها طورى عمل كنند كه رضايت آنها را به دست آورند، همچنانكه عكس آن نيز ممكن است. البتّه اين مطلبي بديهي و منطقي است. امّا سؤال من اين است که چگونه ميشود که شخصي موقع حيات والدينش، پدر و مادر از او راضي باشند، ولي بعد از وفات آنها طوري شود که ديگر از او راضي نباشند؟ به طور کلّي، آيا دستوراتي که پدر و مادر در زندگي به ما ميدهند را بايد بعد از وفاتشان هم عمل کنيم؟ مثلاً اگر دوست ندارند که ما روزه مستحبي بگيريم، و ما هم به همين سبب در طول حياتشان به روزه واجب اکتفا کنيم(و چون نهي از مستحب، مصداق امر به شرک که در قرآن آمده نيست، بايد از والدين اطاعت کرد و مستحب را ترک کرد)، آيا بعد از وفاتشان هم بايد همانگونه عمل کنيم؟ آيا اينکه از آنها بپرسيم که اين دستورات براي بعد از وفات هم هست يا نه، براي روشن شدن تکليف، فکر خوبي است؟ و آيا اين قضيه باعث نوعي اسارت و عدم آزادي فرزند نميشود؟ مثلاً ممکن است والدينش بخواهند که در سن و شرايط خاصي ازدواج کند، در حالي که او مايل نباشد و احساس آمادگي نکند، يا فرزند بخواهد در شهري زندگي کند(که زندگي در آنجا خلاف شرع نيست، بلکه مباح است) ولي والدين بگويند نه؛ و اگر بنا باشد بعد از وفات والدين همچنان بر رأي آنان عمل کند، آيا اين نوعي ظلم و بي انصافي نيست؟ و بعد چگونه ميتوان توقّع داشت که انسان جوابگوي اعمال خود باشد؟ در حالي که برخي امور را(با اين که خلاف شرع نيست ولي) خلاف نظر و سليقه و علاقه خود انجام داده، فقط براي اين که مطابق دستور والدين باشد؟
کلمات کلیدی :
۱,۹۶۰
دلیل کلام حضرت علی(ع) در مورد زنان و مذمت آنها
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۰۷
سؤال من در ارتباط با خطبهي 79 نهج البلاغه است. آيا ممکن است جعلي باشد؟ اگر نه، چگونه تناقض آن را با قرآن توجيه ميکنيد؟ حضرت علي(ع) در خطبه 79 ميفرمايد: اي مردم يک سخن دارم تا زنان را بيش از پيش بشناسيد، زنان از داشتن ايمان و خرد کافي بي بهره ميباشند، و بهره آنها از ارث اندک ميباشد. اما نقصان ايمان آنان به دليل پرهيز از نماز و روزه ميباشد، که به وقت عذر (حيض) آنها را انجام نميدهند، و اما خرد آنان از اين رو اندک ميباشد که شهادت و گواهي دو زن مساوي با شهادت و گواهي يک مرد ميباشد و در بهره دو زن برابر يک مرد ارث ميبرد. از بدهاي آنان، با عاطفهکاري پرهيز کنيد، و از نيکهاي آنان بهتر است که بپرهيزيد. و در کارهاي نيک و پسنديده بهتر است که خواهش آنان را انجام ندهيد، مبادا که از وجود شما به ناروا استفاده نمايد
کلمات کلیدی :
۳,۷۵۹
تذکر نکاتی اخلاقی و معنوی
۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۰۳
لطفا اگر برای شما ممکن است، برايم نكاتی اخلاقي را بفرستيد. از نظر روحي احساس نياز شديدي به چنين مطالبي دارم. در ضمن چون در دانشگاه و دور از خانه هستم، امكان دسترسي به منابعي مانند نهج البلاغه و . . . برايم كم است.
کلمات کلیدی :
۱,۸۵۷
فشار گرفتاری و مشکلات بر انسان
۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۱۸
حقیقت این است که ديگر از شدت گرفتاریها خسته شدهام و در حد كافر شدن نيز رفتهام. نميدانم چكار كنم. هر كاري ميكنم كه مقداری از بدبختيهايمان كمتر شود، بدتر ميشود. چندبار نيز مزاحم شما شدهام و راههايی نيز برایم گفتهايد، ولي هيچ تأثيري نداشت. ديگر هيچ فكري به ذهنم نرسيد تا اينكه دوباره مزاحم شما شدم و آخرين راه باقي مانده براي من، شما بوديد. من آدم بي ظرفيتي نيستم كه زود از كوره در بروم، ولي ديگر به آخر خط رسيدهام. حالا اگه شما راهي به نظرتان ميرسد به من بگویيد.
کلمات کلیدی :
۴,۳۲۰