موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 3
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۹/۱۸
شماره جلسه : ۴۵
-
کلام محقق نائيني(ره) در عموميت قاعده مايضمن
-
بيان دو نقد از امام خميني(ره) بر محقق نائيني(ره)
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
کلام محقق نائینی(ره)
نقد اول امام(رض) بر محقق نائینی(ره)
امام(رض) دو اشکال بر محقق نائینی(ره) دارند. اشکال اول اینکه میفرمایند اگر ما بپذیریم که این قاعده به عنوان قضیهی حقیقیه است و بپذیریم آن تعریفی که شما برای قضایای حقیقیه کردی که قضیهی حقیقیه آن است که وجود موضوع، به صورت مفروض در نظر گرفته شده، اما آن تعریف بر اینجا صدق نمیکند. میفرمایند در قضیهی حقیقیه شما فقط وجود موضوع را فرض میکنی، حالا اینکه موضوع؛ عنوان مستطیع است و مستطیع دارای افرادی است که شما فرض میکنید وجود افراد این طبیعت را، اما شما در این قاعده با این نحو بیانی که کردید، یک فرض را مقام فرض دیگر قرار دادید، میگوئید این فرض فاسد لو فرضناه صحیحاً جای فرض دیگر قرار دادید. این چه ربطی به قضیه حقیقیه دارد؟ بعبارة اُخری؛ میفرماید معنای «کل عقد یضمن» روی بیان قضیهی حقیقیه این است که «کل عقدٍ إذا وجد فی الخارج و کان صحیحاً موجبٌ للضمان فإذا وجد فاسداً کان موجباً للضمان أیضاً» هر عقدی اگر در عالم خارج موجود شود و صحیحاً باشد موجب ضمان است، اگر فاسداً واقع شود موجب ضمان است، اما شما وجود فاسد را صحیح فرض کردید.تعبیر امام(رض) این است که «فالحقیقیّة تقتضی فرض وجود الموضوع، لا فرض وجود منه وجوداً آخر، أو فرض وصف من الفرد وصفاً آخر»؛ شما در عقد فاسد میگوئید فرض کنید صفت فاسد را ندارد، صفت صحیح را دارد. خلاصه فرمایش امام(ره) این است که شما میگوئید عقد فاسد «بعتک بلا ثمن» همه میگویند فاسد است، میگوئید حالا فرض کنید این عقد، صفت فساد ندارد و صفت صحت دارد، این معنای قضیه حقیقیه نیست! معنای قضیه حقیقیه این است که یک عقدی یک فرد صحیحی دارد، میگوئیم اگر فرضاً این فرد صحیح در عالم خارج موجود شود، یک فرد فاسد دارد، میگوئیم لازم نیست که موجود باشد، اگر فرضاً فرد فاسد در عالم خارج موجود شود، این معنای قضیه حقیقیه است که دو فرد دارد، اما لازم نیست این دو فرد بالفعل در عالم خارج موجود باشند، بلکه فرض وجود اینها هم کافی است. اما شما میگوئید یک فرض، صفت فساد دارد، فرض کنید این فساد را ندارد، صحیح است! کجای این قضیه حقیقیه با این سازگاری دارد؟!!! این اشکال انصافاً اشکال بسیار متین و واردی است، یعنی آن بیانی که برای قضیه حقیقیه است، آن بیان در اینجا صدق نمیکند.
نقد دوم امام(رض)
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
کلام محقق نائینی(ره)
قاعده را به عموم افرادی معنا کردند، معنایش صحیح است. چرا؟ کسانی که گفتند معنای قاعده این است: «کل شخصٍ من العقود»، یعنی نوع بیع را کار نداریم، صنف بیع را هم کار نداریم، روی همین شخص، بیع بلا ثمن. نوع اجاره را کار نداریم، صنف اجاره را کار نداریم، روی اجاره بلا أجرت میرویم. میگوئیم این اجاره بلا أجرت است، اگر فرض کنید صحیح واقع شده، مجانی است، چون میگوئیم بلا أجرت و بلا ثمن، حالا اینکه فاسداً هم واقع شده باید مجّان باشد، و مجّان یعنی اینکه ضمانی در کار نیست.
عمده این کلام محقق نائینی(ره) است «لأنّ هذه القاعدة کجمیع القضایا الحقیقیّة الحکم فیها مرتب على فرض وجود الموضوع»؛
نقد اول امام(رض) بر محقق نائینی(ره)
امام(رض) دو اشکال بر محقق نائینی(ره) دارند. اشکال اول اینکه میفرمایند اگر ما بپذیریم که این قاعده به عنوان قضیهی حقیقیه است و بپذیریم آن تعریفی که شما برای قضایای حقیقیه کردی که قضیهی حقیقیه آن است که وجود موضوع، به صورت مفروض در نظر گرفته شده، اما آن تعریف بر اینجا صدق نمیکند. میفرمایند در قضیهی حقیقیه شما فقط وجود موضوع را فرض میکنی، حالا اینکه موضوع؛ عنوان مستطیع است و مستطیع دارای افرادی است که شما فرض میکنید وجود افراد این طبیعت را، اما شما در این قاعده با این نحو بیانی که کردید، یک فرض را مقام فرض دیگر قرار دادید، میگوئید این فرض فاسد لو فرضناه صحیحاً جای فرض دیگر قرار دادید. این چه ربطی به قضیه حقیقیه دارد؟ بعبارة اُخری؛ میفرماید معنای «کل عقد یضمن» روی بیان قضیهی حقیقیه این است که «کل عقدٍ إذا وجد فی الخارج و کان صحیحاً موجبٌ للضمان فإذا وجد فاسداً کان موجباً للضمان أیضاً» هر عقدی اگر در عالم خارج موجود شود و صحیحاً باشد موجب ضمان است، اگر فاسداً واقع شود موجب ضمان است، اما شما وجود فاسد را صحیح فرض کردید.تعبیر امام(رض) این است که «فالحقیقیّة تقتضی فرض وجود الموضوع، لا فرض وجود منه وجوداً آخر، أو فرض وصف من الفرد وصفاً آخر»؛ شما در عقد فاسد میگوئید فرض کنید صفت فاسد را ندارد، صفت صحیح را دارد. خلاصه فرمایش امام(ره) این است که شما میگوئید عقد فاسد «بعتک بلا ثمن» همه میگویند فاسد است، میگوئید حالا فرض کنید این عقد، صفت فساد ندارد و صفت صحت دارد، این معنای قضیه حقیقیه نیست! معنای قضیه حقیقیه این است که یک عقدی یک فرد صحیحی دارد، میگوئیم اگر فرضاً این فرد صحیح در عالم خارج موجود شود، یک فرد فاسد دارد، میگوئیم لازم نیست که موجود باشد، اگر فرضاً فرد فاسد در عالم خارج موجود شود، این معنای قضیه حقیقیه است که دو فرد دارد، اما لازم نیست این دو فرد بالفعل در عالم خارج موجود باشند، بلکه فرض وجود اینها هم کافی است. اما شما میگوئید یک فرض، صفت فساد دارد، فرض کنید این فساد را ندارد، صحیح است! کجای این قضیه حقیقیه با این سازگاری دارد؟!!! این اشکال انصافاً اشکال بسیار متین و واردی است، یعنی آن بیانی که برای قضیه حقیقیه است، آن بیان در اینجا صدق نمیکند.
نظری ثبت نشده است .