موضوع: آيات معاد 3
تاریخ جلسه : ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
شماره جلسه : ۱۰
چکیده درس
-
جمع بندی بحث گذشته
-
محل سؤال و جواب در قیامت بنابر روایات پل صراط
دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
جمع بندی بحث گذشته
بیان شد در آیه شریفه «إن ربك لبالمرصاد» دو احتمال داده میشود؛الف) علامه طباطبایی و جمعی از علمای تفسیر اهل سنت قائلاند که آیه شریفه، عنوان تشبیه را دارد و خداوند متعال خودش را تشبیه میکند به مثل کسی که در مرصاد است، در نتیجه مراد از مرصاد در آیه شریفه این میشود که خداوند متعال عالم و آگاه بر اعمال انسان است و در این دنیا دائماً مراقبت و نظارت بر اعمال انسان میکند و نتیجه این نظارت هم در آخرت معلوم میشود. طبق این احتمال، آیه ربطی به مسئله صراط پیدا نمیکند.
ب) نظر مختار این است که ظاهر آیه دلالت میکند بر اینکه مرصاد اسم یك مكان معینی در قیامت است، «إن ربك لبالمرصاد» یعنی «إن ربك لفی المرصاد» خداوند هشدار میدهد باینکه بدانید یك روزی در مرصاد گرفتار خواهید شد.
بنابراین با قطع نظر از روایات، از آیه شریفه، نظارت خداوند متعال در دنیا نسبت به اعمال انسان استفاده نمیشود هرچند این امر مسلمی است که در آیات دیگر مطرح شده، ولی از این آیه شریفه این مطلب استظهار نمیشود. بلکه ظاهر آیه دلالت میکند بر این که «مرصاد» اسم یک مکان معیّنی است و خداوند متعال تهدید میكند و هشدار میدهد به اینكه «مرصاد» جای سختی است.
و با مراجعه به روایات نیز، این احتمال دوم تقویت میشود که در یک روایت امام (علیه السلام) فرمود: «المرصاد قنطرةٌ علی نار جهنم» یا همان صراط و یا «قنطرةٌ علی الصراط» بخشی از صراط است.
پس ابتداء از خود آیه و سپس با ضمیمه روایات، آیه دلالت بر مسئله صراط میکند، اما بنابر احتمال اول، اصلاً از آیه مسئله صراط استفاده نمیشود.
محل سؤال و جواب در قیامت بنابر روایات پل صراط
از روایات نقل شده در مباحث پیشین، یک نكته مهمی میتوان استفاده کرد و آن نکته این است که اگر كسی بپرسد در قیامت محل سؤال و جواب کجا است؟ آیا هنگامی که از قبر بیرون میآید، محشور میشود، سؤال و جواب شروع میشود؟ یا سؤال و جواب در خود صراط است؟سؤال و جواب در برزخ غیر از سؤال و جواب در قیامت است، در عالم برزخ جای حساب و کتاب کامل نیست و از چیزهای خیلی محدودی سؤال میشود فقط به اندازهای که بگویند جایگاه تو بهشت است یا جهنم سؤال میکنند ولی در قیامت کبری محل حساب و کتاب کامل است حال این سؤال و جواب در قیامت در کجا انجام میشود؟
برحسب روایات، به نظر میرسد محل سؤال و جواب پل صراط است:
روایت میفرماید: «ثُمَّ یوضَعُ عَلَیهَا صِرَاطٌ أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ عَلَیهِ ثَلَاثُ قَنَاطِرَ» سه تا قنطره دارد که در هر قنطرهای از یك چیز سؤال میكنند: 1. امانت و رحم 2. نماز 3. راجع به عدالت خداوند تبارك و تعالی است، در نتیجه افراد باید از هر كدام عبور كنند و به دیگری وارد شوند.
روایت دیگر از ابن عباس نقل شده كه میگوید: «إِنَّ عَلَى جِسْرِ جَهَنَّمَ سَبْعَ محابس» روی آن پُلی كه بر جهنم وجود دارد؛ یعنی صراط، در هفت جا انسان را نگه میدارند، حبس میكنند و سؤال و جواب میكنند «یسْأَلُ اللَّهَ الْعَبْدِ عَنْهَا: أَوَّلُهَا عَنْ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»، اولین جایی كه انسان را نگه میدارند راجع به این است كه ببینند اینها قائل به توحیداند یا نه؟ مراد شهادت لفظی نیست زیرا شهادت لفظی مربوط به دنیا است بلکه مراد این است که آیا این با همه وجود و اعتقادش، توحید را قائل است یا نه؟«فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الثَّانِی» اگر دیدند كه موحد است به او اجازه عبور میدهند.
پس ابتدا، از اعتقادات سؤال میشود سپس «فَیسْأَلُ عَنْ الصَّلَاةِ» از نماز سؤال میکنند، «فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الثَّالِثِ» اجازه میدهند كه عبور كند «فَیسْأَلُ عَنْ الزَّكَاةِ» مرحله سوم از زكات سؤال میكنند، «فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الرَّابِعُ» اجازه میدهند از مرحله چهارم که روزه باشد سؤال کنند «فَیسْئَلُ عَنِ الصَّوْمِ فَإِن جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الخامس» از حج سوال میكنند «فَإِنْ جَاءَ بِهِ تَامّاً جَازَ إِلَى السَّادِسُ فَیسْأَلُ عَنْ الْعُمْرَةِ » در قسمت ششم از عمره سؤال میكنند. راجع به عمره، فقها اختلاف دارند؛ اگر کسی که نائی و دور است مستطیع برای حج نیست اما مستطیع برای عمره است آیا عمره برای او واجب است یا نه؟ مشهور میگویند واجب نیست ولی بعضی از فقها قائلاند که واجب است.
« فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى السَّابِعِ فَیسْأَلُ عَنْ الْمَظَالِمِ» در اینجا میخواهند ببینند حق الناس بر ذمه او هست یا نه؟ یعنی اول اعتقادات، بعد حق الله (نماز ، روزه ، حج و زكات) سپس حق الناس، «فَإِنْ خَرَجَ مِنْهَا» وارد بهشت میشود. اما اگر مظالمی بر عهده او باشد به او میگویند صبر كن «فَإِنْ كَانَ لَهُ تَطَوُّعٌ أَكْمَلَ بِهِ أَعْمَالِهِ» در نتیجه اگر كار مستحبی و كار خیری كرده باشد (تطوع در اینجا تطوع فقهی نیست) که جبران آن مظالم میكند در این صورت راهی بهشت میشود، «فَإِذَا فَرَغَ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ»[1].
و اینکه بر حسب روایات وارده در ذیل آیه شریفه «إن منكم إلا واردها» گفتیم صراط وجود دارد، افراد بد و خوب، مؤمن و غیر مؤمن همه باید از این صراط عبور كنند و در پاسخ بهاینکه برای آدمهای خوب، مؤمن و متقی که از صراط یا از جهنم عبور میکنند چه وجهی دارد؟ گفتیم به خاطر این است که وقتی به بهشت میرود ارزش بهشت را بیشتر میفهمد، متوجه میشود كه اگر در دنیا موحد نبود جایگاه او كجا بود؟ یا بر حسب بعضی از روایات برای اینها برداً و سلاماً بود، اما میشود که بگوئیم از این آیات استفاده میشود كه صراط جای پاسخ به سؤالات و جای حساب و كتاب است.
همچنین این روایتی كه میفرماید: «صراط ادق من الشعر و احد من السیف» برندهتر از شمشیر و دقیقتر از مو است، مقصود این نیست که بر روی جهنم یك موی باریكی كشیده باشند و بگویند از این عبور كنید، بلکه مراد این است که چون حساب و کتاب در صراط است لذا حساب و کتاب دقیق است و از باب شدّت و دقت در مسئله حساب به «ادق من الشعر و احدّ من السیف» تشبیه کرده، در نتیجه سر سوزنی انسان نمیتواند پس و پیش كند.
روایت دیگر هم که در مباحث پیش بیان نمودهایم این بود: افرادی كه از صراط عبور میكنند مختلفاند؛ بعضیها مثل برق، بعضیها مثل اسب دونده عبور میکنند و بعضیها مثل كسی كه خودش میدَوَد، بعضیها آرام آرام و و بعضیها هم با كُندی و با آهستگی حركت میكنند.
اما وجه اینکه بعضی ها مثل برق میروند این است که اینها افرادی هستند «یدخلون الجنة بغیر حساب»، و افرادی كه حساب آنها آسان است لذا مثل اسب دونده میروند، اما آنهایی که خیلی آرام آرام میروند و نگهاش میدارند حتی در بعضی از روایات آمده که شخص ثروتمند با اینکه تمام ثروتش را از مال حلال به دست آورده، خمس و زكاتش را هم داده، اما آن را به قدری معطل میكنند و از او حساب و كتاب میكشند( انسان نباید از جهت مالی شكوه کند زیرا کسی كه در دنیا كمتر مال داشته باشد حساب و كتاب و عبورش آسانتر است) آن شخص عرق میكند و عرقهای او به قدری جمع میشود كه اگر چهل شتر آنها را بخورند سیراب میشوند.
پس وجه اینکه افراد از صراط، مختلف عبور میكنند به خاطر این است که نحوهای حساب و كتاب متفاوت است، در ضمن طبق روایاتی که در مباحث پیش نقل شد انسانی كه حساب و كتاب میشود اگر فرد خوبی باشد آتش جهنم برای او «برداً و سلاماً» میشود.
و راجع به توصیف صراط در تفسیر علی بن ابراهیم اینطور آمده؛ امام صادق علیه السلام میفرماید:«ألف سنه صعود» در صراط به اندازه هزار سال باید بالا رفت، «ألف سنه حبوط» به اندازه هزارسال حبوط است و «ألف سنه حذاک»[2] هزار سال هموار و صاف است و عدد «ألف» دلیل بر كثرت زمان است؛ یعنی گاهی اوقات رفتن از یك موقف به موقف دیگر به اندازه هزار سال طول میكشد، البته بعضیها مثل برق از آن عبور میكنند.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
[1] ـ وَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ الْآیةِ قَالَ: إِنَّ عَلَى جِسْرِ جَهَنَّمَ سَبْعَ محابس یسْأَلُ اللَّهَ الْعَبْدِ عَنْهَا: أَوَّلُهَا عَنْ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الثَّانِی، فَیسْأَلُ عَنْ الصَّلَاةِ فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الثَّالِثِ، فَیسْأَلُ عَنْ الزَّكَاةِ فَإِذَا جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى الرَّابِعُ، فَیسْئَلُ عَنِ الصَّوْمِ، فَانْ جاءَ بِها تامَّاً جازَ بِها الَى الْخامِسَِ یسْأَلُ عَنْ الْحَجِّ فَإِنْ جَاءَ بِهِ تَامّاً جَازَ إِلَى السَّادِسُ فَیسْأَلُ عَنْ الْعُمْرَةِ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةٌ جَازَ إِلَى السَّابِعِ، فَیسْأَلُ عَنْ الْمَظَالِمِ فَإِنْ خَرَجَ مِنْهَا وَ إِلَّا یقَالُ انْظُرُوا فَإِنْ كَانَ لَهُ تَطَوُّعٌ أَكْمَلَ بِهِ أَعْمَالِهِ، فَإِذَا فَرَغَ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ مجمع البحرین؛ ج3، ص: 51
[2] ـ فی تفسیر على بن إبراهیم باسناده الى حفص بن غیاث قال: وصف أبو عبد الله علیه السلام الصراط «فقال: ألف سنة صعود، و الف سنة هبوط، و ألف سنة حذاك» تفسیر نور الثقلین ج1 21.
نظری ثبت نشده است .