درس بعد

صحیح و اعم

درس قبل

صحیح و اعم

درس بعد

درس قبل

موضوع: حقیقت شرعیه/صحیح و اعم


تاریخ جلسه : ۱۴۰۱/۳/۲۱


شماره جلسه : ۹۲

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • نکاتی در رابطه با میلاد امام علی بن موسی الرضا (عليه‌السلام)

  • خلاصه مباحث گذشته

  • بررسی دلیل سوم اعمی‌ها (تقسیم)

  • کلام مرحوم محقق اصفهانی(ره)

دیگر جلسات
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ


نکاتی در رابطه با میلاد امام علی بن موسی الرضا (عليه‌السلام)
امروز مصادف با ولادت با سعادت امام هشتم، علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء است. این ولادت با سعادت را محضر مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تمام مسلمانان، شیعیان و شما فضلای بزرگوار تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و امیدوارم خداوند متعال ما را از برکات این میلاد موفور السّرور هر چه بیشتر بهرمند فرماید.

بر اساس نقلی که در کتب اهل سنت نیز وجود دارد، از امام کاظم (عليه‌السلام) نقل شده‌است که ایشان در رؤیایی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین (عليه‌السلام) را دیدند و پیامبر اکرم (ص) به ایشان خطاب نمود: «َیا مُوسَى اِبْنُكَ يَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

از مجموع بسیاری از روایات چنین استفاده می‌شود که شخص پیامبر اکرم (ص) نسبت به امام هشتم (عليه‌السلام) تأکید خاصی داشته‌ و در مناسبت‌های مختلف آن‌را مطرح نموده‌اند. در این رؤیا نیز به امام کاظم (عليه‌السلام) می‌فرماید: فرزند تو یعنی امام رضا (عليه‌السلام) چنین خصوصیتی دارد.

مصداق اتم تعبیر «يَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» ائمه معصومین (عليهم‌السلام) می‌باشند که این‌ها تمام عالم و موجودات را با نور خداوند متعال می‌ّبینند.

در ادامه می‌فرماید: «وَ يَنْطِقُ بِالْحِكْمَةِ» زمانی‌که صحبت می‌کند بر اساس و مبنای حکمت است؛ یعنی حرف محکمی که در آن تردید وجود ندارد را بیان می‌کند و حرف باطل،‌ لغو و بی اثر نمی‌زند.

«يُصِيبُ وَ لاَ يُخْطِئُ» که اشاره به مقام عصمت ائمه معصومین (عليهم‌السلام) دارد. «يَعْلَمُ وَ لاَ يَجْهَلُ» جهل در مورد او راه ندارد. این مقامی برای ائمه ما (عليهم‌السلام) است که این‌ها عالم صِرف بوده و ذره‌ای جهل در آن‌ها راه ندارد. «قَدْ مُلِئَ عِلْماً وَ حُكْماً» وجود او سرشار از علم، دانش و حکمت است.[1]

خواندن روایت مذکور به این جهت است که اولاً معرفت ما نسبت به ائمه معصومین (عليهم‌السلام) و خصوصاً امام هشتم(عليه‌السلام)  که ما مفتخر به وجود بارگاه ایشان به تعبیر مرحوم امام خمینی (ره) به عنوان مرکزیت در کشورمان هستیم، بیشتر شود.

تمام شیعیان عالم نسبت به ایشان توجه خاصی دارند و باید داشته باشند. ما هر زمان که در زمان ایام حج موفق به انجام حج می‌شدیم، می‌دیدیم یکی از خواسته‌های جدی شیعیان مکه و مدینه این بود که اگر به حرم امام رضا (عليه‌السلام) مشرف شدید از جانب ما نیز زیارت و دعا نمائید.

تمام مسلمانان نیز به ایشان توجه خاصی دارند. زمانی‌که تاریخ علمای اهل سنت را ملاحظه می‌کنیم در تمامی قرون بزرگان اهل سنت توجه زیادی به بارگاه مبارک آن حضرت داشته‌ و برای زیارت آن از راه‌های دور مشرف می‌شدند که تشرفات آن در کتب مختلف ذکر شده‌است.

در مورد متوسل شدن بزرگان اهل سنت مطالب عجیبی در کتب وجود دارد. حاکم نیشابوری نقل می‌کند: محمد بن علی بن سهل فقیه که از علمای شافعی قرن چهارم است می‌گوید: هیچ امری مهمی در امور دین و دنیا برای من عارض نشد مگر این‌که برای رفع آن حاجت به سمت حرم امام رضا (عليه‌السلام) رفتم و نزد آن حضرت زانو زده و ادب کردم و حاجتم برآورده شد. این مسئله عادت من شده‌است که تا حاجتی دارم به مشهد مشرف می‌شوم.[2] حاکم نیشابوری در ادامه از قول وی نقل می‌کند که حتی با این‌که مسن شده و از اولاد دار شدن مأیوس بودم، اما از ایشان فرزندی خواستم و خداوند متعال فرزندی به من عطا نمود.

این بارگاه و قبّه مورد توجه تمام بزرگان و علمای اهل سنت اعم شافعی و حنبلی بوده‌ و به آن متوسل می‌شدند. این مطالبی که وهابیت می‌گویند زیارت چیست و اینها قبر پرستی می‌ّباشد روی جهل، عناد، خبث ذاتی و دشمنی است که با امیرالمومنین (عليه‌السلام) دارند. ببینند که در منابع مختلف اعم از آیات و روایت و عمل علمای اهل سنت چنین مطلبی وجود دارد.

حاکم نیشابوری که از علمای قرن پنج و از معاریف درجه اول اهل سنت است می‌گوید: از کرامات تربت امام هشتم(عليه‌السلام) خداوند متعال به من چیزهای زیادی را رسانده‌است از جمله این‌که من خشکی مفاصل داشتم و به زحمت راه می‌رفتم. به نوقان و محل دفن آن حضرت رفتم و دردم از بین رفت. سپس با سلامت به نیشابور بازگشتم.[3]

این مسائل نیاز به اعتقاد دارد و لذا اگر کوچک‌ترین تردیدی در ذهن داشته باشیم محال است به نتیجه برسیم. در ایامی که موفق به حضور در جبهه بودم این قضیه را نقل نمودم که در یکی از جنگ‌ها انگشت دست یکی از سربازان امیرالمومنین (عليه‌السلام) قطع شد. حضرت وی را فراخوانده و انگشت را به دستش او متصل نمود و چیزی را نیز قرائت نمود. در ادامه انگشت به حالت اولیه خود بازگشت. سرباز از آن حضرت پرسید شما چیزی خواندید؟! حضرت فرمودند بله من سوره مبارکه حمد را قرائت نمود. سپس سرباز گفت مگر سوره حمد چنین اثری دارد؟ به محض این‌که او چنین تردیدی در خود راه دارد، انگشت مجدداً جدا شد.

این‌که در زیارت امام رضا (عليه‌السلام) یا حضرت معصومه (عليها‌السلام) تعبیر «عارفاً بحقه» وجود دارد تنها اشاره به مسئله امامت و این‌که اعتقاد داشته باشیم این‌ها حجت خداوند متعال هستند ندارد؛ بلکه یکی از شئون معرفت به حق این‌ها این است که آن حضرات را واسطه قوی و نزدیک‌ترین وسیله فیض و استجابت دعا بدانیم یعنی باور داشته باشیم که اگر وساطتت نمایند دعا مستجاب است.

اگر انسان به خوبی به این مطلب باور نداشته باشد و مثلاً بگوید برای فلان بیماری به هر دکتری مراجعه نمودم نشد، آیا امام رضا (عليه‌السلام) می‌تواند شِفا بدهد؟! این تردیدها نفی معرفت به حق امام (عليه‌السلام) است. شِفا دادن‌ها، زدودن جهل از انسان به گونه‌ای که انسان در حرم این بزرگواران و به عنایت ایشان در یک لحظه تمام قرآن را حفظ نماید مسئله خاصی نیست.

آن‌چه مهم است تحقق و تقویت توحید می‌باشد که این زیارت‌ها مقدمه برای تقویت توحید است لذا می‌گوئیم: «اللهم انی اتقرب الیک بهم.» با زیارت باید تقرب ما زیاد شده و توحیدمان تقویت شود و در هر زیارت نسبت به زیارت قبل از این حیث باید پیشرفت داشته باشیم. باید دید آیا اعتقاد ما به خود امام (عليه‌السلام) بیشتر می‌شود یا خیر؟‍!

زیارت وارث در تمام مشاهد خوانده می‌شود و تعابیرش به این معنا است که هر امام وارث تمام انبیاء می‌باشد؛ یعنی زیارت امام رضا (عليه‌السلام) به منزله زیارت حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی، پیامبر اکرم و امیرالمومنین (عليهم‌السلام) است . زمانی‌که مشغول زیارت امام هشتم (عليه‌السلام) هستیم به این معنا است که در حال زیارت تمام انبیاء و حضرات معصومین (عليهم‌السلام) هستیم. ما طلبه‌ها باید به این مسائل توجه داشته و آن‌را امر معمولی و کم ندانیم.

علما و مراجع تقلید بزرگ و از جمله مرحوم والد ما (ره) نسبت به زیارت‌ آن حضرت عشق داشتند. زمانی‌که حال ایشان مساعد بود و خدمت ایشان می‌رسیدیم در شبانه روز حداقل سه مرتبه به زیارت مشرف شده و هر مرتبه یک تا دو ساعت زیارتشان طول می‌کشید.

منقول است که مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری (ره) هر زمان که حوزه چند روز تعطیل می‌شد با اتوبوس که زحمت بسیاری داشت به زیارت آن حضرت مشرف می‌شدند. برخی علماء به مشهد می‌روند و یک زیارت کوتاه انجام داده و باز می‌گردند. زمانی‌که آن عالم بزرگ اهل سنت می‌گوید: هر امری از امور دین و دنیا برایم پیش آمد خدمت ایشان می‌رفتم و حاجتم داده می‌شد ما نیز باید قدر این فرصت‌های مهم را دانسته و آن‌ها را از دست ندهیم.

ما اظهار تنفر شدید خود را نسبت به کسانی‌که در این ایام با طرح کردن فیلم عنکبوت به ساحت مقدس ایشان اهانت نموده‌اند را اعلام نمائیم. انسان نمی‌داند در مورد این افراد چه تعبیری داشته باشد؟! این‌ها آن حضرت را نمی‌شناسند و پشت پرده این قضایا این است که به خیال خام خود مقدسات را در نظر متدینین و شیعیان از بین ببرند.

این‌ها خیال می‌کنند بارگاهی که هزاران سال محل اعتکاف بوده و در برخی کتب اهل سنت به این مسئله اشاره شده‌است در حالی‌که تشکیلات امروزی وجود نداشته‌است را نزد مردم مخدوش نمایند. اهل سنت می‌گویند: در قرن سوم و چهارم و در کنار قبر هارون الرشید سقفی زده شده و عده‌ای در آن‌جا دائماً معتکف هستند. هرگز نمی‌توان چنین اعتقادی را از مردم گرفت. این‌ها بدبختانی هستند که اسیر و گرفتار دنیا و هوس‌های آن شده‌اند و لذا حاضر به نابودی خود به هر نحوی که مسئولین‌شان بخواهند هستند.

این‌ها دست و پای بی خود می‌زنند. اگر چند طلبه عزیز ما را در حرم امام رضا (عليه‌السلام) به شهادت می‌رسانند، سبب می‌شود نگاه و اراده مردم و روحانیت به امام رضا (عليه‌السلام) و طی نمودن راه آن حضرت محکم و منسجم شود.

در هر صورت این ولادت با سعادت را گرامی می‌داریم و امیدواریم خدای تبارک و تعالی در چنین روزی همه ما را از زوار واقعی آن حضرت قرار دهد ان‌شاءالله.

خلاصه مباحث گذشته
اعمی‌ها در دلیل سوم مسئله تقسیم را مطرح نموده‌ و ما نسبت به عبارت مرحوم آخوند (ره) در این مسئله توضیح دقیقی را بیان نمودیم که اگر این توضیح در کنار عبارت ایشان وجود نداشته باشد، بلافاصله به کلام ایشان اشکال وارد خواهد شد.

بررسی دلیل سوم اعمی‌ها (تقسیم)
مهم این است که ببینیم آیا مسئله تقسیم می‌تواند افاده دلیلیت برای اعمی‌ها نموده و اثبات نماید که موضوع له الفاظ اعم از صحیح و فاسد است یا خیر؟! پاسخ روشن از استدلال مذکور این است که تقسیم بر دو قسم است:

الف- گاهی تقسیم به لحاظ ذات معنا است: طبق این صورت ممکن است که بگوئیم لفظ اعم از این اقسام می‌باشد؛ مثلاً لفظ وجود به لحاظ ذات معنا به واجب و ممکن تقسیم می‌شود، لذا می‌توان گفت مفهوم وجود مشترک معنوی میان واجب و ممکن می‌باشد.

ب- گاهی تقسیم به لحاظ وجود خارجی معنا است: مثلاً وقتی انسان به زن و مرد، سیاه و سفید و ایرانی و غیر ایرانی تقسیم می‌شود به لحاظ معنا نیست چرا که در ماهیت انسان مذکر و مونث بودن وجود ندارد بلکه انسان به لحاظ مصادیق و وجود خارجی چنین تقسیمی می‌شود. لذا اگر انسان دارای وجود خارجی نباشد هیچ‌کدام از تقسیم‌های مذکور صحیح نیست.

در مسئله محل بحث نیز این مطلب وجود دارد؛ به این بیان که اگر صلاة به صحیح و فاسد تقسیم می‌شود، به لحاظ معنای صلاة نیست بلکه به لحاظ مصداق خارجی است؛ یعنی زمانی‌که موجود شد یا صحیح و یا فاسد است.

به بیان دیگر تقسیم مذکور به لحاظ فعلیت صحت است نه به لحاظ صحت به معنای تام الاجزاء و الشرائط که محل نزاع در آن است.

کلام مرحوم محقق اصفهانی(ره)
مرحوم اصفهانی (ره) در این بحث می‌فرماید: «اعلم أن صحة التقسيم لها جهتان: الاولى- أنّ حقيقة المعنى- في حد ذاته- لها فردان‏، نظير النزاع المعروف‏ في اشتراك الوجود معنى» صحت تقسیم دو جهت دارد. یک جهت این است که حقیقت معنی در حد ذاتش دو فرد داشته باشد؛ مانند نزاعی که در اشتراک معنوی وحدت وجود مطرح است.

در ادامه می‌فرماید: «و من الواضح أن هذه الجهة لا ربط لها بالوضع للمقسم، بل الغرض اتحاد حقيقة المقسم بأيّ لفظ عبّر عنها مع الأقسام.» به نظر ما ذیل کلام ایشان مواجه با اشکال است چرا که ایشان می‌فرماید: جهت مذکور ارتباطی به وضع ندارد اما ظاهر این است که جهت اول کشف می‌کند لفظ از حیث موضوع له مشترک میان افراد است.

سپس می‌فرماید: «الثانية- أنّ حقيقة المعنى- بما هي مسمّاة بلفظ كذا- منقسمة إلى أمرين، فلو صحّ لدلّ على أن المسمّى هو الجامع، فلا بد أن ينظر إلى أن هذا المعنى هل هو معنى اللفظ و مفاده بلا عناية، أم لا؟»[4]

این قسم غیر از قسم دومی است که ما بیان نمودیم؛ یعنی ما در قسم دوم گفتیم لفظی به لحاظ وجود با قطع نظر از حقیقت و ذات معنی تقسیم می‌شود. اما ایشان می‌فرماید: قسم دوم آن است که حقیقت معنا به دو قسم تقسیم شود که اگر این تقسیم صحیح باشد دلالت می‌کند مسمی جامع میان افراد و اقسام است. در هر صورت ایشان در نهایت نمی‌پذیرد تقسیم علامت برای این باشد که مقسم مشترک معنوی بین اقسام است.


وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ


[1]. «رَوَى عَنْ مُوسَى اَلْكَاظِمِ أَنَّهُ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ مَعَهُ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: يَا مُوسَى اِبْنُكَ يَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَنْطِقُ بِالْحِكْمَةِ، يُصِيبُ وَ لاَ يُخْطِئُ، يَعْلَمُ وَ لاَ يَجْهَلُ، قَدْ مُلِئَ عِلْماً وَ حُكْماً.» إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۳۰۵.
[2]. «اعتراف جماعه من علماء أهل السنه بأن قصد زیاره قبر الإمام الرضا علیه‌السلام و الدعاء عنده و التوسل به إلى اللّه تعالى مجرّب لقضاء الحاجات. قال الحاکم: سمعت أبا الحسین محمد بن علیّ بن سهل الفقیه یقول: ما عرض لی مهمّ من أمر الدین و الدنیا فقصدت قبر الرضا لتلک الحاجه، و دعوت عند القبر إلا قضیت لی تلک الحاجه، و فرّج اللّه عنّی ذلک المهمّ. ثم قال أبو الحسن رحمه اللّه:و قد صارت إلى هذه العاده أن أخرج إلى ذلک المشهد فی جمیع ما یعرض لی فإنّه عندی مجرّب.» فرائد السمطین، حمویی جوینی، موسسه محمودی، ج۲، ص۲۲۰.
[3]. «قال الحاكم: و قد عرّفني اللّه من كرامات التربة خير كرامة منها: إنّي كنت منقرسا لا أتحرّك إلاّ بجهد، فخرجت و زرت و انصرفت إلى نوقان بخفّين من كرابيس، فأصبحت من الغد بنوقان، و قد ذهب ذلك الوجع، و انصرفت سالما إلى نيسابور.» عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال  ,  جلد۲۲  ,  صفحه۵۴۹.
[4]. نهاية الدراية في شرح الكفاية، ج‏1، ص126 و 127.

برچسب ها :

اصالة الاطلاق موضوع له صحیح و اعم مسمی جزء مشکوک اطلاق مقامی تمسک به اطلاق

نظری ثبت نشده است .