موضوع: تلقیح مصنوعی
تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱۲/۲۰
شماره جلسه : ۱۶
-
حکم رحم اجارهای
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسي صورت ديگري از صور تلقيح
بررسي حکم اين صورت
يک بحث اين است که تلقيح خارجي اينها چه عنواني دارد؟ تلقيح ماء الرجل با تخمک زوجه اين مرد در خارج هيچ مانعي ندارد و اگر ماء الرجل را از رجل بگيرند و تخمک را از زوجه بگيرند و در خارج تلقيح کنند، روايات «من اقر نطفته في رحم يحرم عليه» يا «من أفرغ مائه في رحم حرام» و اطلاق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» هم شاملش نميشود. اگر نطفه زوج و زوجه را در همان رحمي که تخمک را از همان رحم گرفتهاند قرار دهند اين هم اشکالي ندارد.اقسام مورد نزاع در اين صورت
کلام در آنجايي است که بخواهند اين نطفه را در رحم کنيز اين مرد يا زن دوم اين مرد يا يک زن اجنبيه قرار دهند. برخي از بزرگان در کلمات خود گفتهاند تمام اين صور حلال است. اگر نطفه مرد و تخمک زوجه مرد را با هم تلقيح کنند و بعد هر کجا قرار دهند چه در رحم آن زوجه، چه در رحم هووي آن زوجه يا کنيز مرد يا در رحم زني که بر اين مرد حرام است، گفتهاند هيچ اشکالي ندارد و تمام اين صور حلال است. ايشان براي کلام خود تنظير ميکنند به اينکه اگر اين نطفه اي که تلقيح شده را در دستگاه بگذارند، -نطفه اين زوج و زوجه که با هم تلقيح شده است و بعد از تلقيح در دستگاه قرار دادند- چطور اشکال ندارد ما نحن فيه هم چنين است.دليل اينها علاوه بر اين تنظيري که دارند ميگويند آن رواياتي که دلالت بر حرمت دارد، در آن روايات ملاک را «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» قرار داده و اين روايات شامل اين موارد نميشود، چون اين روايات آنجايي را شامل ميشود که نطفه مرد بخواهد با تخمک زني که آن زن بر اين مرد حرام است تلقيح شود، اما اگر نطفه مرد با تخمک زوجه خودش قبلا تلقيح شده و اين را در رحم اين زن بگذارند، اينجا «في رحم يحرم عليه» شاملش نميشود. اما طبق مبنايي که ما دنبال کرديم که عرض کرديم که اطلاق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» ميگويد زن حق ندارد فرج خود را در اختيار غير قرار دهد، يک وقت ماء غير است و يک وقت تخمک غير است و ميخواهند در رحم او قرار دهند. در مانحن فيه ماء و تخمک با هم تلقيح شده است و ميخواهند در رحم اين زن قرار دهند، همه اينها از مصاديق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» است، ذلک يعني زن فرج خود را در اختيار مرد و ماء الزوج خودش قرار دهد، وراء اين يعني اگر ماء الزوج اين زن نيست يا تخمک غير است، اينجا ماء الزوج خودش با تخمک غير تلقيح شده است اين را در فرج اين زن قرار دادهاند اينجا «فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» شاملش ميشود .
طرح يک نکته علمي
نتيجه تمسّک به روايات در تحريم تلقيح
اگر کسي ملاک تحريم در باب تلقيح را فقط آن روايات قرار داد -در اين بحث ولو اينکه بحث جديدي است و درست بحث نشده است، اما همين مقدار محدود که بحث شده است، براي حرمت تلقيح مصنوعي در غير زوج و زوجه بعضي علماء فقط به روايات استدلال کردهاند، برخي به بعضي از آيات، و برخي به الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ تمسک کردهاند، و ما به ذيل آيه تمسک کرديم، و برخي هم ميگويند نه روايات و نه آيات هيچکدام حرمت تلقيح مصنوعي بين زوج و غير زوجه خودش را ثابت نميکند- حال اگر کسي دليل تحريم را روايات قرار داد و گفت از روايات ميتوانيم استفاده کنيم که ملاک اين است که اگر نطفه مرد با تخمک اجنبيه تلقيح شد حرام است اما بقيهاش مطلقاً حلال است، مطلقاً يعني اگر نطفه زوج و تخمک زوجه خودش تلقيح شد اين حلال است، ميخواهد در رحم همان زني که تخمک را از او گرفتهاند بگذارند يا در رحم زوجه ديگر اين مرد بگذارند يا در رحم يک زني که زوجه اين مرد نيست يا در دستگاه بگذارند، اگر بخواهند چنين اطلاقي را استفاده کنند و هکذا همين شخص قائل شود که علاوه بر روايات از ذيل آيه شريفه هم اطلاق استفاده ميشود، آيه ميفرمايد «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ»، اينجا ديگر رحم خصوصيت پيدا ميکند، ميگويد زن اگر رحم خود را در اختيار غير ماء شوهرش قرار داد -يعني يا اصلاً ماء مرد ديگري باشد يا اگر ماء مرد خودش هم هست با تخمک زن ديگري تلقيح شود- اينجا هم اگر زن اجازه داد ماء مرد خودش با تخمک زن ديگر را در رحم او قرار دهند اين هم ميشود «فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» اين مقدمه محفوظ باشد.ايجاد تعارض بنا بر تمسک به روايات و اطلاق آيه
نظر استاد
ما دلالت روايات را تمام ندانستيم و گفتيم آنچه که دليل محکم بر حرمت است اطلاق آيه شريفه است. آيه شريفه ميگويد نطفه مرد و تخمک زن که تلقيح شد، فقط ميتوان آنرا در همان رحمي که تخمک از او گرفته شده قرار داد و در بقيه جايز نيست. اگر بگوييد طبق اين بيان، دستگاه را چه ميکنيد؟ ميگوييم دستگاه مشمول آيه نيست و اشکالي ندارد. آيه ميگويد اگر مرد و زن فرج خود را در اختيار غير قرار دادند حرام است. اما اگر نطفه و تخمک مرد و زني که بر هم حلال هستند را تلقيح کنند و در دستگاه قرار دهند، تا وقتي که بچه متولد ميشود اينجا شامل آيه نميشود. اما اطلاق آيه ميگويد حق نداريد در رحم زني قرار دهيد که تخمک براي او نيست.اشارهاي به بحث رحم اجارهاي
و از همين جا بحث رحم اجارهاي روشن ميشود. رحم اجارهاي اين است که ماء و تخمک زوج و زوجه را تلقيح ميکنند اما به خاطر اينکه رحم زن آمادگي پذيرش را ندارد، اين تخمک و نطفه تلقيح شده را در رحم زن ديگر قرار ميدهند، طبق آنچه که گفته شد اين هم حرام ميشود.صورت ديگر تلقيح
فرض ديگر اين است که ماء مردي را با تخمک زني که با اين مرد حرام است تلقيح کنند. در اينجا دو بحث وجود دارد؛ اول اينکه مني مرد و تخمک زني که با اين مرد حرام است را بخواهند در خارج با هم تلقيح کنند آيا جايز است يا نه؟ دوم اينکه بعد از تلقيح آيا کاشتن آن در رحم زن اين مرد جايز است يا نه؟حکم اين صورت
نسبت به مطلب اول بعضي گفتهاند اشکالي ندارد. ميگويند آن رواياتي که در آن آمده «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» اينجا را شامل نميشود، چون در خارج مني را با تخمکي تلقيح ميکنند و صدق رحم يحرم عليه نميکند. اما در اين «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» رحم خصوصيت ندارد و ملاک، تلقيح ماء مرد با تخمک زني است که بر اين مرد حرام است، و چون ملاک اين است، از روايات هم استفاده ميکنيم که حرام است. ولي طبق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ»، اگر کسي مستند تحريمش اين آيه باشد نميتوان گفت که حرام است.براي اينکه اين جا زن رحم خود را در اختيار ماء غير قرار نداده و ابتغاء وراء ذلک وجود ندارد. اگر ما باشيم و آن روايات، روايات ميگويد تلقيح نطفه با تخمک که اجنبيه است براي صاحب نطفه حرام است. طبق آن بايد بگوييم اگر در خارج هم باشد حرام است. چه حلال و چه حرام، اگر در خارج تلقيح شد حالا که تلقيح کردهاند آيا ميتوانند در رحم زن اين مرد يا در رحم زن اجنبيه قرار دهند؟ طبق مبناي ما نه، چون ما عرض کرديم فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ کاشتن اين تلقيح را اجازه نميدهد.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بررسي صورت ديگري از صور تلقيح
بررسي حکم اين صورت
يک بحث اين است که تلقيح خارجي اينها چه عنواني دارد؟ تلقيح ماء الرجل با تخمک زوجه اين مرد در خارج هيچ مانعي ندارد و اگر ماء الرجل را از رجل بگيرند و تخمک را از زوجه بگيرند و در خارج تلقيح کنند، روايات «من اقر نطفته في رحم يحرم عليه» يا «من أفرغ مائه في رحم حرام» و اطلاق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» هم شاملش نميشود. اگر نطفه زوج و زوجه را در همان رحمي که تخمک را از همان رحم گرفتهاند قرار دهند اين هم اشکالي ندارد.اقسام مورد نزاع در اين صورت
کلام در آنجايي است که بخواهند اين نطفه را در رحم کنيز اين مرد يا زن دوم اين مرد يا يک زن اجنبيه قرار دهند. برخي از بزرگان در کلمات خود گفتهاند تمام اين صور حلال است. اگر نطفه مرد و تخمک زوجه مرد را با هم تلقيح کنند و بعد هر کجا قرار دهند چه در رحم آن زوجه، چه در رحم هووي آن زوجه يا کنيز مرد يا در رحم زني که بر اين مرد حرام است، گفتهاند هيچ اشکالي ندارد و تمام اين صور حلال است. ايشان براي کلام خود تنظير ميکنند به اينکه اگر اين نطفه اي که تلقيح شده را در دستگاه بگذارند، -نطفه اين زوج و زوجه که با هم تلقيح شده است و بعد از تلقيح در دستگاه قرار دادند- چطور اشکال ندارد ما نحن فيه هم چنين است.دليل اينها علاوه بر اين تنظيري که دارند ميگويند آن رواياتي که دلالت بر حرمت دارد، در آن روايات ملاک را «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» قرار داده و اين روايات شامل اين موارد نميشود، چون اين روايات آنجايي را شامل ميشود که نطفه مرد بخواهد با تخمک زني که آن زن بر اين مرد حرام است تلقيح شود، اما اگر نطفه مرد با تخمک زوجه خودش قبلا تلقيح شده و اين را در رحم اين زن بگذارند، اينجا «في رحم يحرم عليه» شاملش نميشود. اما طبق مبنايي که ما دنبال کرديم که عرض کرديم که اطلاق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» ميگويد زن حق ندارد فرج خود را در اختيار غير قرار دهد، يک وقت ماء غير است و يک وقت تخمک غير است و ميخواهند در رحم او قرار دهند. در مانحن فيه ماء و تخمک با هم تلقيح شده است و ميخواهند در رحم اين زن قرار دهند، همه اينها از مصاديق «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ» است، ذلک يعني زن فرج خود را در اختيار مرد و ماء الزوج خودش قرار دهد، وراء اين يعني اگر ماء الزوج اين زن نيست يا تخمک غير است، اينجا ماء الزوج خودش با تخمک غير تلقيح شده است اين را در فرج اين زن قرار دادهاند اينجا «فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» شاملش ميشود .
طرح يک نکته علمي
نتيجه تمسّک به روايات در تحريم تلقيح
اگر کسي ملاک تحريم در باب تلقيح را فقط آن روايات قرار داد -در اين بحث ولو اينکه بحث جديدي است و درست بحث نشده است، اما همين مقدار محدود که بحث شده است، براي حرمت تلقيح مصنوعي در غير زوج و زوجه بعضي علماء فقط به روايات استدلال کردهاند، برخي به بعضي از آيات، و برخي به الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ تمسک کردهاند، و ما به ذيل آيهآيه تمسک کرديم، و برخي هم ميگويند نه روايات و نه آيات هيچکدام حرمت تلقيح مصنوعي بين زوج و غير زوجه خودش را ثابت نميکند- حال اگر کسي دليل تحريم را روايات قرار داد و گفت از روايات ميتوانيم استفاده کنيم که ملاک اين است که اگر نطفه مرد با تخمک اجنبيه تلقيح شد حرام است اما بقيهاش مطلقاً حلال است، مطلقاً يعني اگر نطفه زوج و تخمک زوجه خودش تلقيح شد اين حلال است، ميخواهد در رحم همان زني که تخمک را از او گرفتهاند بگذارند يا در رحم زوجه ديگر اين مرد بگذارند يا در رحم يک زني که زوجه اين مرد نيست يا در دستگاه بگذارند، اگر بخواهند چنين اطلاقي را استفاده کنند و هکذا همين شخص قائل شود که علاوه بر روايات از ذيل آيه شريفه هم اطلاق استفاده ميشود، آيه ميفرمايد «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ»، اينجا ديگر رحم خصوصيت پيدا ميکند، ميگويد زن اگر رحم خود را در اختيار غير ماء شوهرش قرار داد -يعني يا اصلاً ماء مرد ديگري باشد يا اگر ماء مرد خودش هم هست با تخمک زن ديگري تلقيح شود- اينجا هم اگر زن اجازه داد ماء مرد خودش با تخمک زن ديگر را در رحم او قرار دهند اين هم ميشود «فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» اين مقدمه محفوظ باشد.
ايجاد تعارض بنا بر تمسک به روايات و اطلاق آيه
نظر استاد
ما دلالت روايات را تمام ندانستيم و گفتيم آنچه که دليل محکم بر حرمت است اطلاق آيه شريفه است. آيه شريفه ميگويد نطفه مرد و تخمک زن که تلقيح شد، فقط ميتوان آنرا در همان رحمي که تخمک از او گرفته شده قرار داد و در بقيه جايز نيست. اگر بگوييد طبق اين بيان، دستگاه را چه ميکنيد؟ ميگوييم دستگاه مشمول آيه نيست و اشکالي ندارد. آيه ميگويد اگر مرد و زن فرج خود را در اختيار غير قرار دادند حرام است. اما اگر نطفه و تخمک مرد و زني که بر هم حلال هستند را تلقيح کنند و در دستگاه قرار دهند، تا وقتي که بچه متولد ميشود اينجا شامل آيه نميشود. اما اطلاق آيه ميگويد حق نداريد در رحم زني قرار دهيد که تخمک براي او نيست.اشارهاي به بحث رحم اجارهاي
و از همين جا بحث رحم اجارهاي روشن ميشود. رحم اجارهاي اين است که ماء و تخمک زوج و زوجه را تلقيح ميکنند اما به خاطر اينکه رحم زن آمادگي پذيرش را ندارد، اين تخمک و نطفه تلقيح شده را در رحم زن ديگر قرار ميدهند، طبق آنچه که گفته شد اين هم حرام ميشود.صورت ديگر تلقيح
فرض ديگر اين است که ماء مردي را با تخمک زني که با اين مرد حرام است تلقيح کنند. در اينجا دو بحث وجود دارد؛ اول اينکه مني مرد و تخمک زني که با اين مرد حرام است را بخواهند در خارج با هم تلقيح کنند آيا جايز است يا نه؟ دوم اينکه بعد از تلقيح آيا کاشتن آن در رحم زن اين مرد جايز است يا نه؟حکم اين صورت
نسبت به مطلب اول بعضي گفتهاند اشکالي ندارد. ميگويند آن رواياتي که در آن آمده «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» اينجا را شامل نميشود، چون در خارج مني را با تخمکي تلقيح ميکنند و صدق رحم يحرم عليه نميکند. اما در اين «اقر نطفته في رحم يحرم عليه» رحم خصوصيت ندارد و ملاک، تلقيح ماء مرد با تخمک زني است که بر اين مرد حرام است، و چون ملاک اين است، از روايات هم استفاده ميکنيم که حرام است. ولي طبق آيه «فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ»، اگر کسي مستند تحريمش اين آيه باشد نميتوان گفت که حرام است.براي اينکه اين جا زن رحم خود را در اختيار ماء غير قرار نداده و ابتغاء وراء ذلک وجود ندارد. اگر ما باشيم و آن روايات، روايات ميگويد تلقيح نطفه با تخمک که اجنبيه است براي صاحب نطفه حرام است. طبق آن بايد بگوييم اگر در خارج هم باشد حرام است. چه حلال و چه حرام، اگر در خارج تلقيح شد حالا که تلقيح کردهاند آيا ميتوانند در رحم زن اين مرد يا در رحم زن اجنبيه قرار دهند؟ طبق مبناي ما نه، چون ما عرض کرديم فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِکَ کاشتن اين تلقيح را اجازه نميدهد.
نظری ثبت نشده است .