موضوع: صلاة المسافر (9)
تاریخ جلسه : ۱۴۰۱/۲/۲۶
شماره جلسه : ۲۱۳
چکیده درس
-
بررسی فرض پنجم: نسیان
-
ادله فرض پنجم
-
خلاصه و جمعبندی مسئله دوم
-
مسئله سوم
-
کلام مرحوم صاحب جواهر(ره)
-
مقتضای قاعده در مسئله سوم
-
کلام مرحوم سید (ره) و حواشی عروه
دیگر جلسات
-
جلسه ۱۸۷
-
جلسه ۱۸۸
-
جلسه ۱۸۹
-
جلسه ۱۹۰
-
جلسه ۱۹۱
-
جلسه ۱۹۲
-
جلسه ۱۹۳
-
جلسه ۱۹۴
-
جلسه ۱۹۵
-
جلسه ۱۹۶
-
جلسه ۱۹۷
-
جلسه ۱۹۸
-
جلسه ۱۹۹
-
جلسه ۲۰۰
-
جلسه ۲۰۱
-
جلسه ۲۰۲
-
جلسه ۲۰۳
-
جلسه ۲۰۴
-
جلسه ۲۰۶
-
جلسه ۲۰۷
-
جلسه ۲۰۸
-
جلسه ۲۰۹
-
جلسه ۲۱۰
-
جلسه ۲۱۱
-
جلسه ۲۱۲
-
جلسه ۲۱۳
-
جلسه ۲۱۴
-
جلسه ۲۱۵
-
جلسه ۲۱۶
-
جلسه ۲۱۷
-
جلسه ۲۱۸
-
جلسه ۲۱۹
-
جلسه ۲۲۰
-
جلسه ۲۲۱
-
جلسه ۲۲۲
-
جلسه ۲۲۳
-
جلسه ۲۲۴
-
جلسه ۲۲۵
-
جلسه ۲۲۶
-
جلسه ۲۲۷
-
جلسه ۲۲۸
-
جلسه ۲۲۹
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
بررسی فرض پنجم: نسیان
بحث در الحاق و یا عدم الحاق صوم در سفر به صلاة تام در موضع قصر است و برخی فروض آن ذکر شد. فرض دیگر این است که اگر شخص در سفر نسیاناً نماز را تمام خواند، تقریباً اتفاق نظر و روایات معتبر وجود دارد که اگر در داخل وقت کشف خلاف شد باید إعاده نماید اما در خارج وقت نیاز به قضا ندارد.اما اگر شخصی در سفر میداند روزه در سفر باطل است ولی در عین حال نسیاناً روزه گرفت، آیا حکم به صحت میشود چون ناسی را مانند جاهل به اصل حکم میدانیم؟! یا این شخص مصداق کسی است که ابلاغ خبر رسول اکرم(صلياللهعليهوآله) نسبت به وی مبنی بر عدم گرفتن روزه در سفر شدهاست، لذا روزهاش باطل است و باید قضا نماید.
در موارد زیاد مرحوم امام (ره) فرعی را ذکر ننمودهامام مرحوم سید (ره) آنرا ذکر نمودهاست. اما در این مسئله مرحوم سید (ره) در عروه متعرض این فرع نشده اما در مقابل مرحوم امام (ره) این فرع ذکر نمودهاست.
برخی محشین عروه میفرمایند: از اطلاق کلام مرحوم سید (ره) در عروه چنین استفاده میشود که روزه در این فرض نیز باطل است. مرحوم امام (ره) نیز چون ناسی را ملحق به عالم عامد میداند لذا میفرماید: قضا واجب است.
ادله فرض پنجم
دلیل دیگر این است که در روایات صوم با تعبیر «مَنْ صَامَ فِي السَّفَرِ بِجَهَالَةٍ لَمْ يَقْضِهِ» تنها مورد جهل استثناء شدهاست. ما با قرینه روایات دیگر جهل را به جهل نسبت به اصل حکم اختصاص دادیم که شامل جهل به خصوصیات و جهل به حکم نمیشود اما در هر صورت در این روایات مطلبی در مورد ناسی وجود ندارد.
خلاصه و جمعبندی مسئله دوم
یا اگر کسی جاهل به اصل آیه تقصیردر نماز بود و در سفر نماز را تمام خواند، و اگر کسی جاهل به اصل بطلان روزه در سفر باشد و روزه گرفت روزهاش صحیح بوده و نیاز به قضا ندارد.
در مورد جاهل به خصوصیات یا جهل به موضوع نیز مرحوم امام (ره) و به تبع ایشان ما گفتیم هر دو ملحق به عالم عامد هستند. در مقابل مرحوم خوئی (ره) فرمود: جاهل به موضوع ملحق به عالم عامد نبوده و قضا ندارد. در فرض نسیان نیز تقریباً این اتفاق وجود داشت که ملحق به عالم عامد است.
مسئله سوم
اگر وظیفه کسی خواندن نماز چهار رکعتی است اما در عین حال نماز را قصر میخواند، نماز او در تمام فروض باطل است حتی اگر شخص در جایی قصد اقامه داشت و نمیدانست کسی که قصد اقامه دارد وظیفهاش تمام است.
کلام مرحوم صاحب جواهر(ره)
مرحوم صاحب حدائق (ره) در مورد کسی که در موضع تمام نماز را قصر خواندهاست میفرماید: مشهور قائل به إعاده هستند. مرحوم صاحب جواهر (ره) در ادامه میفرماید: بلکه ظاهر کلمات تمام اصحاب دال بر این حکم یعنی إعاده است چرا که با مراجعه به کلمات اصحاب متوجه میشویم که تنها مسئله دوم یعنی اتمام در موضع قصر را معذور میدانند نه اینکه معذوریت به صورت مطلق باشد.
نکته دیگر این است که میان فرض قبل یعنی خواندن نماز تمام به جای نماز قصر با مسئله محل بحث یعنی خواندن نماز قصر به جای نماز تمام این تفاوت وجود دارد که اصالة التمام در فرض سابق جریان دارد چرا که این شخص طبق قاعده نماز را تمام خواندهاست. اما اصالة التمام در اینجا جاری نیست چرا که وی نماز را شکسته خواندهاست.[2]
مقتضای قاعده در مسئله سوم
به عبارت دیگر در مسئله سابق تنها طبق برخی اقوال زیادت رکن وجود داشته و شاید کسی در آن تردید داشته باشد. لذا گفتیم اینکه مرحوم خوئی (ره) طبق روایت «مَنْ زَادَ فِي صَلاَتِهِ فَعَلَيْهِ اَلْإِعَادَةُ»[3] فرمود بر این شخص إعاده واجب است شاید مواجه با این اشکال شود که معلوم نیست صدق زیادت وجود داشته باشد چرا که اگر سلام نماز مستحب باشد زیادت محقق نمیشود. اما بالاخره این اشکال وجود داشت این نماز از ابتد ا به قصد زیادت آورده شدهاست.
پس در این مسئله مسلماً نقضان رکن وجود دارد، لذا قاعده میگوید: این نماز در تمام فروض اعم از علم، جهل به خصوصیات، جهل به موضوع و نسیان باطل است.
کلام مرحوم سید (ره) و حواشی عروه
محشین عروه مانند مرحوم نائینی و مرحوم بروجردی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی (رحمةالله علیهم) میفرمایند: نماز این شخص باطل بوده و باید إعاده نماید.
مرحوم حائری موسس حوزه (ره) و مرحوم سید احمد خوانساری (ره) قائل به احتیاط شده و میفرمایند: احوط این است که شخص إعاده نماید.[5]
وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ
[1]. تحرير الوسيلة، ج، ص: 263.
[2]. جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج، ص: 346.
[3]. «اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ زَادَ فِي صَلاَتِهِ فَعَلَيْهِ اَلْإِعَادَةُ .» الکافي , جلد۳ , صفحه۳۵۵.
[4]. «إذا قصر من وظيفته التمام بطلت صلاته في جميع المواردإلا في المقيم المقصر للجهل بأن حكمه التمام.» العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج، ص: 162.
[5]. «لا يترك الاحتياط بالإعادة في المقام. (الخوانساري)....الأقوى عدم المعذورية. (النائيني).هذا أيضاً يجب عليه الإعادة على الأقوى. (الأصفهاني)...الأقوى عدم معذوريّة الجاهل هناك. (البروجردي)....لا يترك الاحتياط بالإعادة أو القضاء. (الحائري).» العروة الوثقى (المحشى)، ج، ص: 512.
نظری ثبت نشده است .