موضوع: حجيت خبر واحد
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۱۱/۵
شماره جلسه : ۵۵
-
بيانات مرحوم محقق اصفهاني در آيه نفر جهت استدلال بر حجيت خبر واحد و تحقيق استاد محترم
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
مرحوم محقق اصفهاني ( اعلي الله مقامه الشريف ) در كتاب نهاية الدرايه (جلد سوم صفحه 235) براي اينكه حجيت خبر و احد را از آيه شريفه نفر استفاده كنند سه راه را بيان فرمودند، و از ميان اين سه راه نسبت به راه سوم مناقشه ي وارد نمودند و عمدتا بر راه اول ودوم اعتماد كردند. عنواني را كه ايشان در راه اول و دوم دنبال او هستند مي فرمايند: ما بايد به يك نحوي اثبات كنيم كه انذار منذرين حجيت دارد.اگر اثبات كرديم انذاري را كه منذر انجام مي دهد حجيت دارد، همين مقدار براي مدعا كافي است. در بيان اول: مي فرمايند اين «لعلهم يحذرون» همانطوري كه قبلا بيان كرديم - لعل يدل علي الشك و الاحتمال – آن معناي را كه مشهور براي لعل كرده اند ( دلالت بر محبوبيت مدخول خودش دارد) فرمودند موضوع له اش اين نيست، بلكه موضوع له لعل همين احتمال است، لعلهم يحذرون يعني به احتمال اين كه بترسند. مي فرمايند: احتمال حذر در جايي است كه انذار حجيت داشته باشد؛ براي اينكه اگر انذار حجيت نداشت، اگر منذر انذار كرد و ما فرض را بر اين قرار بدهيم كه اين انذارحجيت ندارد، اينجا وجهي وجود ندارد براي حذر؛ اينجا اگر منذر انذار كرد اگر ما احتمال بدهيم بعد از اينكه مي گوييم حجيت ندارد، احتمال مي دهيم كه آيا در مخالفت با اين منذر عقاب در كار است يا عقاب در كار نيست، قاعده قبح عقاب بلا بيان جاري مي شود. اگر گفتيم انذار حجيت دارد خود انذار مي شود بيان. عقاب، عقاب بلا بيان نمي شود. اما اگر فرض كرديم كه اين عقاب اين انذار حجيت ندارد اينجا شارع اگر بخواهد مكلف را بر مخالفت با اين انذار عقاب كند از قبيل عقاب بلا بيان مي شود. پس احتمال حذر خودش كاشف از حجيت انذار است؛ اين حذر را مرحوم اصفهاني حذر از عقاب معنا مي كند، يعني احتمال اين كه بگوييم اين تحذر پيدا كند از عقاب اخروي، احتمال حذر احتمال حذر از عقاب است. پس معلوم مي شود انذار منذر حجيت دارد چون اگر حجيت نداشت اينجا وجهي براي عقاب نيست و مي شود از موارد عقاب بلا بيان. اين بيان اول، طبق اين بيان اول انذار حجيت دارد.
بيان دوم:
انذار متقوم بر تخويف است، انذار كه در مقابل تبشير است، انذار مقومش اين است كه يك حرفي بزند كه ديگري در خوف قرار بگيرد. مي فرمايند حالايي كه انذار متقوم به تخويف است و بدون تخويف انذار صدق نمي كند، اين معناييش اين است كه پس انذار حجيت دارد؛ چون اگر انذار حجيت نداشته باشد تخويف نيست . اگر تخويف نباشد انذار نيست، اگر انذار باشد بايد تخويف باشد ، اگر تخويف باشد بايد انذار حجت باشد. پس بيان دومشان اين است كه معنا و حقيقت انذار متقوم بر تخويف است و تخويف در جايي است كه انذار حجيت داشته باشد. و مي فرمايند اگر ما گفتيم انذار حجيت دارد همين كافي است! كافي است براي اينكه ما بگوييم خبر واحد حجت. وقتي منذر مي آيد بعنوان انه منذر حرفي را مي زند، آيه مي فرمايد اين انذار حجت؛ آيه مي فرمايد انذار منذر حجيت دارد - سوا افاد العلم يا لم يفيد العلم - از راه حجيت انذار ما مي توانيم به مدعا برسيم. فرمايش مرحوم اصفهاني هم در وجه اول و هم در وجه دوم مبتني است بر اين كه متعلق حذر و تحذر عقاب اخروي باشد، لعلهم يحذرون يعني يحذرون از عقاب اخروي؛ آن وقت طبق اين بيان هم وجه اول درست است (قاعده قبح عقاب بلا بيان) و هم وجه دوم طبق اين بيان. اما اگر كسي حرف مرحوم آخوند را بزند، مرحوم آخوند فرمودند اين «لعلهم يحذرون» احتمال دارد كه مراد از حذر، حذر از فوت مصلحت يا وقوع در مفسده باشد؛ مرحوم آخوند كه كلامشان را قبلا بيان كرديم، فرمودند: يك احتمال وجود دارد ما در اينجا حذر از اينكه يك مصلحتي از دستتان مي رود، اگر نماز نخوانيد يك مصلحتي از دست تان مي رود و از اين بترسيد. اگر شراب بخوريد در يك مفسده ي واقع مي شويد و از اين بترسيد، اصلا كاري به عقاب اخروي ندارد. اگر اين را بگوييم، بيان اول و دوم مرحوم اصفهاني كاملا ساقط مي شود. اما حالا اگر بپرسيد كه واقعا در ميان اين دو احتمال كدام يكي از اين دو احتمال درست هست! در جواب عرض مي كنيم احتمال مرحوم اصفهاني درست است؛ اصلا وقتي آيه شريفه در آن زمان نازل شده است، مردم از «لعلهم يحذرون» چه مي فهميدند؟آيا در ميان مردم كسي بود كه در ذهنش خطور كند «لعلهم يحذرون» يعني مصلحت را از دست مي دهيم، يا در مفسده واقع مي شويم، يا نه آنچه كه متبادر به ذهن مردم هست حذر از عقاب است. روشن است كه متبادر همين است، «لعلهم يحذرون» يعني بترسند از مخالفت با خدا و بترسند از عقاب خداوند. بنابر اين، اين اشكال را نمي شود بر مرحوم اصفهاني وارد كرد. اما اشكال دوم بر مرحوم اصفهاني اين است: اينكه شما مي گوييد اگر انذار منذر حجت نباشد، قاعده قبح عقاب بلا بيان جريان دارد، نه اينجا جاي قاعده قبح عقاب بلا بيان نيست؛ اينجا از باب اين است كه شبهه شبهه ي حكميه قبل الفحص است و احتياط درش لازم است. توضيح مطلب: الان يك منذري مي آيد مي گويد اين واجب است ، يك منذري به شما مي گويد اين عمل واجب است، اگر گفتيم اين انذار حجت ديگر بحثي ندارد كه مي شود مدعاي مرحوم اصفهاني. حالا اگر گفتيم اين انذار حجيت ندارد آيا مي توانيم بلا فاصله بگوييم انذار حجيت ندارد شما اين عمل را انجام بده! يعني مخالفت كن با حرف منذر، منذر اگر گفته واجب است شما ترك كن و اگر گفته حرام است انجام بده، مي تواني انجام بدهي چون مي گوييم انذار حجيت ندارد. مستشكل مي گويد اينجا جاي قاعده قبح عقاب بلا بيان نيست كه شما مرحوم اصفهاني مي گوييد؛ شما اصفهاني فرموديد اگر گفتيم انذار حجيت ندارد پس ما بيان نداريم، اگر بياني نداريم پس بر مخالفت انذار عقاب نيست چون اگر عقاب بشود، مي شود عقاب بلا بيان! مستشكل مي گويد اين از موارد شبهه ي حكميه ي قبل الفحص است و شبهه ي حكميه قبل الفحص به اتفاق همه اصوليين درش احتياط لازم است.
الان اگر يك فقيهي احتمال داد يك عملي حرام باشد، اين بايد برود فحص بكند، ببيند آيا بياني پيدا مي كند يا بياني پيدا نمي كند! اگر بعد از فحص بيان پيدا نكرد آن وقت مي تواند برائت جاري كند اما تا قبل الفحص بايد احتياط جاري كند . اين اشكال بر مرحوم اصفهاني شده است، به نظر ما اين اشكال هم اشكال واردي نيست؛ همانطوري كه در اشكال اول از مرحوم اصفهاني دفاع كرديم ، اين اشكال دوم هم اشكال واردي نيست؛ براي اينكه مفروض كلام اين است كه غير از اين انذار منذر يقين داريم چيز ديگري وجود ندارد. مسئله ي فحص در شبهات حكميه در جايي است كه احتمال بدهيم بعد از فحص به يك بياني برسيم. اما الان فرض كلام مرحوم اصفهاني اين است كه يك منذري آمده گفته هذا واجب. و ما فرض گرفتيم كه اين انذار حجيت ندارد ، اگر اين باشد ديگر يقين داريم غير از اين انذار منذر هم هيچ چيز ديگري وجود ندارد، اينجا مكلف مي تواند مخالفت كند و اگر مخالفت هم كرد عقابي وجود ندارد چون مي شود عقاب بلا بيان. فرض اصلا در جايي است كه غير از اين انذار منذر چيز ديگري در اينجا وجود ندارد. اين دو اشكالي بود كه بر مرحوم اصفهاني وارد شده است و عرض كرديم هيچ كدام يكي از اين دو اشكال بر مرحوم اصفهاني وارد نيست.
تحقيق حضرت استاد:
ما در همين جا مي خواهيم تحقيق خودم را در مطلب عرض كنم (چون در آيه شريفه يك نكته ي ديگري را هم برخي از برزگان فرموده است كه آن را هم بيان مي كنيم ). مي خواهيم از آيه شريفه حجيت خبر واحد را استفاده كنيم؛ تا حالا بحث هاي كه قدما مي كردند اين بود كه بياييم از آيه وجوب حذر را استفاده كنيم؛ شما ديديد مرحوم آخوند در كفايه سه راه به تبع مرحوم شيخ ذكر كردند كه از آيه وجوب ترسيدن را درست كنيم بعد بگوييم وجوب ترسيدن در جايي است كه خبر حجيت داشته باشد؛ اگر حجيت نداشته باشد، خبر معتبر نباشد ترسيدن معنا ندارد. آنهايي كه مي خواهند از آيه شريفه حجيت خبر واحد را استفاده كنند عمدتا روي وجوب تحذر تكيه كردند و تحذر را هم مي گويند تحذر از عقاب است و تحذر را هم مي گويند تحذر نفساني نيست، يك خوف قلبي باشد، تحذر عملي خارجي است. تحذر عملي خارجي اين است اگر منذر گفته نماز بخوانيد، نماز بخوانيد شما ، اگر گفته خمر حرام است ترك كن شرب خمر را. مرحوم نائيني و مرحوم آقاي خوئي (قدسرهما) از كساني هستند كه محكم مي فرمايند اين آيه شريفه دلالت بر حجيت خبر واحد دارد. و در اين معنا مشترك هستند كه بايد از آيه وجوب حذر را استفاده كنيم، وجوب تحذر هم مراد تحذر از عقاب است، مراد تحذر خوف قلبي فقط هم نيست ، تحذر عملي خارجي است.راهي را كه ما مي خواهيم طي كنيم در اين راه فرقي نمي كند كه «لعل» اصلا به چه معناي باشد! «لعل» آيا بمعناي مشهور است كه مجازا در محبوبيت استعمال شده است؛ بمعناي احتمال است كه مرحوم اصفهاني فرمودند . يحذرون را ازش وجوب استفاده كنيم، وجوب استفاده نشود، يحذرون مراد حذر از عقاب باشد، يا مراد حذر آن معناي كه آخوند كرده كه وقوع در مفسده و فوت مصلحت باشد. و همچنين اين راهي را كه ما مي خواهيم الان بيان كنيم فرقي نميكند كه بگوييم يحذرون فايده منحصره انذار است، چون برخي گفته اند كه اگر آيه بخواهد دلالت بر حجيت خبر واحد كند بايد بگوييم اين يحذرون فايده منحصره است. به هيچكدام اينها در اين راهي كه ما مي خواهيم بيان كنيم نيازي نداريم؛ ما مي خواهيم اين را عرض كنيم: اگر در آيه «لعلهم يحذرون» نبود اصلا، آيه مي فرمود: «فلو لا نفر من كل فرقه منهم طايفه ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم » همين مقدار؛ اگر اين «لعلهم يحذرون» اصلا نبود در آيه شريفه كه اين همه دعواها و احتمالات و بحثها بيشتر روي همين «لعلهم يحذرون» است .ما مي گوييم خود « لينذروا» آيا آيه مي فرمايد كه وقتي تفقه كرديد برويد انذار كنيد؟ خود لينذروا اطلاق دارد، آيه مي گويد شما بايد انذار كنيد مي خواهد انذارتان مفيد علم باشد يا نباشد؛ شما انذار كنيد ما حجيت ينذروا را از خود آيه مي توانيم استفاده كنيم. مرحوم اصفهاني حجيت ينذروا را از احتمال تحذر يا از معناي تخويف استفاده كردند ما عرض مي كنيم نيازي به اين بيان ها نيست؛ آيه مي گويد «لينذروا» يعني شما اگر تفقه كرديد بايد انذار كنيد.
پس انذار ماموربه و غايت براي تفقه است، نفر واجب است تفقه واجب است، انذار واجب است از وجوب انذار حجيت انذار را استفاده مي كنيم، آن هم حجيت انذار مطلقا؛ مي خواهد افاده علم كند مي خواهد نكند. كجاي آيه دارد «لينذروا» آنجايي كه قول شما براي قوم شما مفيد علم باشد، ندارد اين را ؛ آيه مي فرمايد:« لينذروا ». پس به نظر ما بهترين، ساده ترين و روشن ترين بيان و از آيه هم اين مدعا به خوبي استفاده ميشود كه خبر و احد حجيت دارد. ما اگر از آيه نبا نتوانستيم استفاده كنيم حجيت خبر واحد را از اين آيه شريفه حجيت خبر واحد را استفاده مي كنيم. اين عرضي را كه ما داريم يك مقداري در آن تامل بفرماييد، يك بيان ديگري هم كه آن هم مي آيد روي «لعلهم يحذرون» فايده منحصر باشد، يا نباشد آقايان فكر كنند چون در كلمات نيست اين مطلب و قبل از اينكه من اصلا نظريه مرحوم اصفهاني را هم ببينم به اين مطلب رسيده بودم و فكر مي كردم مرحوم اصفهاني هم ابتدا مي خواهند همين را بفرمايند اما ديدم حجيت انذار را مي خواهند از «لعلهم يحذرون» استفاده كنند ما در اين استدلال مان نيازي به «لعلهم يحذرون» اصلا نداريم از خود «لينذروا» تمام مطلب را استفاده مي كنيم .
نظری ثبت نشده است .