موضوع: فروع علم اجمالی
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۵/۳۰
شماره جلسه : ۳۱
-
يادآوري
-
بررسي مطلب دوم: آيا قاعده تجاوز در مقام جاري است؟
-
نکته اول: وجود دو مبنا درباره قاعده تجاوز و فراغ
-
نکته دوم: آيا قاعده تجاوز از امارات است يا از اصول عمليه؟
-
ادله قائلين به جريان قاعده تجاوز در مقام
-
بررسي چهار اشکال بر جريان قاعده تجاوز در مقام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين
يادآوري؛ بررسي مقام اول (جريان اصول عمليه و قاعده تجاوز) از احتمال اول يا فتواي سيد(ره) در ضمن چهار مطلب
در مطلب اول، ملاحظه فرموديد كه «اصالة عدم حدوث الشك قبل اكمال السجدتين» جريان ندارد. بحث رسيد به اينكه آيا قاعدهي تجاوز در اين فرض جريان دارد يا نه؟
گفتيم فرض ما اين است كه اگر كسي در اثناء نماز -مثلاً در ركعت رابعه- ميداند براي او يك شكّي بين دو و سه واقع شده، نسبت به حصول اين شك، يقين دارد، اما نميداند که اين شكّ بين دو و سه، قبل اكمال السجدتين بود تا نماز باطل باشد؛ يا بعد اكمال السجدتين است تا نماز صحيح باشد.
بررسي مطلب دوم: آيا قاعده تجاوز در مقام جاري است؟
نکته اول: وجود دو مبنا درباره قاعده تجاوز و فراغ
آيا ميشود در اينجا قاعدهي تجاوز را جاري كرد؟ بگوئيم قاعدهي تجاوز ميگويد فعلاً كه از محل او گذشته، الآن در ركعت رابعه هستيد و نميدانيد كه ركعتين اوّلتين آيا صحيحاً انجام شده يا باطلاً؟ از اين رو ما بيائيم در اينجا قاعدهي تجاوز را جاري كنيم. جريان اين قاعدهي تجاوز:
«طبق مبناي مشهور»: كه ميگويند فرق بين قاعده تجاوز و قاعده فراغ در اين است كه:
«قاعدهي تجاوز»: در شكّ در وجود و اتيان است؛
اما:
«قاعدهي فراغ»: در شكّ در صحّت است.
روي اين مبنا اصلاً مجالي براي جريان وجود ندارد، چون روي مبناي مشهور، قاعدهي تجاوز در جايي است كه شما سجده رفتي و نميداني كه آيا ركوع را آوردي يا نياوردي؟ در حال تكبيرة الإحرامي و نميداني آيا اقامه را آوردي يا نياوردي؟ يعني در شك در اتيان، مشهور قاعدهي تجاوز را جاري ميكنند و فرق تجاوز و قاعدهي فراغ را در همين ميگويند كه: قاعدهي فراغ در شكّ در صحّت است، «في صحة الموجود» است؛ اما قاعدهي تجاوز در جايي است كه شما شكّ در وجود داري.
«طبق مبناي مختار»: اما ما در جاي خودش در بحث قاعدهي فراغ و تجاوز آنجا اين رأي مشهور را نپذيرفتيم، گفتيم ادلهاي كه در اين باب وارد شده، فرق بين قاعدهي تجاوز و فراغ در اين است كه:
«قاعدهي تجاوز»: مطلقا مربوط به اثناء عمل است، در اثناء عمل چه شكّ در وجود داريد و چه شك در صحّت داريد؟
اما:
«قاعدهي فراغ»: براي بعد العمل است؛ فرق بين قاعدهي تجاوز و فراغ را اينطور گفتيم؛
آن وقت روي مبناي كساني كه قاعدهي تجاوز را در شكّ در صحّت هم جاري ميكنند، مثلاً الآن من دارم سجده انجام ميدهم شك دارم كه ركوع را صحيحاً انجام دادم يا نه؟ قاعدهي تجاوز جاري بشود، دارم «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» را ميگويم شك ميكنم آيه قبلي را درست خواندم يا نه؟ قاعده تجاوز جاري بشود، شك ميكنم آيهي قبلي را آوردم يا نه؟ باز هم قاعده تجاوز جاري بشود، قاعده تجاوز، هم در شكّ در صحت است و هم در شكّ در وجود، منتها مربوط به اثناء عمل است.
نکته دوم: آيا قاعده تجاوز از امارات است يا از اصول عمليه؟
آنهايي كه ميگويند ما با قاعدهي تجاوز بيائيم در اين مسئلهي رابعه بگوئيم اين نماز صحيح است، بايد بگويند قاعده تجاوز از امارات است و مثبتات امارات حجّيت دارد، اَمارات مثبتات عادي يا عقلياش هم حجّيت دارد. چرا نياز به اين مطلب است؟ براي اينكه ما الآن در ركعت رابعه نميدانيم آن شك دو و سه آيا قبل از اكمال سجدتين بود يا بعد اكمال السجدتين بود؟ خوب قاعدهي تجاوز بايد بيايد اثبات كند اين شك بعد اكمال السجدتين است تا نماز صحيح شود، پس اگر ما بگوئيم:
اولاً: قاعدهي تجاوز از امارات است؛
ثانياً: امارات لوازم خودش را هم اثبات ميكند، يعني لوازم غير شرعي خودش را اثبات ميكند، برخلاف اصول عمليّه كه اصول عمليه، لوازم خودش را اثبات نميكند، پس اين هم قيد دوم براي استدلال است، قيد دوم اين است كه بگوئيم قاعدهي تجاوز از امارات است، امارات لوازم غير شرعي خودش را اثبات ميكند.
آن وقت قاعده تجاوز ميگويد تو كه حالا از اينجا عبور كردي در ركعت رابعه هستي، اين نمازت صحيح است و شكّ تو بعد اكمال السجدتين واقع ميشود و واقع شده، اين بيان استدلال به قاعدهي تجاوز. در كلمات برخي از بزرگان و اعاظم مثل مرحوم محقق حائري(ره) در كتاب الصلاةشان استفاده ميشود كه ايشان قاعدهي تجاوز را در اينجا جاري ميدانند.
ادله قائلين به جريان قاعده تجاوز در مقام
حالا ما ميخواهيم امروز بررسي كنيم ببينيم آيا قاعده تجاوز در اين مورد جريان دارد يا نه؟ توضيح مطلب اين است که ما ميخواهيم بگوئيم اين شك بعد اكمال السجدتين است و اگر بعد اكمال السجدتين است، موضوع بناء بر اكثر محقق ميشود. شما الآن ميخواهيد در اينجا كه رکعت رابعه است بگوئيد اين رابعه، رابعهي بنايي است، يعني طبق بناي بر اكثر رابعه شده است، اگر بخواهيد بناي بر اكثر باشد يعني شما اگر واقعاً آنجايي كه ميدانيد بعد اكمال السجدتين نميدانيد اين ركعت دوم بود يا سوم، ميگوئيد بنا را بگذار بر سه، يعني موضوع بناء بر ثالثه در آنجا و يا بناي بر رابعه در اينجا، جايي است كه شك شما بعد اكمال السجدتين باشد، اگر اين را احراز نكنيد قاعدهي بناء بر اكثر در اينجا جريان ندارد و تا قاعدهي بناء بر اكثر نيايد، نماز صحيح نميشود.
ميگوئيم الآن قاعدهي تجاوز ميگويد شما از آن محل دو و سه عبور کرديد و تا اينجا صحيح است يعني ميگويد «اذا شککت في شئ و دخلت في غيره فشکک ليس بشئ» خوب ميگويد عمل گذشتهي شما صحيح است، ميگوييم اين کافي نيست، ميگوييم الان قاعده تجاوز ميگويد عمل گذشته شما صحيح است اما به چه ملاكي ما الان بنا را بر اكثر بگذاريم؟ و صحيح است يعني آنچه گذشته، صحيح است، اما به چه ملاكي براي ركعات آينده بايد بنا را بر اكثر بگذاريم؟ پاسخ اين است که به ملاك اينكه موضوعش موجود شده، و موضوعش چيست؟ اينکه شكّ، بعد اكمال السجدتين است.
پس قاعدهي تجاوز دو تا كار بايد انجام بدهد:
اولاً: هم بايد بگويد عمل گذشتهاي که شما كه تا اينجا آورديد صحيح است؛
ثانياً: هم حدوث شك را بعد اكمال السجدتين اثبات كند؛ تا موضوع بناء بر اكثر پيش بيايد.
شما ببينيد آنجايي كه شما بعد اكمال السجدتين بين دو و سه شک كرديد و حكم اين مسئله را هم نميدانستيد كه در شك بين دو و سه، بعد اكمال السجدتين بايد بنا را بر اكثر بگذاريد. و اين را نميدانستيد اگر آمديد بنا را بر اقل گذاشتيد، در اينجا نمازتان باطل است. بنابراين قاعدهي بناء بر اكثر موضوعش كجاست؟ در جايي است كه شك شما بعد اكمال السجدتين باشد، اما اگر شما اين را نيائيد احراز كنيد بلکه بگوئيد اينجا من نميدانم شكّ من بعد اكمال السجدتين بوده يا نه؟ كه حالا ميآئيم در اشكال به جريان قاعدهي تجاوز يك اشكالي كه در كلمات كثيري از بزرگان هم وجود دارد اين است كه ميگوئيم اين را اثبات نميكند كه در توضيح خواهيم گفت، حالا منتها در بيان استدلال، ابتداء بايد به نحو كبري بگوئيم که بايد بپذيريم قاعدهي تجاوز از امارات است، اين يك؛ و امارات، نيز لوازم غير شرعي خود را اثبات ميكند، اين دو؛ لذا اگر اين بشود، نتيجه اين است كه وقتي قاعده تجاوز جاري شد، قاعده تجاوز ميگويد: اين نمازي كه شما خوانديد من دو نتيجه ميخواهم به تو بدهم، نتيجه اول اينکه: تا اينجا صحيح است، نتيجه دوم اينکه: شكّ تو بعد از اكمال سجدتين است؛ تا مسئلهي موضوع بناء بر اكثر درست بشود. خوب اين بيان استدلال به قاعدهي تجاوز است.
حالا ما ميخواهيم ببينيم كه آيا اين استدلال كه در كلمات بزرگاني از اعيان مثل مرحوم محقق حائري(ره) در كتاب الصلاة موجود است، آيا اين استدلال، استدلال درستي است يا نه؟ عرض كرديم يكي از بركات اين بحثهاي فروع علم اجمالي اين است كه واقعاً يك كارگاه آموزشي امثال اين قواعد است، قواعدي همچون استصحاب، قاعدهي تجاوز، اصالة الصحة، قاعدهي اشتغال، اينها كجا جاري ميشود و كجا جاري نميشود؟ ما يك ماه رمضان مفصل بحث قاعده تجاوز و اشتغال را بحث كرديم، هيج جايش اين فرع مطرح نشده و اصلاً به بركت اين فرع ما بايد بيائيم به آن تنبيهات قاعدهي تجاوز يك تنبيه را اضافه كنيم.
بررسي چهار اشکال بر جريان قاعده تجاوز در مقام
اشکال اول از امام خميني(ره) و محقق ايرواني(ره)
حالا دقت کنيد يك اشكالي در كلمات مرحوم ايرواني(ره) و در كلمات امام خميني(ره) هست و آن اينكه اگر بپذيريم قاعدهي تجاوز از امارات است، اما نميتواند بيايد اثبات كند كه اين شك، بعد اكمال السجدتين بوده و اين را ديگر نميتواند اثبات كند. بلکه قاعدهي تجاوز ميگويد تا اينجا كه آوردي درست است و تا اينجا كه نمازت را خواندي «صلاتك صحيحةٌ»، اما «لا تثبت حدوثَ الشكّ بعد اكمال السجدتين» و اين موضوع براي قاعدهي بناي بر اكثر است.
مناقشه بر اشکال محقق ايرواني و امام خميني(ره) از منظر مختار
جواب اين مطلب روشن است كه ميگوئيم: اگر ما پذيرفتيم قاعده تجاوز از امارات است و امارات لوازم غير شرعياش را هم اثبات ميكند؛ از ايشان سؤال ميکنيم چرا «لا تثبت»؟ اگر كسي بگويد قاعدهي تجاوز مثل استصحاب از اصول عمليه است و اصول عمليه مثبتاتش حجّيت ندارد، درست است، اما ما الآن فرض استدلالمان اين است كه قاعدهي تجاوز از امارات است و لوازم غير شرعياش را اثبات ميكند، لذا مجالي براي اين اشكال نيست.
اشکال دوم از امام خميني(ره)
اشكال دومي كه در كلام امام خميني(ره) آمده كه آن هم البته يك مقداري نزديك به همين اشكال اوّل است، ميفرمايند: «لو فرض أنّ الموضوع، [هو] الشك في الأخيرتين مع عدم حدوث الشك قبل اكمال الركعتين فلا يفيد»، اگر گفتيم موضوع قاعدهي بناء بر اكثر، كجا من ميتوانم بين دو و سه بناء بر اكثر بگذارم؟ جايي است كه موضوع من اين دو قيد را داشته باشد: «يكم»: «الشك في الأخيرتين» باشد؛ «دوم»: «مع عدم حدوث الشك قبل اكمال الركعتين»، باشد، در اينجا ميفرمايد: «فلا يفيد»، باز فايدهاي ندارد. چرا؟ در صفحه131 کتاب «الرسائل العشر» ميفرمايند: «بل لو فرض أنّ الموضوع الشك في الأخيرتين مع عدم حدوث الشك قبل اكمال الركعتين فلا يفيد، لأنّ القاعدة لو كانت اصلاً محرزاً»، چه اينکه اصل محرز در حكم اماره است، حالا اين تشكيك وجود دارد، ما يك اصل داريم و يك اماره، اصل، «إما أن يكون محرزاً أو غير محرز»، مثلاً استصحاب را ميگويند از اصول محرزه است، ولي برائت را ميگويند از اصول غير محرزه است و اصول محرزه هم از نظر لوازم و حجّيت لوازمش، مانند امارات است.
اشكال امام چيست؟ ميفرمايند: «لأنّ القاعده لو كان اصلاً محرزاً فلا تكون إلا اصلاً محرزاً حيثياً لا محرزاً مطلقاً»، اين احرازيّتش، حيثي است و به نحو مطلق نيست! بعد توضيح ميدهند ميفرمايند: «و لهذا لا يفيد البناء علي تحقّق الطهارة في صلاةٍ بعد فراغها لإحرازها لصلاة اُخري»، نماز شما تمام شد، شك ميكنيد كه آيا اين نمازتان طهارت داشته يا نه؟ قاعدهي فراغ را جاري ميكنيد.
(البته در پرانتز عرض كنم امام خميني(ره) از جمله كساني هستند كه مبنايشان اين است كه قاعدهي فراغ و تجاوز يك قاعده است، اين نظر امام(ره) است و ما در جاي خودش بر فرمايش ايشان مناقشه كرديم. روايات و ادله قاعده فراغ و تجاوز به خوبي دلالت دارد كه اينها دو تا قاعده است.)
امام خميني(ره) ميفرمايند: اگر نماز شما تمام شد و شك كردي اين نمازت با طهارت بوده يا نه؟ قاعده فراغ و تجاوز ميگويد: اين نماز صحيح است، اما آيا ميتواني الآن بلند شوي، بدون اينكه وضو بگيري، نماز بخواني؟ ميفرمايد: نه، بلکه بايد دوباره وضو بگيري، ميفرمايند علّتش اين است كه قاعدهي فراغ و تجاوز يك اصل محرز حيثي است، يعني از حيث اين اجزاء گذشته مشكلي ندارد، اما نميآيد بگويد: «أنت علي طهارةٍ الآن»، و نميگويد كه تو طهارت داري و بلند شو الآن نماز دوّمت را بخوان. «لأنّ التعبّد بالوجود من حيث الصلاة التي فرغ منها لا مطلقاً».
امام(ره) بعد ميآيند در ما نحن فيه تطبيق ميكنند و ميفرمايند: «ففي ما نحن فيه يكون التعبّد بعدم الشك قبل الإكمال من حيث الاصالة في صحّة الصلاة»، در ما نحن فيه تعبّد به اينكه شك قبل اكمال السجدتين نبوده، اين فقط يك فايده دارد و آن اينكه اين اجزايي كه تا حالا آورديد تصحيح كند و از اين حيث فقط فايده دارد، «لا من حيثيات اُخر»، اما از حيث ديگر «ككونه موضوعاً للبناء علي الأكثر»، اين نميتواند اين را اثبات كند كه موضوع براي بناء علي الاكثر باشد، يعني نميتواند بگويد كه اين شك «حدث بعد اكمال السجدتين» تا موضوع قاعدهي بناء بر اكثر، درست شود.
پس خلاصه فرمايش امام خميني(ره) اين شد كه قاعدهي تجاوز زورش به گذشته ميرسد -حالا اين طوري خيلي عوامانه و ساده بخواهيم حرف بزنيم- قاعده تجاوز ميآيد اجزاء گذشته را ترميم و درست ميكند، اما نميآيد اثبات كند كه اين شك، بعد اكمال السجدتين بوده تا موضوع بنا بر اكثر درست بشود.
مناقشه بر اشکال امام خميني(ره) از منظر مختار
خوب اشكال ما همان است كه به مطلب قبلي داشتيم، ميگوئيم اگر شما ميگوئيد قاعده تجاوز، اماره است يا به فرمايش خودتان که ميگوئيد: اصل محرز است، اصل محرز معنايش اين است كه اين لازمهاش را اثبات كند و بگويد: «عملك صحيحٌ و لازمُه حدوث الشك بعد اكمال السجدتين»، اين كه يك امر روشني است.
بنابراين از اين جهت، اين اشكال دوم هم که تقريباً برميگشت به اشكال اول، منتها با يك بيان ديگري امام خميني(ره) بيان فرمودند، اشكال واردي نيست.
جلسه آتي: بررسي اشکال سوم از مرحوم زنجاني(ره)
اما مرحوم ميرزا باقر زنجاني(ره) كه متولد سال 1312 قمري و متوفاي 20 رمضان المبارک 1394 قمري، يعني متولد 1273 و متوفي 1353 شمسي است، و عالم بسيار دقيق النظري هم بودهاند، ايشان رسالهاي دارد در فروع علم اجمالي به قلم شريف خودش هم هست، در آنجا ايشان يك اشكال ديگري دارد، در صفحه 82 و 83.
عبارت ايشان هم حالا مع الأسف يك مقداري مشکل است. اين افرادي كه خيلي ذهنشان قوي بوده و قوي النظر بودند، معمولاً در ترتيب و چينش مطالب، يا آوردن تعابير خيلي روشن، اهتمامي نداشتند، روي همان ذهن خودشان حركت ميكردند، لذا اصلاً اين كتاب هم شايد يكي از عللي كه خيلي جا باز نكرده همين است كه فهمش واقعاً مشكل است و خيلي حوصله ميخواهد و به قول يكي از بزرگان كه ميگفت زمان ما متاسفانه درس و بحثها ساندويچي شده و اين بحثهاي عميق و اين مطالب عميق و اين دقتها، ظاهراً ديگر از حوزه رخت بربسته و بايد خيلي تأسف خورد. مشكل اين است كه حوزه ما در اين چند دهه اخير واقعاً از جهت علمي بسيار تنزل پيدا كرده، آن شوق و علاقهي وافري كه به علم در قديم بوده، از ميان رفته؛ چه اينکه گاهي اوقات براي يك مسئله ماهها بزرگان ما معطل ميشدند تا به نتيجه برسند، اما حالا هم گوينده و هم شنونده ميگويند مسئله را بگوييد يك دليلي هم برايش بگوئيد و سراغ مسئلهي بعدي برويد و اين اجتهادپرور نيست. حالا كلام مرحوم زنجاني را در آن صفحه 82 و 83 مطالعه بفرماييد.
لزوم دعا و رعايت آداب دعا
امشب شب شهادت حضرت اميرالمؤمنين و شب بيست و يكم ماه رمضان است بر حسب آنچه اعلام شده و شب دوم ليلهي قدر است از همه آقايان التماس دعا داريم واقعاً در رأس دعاها بايد اين باشد كه خدا حلاوت علم و نورانيّت علم را در قلوب انسان قرار بدهد، اين به دست خود انسان نيست كه بگويد من مطالعه ميكنم، مباحثه ميكنم، حفظ ميكنم، نه! اگر انسان صدها مَن كتاب هم حفظ كند نميشود به او گفت عالم، عالم يك نوري ميخواهد كه به وسيله آن به حقيقت يك مطلبي برسد و او را براي خودش روشن كند، در رأس دعاها بايد...، حالا كنار اينكه دعاهاي عمومي براي حلّ مشكلات مسلمانها انسان داشته باشد، يكي از اشكالاتي كه در اين ليالي قدر انسان دارد اين است كه فقط به فكر خودش است، كمبودهاي خودش را در نظر ميگيرد در حالي كه در آداب دعا دارد كه انسان دعا كننده اگر قبل از اينكه به فكر خودش باشد به فكر ديگران باشد و براي ديگران دعا كند، خدا خوشش ميآيد از اين انساني كه اين روحيه و اين حال را دارد كه اول به فكر بقيه است، به فكر مسلمانان فسلطين، مسلمانان سومالي، شيعيان بحرين و مسلماناني كه در كشورهاي مختلف امروز واقعاً زير چكمهي استكبار و استعمار له ميشوند.
ارزش و برکت نظام جمهوري اسلامي
واقعاً انسان هر چه دنيا را نگاه ميكند ارزش اين نظام جمهوري اسلامي را بيشتر پي ميبرد، اين امنيتي كه به بركت نظام اسلامي بوجود آمده، حالا مشكلاتي هست و هيچ كس هم نميگويد كه در اين كشور مشكلاتي نيست، ولي واقعاً انسان قدر بداند، اين حوزهي علميه قم، مشهد، اصفهان، بيش از 300 حوزه در كشور داريم كه با خيال راحت مشغول درس و بحث و تحقيق هستند كه همه به بركت اين نظام جمهوري اسلامي است، هم براي حفظ اين نظام، براي رفع معايب اين نظام، براي رفع نواقص اين نظام بايد دعا كنيم و هم براي مشكلات شيعياني كه در كشورهاي ديگر هستند، انسانهاي مظلومي كه در كشورهاي ديگر هستند.
در راس ادعيه بايد درخواست عبادت و بندگي خالص خدا و فتح ابوابي از علم و اجتهاد باشد.
در رأس ادعيهي شخصيمان اين باشد كه خدايا عمر ما در حال اتمام است و ما از علم حضي نبرديم، از عبادت و بندگي تو هم حضي نبرديم اين را به عنوان مهمترين مشكل خودمان مطرح كنيم و ان شاء الله جزء مقدّرات ما در سال آينده فتح ابوابي از اجتهاد و علوم، قرآن، احكام و ... باشد، ان شاء الله.
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته
نظری ثبت نشده است .