موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۱۲/۱
شماره جلسه : ۴۸
-
احتمالات در آیه 90 سوره مائده و نقد استاد معظم بر احتمالات
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
جوابهاى مرحوم شيخ انصارى(اعلى الله مقامه الشريف) را از استدلال به آيه شريفه ملاحظه فرموديد و برخى از جوابها مناقشاتى داشت. و نيز عرض كرديم كه اگر تخصيص اكثر ، به اخراجات متعدده باشد قبيح است ولي اگر به اخراج واحد باشد قبيح نيست و اين مطلب را بزرگانى نيز قبلا در فقه و اصول عنوان فرمودهاند، مثلا از كسانى كه همين نظريه را دارند مرحوم محقق خوئى(قدس سره) است كه در مواضعى از فقه به اين نظريه اشاره كردهاند ؛ كه تخصيص اكثر در آن جايى قبيح است كه اخراجات متعدده است اما آنجايى كه اخراج واحد است قبيح نيست.
نقد ديگر بر استدلال به آيه
آيا از استدلال به اين آيه شريفه، جوابهاى ديگرى هم میتوانيم بيان كنيم يا نه؟ يك جواب اين است كه در اين آيه شريفه، «رجس» اصلاً بمعناى قذارة و نجاست ظاهرى نيست، چرا؟ به قرينه اين كه انصاب و ازلام و ميسر، نجاست ظاهريه كه ندارند؛ بلکه پليدى باطنى دارند، لذا ديگر جا ندارد كه بحث كنيم آيا فقط شامل اعيان نجسه میشود و يا شامل اعيان متنجسه هم میشود .اين نزاع درصورتى است كه «رجس» بمعناى قذارت ظاهرى باشد. در كتاب مفردات راغب، «رجس» را به «الشىء القذر» معنا كرده است، مرحوم طبرسى در كتاب مجمع البيان «رجس» را به «خبيث» معنا كرده است. نه نجس، خبيث يعنى پليد. اصلاً اگر قرآن را ملاحظه کنيد، در ترجمه لغوى اين كلمه، بيشتر به معناى پليدى معنا شده است، نه بمعناى نجاست ظاهرى يا قذارت ظاهرى.
بيان احتمالاتي در آيه
يك بحث در اين آيه اين است كه آيا «رجس»، خبر اول است و «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» خبر دوم است، كه نتيجه اين دو خبر اين میشود كه خداوند در اينجا دو علت را بيان میكند و هر كدام هم علت مستقلي هستند، هم «رجسيت» عليت مستقله دارد، و هم «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» عليت مستقله دارد. احتمال ديگر اين كه مرحوم ايروانى مي فرمايد «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» ، لف و نشر مرتب است، يعنى «رجس» میخورد به خمر، و «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» میخورد به آن سهتاى ديگر.نقد استاد بر اين دو احتمال
شما زماني که آيه را میخوانيد «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ» يك مكثى میكنيد، بعد میگوييد «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» كه اين «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» باز به قبل از رجس میخورد، يعنى خمر و ميسر و انصاب و ازلام از عمل شيطان است. آن وقت باز بايد در مانحن بگوييد كه اگر يك چيزى نجس يا متنجس بود اين از عمل شيطان است يا نه؟ كه در بحث گذشته جواب سومى كه مرحوم شيخ(ره) بيان كردند فرمودند: وجوب اجتناب در موردى است كه رجس از عمل شيطان باشد. يعنى میگويند ما دو گونه «رجس» داريم، يك رجسى كه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» است و يك رجسى كه « «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» » نيست .
آيه ، اجتناب از مطلق رجس از واجب نكرده است وجوب اجتناب براى رجسى است كه اين قيد را هم داشته باشد که «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» آنوقت «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» يعنى چه؟ يعنى از ابداعات شيطان يا القائات شيطان باشد، و شيخ فرمودند چون قيد «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» دارد ، اختصاص دارد به آنجايى كه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» باشدو ما يعات متنجسه مثل دهن متنجس ، از اعمال شيطان نيست. طبق اين بيانى كه ما داريم - كه البته جايى هم اين را نديدم - خداوند میفرمايند اصلاً «رجس» ، «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» است ، يعنى اين «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» بيان براى رجس است ، نه اينكه بخواهد بگويد آن موضوعات دو عنوان دارند هم رجس هستند و هم مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِهستند، بلکه تمام اينها يك عنوان دارند و آن «رجس» است، «رجس» چيست؟ رجس از عمل شيطان است و لذا ضمير مفرد آورده است «فاجتنبوه» يعنى از همين رجس بايد اجتناب كنيد.
نظر محقق خوئي پيرامون اين آيه
يكى ديگر از جوابها كه در مصباح الفقاهة آمده اين است كه، ايشان هم «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» را يك قيد گرفتهاند ، «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» چنين معنا كرده اند «كون الافعال المتعلقة بالخمر و الانصاب و الازلام مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» ، خود خمر از عمل شيطان نيست، بلکه شرب خمر ، مست شدن يا بازى كردن با آلات قمار ، از عمل شيطان است. سپس شاهدى آورده و فرمودهاند در آيه 90 سوره مائده «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ» میفرمايند شيطان اراده میكند بين شما دشمنى و عداوت قرار دهد .در چه؟ در خمر و در ميسر، يعنى در اين آيه 90 سوره مائده میگويد : آدم با خمر يك فعلى انجام میدهد كه آن فعل، از عمل شيطان است. عرض كرديم اينها بر فرض اين است كه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» را يك قيد اضافه بگيريم. اما اگر بگوييم آيه میگويد «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ» كه «رجس» چيست؟ خود شارع بيان میكند که رجس، عمل شيطان است، نه اينكه ما دو جور رجس داشته باشيم. ظاهر كلمات كثيرى از بزرگان اين است كه ما از آيه استفاده میكنيم که دو جور رجس داريم؛ يك رجس که «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» است و يك رجس که «من غير عمل الشيطان» است.مراد از اجتناب در آيه
نكته ديگرى كه در اينجا میخواهيم بيان كنيم اين است كه با غض نظر از تمام اين اشكالات اگر بگوييم رجس بمعناى قذارت ظاهرى و نجاست است و بگوييم نجاست شامل متنجس هم میشود - اين نكته را قبلاًعرض كرديم که تفكيك بين نجس و متنجس ، يك اصطلاح فقهى است ، اما از نظر آيات و روايات بين اينه تفكيك نمیشود، وقتى میگوييم «هذا نجس» يا «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» تفکيکي بين اين دو نيست - اگر گفتيم رجس در اينجا شامل نجاست ظاهرى است و شامل متنجس هم میشود ، باز مستدل نمیتواند ادعاى خودش را ثابت كند. چرا؟براى اينكه آيه دلالت بر اين ندارد كه اين اجتناب از متنجس به جميع انواع اجتناب واجب است، بلكه اجتناب از هر شىء به اين است كه از هر آن چه كه مناسب با آن شىء است انسان اجتناب كند، اگر گفتند از «خمر» اجتناب كنيد ظهورش در اين است که يعنى از «شرب خمر» اجتناب كنيد، اگر گفتند از نجاست اجتناب كنيد ظهور در اين دارد كه آن را نپوشيد، اگر گفتند از لباس نجس اجتناب كنيد ، معنى آن اين نيست كه لباس نجس را در خانه هم نگه نداريد، بلکه معنايش اين است كه استفاده نكنيد. اگر گفتند از قمار اجتناب كنيد اين بمعناى اين است كه با او بازى نكنيد ، اگر گفتند از زن اجتناب كنيد – مثل اين که قرآن میگويد اجتناب كنيد از امهات و خالات وعمات اجتناب کنيد - يعنى بااينها ازدواج نكنيد .
اگر گفتند از مسجد اجتناب كرده يعنى ديگر نمیرود عبادت كند، وقتى میگويند مردم ازعالم روى گردانده و اجتناب كردند يعنى نمیروند از او استفاده و سؤال بكنند. بنابر اين اجتناب از هر چيزى به تناسب با آن است، اگر گفتيم «رجس» بمعناى نجس است و شامل متنجس هم میشود «فَاجْتَنِبُوهُ» يعنى از اجتنابى كه مناسب با نجس است يا متنجس است را اراده میكند، شارع مطلق انتفاعات را اراده نمیكند، در نتيجه باز مستدل نمیتواند اينجا به ادعاى خودش برسد. مستدل زمانى به ادعاى خودش میرسد كه بگويد آيه دلالت دارد بر اين كه شىء اگر متنجس شد جميع انتفاعات از او باطل است، لذا دهن وقتى متنجس شد اصلاً نمیشود از آن استفاده كرد الا ما خرج بالدليل كه استصباح تحت السماء است. ولي اگر بخواهند اين دهن را به ديوار كسى بمالند كه آب داخل آن نرود میگويند آيه دلالت ندارد.
فرمايش محقق ايرواني
اينجا در كلمات مرحوم ايروانى يك نكتهاى وجود دارد . ايشان از يك طرف دائره را توسعه داده است از يك طرف هم دائره را ضيق كرده است و فرموده از اين جهت كه آيه دلالت بر مطلق الانتفاع ندارد ما قبول داريم، آيه نمیگويد از تمام انتفاعات بايد اجتناب كرد، اما از اين طرف هم نمیتوانيم فقط به يكى دوتا انتفاع هم منحصرش كنيم، بلكه بگوييم درنجس و متنجس ، از آن انتفاعاتى كه مشروط به طهارت است اجتناب كنيد. اما انتفاعاتي كه مشروط به طهارت نيست اجتناب از او واجب نيست.تفاوت بيان قبلي با بيان محقق ايرواني
آيه دوم مورد استدلال بر مدعا
دو آيه ديگر هم هست كه بر مدعا به اينها هم استدلال شده است. مدعا چيست؟ مدعا اين است آيا ما از آيات استفاده میكنيم که انتفاع به متنجس مطلقا حرام است يا نه؟ اگر چنين استفادهاى كرديم، آيا اين آيه بر آن اصل اولى مقدم میشود؟ آيه ديگر، آيه شريفه «وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» است که گفته اند «رجز» بمعناى «رجس» است. عربها گاهى اوقات «س» را «ز» میگويند، مثلا میگويند فلانى كجاست؟ ميگويد «مزجد» است، «رجز» همان «رجس» است و مراد از «رجس» هم «نجس» است . آيه میگويد «وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» از نجس اجتناب كن، گفتيم نجس شامل متنجس هم میشود، لذا آيه میگويد انتفاع به متنجس مطلقا باطل است.نقد استاد بر استدلال به آيه
نظری ثبت نشده است .