موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۲/۲۳
شماره جلسه : ۸۳
-
ادله حرمت بیع آلات قمار
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بيع آلات قِمار
بحث در موارد النوع الثانى؛ «ما يحرم لتحريم ما يقصد به» بود که يكى از آنها هياكل عبادات بود، که معلوم شد بيع هياكل عبادات به حرمت تكليفيه و حرمت وضعيه حرام است. يكى ديگر از مواردى كه بيع آنها حرام است؛ آلات قمار است. مرحوم شيخ(ره) در مکاسب فرمودهاند «منها آلات القمار بانواعه بلا خلاف ظاهراً»، هر چيزى كه عنوان آلت قمار دارد معامله روى آن حرام است به حرمت تكليفيه و وضعيه. و بعد میفرمايند «و يدل عليه جميع ما تقدم فى هياكل العبادة» تمام ادلهاي كه در بطلان و حرمت معامله هياكل عبادت مطرح بود، در اينجا جريان دارد، و میفرمايند ما آنجا بيع ماده را تقريباً جايز دانستيم اينجا هم میگوييم «و يقوى هنا أيضاً جواز بيع المادة قبل تغيير الهيئة».ادله حرمت بيع آلات قِمار
مهمترين دليل اين مسأله؛ برخى رواياتى است كه وارد شده است. غير از روايات، در اين مسأله علاوه بر اجماع منقول به نقل استفاضهاى -يعنى چند نفر براى ما نقل اجماع كردهاند كه از حد خبرواحد بالاتر و از حد خبر متواتر پايينتر است- اجماع محصل هم وجود دارد.اقوال فقهاء
فرمايش محقق خوئي (ره)
نقد استاد بر فرمايش محقق خوئي(ره)
اين فرمايش ايشان در حالى است كه ما وقتى عبارات فقهاء را ببينيم اولاً اكثراً ميگويند «آلات القمار». ثانياً بعضى تعبير مي کنند به «ما اعدّ للقمار». ثالثاً بعضى مثل آنچه كه در كتاب نهاية بود، بعد از اين كه شطرنج و نرد را مثال زده فرموده «و ساير انواع القمار حتى لعب الصبيان بالجوز» ، فرض كنيد در زمان ما تيله كه بچهها بازى میكنند. با تصريح بعضى از فقهاء به اينكه لعب صبيان به جوز هم از مصاديق قمار است و حكم آلات قمار را دارد، اين فرمايش مرحوم آقاى خوئى(ره) قابل مناقشه است. يعنى ما میخواهيم بگوييم هر چيزى بعنوان آلت قمار قرار داده شد میخواهد در عرف معدّ براى آلت قمار باشد يا لم يعدّ ، حرام است. فرض كنيد الان کسي گردو را بخرد براى اينكه با آن قمار كند، اينجا هم بايد بگوييم اين معامله حرام است، هم حرمت تكليفى و هم وضعى دارد.فرمايش ديگري از مرحوم خوئي(ره)
نكتهاى كه در فرمايش مرحوم آقاى خوئى(ره) است اين است كه ايشان میفرمايند در آلاتي كه معدّ براى قمار است مثل شطرنج - بر فرض اين كه در زمان ما معدّ براى قمار باشد - اتلافش واجب است و بايد آن را از بين برد و تصرف در او نيازي به اذن مالكش ندارد، براى اينكه شارع اذن داده است كه چنين چيزى را بايد اتلاف كنيد، ايشان میفرمايند اتلاف جوز و بيض جايز نيست، بله اگر دو نفر با گردو قمار بازى میكنند حق نداريد گردوي آنها را از بين ببريد و اتلاف كنيد، بلكه فقط ازباب نهى از منكر اينها را از قمار نهى كنيد، اما حق نداريد اتلاف كنيد.نقد استاد بر محقق خوئي(ره)
روايات مورد استناد در مسأله
بررسي سند روايت و اشکال سندي روايت
البته ابى الجارود همان زياد بن منذر است و زياد بن منذر را رجاليين تضعيف كردهاند، مگر اينكه كسى اسناد كامل الزيارات را از باب توثيق عام بپذيرد، اين نيز در اسناد كامل الزيارات واقع شده است. البته اين روايت غير از اشكالى كه راجع به ابى الجارود هست، بين خود على بن ابراهيم قمى و ابى الجارود وسايطى موجود است كه آن وسايط هم محذوف است و براى ما مجهول است. پس بالاخره سند اين روايت اشكال دارد چون اگر ابى الجارود را هم توثيق كنيم، بين على بن ابراهيم قمى و ابى الجارود وسايط مجهول متعدد محذوف است.بررسي دلالت روايت
نظری ثبت نشده است .