موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 2
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۸/۲۹
شماره جلسه : ۲۷
-
نقد و بررسي استصحاب کلي قسم دوم در ما نحن فيه
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
استصحاب کلی قسم دوم در کلام مرحوم شیخ(ره)
ملاحظه فرمودید که یکی از معانی أصالة اللّزوم؛ «استصحاب» است. تقریرات استصحاب و نکاتی را در این مورد عرض کردیم. مرحوم شیخ انصاری(قدس سره) میفرماید در این مورد که ما شک در لزوم و عدم لزوم داریم، اگر همان قدر مشترک بین لزوم و عدم لزوم را استصحاب کنیم کفایت میکند. کلی مشترک بین لزوم و عدم لزوم؛ یعنی «کلی ملکیت». در جایی که معاملهای واقع میشود، اگر بعد از تحقق معامله، احدهما فسخ کرد، لازم نیست که بگوییم آیا لزوم هست یا عدم لزوم، بلکه کلی را استصحاب کنیم و اثر مترتب بر همان کلی را بار کنیم. از این به «استصحاب کلی قسم ثانی» تعبیر میکنند.تبیین اقسام استصحاب کلی
تطبیق بر ما نحن فیه
نقد و بررسی استصحاب کلی قسم دوم در ما نحن فیه
عبارت مرحوم شیخ(ره) این است «امکان دعوی کفایه تحقق القدر المشترک فی الاستصحاب» بعد فرموده «فتأمّل»؛ که اشاره به وجوهی دارد، که مجموعا شش اشکال بر این استصحاب کلی قسم ثانی وجود دارد. باید این اشکالات را یکی یکی بررسی کنیم که آیا این اشکالات وارد است یا وارد نیست؟اشکال اول
جواب از اشکال اول
اما جوابی که از این اشکال داده میشود این است که ما در باب استصحاب باید به عرف مراجعه کنیم. آیا عرف میگوید الان ملکیت موجود است، یا عرف کاری ندارد که این ملکیت یک امر انتزاعی است، عقلی است، کلی طبیعی است؟ ملاک ما در وجود و عدم یک چیزی؛ عرف است. عرف میگوید قبلا با عقد، ملکیت برای مشتری موجود شده است، و لو اینکه عقل بگوید اینجا در عالم خارج ملکیت وجود ندارد، ملکیت یک امر انتزاعی است. بنابراین، ملاک ما عرف است، عرف هم الان میگوید ملکیت موجود شده است. الان که بایع گفت «فسخت»، شک میکنیم این ملکیت کلی از بین رفت یا از بین نرفت؟ استصحاب میکنیم.محدوده مجاز دخالت عرف
نظری ثبت نشده است .