موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 2
تاریخ جلسه : ۱۳۸۸/۲/۲۷
شماره جلسه : ۱۰۴
-
بيان اشکال هاي سه گانه بر اصفهاني.
-
جواب استاد از هر سه اشکال.
-
بيان اشکال اول استاد بر نظر محقق اصفهاني.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
اشکال اول بر کلام محقق اصفهانی(ره)
جواب استاد از اشکال اول
پس ما دو اشکال بر ایشان داریم؛ اشکال اول این است که بین مسئله استعمال و وضع خلط فرمودید، محقق اصفهانی(ره) در مسأله استعمال بحث کرده است. اشکال دوم این است که ایشان اصلا بحث وجود جعلی را مطرح نکرده است. من چند بار عبارت محقق اصفهانی(ره) را دیدم، حتی یکجا هم کلمه جعل ندارد. وجود تنزیلی دارد، تعبیر به وجود تنزیلی دارد، اما وجود جعلی ندارد. بین وجود تنزیلی و وجود جعلی فرق وجود دارد، فرقش همین است که عرض کردیم؛ به نظر ایشان وجود تنزیلی، وجود حقیقی است، ایشان وجود انشایی را یکی از مصادیق وجود حقیقی میداند و میگوید همانطور که وجود خارجی و وجود ذهنی از مصادیق وجود حقیقی هستند، وجود انشایی هم از مصادیق وجود حقیقی است. وجود تنزیلی را مصداق وجود تکوینی و حقیقی میداند. ایشان اصلا کاری به وجود جعلی ندارد. درست نقطه مقابل کلام محقق اصفهانی(ره) است. ایشان وجود انشایی را وجود حقیقی میداند. لذا میگوید با إنشاء، این وجود انشایی هم موجود میشود. پس صحبت از وجود جعلی نیست.
اشکال دوم بر محقق اصفهانی(ره)
اشکال دوم این است که ما بر فرض اینکه قبول کنیم انشا، ایجاد معنا به وجود جعلی است؛ اما ما یک موارد انشاء داریم که آن إنشاء، سبب برای چیزی واقع نمیشود. مثال میزنند به بیع سفیه؛ کسی در بیع سفیه، اعتباری نمیکند. اگر سفیه معامله را انجام داد، اعتباری وجود ندارد. به نظر شما فقط ایجاد انشایی است. یا اینکه خود سفیه، یک امری را اعتبار میکند، خود سفیه میگوید من دارم مال خودم را به غیر تملیک میکنم، اعتبار هم میکنم. بر فرض اینکه ایشان میفرماید ما بپذیریم إنشا، عبارت از ایجاد معنا به وجود جعلی است، در این مورد بیع سفیه، محقق اصفهانی(ره) چه میگوید؟ اشکال ایشان این است که در بیع سفیه، خود سفیه اعتبار میکند، اما عقلاء و شارع قبول نمیکنند. روی کلام شما باید بگوییم غیر از ایجاد انشایی، هیچ چیز دیگری وجود ندارد، خود سفیه هیچ اعتباری نکرده است.جواب استاد از اشکال دوم
در این اشکال هم ما مناقشه کردهایم. مناقشهاش این است که ایشان یکی از کارهایی که در این تحقیق انجام داد، تفکیک بین إنشا و إعتبار است. یعنی گاهی انشا هست و اعتبار هم هست، و گاهی انشا هست و اعتبار نیست، گاهی انشا میآید و اعتبار هم میآید. مثل معاملات رایجی که مردم انجام میدهند، گاهی انشا هست اعتبار نیست، مثل بیع صبی و سفیه، که در بیع صبی، ایجاد انشایی هست، اما اعتبار نیست. دقت کنید؛ در این بحث تفکیک بین إنشا و اعتبار، نکته و بزنگاه اصلی کلام مرحوم اصفهانی(ره) این است که میفرمایند ما باید در الفاظ عقود و ایقاعات، در انشائیات، بین انشا و اعتبار تفکیک کنیم. اگر در ذهنتان باشد، بعد از تفکیک، ایشان فرمود آنچه که معلق است، ظاهرا انشا است، اما واقعا اعتبار معلق است. که ما مفصل توضیح دادیم. فعلاً نمیخواهیم بگوییم درست هست یا نه، ولی میخواهیم بگوییم شما که بر محقق اصفهانی(ره) اشکال میکنید که در بیع سفیه، عقلا اعتبار نمیکنند، خوب اعتبار نکنند؛ این نظریه ایشان را از بین نمیبرد. نظریه اصفهانی(ره) این است که در بیع سفیه هم ایجاد انشایی هست، در بیع صبی هم ایجاد انشایی هست، اما در آن اعتبار وجود ندارد.اشکال سوم بر محقّق اصفهانی(ره)
جواب استاد از اشکال سوم
اشکال اول استاد بر محقق اصفهانی(ره)
اولین اشکالی که بر محقق اصفهانی(ره) است این است که شما یک وجود انشایی را اینجا قبول کردید که قبلا در بحث با مرحوم آخوند(ره) در بحث موضوعٌله صیغه امر، آن را انکار کردید. یادتان هست که قدما در صیغه امر میگفتند صیغه امر در پانزده معنا استعمال میشود. مرحوم آخوند(ره) گفت صیغه امر در یک معنا و برای یک معنا وضع شده است، و آن «طلب انشایی» است. یعنی قبل از آخوند(ره) هم کسی این نظریه را نداشته است. نظر آخوند(ره) این بود که موضوعٌله صیغه إفعل؛ «طلب انشایی» است، لکن این طلب انشایی، گاهی به داعی طلب حقیقی است، یعنی آنجایی که کسی تشنه است به کسی میگوید آب به من بده، در دلش هم طلب حقیقی دارد. آن لفظی را هم که میگوید طلب انشایی است. گاهی طلب انشایی به داعی امتحان است، مثلاً من نیاز به آب ندارم، بلکه میخواهم ببینم این شخص به حرف من گوش میکند یا نه؟ میگویم برو یک لیوان آب بیاور. باز صیغه افعل، در طلب انشایی است. در آنجایی که به داعی تهدید است، به داعی هرچه که باشد، پانزده معنایی که قدما ذکر کرده بودند، مرحوم آخوند(ره) فرمود تمام اینها عنوان دواعی را دارد. موضوعٌله صیغه افعل؛ «طلب انشایی» است. به آخوند(ره) میگفتیم طلب انشایی یعنی چه؟ فرمود طلب انشایی یعنی با این لفظ، طلب را ایجاد میکند؛ طلب، انشا و ایجاد میشود. لذا فرمود یک طلب حقیقی داریم و یک طلب انشایی داریم. آن وقت آنجا از آخوند(ره) سؤال میکردیم آیا طلب انشایی، وجود خارجی است یا وجود ذهنی است؟
نظری ثبت نشده است .