موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 2
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۱۱/۱۶
شماره جلسه : ۶۰
-
استدلال به روايت دوم بر عدم لزوم معاطات و نقد امام (ره)
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
روایت دوم بر «عدم لزوم معاطات»
بحث در روايات خاصهاي بود كه ممكن است از آنها استفاده شود كه در صحّت يا لزوم معامله، «لفظ» معتبر است. در بحث گذشته روايت «يحیي بن حجاج» را بحث كرديم. روايت دوم؛ صحيحه علاء است، که در وسائل الشيعه، ج18، كتاب التجارة، ابواب احكام العقود، باب14، حديث 5 وارد شده است. «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيد عَنْ صَفْوَانَ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاء قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): الرَّجُلُ يَبِيعُ الْبَيْعَ فَيَقُولُ أَبِيعُكَ بِده دوازده أَوْ ده يازده. فَقَالَ: لَا بَأْسَ إِنَّمَا هَذِهِ الْمُرَاوَضَةُ فَإِذَا جَمَعَ الْبَيْعَ جَعَلَهُ جُمْلَةً وَاحِدَة». سند روايت، معتبر، و روايت، صحيحه است. محمد بن الحسن؛ شيخ طوسي است. حسين بن سعيد؛ همان حسين بن سعيد اهوازي است. هم «حسن بن سعيد اهوازي» و هم «حسين بن سعيد اهوازي» هر دو معتبر هستند. صفوان؛ صفوان بن يحيي بجلّي است، امامي ثقه است و مورد اعتماد است و از اصحاب اجماع میباشد. فضاله هم كه امامي و ثقه است و در اين كه از اصحاب اجماع هست يا نه، اختلاف است. بعضي قائلند كه از اصحاب اجماع است. علاء؛ علاء بن رزين، امامي و ثقه است. لذا روات این روایت، ثقه، امامي و عادل هستند، از اين جهت روايت بسيار معتبر است.شیوه آموختن رجال
فقه الحدیث روایت
فرمایش امام(رض)
امام(رض) در كتاب البيع فرمودهاند كه اگر «جملة واحدة» بمعناي «لفظ و کلام واحد» باشد، فرمودهاند نحّات وقتي «كلام» را معنا ميكنند ميگويند «كلامنا لفظ»، اگر مراد از اين «جملة واحدة»، جمله نحوي باشد كه در آن لفظ وجود دارد، اين اشعار به مدعاي اين استدلال كنندگان دارد كه امام(ع) ميفرمايد «جعله لفظا واحدا، كلاما واحدا». اما ميفرمايد به نظر ما در اين «جعله جملة واحدة»، «جمله» بمعناي «لفظ» نيست، بلکه «جمله» بمعناي «مبيع» است. يعني اين مبيع را مبيع واحد قرار دهد. آن وقت ميفرمايد معنا این میشود «و حاصل المراد ان المقاولة لا بأس بها لكن إذا عزم البيع باعه جملة واحدة أي سلعة واحدة». بعد در آخر فرمودند «مضافا الي أنّ العناية فيها بأمرٍ آخر غير اعتبار اللفظ»؛ عنايت در اين روايت به امر ديگري غير از اعتبار لفظ است. پس در اینجا سه مطلب فرمودهاند؛ مطلب اول اينكه استدلال به روايت در صورتي كه «جملة واحدة» بمعناي «لفظ» باشد. مطلب دوم فرمودند به نظر ما «جملة واحدة» بمعناي «مبيع واحد» است. مطلب سوم ميفرمايند أصلا روايت در مقام بيان اينكه معامله با لفظ يا بدون لفظ واقع ميشود نيست، بلکه در مقام بيان چيز ديگري است.نقد استاد بر فرمایش امام(ره)
نظری ثبت نشده است .