درس بعد

مواسعه و مضایقه

درس قبل

مواسعه و مضایقه

درس بعد

درس قبل

موضوع: صلاة قضاء (مواسعه و مضایقه)


تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۸/۲۸


شماره جلسه : ۳۱

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه جلسه گذشته

  • استدلال به روایتی از اصل حلبی

  • اشکالات مرحوم شیخ به استدلال به این روایت

  • اشکال اول: مناقشه در استظهار از عبارت «علی کل حال»

  • اشکال دوم: مناقشه در استظهار از عبارت «متی احب»

  • اشکال سوم: مناقشه سندی به روایت

  • نقد استاد بر اشکالات مرحوم شیخ

  • پاورقی

  • منابع

دیگر جلسات
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ


خلاصه جلسه گذشته
درجلسه گذشه استدلال به دسته اول روایات خاصه مطرح شد، مرحوم شیخ این روایات را سه دسته کرد، دسته اول روایاتی است که به صورت مطلق امر به قضا می‌کند که خود آنها نیز به چند دسته تقسیم می‌شود، مرحوم شیخ اشکالاتی به آن مطرح کرد، اما مختار ما این شد که استدلال به این روایات تمام است و ما می‌توانیم به این روایات بر مدعا استدلال کنیم.

استدلال به روایتی از اصل حلبی
مرحوم شیخ در ادامه روایتی از اصل حلبی ذکر می‌کند، این کتاب بر امام صادق (صلوات الله علیه) عرضه شده است ، ایشان آن را پسندیدند و فرمودند؛ کتاب خوبی است.

السَّيِّدُ عَلِيُّ بْنُ طَاوُسٍ فِي رِسَالَةِ الْمُوَاسَعَةِ وَ الْمُضَايَقَةِ، نَقْلًا عَنْ أَصْلِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ الْمَعْرُوضِ عَلَى الصَّادِقِ ع قَالَ: خَمْسُ‏ صَلَوَاتٍ‏ يُصَلَّيْنَ‏ عَلَى‏ كُلِّ حَالٍ مَتَى ذَكَرَهُ وَ مَتَى أَحَبَّ صَلَاةٌ فَرِيضَةٌ نَسِيَهَا يَقْضِيهَا مَعَ غُرُوبِ الشَّمْسِ وَ طُلُوعِهَا وَ صَلَاةُ رَكْعَتَيِ الْإِحْرَامِ وَ رَكْعَتَيِ الطَّوَافِ وَ الْفَرِيضَةِ وَ كُسُوفِ الشَّمْسِ عِنْدَ طُلُوعِهَا وَ عِنْدَ غُرُوبِهَا.[1]

در این روایت امام (علیه‌السلام) می‌فرمایند؛ پنج نماز است که مصلی علی کل حالٍ و متی أحب باید آن را بخواند، شاهد بر استدلال دو عبارت «علی کل حالٍ» و «متی أحب» است، این پنج نماز عبارتند از:
1)  صلاة فریضة نسیها یقضیها مع طلوع الشمس و غروبها؛ نماز واجبی که مصلی آن را فراموش کرده بخواند، واجب است آن را قضا کند، و عبارت «مع طلوع الشمس و غروبها» به این معنی است که حتی هنگام طلوع یا غروب شمس می‌تواند آن را بجا بیاورد.
2)  صلاة رکعتی الاحرام .
3)  رکعتی الطواف.
4)   الفریضة.
5)  کسوف الشمس عند طلوعها و غروبها.

فرض اول که محل استدلال به روایت است، نماز فریضه‌ای است که مکلف آن را فراموش کرده است، امام (علیه‌السلام) می‌فرماید: «یقضیها»، و در صدر روایت می‌فرماید: «علی کل حال» و «متی احب» و سپس می‌فرماید: «مع طلوع الشمس و غروبها»، یعنی حتی هنگام طلوع شمس و غروب شمس هم می‌تواند قضا کند.

اشکالات مرحوم شیخ به استدلال به این روایت
مرحوم شیخ بر استدلال به این روایت سه اشکال کرده است که به بیان هر کدام از این سه اشکال می‌پردازیم و در ادامه آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

اشکال اول: مناقشه در استظهار از عبارت «علی کل حال»
یکی از موارد استدلال به روایت بر مواسعه عبارت «علی کل حال» است و ظاهر آن این است که این پنج نماز که یکی از آنها نماز فائته است، مقید به زمان به خاصی نیست و در هر زمانی می‌توان آن را اقامه کرد، مرحوم شیخ می‌فرماید؛ عبارت مذکور نمی‌تواند برای استدلال به مواسعه‌ مفید باشد،زیرا «علی کل حال» در مقام دفع توهم منع از صلاة عند طلوع الشمس و غروب الشمس است، با این توضیح که در بعضی از روایات وارد شده که «إن الشمس تطلع بین قرنی الشیطان و تغرب بین قرنی الشیطان»[2] لذا نماز در زمان طلوع وغروب خورشید، کراهت (مطلق) یا کراهت شدیده دارد.

مرحوم شیخ می‌فرماید؛ به دلیل این روایات مستفیضه و این تعبیر که طلوع و غروب بین دو شاخ شیطان است، این روایت  در مقام دفع این توهم است که مکلف گمان نکند نماز در این دو  زمان جایز نیست، لذا حضرت می‌فرمایند؛ که در هنگام طلوع و غروب خورشید می‌تواند این نمازها را بجا آورد.

و يرد عليه أنّ‌ قوله: «يصلّين على كلّ‌ حال» يدلّ‌ على مشروعيتها في مقام دفع توهّم المنع عنها عند طلوع الشمس و غروبها، لما استفاض من الأخبار الظاهرة في النهي عن الصلاة عند طلوع الشمس و غروبها و أنّها تطلع بين قرني الشيطان[3]

در نتیجه مراد از «علی کل حال» و «عند طلوعها و غروبها» توسعه زمان انجام نماز و اختیار مکلف در تعجیل و تاخیر در انجام نماز نیست.

مرحوم شیخ در ادامه شاهدی بر کلام خود می‌آورد و می‌فرماید؛ توسعه وقت در سایر نمازهایی که در این روایت ذکر شده است ممکن نیست، زیرا نماز کسوف، نماز طواف و نماز بر میت که در بعضی از اخبار[4] ذکر شده است، زمان مشخصی دارد و توسعه در وقت در نمازهای مذکور ممکن نیست، لذا از نظر مرحوم شیخ نمی‌توان از این روایت برای اثبات توسعه در وقت برای نماز فائته نیز استفاده کرد.

و ليس المراد سعة وقتها و اختيار المكلّف في تعجيلها و تأخيرها، لأنّ‌ هذا غير ممكن في الكسوف و الطواف و صلاة الميّت المذكورة في بعض الأخبار معها [5]

مرحوم شیخ پس از بیان عدم منافات بین توسعه در نماز قضا و وجوب تعجیل نماز فائته در هنگام یادآوری مکلف، شاهدی بر عدم المنافات نیز می‌آورد:

فلا ينافي هذا وجوب تعجيل القضاء متى ذكرها، و لذا جمع في بعض الأخبار بين الفقرة المذكورة و بين وجوب القضاء متى ذكرها، مثل رواية زرارة - المحكيّة عن الخصال - عن أبي جعفر عليه السلام: «قال: أربع صلوات يصلّيها الرجل في كلّ‌ ساعة: صلاة فاتتك فمتى ذكرتها أدّيتها، و ركعتي طواف الفريضة و صلاة الكسوف و الصلاة على الميّت»[6].[7]

 مرحوم شیخ می‌فرماید؛ این قسمت روایت «یصلّین علی کل حال» با وجوب تعجیل در قضا متی ذکرها منافات ندارد و شاهد بر عدم المنافات این است که بین همین عبارت و وجوب قضا متی ذکرها در روایت زراره که در الخصال از امام باقر (علیه‌السلام)  نقل شده، جمع شده است، در صدر این روایت امام (علیه‌السلام) می‌فرماید: چهار نماز است که مکلف در هر زمانی  می‌تواند به جا آورد و یکی از این موارد نماز قضایی است که از مکلف فوت شده است، و در ذیل روایت می‌فرماید هر وقت مکلف یادش بیاید آن را بجا آورد. لذا بین عبارت «فی کل ساعة» به این معنی که قابل انجام در هر زمانی باشد، و وجوب تعجیل در زمان یادآوری، منافاتی وجود ندارد.

اشکال دوم: مناقشه در استظهار از عبارت «متی احب»
قائلین به مواسعه  از عبارت «متی احب» در روایت نیز برای اثبات قول به مواسعه استفاده می‌کنند اما مرحوم شیخ در استظهار از این روایت نیز مناقشه می‌کند. زیرا این عبارت در نمازهای دیگر یعنی نماز کسوف و دو رکعت طواف معنا ندارد، لذا منافاتی ندارد در این روایت، صلاة قضا به نحو تعجیل و فوری  واجب شده باشد.

و أمّا قوله: «متى أحبّ‌» فليس دليلا على جواز التأخير، لعدم جريانها في باقي الصلوات المذكورة في الرواية، فلا بدّ من تأويلها على وجه لا ينافي التعجيل، و لا يحضرني الآن تأويل حسن له و لا يهمّنا أيضا [8]

مرحوم شیخ در توجیه عدم منافات می‌فرماید؛ این یک تأویلی دارد که الآن این تأویل در ذهن من نیست و و ‌در ادامه نیز می‌گوید که این تاویل خیلی مهم نیست.

اشکال سوم: مناقشه سندی به روایت
مرحوم شیخ در ادامه یک اشکال کلی‌تر می‌کند و می‌فرماید؛در اینکه این عبارات، روایتی باشد که از لسان امام صادر شده باشد محل اشکال است زیرا  حلبی این روایات را به امام اسناد نداده است، لذا محتمل است  این عبارات، فتوای خود حلبی باشد که از سایر روایات استنباط کرده باشد.

این مطلب در روایت ما موجود است، گاهی اوقات بعضی از اصحاب در همان اصول خودشان فتوای خودشان را هم می‌آوردند. در مساله «حرمان زوجه از عقار» از یکی از راویان روایتی هست که در اینکه آیا این راوی به عنوان روایت آن را نقل کرده یا به عنوان فتوای خودش مطرح کرده است، نزاع است، لذا این نکته‌ای است که باید در فقه الحدیث مورد توجه قرار گیرد.

نقد استاد بر اشکالات مرحوم شیخ
نسبت به اشکالات مرحوم شیخ نقدهایی وارد است، در مورد اشکال اول مرحوم شیخ که فرمود؛ عبارت «عند طلوعها و غروبها» در مقام دفع توهم عدم جواز انجام نماز در هنگام طلوع و غروب است، این اشکال وارد است که عبارت «علی کل حال» تصریح به اطلاق دارد، لذا بین این عبارت و وجوب تعجیل جمع نمی‌شود.

مرحوم شیخ فرمود؛ از روایت زراره که امام (علیه‌السلام) فرمود؛«صلاة فاتتك فمتى ذكرتها أدّيتها» وجوب تعجیل استفاده می‌شود، در حالی که این برداشت مخدوش است زیرا امام (علیه‌السلام) می‌فرماید؛ هر زمان که مکلف یادش آمد که نماز قضا بر عهده اش است، آن را بیاورد ولی این دلالت بر فوریت ندارد و می‌تواند با تاخیر هم بیاورد، لذا فوریت از این عبارت برداشت نمی‌شود.

ما به بیان فنی‌تر در نقد کلام مرحوم شیخ می‌گوییم؛ اگر «مع طلوع الشمس و غروبها» تفسیر «علی کل حال» باشد، فرمایش مرحوم شیخ درست است، اما این استظهار قوی تر است که وقتی امام (علیه‌السلام) می‌فرماید؛ «یقضیها مع طلوع الشمس و غروبها» یعنی حتّی «مع طلوع الشمس و غروبها» می‌تواند مکلف نماز را انجام دهد، نه اینکه طلوع و غروب شمس تفسیر برای علی کل حال باشد.

در مورد اشکال دوم مرحوم شیخ نیز می‌گوئیم «متی احب» با وجوب تعجیل به هیچ وجهی سازگاری ندارد و هیچ تأویلی هم ندارد.

اما نسبت به اشکال سوم که فرمود این عبارت اصلاً روایت نیست،ظاهر مسئله این است که حلبی این روایت را از امام (علیه‌السلام) شنیده و بر ایشان عرضه کرده است و امام (علیه‌السلام) نیز این اصل را تایید و استحسان کرده است، لذا این خلاف ظاهر است که بگوئیم این عبارات فتواست.

در  روایت مشابه دیگری ابی بصیر از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند:

عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ يُونُسَ‌ عَنْ‌ هَاشِمِ‌ بْنِ‌ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: خَمْسُ‌ صَلَوَاتٍ‌ تُصَلِّيهِنَّ‌ فِي كُلِّ‌ وَقْتٍ‌ صَلاَةُ‌ الْكُسُوفِ‌ وَ الصَّلاَةُ‌ عَلَى الْمَيِّتِ‌ وَ صَلاَةُ‌ الْإِحْرَامِ‌ وَ الصَّلاَةُ‌ الَّتِي تَفُوتُ‌ وَ صَلاَةُ‌ الطَّوَافِ‌ مِنَ‌ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ‌ الشَّمْسِ‌ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ إِلَى اللَّيْلِ‌.[9]

در این روایت حضرت (علیه‌السلام) می‌فرماید؛ صلاة کسوف  وقت معینی ندارد و هر وقت کسوف واقع شد باید مکلف نماز کسوف را بخواند و اگر نخواند، باید بعدا قضا کند، هچنین صلاة بر میّت اینگونه نیست که زمان معینی بعد از فوت برای آن در نظر گرفته شده باشد، بلکه هر زمانی که ممکن است باید خوانده شود، صلاة احرام و نماز واجبی که قضا شده است، اینگونه است و زمان آن موسع است.

 اما در مورد صلاة طواف می‌فرماید؛ اگر مکلف طواف را صبح انجام داد، تا طلوع الشمس وقت دارد و اگر عصر انجام داد تا شب وقت دارد صلاه طواف را انجام دهد لذا نظر مختار این است که این روایت و روایت حلبی به خوبی دلالت بر مواسعه دارد و جای هیچ مناقشه ای هم ندارد.

وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ

پاورقی
[1] ‏نوری، حسين بن محمد تقى‏، «مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏»، ج 3، ص 148.
[2] عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَدِيثُ الَّذِي رُوِيَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّ الشَّمْسَ تَطْلُعُ بَيْنَ‏ قَرْنَيِ‏ الشَّيْطَانِ‏ قَالَ نَعَمْ إِنَّ إِبْلِيسَ اتَّخَذَ عَرْشاً بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ وَ سَجَدَ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ النَّاسُ قَالَ إِبْلِيسُ لِشَيَاطِينِهِ إِنَّ بَنِي آدَمَ يُصَلُّونَ لِي.( الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏3، ص: 290)
[3] ‏انصاری، مرتضی بن محمدامین، «رسائل فقهیة (انصاری)»، ص 304.
[4]  الوسائل ١٧٤:٣، الباب ٣٩ من أبواب المواقيت، الحديث ١ و ٥.
[5] ‏انصاری، رسائل فقهیة (انصاری)، ص 304.
[6]  الوسائل ١٧٤:٣، الباب ٣٩ من أبواب المواقيت، الحديث ١، الخصال ٢٤٧:١، رقم ١٠٧.
[7] ‏انصاری، رسائل فقهیة (انصاری)، ص 304.
[8] ‏همان.
[9] ‏حر عاملی، محمد بن حسن، «تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة»، ج 4، ص 241، حدیث 5.

منابع
‏‫انصاری، مرتضی بن محمدامین، رسائل فقهیة (انصاری)، 1 ج، قم - ایران، مجمع الفکر الإسلامي، 1414.
‏‫حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، بی‌جا، 1416.
‏‫نوری، حسين بن محمد تقى‏، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، 1408.

برچسب ها :

واجب مضیق مواسعه مضایقه فائته حاضره صلاة القضا صلاه کسوف صلاه طواف صلاه احرام اصل حلبی

نظری ثبت نشده است .