موضوع: حجاب
تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۱۱/۶
شماره جلسه : ۱
چکیده درس
-
بیان آیات پیرامون، لزوم حجاب وجهات سه گانه بحث در آیه 53 سوره احزاب
دیگر جلسات
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
لزوم بحث از آيات حجاب
بحث دوم ما در آيات الاحكام مربوط به آیات حجاب است که از مباحث مهم و مورد ابتلا در جامعه ما است. خصوصاً گاهي اوقات تفسيرهاي عجيب و غريبي از آيات شريفه حجاب صورت میگیرد. بعضی از افراد وقتی كه ملاحظه كردند كه اصل مسئله لزوم حجاب امري است كه در قرآن به آن تصريح شده است، به دنبال توجيهات آن بر آمدند و شروع كردند به تفسير به رأي در مورد اين آيات شريفه. ما بحث درباره اين آيات را شروع ميكنيم و از خداوند متعال درخواست میکنیم که فهم و درک آيات را به ما مرحمت بفرماید.آيات حجاب
عمدتاً آيات حجاب در دو سوره مهم از قرآن ذکر شده است، يكي در سوره مباركه احزاب و ديگري در سوره نور. بر حسب آن چه كه در كتب مربوط به تاريخ قرآن آمده، سوره احزاب قبل از سوره نور نازل شده است. گفته میشود که سوره احزاب بر حسب ترتیب نزول بعنوان هشتاد و هشتمين يا هشتاد و نهمين سوره از سورههای قرآن است، همچنین در مورد سوره نور نیز گفته میشود که نود و پنجمین تا صد و دومین سوره است.بنابراين ترديدي نيست كه اين آيات سوره احزاب قبل از سوره نور است و چه بسا بشود استفاده كرد كه يك نوع تدريجيّت در اين مسئله وجود داشته، يعني مسئله لزوم حجاب از ابتداء و به يك باره نازل نشده، اول مربوط به همسران پيامبر اکرم (ص) بوده و بعد دائرهاش به كيفيت مخصوصي توسعه پيدا كرده تا به مرحله نهايي رسيده است.
ما در سوره احزاب سه آيه را مورد بحث قرار میدهیم که آن آیات عبارتند از : آيات 53 ، 55 و 59 . خداوند متعال در آيه 53 ميفرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِي إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَي طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا) بعد از اين كه در سال پنجم هجري پيامبر اسلام (ص) با «زينب بنت جحش» ازدواج فرمودند، در مراسم وليمهای كه به اين مناسبت ترتیب دادند این آيه نازل شد: كه تا شما را دعوت نكردند براي طعام نرويد، وقتي هم كه ميرويد زود نرويد كه بخواهيد به زنها نگاه كنيد تا طعام را براي شما بياورد و وقتي هم كه غذا خورديد بلا فاصله منتشر شده، برويد و آنجا نمانيد، مأنوس به كلام و گفتگو و صحبت ميان يكديگر نشويد.
بعد خداوند تعليل ميآورد خداوند: (وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ
[1]إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِي فَيَسْتَحْي مِنْكُمْ)؛ اين كارهاي شما موجب اذيت پيامبر (ص) ميشود، پيامبر (ص) هم حياء ميكند از اين كه به شما بگويد برويد اما (وَاللهُ لَا يَسْتَحْي مِنْ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ)، از قرائن حاليه و مقاليه مجموعاً استفاده ميشود كه اگر در منزل پیامبر(ص) چیزی می خواهید، ابتدا بايد از خود پيامبر (ص) درخواست کنید، اما اگر ضرورت ایجاب كرد و چارهاي نداشتيد كه از همسران پيامبر (ص) چيزي را بخواهيد (فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ)؛
بين شما و زنان پيامبر(ص) پرده وحجابي باشد تا شما از پشت پرده صحبت کنید. عمده بحث ما در همين است، چون خدا در ادامه ميفرمايد: (ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ)، این طهارت قلوب شما مردان و قلوب زنان پيامبر(ص) اطهر است، يعني اگر قبل از نزول اين آيه شريفه همسران پيامبر(ص) مانند ساير زنان در ميان مردان بودند و سر سفره كنار آنان مينشستند و هيچ فرقي نبوده مگر آن مقداري كه رسم و رسوم خود عرب یک مقدار پوششی اقتضا ميكرده، اما زايد بر او چيز ديگري نبوده. سپس اين آيه شريفه نازل شد كه اگر احتياج شد و ضرورتي پیش آمد و لازم بود كه از زنان پيامبر(ص) چيزي بخواهيد (مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ)، یعنی يك پردهاي آويزان باشد و يا ديواري باشد كه شما آن ها را نبينيد و آن چيزي كه لازم داريد درخواست کنید که اين بار هم موجب طهارت قلوب شماست و هم قلوب آن ها.
آيه 55 استثنا ميزند چون اين آيه اطلاق دارد (وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ) خطابش به همه مردها است و شامل پدران زنهاي پيامبر (ص) برادران وحتی بچههاي آنها هم ميشده، استثناء به این صورت است: (لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَ).
ميفرمايد: زنان پيامبر (ص) لازم نيست از این هفت گروه من وراء حجاب چيزي بخواهند: پدران، پسران، برادران، پسران برادر، پسرهاي خواهر و زنها و همچنين آنهايي كه ملك يمين هستند. بعد ميفرمايد: (وَاتَّقِينَ اللهَ إِنَّ اللهَ كَانَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدا).
شايد بتوانيم بگوييم اولين آيهاي كه راجع به حجاب در سال پنجم هجري، بعد از ازدواج پيامبر اکرم(ص) با زينب بنت جحش نازل شده همین آیه است. البته این که آيا اين آيه (وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ) اختصاص به زنهاي پيامبر(ص) داشته يا نه بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بعد از اين دو آيه، آيه 59 است كه يك مقدار دایره وسيعتر ميشود: (يَا أَيُّهَا النَّبِي قُلْ لِاَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) پيامبر! به زنها، دخترانت و نساء المؤمنين (که دائره در همين مؤمنين است) دستور بده كه اینها (يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) «ادني يدني» اگر با «علي» متعدي بشود به معناي «ارخاء» و آويزان كردن است، نه به معناي نزديك كردن. یعنی اينها جلبابهايشان را بر خود آویزان کنند، در مورد اینکه جلابيب چيست؟ بحث زیادی وجود دارد (ذَلِكَ أَدْنَي أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ) اين کار سبب ميشود كه صورت این زنان مشخص نشود و كسي آنان را اذيت نكند (وَكَانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً) (آیه59)
چون آنجا كلمه «من وراء حجاب» دارد باید روي كلمه «وراء» خيلي بحث شود، اگر اصلاً آن آيه را مربوط به حجاب بگيريم و بگوييم که يا اختصاص به زنهاي پيامبر (ص) دارد يا عموميت هم داشته، مرحله بعدی اين بوده كه بطور كلي چه مردها ميرفتند و از زنان پیامبر(ص) چيزي میخواستند يا نميرفتند، همسران پیامبر (ص) وقتي ميخواستند ظاهر بشوند بايد جلباب را بر خودشان آويزان ميكردند.
[2]
بعد از اين آیات، آيات مباركه سوره نور ( 30 و 31) نازل شده است. خداوند متعال در آيه 30 از سوره نور ميفرمايد: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) در آيه قبل دستوری متوجه مردان نبوده، يا (فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ) بوده يا (يدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) اما در اينجا تكليف را متوجه مردان ميكند .
(قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَي لَهُمْ) در آن آيه (فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ) داشت (ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ) اينجا دارد: (ذَلِكَ أَزْكَي لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ) (آیه30 ) بعد در آيه 31 كه آيه مفصلي است میفرماید: (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ) به زنان مؤمنه بگو كه غض بصر و حفظ فروج كنند (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَي جُيُوبِهِنَّ) باز دوباره میفرمايد (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) «در اين آيه دوبار (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ) تكرار شده است که يك بار آن كلمه (ل) ندارد» ميفرمايد: (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) بعد میفرمايد: (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) كلمهي كه نکات زیادی درش وجود دارد (أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوْ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنْ الرِّجَالِ أَوْ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَي عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ) كه باز در اين آيه سه بار كلمه زِينَتِهِنَّ آمده است. (وَتُوبُوا إِلَي اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (آیه31) و بحث مهم در باب حجاب يكي در همان آيه 59 از سوره احزاب است كه« يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ» و دیگری هم در همين آيات شريفه غض بصر است. آيه 58 راجع به اين است كه بچهها در سه مورد بايد اجازه بخواهند كه آن را هم بعد از ذکر اين آيات مورد بحث قرار ميدهيم.
تا اينجا يك بیان كلي نسبت به آيات مربوط به حجاب بود. گاهي از اوقات زمزمههایی به گوش میرسد و در بعضي از نوشتهها مطالبی به چشم میخورد که ميگويند: قرآن در مورد حجاب آيهاي ندارد يا اگر هم دارد، آن را توجيه ميكنند كه تمام اين توجيهات و شبهات مربوط به حجاب را ان شاء الله به مناسبت هر بحثي مطرح خواهیم کرد.
اولين آيه، آيه 53 از سوره احزاب است (وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ) میفرماید: اگر ضرورت ایجاد کرد متاعی که در اختیار زنان پیامبر(ص) است از آنها بخوانید (فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ) از پشت پرده بخواهید. البته قرینه مقالیه یا حالیه دلالت دارد که تا میتوانید درخواستهایتان را با پیامبر(ص) مطرح کنید و از خود آن حضرت (ص) درخواست کنید.
کلمه وراء موضوعیت دارد یا طریقیت؟
در اينجا چند نكته بايد مورد بحث واقع بشود. اولين نكته اين است كه آيا كلمه «وراء» موضوعيت دارد یا خیر؟ يا اينكه كلمه «وراء» در اینجا موضوعيتي ندارد؟ توضیح مطلب این گونه است که آيا خداوند امر ميكند كه مانند گذشته سرتان را پائين نيندازيد و به عنوان مثال به اتاق زنهاي پيامبر(ص) بروید و بگوييد: فلان چيز را به ما بدهيد؟ بلكه بايد آنها حجاب داشته باشند كه بگوييم كلمه «وراء» موضوعيتي ندارد، حتي اگر زنهاي پيامبر(ص) چيزي روي سرشان میانداختند که آنها را حفظ میکرد و سپس وسیله مورد نظر را ميآوردند و به اين مردها ميدادند مانعي نداشته باشد. آيا كلمه « وراء» در اينجا موضوعيت دارد كه بگوييم: نه اين هم ممنوع است؟ اگر بگوييم موضوعيت دارد يعني اگر زنهاي پيامبر(ص) خودشان را كاملاً هم ميپوشاندند و ميآمدند متاعي را تحويل مردها ميدادند باز هم جايز نبود، بعبارت دیگر كلمه «وراء» يك مرتبهاي محدودتر از حجاب است، در خود حجاب، يعني در حجاب بايد همه وجود زن پوشيده شده باشد، اين ميشود حجاب زن. اما كلمه «وراء» يعني علاوه بر اين كه مرد صورت، دست و ظاهر زن را نميبيند حتي نميداند قامت او چقدر است. وقتي كه انسان از پشت پرده با زني صحبت ميكند، نمیداند ابعاد قامتی اين زن چقدر است یا اندامش چگونه است، ايستاده است یا نشسته، چون هيچ چیز معلوم نيست. بنابراین كلمه «وراء» مرحله شديدتری از حجاب است.
لقائل ان يقول كه بگوييم، نه اين كلمه «وراء» موضوعيت ندارد؛ براي اين كه در آن زمان هنوز چيزي به عنوان اين كه زن را كاملاً بپوشانید مطرح نشده بود، تنها چيزي كه خيلي آسان بوده این بوده که زن از پشت پرده صحبت كند، اگر بگوييم كلمه «وراء» عنوان طريقي را دارد، و الا نه، اگر زن بتواند خودش را كاملاً بپوشاند، آيه هم ميگويد مانعي ندارد، خلاصه اين كه آيا ما بگوييم كلمه «وراء» موضوعيت دارد يا كلمه« وراء» طريقيت دارد و كدام يكي از اينها را بايد بيان بكنيم؟ ظاهر آيه در موضوعيت است، خصوصاً که در مباحث بعدي اثبات میشود که اين آيه اختصاص به زنان پيامبر(ص) دارد.
لقائل ان يقول كه بگوييم، نه اين كلمه «وراء» موضوعيت ندارد؛ براي اين كه در آن زمان هنوز چيزي به عنوان اين كه زن را كاملاً بپوشانید مطرح نشده بود، تنها چيزي كه خيلي آسان بوده این بوده که زن از پشت پرده صحبت كند، اگر بگوييم كلمه «وراء» عنوان طريقي را دارد، و الا نه، اگر زن بتواند خودش را كاملاً بپوشاند، آيه هم ميگويد مانعي ندارد، خلاصه اين كه آيا ما بگوييم كلمه «وراء» موضوعيت دارد يا كلمه« وراء» طريقيت دارد و كدام يكي از اينها را بايد بيان بكنيم؟ ظاهر آيه در موضوعيت است، خصوصاً که در مباحث بعدي اثبات میشود که اين آيه اختصاص به زنان پيامبر(ص) دارد.
خداوند متعال نميخواسته که هيچ جهتي از جهات زنان پيامبر(ص) براي ديگران روشن و مكشوف باشد، حتي نميخواسته قد و اندام آنها هم مكشوف باشد، حتی اگر ما از این آيه اختصاص به همسران پيامبر(ص) را هم استفاده نكنيم و كلمه «وراء» که يك مرحله شديدي از حجاب است موضوعيت دارد که اینها باید من وراء حجاب باشد، اين مطلب اول.
مطلب دوم: اين تكليف متوجه به چه کسی است؟ آيا مردها هم موظف هستند که «من وراء الحجاب» از زنان پيامبر(ص) چيزي بخواهند؟ يا زنهاي پيامبر(ص) موظف هستند در وراء حجاب باشند، كدام يكي از اينها؟ يا هردو را مورد توجه قرار دهیم؟
آيه 55 دارد (لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ)؛ چه بسا به ذهن كسي بيايد كه اين قرينه میشود و اين تكليف مال زنهاي پيامبر(ص) است، درست است كه (وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ)؛ يعني براي آنها واجب است كه وراء حجاب باشند و حق ندارند بدون آويزان شدن پردهاي چيزي را به شما تحويل بدهند یا از شما بگيرند و بر آنها حرام است، چون بعد ميفرمايد: (لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ)؛ استثناء ميكند، نميگويد «و لا حناح عليكم»، نميگويد «و لا جناح علي آبائهن» ميگويد (و لا جناح عليهن). ظاهر اين است كه طرفيني است، يعني همان احتمالي كه بگوييم هم مردها موظف هستند و هم زنها و اينطور نيست كه اگر مردی رفت و من دون وراء حجاب از زنان پيامبر(ص) چيزي را خواست، گفته شود که مرد فقط كار حرامي را مرتکب شده است، بلکه هردو مرتكب حرام ميشوند، هم وظيفه مردان بوده و هم وظيفه زنان پيامبر(ص) بقرينه (ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ): اين هم براي طهارت قلوب شما و هم برای طهارت قلوب زنهاي پيامبر مناسبتتر است. اين هم مطلب دوم كه اين تكليف طرفيني است و اختصاص به همسران پيامبر(ص) ندارد كه بگوييم آنها بايد بروند من و راء الحجاب، اگر نرفتند كار حرامي کردهاند و مردها كار حرامي نكردهاند، خیر.، از آيه استفاده ميشود كه هردو ملاك است.
جهت سوم اين است که آيا اين آيه شريفه فقط مربوط به زنان پيامبر(ص) است؟ يا اين كه عموميت دارد و شامل همه زنان ميشود؟کنار بگذارد به مراحلی میرسد و ان شاء الله در این ایام خداوند عنایت کند و دستگیر همهی ما باشد
مطلب دوم: اين تكليف متوجه به چه کسی است؟ آيا مردها هم موظف هستند که «من وراء الحجاب» از زنان پيامبر(ص) چيزي بخواهند؟ يا زنهاي پيامبر(ص) موظف هستند در وراء حجاب باشند، كدام يكي از اينها؟ يا هردو را مورد توجه قرار دهیم؟
آيه 55 دارد (لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ)؛ چه بسا به ذهن كسي بيايد كه اين قرينه میشود و اين تكليف مال زنهاي پيامبر(ص) است، درست است كه (وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ)؛ يعني براي آنها واجب است كه وراء حجاب باشند و حق ندارند بدون آويزان شدن پردهاي چيزي را به شما تحويل بدهند یا از شما بگيرند و بر آنها حرام است، چون بعد ميفرمايد: (لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ)؛ استثناء ميكند، نميگويد «و لا حناح عليكم»، نميگويد «و لا جناح علي آبائهن» ميگويد (و لا جناح عليهن). ظاهر اين است كه طرفيني است، يعني همان احتمالي كه بگوييم هم مردها موظف هستند و هم زنها و اينطور نيست كه اگر مردی رفت و من دون وراء حجاب از زنان پيامبر(ص) چيزي را خواست، گفته شود که مرد فقط كار حرامي را مرتکب شده است، بلکه هردو مرتكب حرام ميشوند، هم وظيفه مردان بوده و هم وظيفه زنان پيامبر(ص) بقرينه (ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ): اين هم براي طهارت قلوب شما و هم برای طهارت قلوب زنهاي پيامبر مناسبتتر است. اين هم مطلب دوم كه اين تكليف طرفيني است و اختصاص به همسران پيامبر(ص) ندارد كه بگوييم آنها بايد بروند من و راء الحجاب، اگر نرفتند كار حرامي کردهاند و مردها كار حرامي نكردهاند، خیر.، از آيه استفاده ميشود كه هردو ملاك است.
جهت سوم اين است که آيا اين آيه شريفه فقط مربوط به زنان پيامبر(ص) است؟ يا اين كه عموميت دارد و شامل همه زنان ميشود؟کنار بگذارد به مراحلی میرسد و ان شاء الله در این ایام خداوند عنایت کند و دستگیر همهی ما باشد
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
[1] ـ (كه اين هم حال دوم است، حال اول غير ناظرين اناه است).
[2] ـحالا جلباب چيست، روسرى است؟ مقنعه است؟ يا چادر
نظری ثبت نشده است .