درس بعد

آیات الاحکام/ حجاب

درس قبل

آیات الاحکام/ حجاب

درس بعد

درس قبل

موضوع: حجاب


تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۲/۷


شماره جلسه : ۳۰

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • جمع بندی مباحث جلسات گذشته

  • بیان نظریه ی مختار

  • بررسی حکم ابداء زینت وجه و کفین از آیه شریفه

دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


جمع بندی مباحث جلسات گذشته و بیان نظریه ی مختار
بالاخره از اين آيه شريفه «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» و همچنین «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» ما باشيم واين آيات شريفه استفاده كرديم كه وجه و كفين كه ظاهر هست نوعاً«إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» يعنى آنچه كه ظاهر هست عادتاً و ظاهر هست نوعاً.

اين نوعا و عادتاً روشن باشد كه مراد نوع و عادت زنان عرب فقط نيست، شارع مقدس در اين موارد زن را غالب و جنس زن را در نظر مى‌گيرد آن وقت نوعاً زن وجه و كفينش ظاهر است. و از اين نظر گفتيم از آيه شريفه اين استفاده مى‌شود يعنى نكات مهمى كه در اين جهت بود بيان كرديم.

آن وقت خود اين «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» كه جيوب جمع جيب بمعناى صدر است، چون در زنهاى جاهليت به اين نحو بود که خمار و مقنعه ی خودشان را از پشت گوش به پشت مى‌انداختند گردن و سينه پيدا بود.

آيه مى‌فرمايد كه اين خمر را طورى بياندازند كه جيوب و صدر و سينه اينها را بپوشاند خود همين قرينه است كه پوشش وجه لازم نيست. و الا مى‌فرمود: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى وجوههن و جُيُوبِهِنَّ» اما فقط جيوب را آورده است، حالا خمار را بگوييم با مقنعه يك معنا دارد كما اينكه بعضى از بزرگان مثل صاحب مدارك قائل شدند يا گفتيم از جهت بزرگى و كوچكى بينشان اختلاف است ما قبلاً در معناى جلباب آنجا اشاره كرديم.

 اما خمار موى سر را مسلم مى‌پوشاند، زنها هم طورى بوده كه موى سرشان را مى‌پوشاندند و به پشت مى‌انداختند خمار را.

آيه مى‌فرمايد: «اينها را بگو جيوبشان را هم بياندازند» پس معنايش اين است كه پوشاندن خود وجه لازم نيست.

در اين آيه شريفه (31 سوره مبارکه نور) هم از «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» و هم از «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» از دو قسمت در اين آيه شريفه ما استفاده مى‌كنيم كه اظهار وجه و كفين مانعى ندارد.

اگر شما بفرماييد چرا «وليضربن» را بيان كرد؟ ما باشيم و «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» اگر شما بگوييد «ماظهر» غالبى و نوعش مراد است، نوعش همين وجه و كفين است . شارع براى تأكيد بيشتر بیان می کند و الا ما بوديم و آيه قبل، از آيه قبل استفاده مى‌شود كه گردن و زير گردن عنوان زينت باطنى را دارد بايد پوشيده بشود، سينه روشن است كه از زينت باطنى است بايد پوشيده بشود.

اما اين را شارع براى تأكيد بيشتر بيان مى‌كند، يعنى چون زنها علاوه بر وجه و كفين بعضى از اينها كه يك مقدارى تقيدى ندارند گردن و زير گردنشان هم پيداست. و اين «وليضربن» يك تأكيدى است براى يكى از مصاديقش، مثل اين كه اگر دوباره مى‌فرمود مثلاً موهاى سر حتى پشت سر هم پوشيده بشود، اگر مى‌فرمود پاهايشان پوشيده بشود، ساق پا، كه ساق پا از زينت باطنه است. ما باشيم «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» همه اينها را شامل مى‌شود فقط وجه و كفين استثناء است. اين «وَلْيَضْرِبْنَ» يك تأكيدى است.

 عرض كردم ما باشيم و آيات، البته روايات هم مجموعاً همين ازش استفاده مى‌شود، كه وجه و كفين مخصوصاً آن روايت فضيل كه چند جلسه مفصل ما راجع به آن بحث كرديم به خوبى استفاده مى‌شود كه در شريعت ابداء وجه و كفين اشكالى ندارد.

بررسی حکم ابداء زینت وجه و کفین از آیه شریفه
حالا نكته‌‌ى كه امروزه از خيلى از بزرگان سؤال مى‌شود در زمان والد راحل ما (رضوان الله علیه ) هم سؤال ميشد اين است، آيا آيه مى‌گويد وجه بصورت طبيعى اما اگر همين وجه را زينت بكند اين باز ابدایش اشكال دارد ، اگر دست را زينت بكند باز ابدايش اشكال دارد یانه؟ ببينيم از اين آيه شريفه راجع به اين موضوع چه استفاده مى‌كنيم!

 نكته دوم اين است آيا از آيه شريفه ما استفاده مى‌كنيم كه وجه و كفين ابدايش مطلقا جايز است ولو زينت‌‌هاى عرضى ظاهرى اين آرايش‌‌هاى كه زنها دارند؟ يا اينكه نه مطلقا جايز نيست، ببينيم از آيه چه استفاده مى‌شود.

 محل نزاع در اين فرع در آنجايى است كه اين آرايش‌‌ها موجب خوف فتنه نشود، اگر يك زنى بداند كه اگر يك نوع آرايشى بكند ديگران به حرام مى‌افتد اين يك بحث ديگرى است.

 يعنى ما بايد برويم ادله اين كه اگر يك زنى، يا يك مردى (اختصاص به زن ندارد) لباس بسيار جذابى بپوشد بطورى كه زنها تحريك بشوند آيا حرام است براى اين مرد یانه؟ زن خودش را طورى آرايش بكند كه اجنبى كه او را نظر مى‌كند او تحريك بشود و به حرام بیافتد و آيا احتمال وقوع در حرام كافى است يا باید علم به وقوع در حرام باشد؟ اين يك بحث ديگرى است.

ما الان اينجا مى‌خواهيم اينطور بگوييم، فرض کنید در مورد خود و جه و کفین که آرایش نشده باشد، یک زنی هست وجه و کفینش را آرایش هم نکرده ما می گوییم آیه می فرماید ابدایش اشکالی ندارد آیا اطلاقش طوری است آنجایی که علم دارد دیگری در حرام می افتد باز ابدایش اشکالی ندارد؟

 بنابر اين، (مى‌خواهم عرض كنم اين بحث‌‌ها مخلوط نشود) اولين بحث الان اين است كه اگر يك زنى صورت خودش را آرايش بكند اما بحث وقوع ديگران در حرام نيست، يقين دارد كه اين اجنبى هم اگر نگاه بكند در حرام واقع نمى‌شود، مى‌خواهيم ببينيم آيه اين صورت را هم مى‌گويد جايز است، يا نه؟

آيه وقتى ميگويد «ما ظهر منها» يعنى آنى كه به حسب طبع اولى ظاهر است، اين آرايش يك امرى است زايد بر خلقت زن اين يك چيزى است كه اين اضافه كرده اين اصلاً از مصاديق «ما ظهر» محسوب نمى‌شود. «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» يعنى من الزينة، زينت در آيه اصلاً هيچ كارى به زينت عرضى ندارد.

اگر اينطور بگوييم (اشكالش را هم بيان مى‌كنيم) اگر كسى اينطور گفت، گفت «زينتهن» يعنى يا آنهايى كه مى‌گويند مواضع زينت، يا مثل ما كه گفتيم مراد «ما تتزين به المراة» است اما از اين كشف مى‌كنيم كه مراد به ملازمه مواضع را هم مى‌فهميم، ما ظهر منها را اگر كسى اينطور معنا كرد، كه نتيجه اين مى‌شود خود صورت به تنهايى، خود كفين به تنهايى، جواب اين است كه آن رواياتى كه ما قبلاً خوانديم آن رواياتى كه در مورد كحل وارد شده است، در مورد خاتم وارد شده است، در مورد خضاب وارد شده است، اينها در همين«الا ما ظهر» در روایات آمده بود اینها عناوینی هستند که زینت عرضی است و عرض بالذات زن نیست، پس در نتیجه ما باشیم از آیه استفاده می کنیم که اگر زن امروزه غیر از کحل يك زينت عرضى ديگرى بر صورت خودش قرار داد ابدايش اشكال ندارد.

حالا فرض دوم اين است آنجايى كه زن مى‌داند يا احتمال مى‌دهد كه ديگرى در حرام واقع مى‌شود اينجا هم دو احتمال وجود دارد، احتمال اول اين است كه بگوييم براى زن ابدايش اشكال ندارد، براى مرد رؤيتش حرام است او حق ندارد ببيند.

 احتمال دوم اين است كه نه، هم براى مرد در اينجا رؤيتش حرام است هم براى زن ابدايش حرام است.

اگر در آنجايى كه مردى در اثر نگاه به يك صورتى كه آرايش شده است خوف وقوع در فتنه را داشته باشد، به ادله ی كه در جاى خودش هست و در همين آيه شريفه در ذيل آيه كه «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ» استفاده مى‌شود كه هر چيزى كه موجب اثاره‌‌ى شهوت بشود، براى ديگرى حرام است چه بسا بگوييم براى خود زن هم حرام است. ذيل آيه مى‌گويد: زنها طورى راه نروند كه صداى پاهاى آنها و راه رفتن آنها طورى باشد كه زينت‌‌هاى باطنى شان را اظهار بكند و ديگران گرفتار شهوت بشوند.

 پس در اين صورت دوم گفتيم دو احتمال وجود دارد، صورت دوم يعنى بگوييم خوب حالا بحث اين است كه ديگران در فتنه و در حرام واقع مى‌شوند. احتمال اول اينكه براى مرد فقط دیدنش حرام است ، برای زن حرام نیست. احتمال دوم این است که هم برای زن و هم برای مرد حرام است. ما باشيم و ذيل همين آيه شريفه بر هردويشان حرام است.

 اگر زن طورى آرايش كرد كه احتمال مى‌دهد ديگرى در حرام واقع بشود، يا بالاتر علم به اين دارد كه ديگرى در حرام واقع مى‌شود، ذيل اين آيه شريفه و لا يضربن بارجلهن به خوبى دلالت دارد بر اينكه اين حرام است.

 دوم اگر ما در قاعده حرمت اعانه ی بر اثم گفتيم اين از مصاديق اعانه است، كه در باب اعانت بر اثم مشهور فقهاء مى‌گويند فرق بين تعاون و اعانه نيست؛ اگر آدم يك كارى بكند كه كمك بشود به اينكه ديگرى در حرام واقع بشود، اما باز در آنجا هم دو مبنا وجود دارد آيا قصد اعانه يعنى كسى كه دارد اين كار را مى‌كند بقصد اين است كه ديگرى در حرام واقع بشود كه غالباً قصد را معتبر مى‌دانند، آن هم يك راه ديگرى است يعنى اين زنى كه خودش را آرايش مى‌كند از راه قاعده اعانت بر اثم روى اين مبنا كه ما بگوييم قصد در اعانت معتبر هست اگر زنى خودش را طورى آرايش كند كه بقصد اين كه ديگرى در شهوت واقع بشود بر اين زن هم حرام است.

 پس باز تكرار مى‌كنم چون اينها نبايد باهم مخلوط بشود، ما باشيم و بحث خوف فتنه و وقوع در شهوت نباشد، به خودى خود زن صورتش را آرايش و ابداء بکند اشكال ندارد، مرد هم او را ببيند به خودى خود اشكالى ندارد مثالش مثل موى سر كه عرض كرديم. در موى سر مى‌گوييم چه خوف فتنه باشد و چه نباشد، بر زن ابدايش حرام است. و بر مرد هم رؤيتش حرام است. اينهايى كه استثناء شده است مثل همان اطلاق در آن طرف، در اين طرف هم اطلاق هست، زن مى‌تواند صورت خودش را و لو آرايش هم كرده، چون گفتيم در روايات كحل آمده، خضاب آمده ديگر فرقى نمى‌كند وقتى يك نوع زينت عرضى ظاهرى باشد بقيه‌‌اش هم مانعى ندارد.

 پس اين قسمت در اين فرع نتيجه‌‌اش بر حسب آيه شريفه آن مقدارى كه مى‌فهميم و ان شاء الله درست فهميده باشيم اين است. اما بحث اين كه اگر زن آرايش بكند مرد در فتنه واقع مى‌شود اين يك بحث ديگرى است ادله ديگرى مى‌خواهد گفتيم دو دليل يكى ذيل اين آيه «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»

 يكى هم قاعده اعانت بر اثم است. اين دو دليل مى‌شود بر اين كه بر زن هم ابداء حرام است كما اينكه براى مرد هم نگاه كردن و نظر جايز نيست. حالا آيا اين مورد منحصر به آنجايى است كه علم به وقوع در شهوت داشته باشد، يا نه احتمالش را هم شامل مى‌شود؟

اين را گذاشته بوديم كه بعداً به آن قسمت كه رسيديم عرض بكنيم «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ» يعنى آنجايى كه احتمال وقوع در فتنه را انسان مى‌دهد، اينطور نيست كه هر زنى وقتى طورى راه برود كه زينت باطنى‌اش روشن بشود يقيناً ديگران در فتنه قرار بگيرند، غالباً يعنى در مظان وقوع در فتنه است، مراد اگر احتمال ضعيف است يك زن بگويد اگر من آرايش كنم يك صدم احتمال مى‌دهم در اين مسيرى كه مردها مى‌آيند و مى‌روند من را ببينند در حرام قرار بگيرد نه، اين احتمال را هيچ فقيهى نمى‌گويد اثر دارد و منجز است، احتمالى كه عنوان مظنه را دارد يعنى شصت یا هفتاد در صد در اين مسير مظان اين است که وقوع در شهورت قرار بگیرد ، ما باشیم و آیه این را هم شامل می شود و منحصر به علم نیست.

در آيه 12 گروه را استثناء كرده اعمام و اخوال استثناء نشده در حالى كه آنها هم جزء محارم هستند.
 اين را دقت بفرماييد تا فردا عرض كنم.

وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.




 

برچسب ها :

حجاب تفسیر وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا تفسیر وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ حکم پوشش وجه و کفین بررسی حکم ابداء زینت وجه و کفین از آیه 31 سوره نور حکم ابداء صورت آرایش کرده اعانه بر اثم ابداء زینت وجه و کفین زینت وجه و کفین

نظری ثبت نشده است .