موضوع: نماز جمعه
تاریخ جلسه : ۱۴۰۴/۹/۲۴
شماره جلسه : ۴۷
-
خلاصه جلسه گذشته
-
اشکال دوم مرحوم حائری به استدلال
-
تأیید اشکال دوم مرحوم حائری
-
شاهد فقهی بر عدم تنزیل در جمیع آثار
-
تمایز میان بیان ملاکات و جعل آثار شرعی (نمونه روایت والدین)
-
مقایسه با روایت «الطواف بالبیت صلاة»
-
تطبیق قاعده بر روایات «الجمعة عیدٌ»
-
اشکال سوم: نفی تنزیل نماز جمعه به منزله عیدین در تمام آثار
-
ثبوت آثار مطلق عید، نه خصوصیات عیدین
-
تایید اشکال سوم
-
پاورقی
-
منابع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در جلسه گذشته، مبنای مختار در اعتبار سنجی راویانی که مورد وثاقت و جرح قرار نگرفتند بیان شد، در این مبنا بیان میشود که اگر روایات این راوی توسط یک راوی جلیل القدر بیان شده باشد در این صورت این به مقتضای اصاله العداله این روای توثیق می شود، ادله این مبنا بناء عقلا، استصحاب عدم احراز فسق و ظاهر حال است.
در ادامه استدلال دیگری توسط مرحوم حائری در مورد استناد به روایات صلاة العیدین مطرح شد، در روایت سماعه، امام صادق (علیهالسلام) تصریح میفرمایند که نماز عید تنها با «امام» مشروعیت دارد و بدون امام منعقد نمیشود، و این ظهور در اختصاص اقامه نماز عید به امام معصوم دارد. مرحوم آیتالله حائری با ضمیمه روایاتی که نماز جمعه را «عید» معرفی کردهاند، نتیجه میگیرند که همانگونه که نماز عیدین مختص امام معصوم است، نماز جمعه نیز از همین حیث در همان چارچوب قرار میگیرد.
وی در ادامه دو اشکال به استدلال به این روایت مطرح میکند، مرحوم حائری قیاس اشتراط نماز جمعه به امام معصوم با نماز عید را محل تأمل دانسته و «عدم امام» در روایت سماعه را ناظر به نبود حاکم وقت میداند، نه فقدان امام معصوم. ایشان همچنین احتمال میدهند که تعبیر «لا صلاة إلا مع إمام» از باب تقیه و برای جلوگیری از مفسده اجتماعی صادر شده باشد، نه در مقام بیان حکم واقعی اولیه.
اشکال اول مرحوم حائری مبتنی بر احتمال تقیه است، اما اینگونه پاسخ دادیم که تقیه ـ اگر هم باشد ـ در صغری است و در کبری روایت یعنی «لا صلاة إلا مع إمام» تقیه راه ندارد.
مرحوم آیتالله حائری در اشکال دوم و سوم خود، نکتهای بسیار دقیق و قابل توجه را مطرح میکنند، مقصود ایشان آن است که از اینگونه روایات، تنزیل نماز جمعه به منزله نماز عید در همه آثار و احکام شرعی استفاده نمیشود؛ زیرا این تعابیر اساساً در مقام بیان یک قاعده عام برای ترتب جمیع آثار نیست. بنابراین، اگر گفته شود امام (علیهالسلام) با تعبیر «الْجُمُعَةُ عِيدٌ» در صدد جعل قاعدهای کلی بوده و جمعه را نازلمنزله عید قرار داده است، لازمهاش آن خواهد بود که همه آثار مترتب بر نماز عید قربان ـ از جمله لزوم اقامه آن به دست امام معصوم ـ در نماز جمعه نیز جریان یابد. این نتیجه تنها در صورتی صحیح است که تعبیر «الْجُمُعَةُ عِيدٌ» ناظر به تنزیل تام و فراگیر باشد، در حالی که مرحوم حائری چنین ظهوری را نمیپذیرند.
به نظر ایشان، مقصود از تعبیر «عِيدٌ» در روایاتی مانند «الْجُمُعَةُ عِيدٌ» یا «هُوَ عِيدٌ لِلْمُسْلِمِينَ» آن است که روز جمعه از حیث حکمتها، مصالح و ملاکات تشریع، در مرتبهای نزدیک به عید قرار دارد؛ یعنی همان مصالحی که موجب تشریع نماز عید قربان شده، در نماز جمعه نیز لحاظ شده است. اما این بدان معنا نیست که عیدیت جمعه بهعنوان یک عنوان مجعول شرعی، با همه آثار و احکامش جعل شده باشد. به تعبیر دیگر، شارع در این روایات صرفاً به ملاحظه و لحاظ مصالح پرداخته، نه به جعل عیدیت در جمیع آثار.
بر اساس این تحلیل، روایاتی که روز جمعه را «عید» معرفی میکنند، در مقام بیان عظمت و جایگاه ویژه روز جمعهاند، نه در مقام ترتیب همه آثار شرعی مترتب بر عید فطر و قربان. چهبسا عظمت و ملاکات روز جمعه حتی از عید فطر و قربان نیز بیشتر باشد، اما این امر مستلزم آن نیست که تمام آثار فقهی آن اعیاد، عیناً بر جمعه مترتب گردد.
بر این اساس، وقتی گفته میشود «الْجُمُعَةُ عِيدٌ»، تنها آثاری که برای «مطلق عید» ثابت است ـ مانند اعمال خاص، فضیلت، ثواب، اطعام و امثال آن ـ بر روز جمعه مترتب میشود، نه ویژگیهای اختصاصی نماز عید قربان و فطر. بنابراین، از این تعبیر نمیتوان لزوم سرایت احکامی مانند اشتراط امام معصوم در نماز عیدین را به نماز جمعه استفاده کرد.
این اشکال سوم مرحوم حائری که به نوعی تایید همان اشکال دوم است مورد پذیرش است، نتیجه آنکه وجود ملاکات مشترک، هرچند قویتر، ملازمهای با سرایت همه آثار مجعولات شرعی ندارد و از تعبیر «الْجُمُعَةُ عِيدٌ» نمیتوان اشتراط امام معصوم در نماز جمعه را به قیاس نماز عیدین اثبات کرد.
[2] « عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاكَ.» (الکافی (اسلامیه)، ج 2، ص 159.)
[3] « عَوَالِي اللآَّلِي، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: الطَّوَافُ بِالْبَيْتِ صَلاَةٌ إِلاَّ أَنَّ اللَّهَ أَحَلَّ فِيهِ النُّطْقَ.» (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 9، ص 410.)
[4] « و ثالثا: ليس مثل الخبر المذكور ظاهرا في تنزيل الجمعة منزلة العيدين، بل لعلّ الظاهر أنّه أحد الأعياد، فلا يدلّ على إسراء حكم العيد الخاصّ من الفطر أو الأضحى، بل يثبت لها- مع قطع النظر عمّا تقدّم- ما ثبت لمطلق العيد، لا لخصوص فرد من العيد أو فردين منه.» (صلاة الجمعة (حائری)، 107.)
منابع
حائری، مرتضی، صلاة الجمعة (حائری)، قم - ایران، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1418.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (اسلامیه)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1363.
نوری، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1408.
نظری ثبت نشده است .