موضوع: نماز جمعه
تاریخ جلسه : ۱۴۰۴/۹/۸
شماره جلسه : ۳۷
-
خلاصه جلسه گذشته
-
دلیل ششم: استدلال به صحیحه محمد بن مسلم
-
ظهور عنوان «الامام» در روایت در امام معصوم
-
عدم خصوصیت ما عدا الامام در روایت
-
استشهاد صاحب جواهر به روایت طلحة بن زید بر شرطیت
-
جمعبندی استدلال به صحیحه محمد بن مسلم
-
عبارت مرحوم حائری در نقد استدلال به صحیحه محمد بن مسلم
-
استشهاد به روایت زراره در تایید استظهار
-
تقیه و نقد تفکیک کبری و صغری
-
در ادامه در بیان دیدگاه برگزیده نکات زیر را بیان می کنیم.
-
1. ظهور روایت طلحه بن زید در شرطیت
-
2. بررسی روایت زراره و قرینه بودن آن بر شرطیت
-
3. پاسخ به اشکال تکلّف در تفکیک کبری و صغری
-
4. جمع میان بیان عدد و بیان شرطیت
-
پاورقی
-
منابع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
دلیل ششمی که بر اشتراط وجوب نماز جمعه به حضور امام معصوم بیان شده است، صحیحه محمد بن مسلم است. این روایت را شیخ طوسی[1] و شیخ صدوق[2] نقل کردهاند و در وسائلالشیعه نیز آمده است. همین روایت در خلاف شیخ طوسی[3] نیز مورد استناد قرار گرفته است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ اَلْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنِ اَلْعَلاَءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى سَبْعَةِ نَفَرٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ لاَ تَجِبُ عَلَى أَقَلَّ مِنْهُمُ الْإِمَامُ وَ قَاضِيهِ وَ الْمُدَّعِي حَقّاً وَ الْمُدَّعَى عَلَيْهِ وَ الشَّاهِدَانِ وَ الَّذِي يَضْرِبُ الْحُدُودَ بَيْنَ يَدَيِ الْإِمَامِ.[4]
درباره شش فرد دیگر مذکور در روایت یعنی قاضی، مدّعی، مدّعىعلیه، شاهدان و مجری حدود، قطع داریم که هیچیک خصوصیت شرعی در وجوب یا اقامه نماز جمعه ندارند. عرف نیز بهسادگی الغای خصوصیت میکند و روشن است که مقصود روایت، بیان افراد خاص برای تحقّق نماز جمعه نیست؛ زیرا ثبوتاً امکان ندارد شرط شود که در هر نماز جمعه قاضی، مدّعی، مدّعىعلیه، دو شاهد یا مجری حدود حضور داشته باشند. ممکن است در روز جمعه هیچ نزاعی شکل نگیرد تا وجود مدّعی و مدّعىعلیه یا شاهد لازم شود، یا دعوا با اقرار پایان یابد و یا شهادت از نوع شهادت زنان باشد.
صاحب جواهر با استناد به صحیح ابن مسلم، مراد از «امام» در تعبیر «تجب الجمعة علی سبعة أحدهم الإمام» را امام الأصل، یعنی امام معصوم(علیهالسلام)، میداند و نتیجه میگیرد که روایت در مقام بیان شروط نماز جمعه است و حضور امام را بهعنوان شرط ذکر کرده است. وی سپس با توجه به مراجعه معمول متخاصمین به امام یا حاکم و فراهمشدن غالبی جمع هفتنفره، توضیح میدهد که روایت در پی بیان این معناست که هرگاه حداقل افراد لازم برای اقامه نماز جمعه تحقق یابد، وجوب آن ثابت میشود.
ایشان سپس احتمال میدهد که روایت در صدد بیان شرطیت عدد در وجوب نماز جمعه است، به این معنی که هر گاه هفت نفر نماز جمعه را برپا کردند، حضور در نماز جمعه بر دیگران واجب است. وی روایت زراره از امام باقر(علیهالسلام) را مؤید این برداشت میشمرد؛ زیرا در آن آمده است که نماز جمعه بر هفت نفر از مسلمانان واجب میشود و کمتر از پنجنفر صحیح نیست و در فرض اجتماع هفتنفر، یکی از همان جمع امامت و خطبه را بر عهده میگیرد.
بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى مَنْ تَجِبُ الْجُمُعَةُ قَالَ تَجِبُ عَلَى سَبْعَةِ نَفَرٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ لاَ جُمُعَةَ لِأَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ أَحَدُهُمُ الْإِمَامُ فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ يَخَافُوا أَمَّهُمْ بَعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ.[8]
بهنظر ایشان، این روایت بهوضوح دلالت میکند که امام، شرط وجوب جمعه نیست، بلکه تنها داخل در عدد هفتنفر بهشمار میآید.
وجه استشهاد به روایت زراره به این دلیل است که در عبارت «ولا تجب علی أقلّ منهم» اگر جمعی بیش از هفتنفر باشند ولی امام در میان آنان نباشد، عنوان «أقلّ منهم» بر چنین جمعی صدق نمیکند؛ و اگر حضور امام شرط بود، تعبیر مناسبتر آن بود که روایت بفرماید: «ولا تجب علی الجماعة التی لا یکون فیها الإمام». بنابراین روایت تنها در مقام بیان عدد است و میخواهد روشن کند که امام(علیهالسلام) نیز میتواند یکی از آن هفتنفر باشد، نه اینکه وجوب نماز جمعه متوقف بر حضور او باشد. به تعبیر ایشان، روایت در مقام بیان نصاب است، نه بیان شرطیت.
وی سپس اشکال تقیه را مطرح میکند و توضیح میدهد که اگر روایت بر شرطیت دلالت کند، باید پذیرفت که در زمان امام باقر(علیهالسلام) ـ که حکومت در اختیار حاکمان جور بوده ـ حمل این شرط بر امام جائر و قضات منصوب از سوی حکومت جور لازم میآید، و این امر نشان میدهد روایت ناظر به تقیه صادر شده است. بنابراین باید این احتمال مطرح شود که هر چند که کبرای آن مورد پذیرش باشد، امام (ع) در صغرای روایت تقیه کرده باشند، ، و کبرای آنرا نیز نمیپذیرد و این تفکیک را تکلّفآمیز میداند.[10]
بنابراین مرحوم حائری نتیجه میگیرد که اولا، روایت در مقام بیان «اقلّ عدد لازم برای اقامه نماز جمعه» است و تنها میخواهد بگوید امام(علیهالسلام) نیز داخل در این عدد است، نه اینکه حضور او شرطیت داشته باشد. ثانیا، حتی اگر روایت بر شرطیت ظهور داشته باشد، با توجه به فضای تقیه، قابلیت استدلال نخواهد داشت و تفکیک میان کبری و صغری نیز وجهی نخواهد داشت.
دیدگاه برگزیده
در ادامه در بیان دیدگاه برگزیده نکات زیر را بیان می کنیم.
1. ظهور روایت طلحه بن زید در شرطیت
نخستین اشکالی که بر استدلال مرحوم حائری وارد میشود، این است که اگر روایت «لا جمعة إلّا فی مصر تقام فیه الحدود» ـ که صاحب جواهر آنرا در مقام تکمیل آورده ـ در کنار صحیحه قرار گیرد، ظهور آن در شرطیت بهخوبی تقویت میشود. تعبیر «تقام فیه الحدود» خود نشان میدهد که اقامه حدود باید از ناحیه حاکم صورت گیرد و همین نکته قرینهای روشن بر لزوم ارتباط نماز جمعه با «امام» است. افزون بر آن، جمله «من یضرب الحدود بین یدی الإمام» در همان صحیحه نیز بر همین جهت دلالت میکند و ظهور روایت را در شرطیت استحکام میبخشد.
در پاسخ به این ادعا که روایت تنها در مقام بیان عدد است، باید گفت میان بیان عدد و بیان شرطیت منافاتی وجود ندارد. صدر روایت قرینه بر شرطیت است و ذیل روایت ـ با جمله «ولا تجب علی أقلّ منهم» ـ ناظر به بیان عدد است. بنابراین روایت بهصورت همزمان هر دو مطلب را بیان میکند.
با توجه به این نکات، این دلیل نیز ـ که مرحوم حائری آنرا در ردّ شرطیت مطرح کرده ـ ناتمام بهنظر میرسد.
پاورقی
[1] الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج 1، ص 418.
[2] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 413.
[3] الخلاف، ج 1، ص 627.
[4] تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 7، ص 305.
[5] جواهر الکلام (ط. القدیمة)، ج 11، ص 164.
[6] « فَأَمَّا مَا رَوَاهُ - أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: «لاَ جُمُعَةَ إِلاَّ فِي مِصْرٍ تُقَامُ فِيهِ الْحُدُودُ».» (تهذيب الأحكام، ج 3، ص 239.)
[7] « قول الباقر (عليه السلام) في صحيح ابن مسلم: «تجب الجمعة على سبعة نفر من المسلمين، و لا تجب على أقل من خمسة، منهم الامام و قاضيه و المدعي حقا و المدعى عليه و الشاهدان و الذي يضرب الحدود بين يدي الإمام» في إرادة إمام الأصل (عليه السلام) أو الأعم منه و نائبه لا إمام الجماعة، و القطع بعدم خصوصية المذكورين في الوجوب و إن حكي عن ظاهر الصدوق الفتوى به لا ينافي اعتبارها في الإمام الذي قد عرفت الدليل عليه، فيكون المراد الوجوب على سبعة أحدهم الامام على جهة الشرطية، لأنه في مساق بيانها فلا يرد أنه لا ينافي الوجوب على غيرهم أيضا، كما أن التخيير من جهة السبعة و الخمسة جمعا بين النصوص لا ينافي اعتبار الامام مع كل منهما، بل لعل قول أمير المؤمنين (عليه السلام) في خبر طلحة بن زيد عن جعفر عن أبيه (عليهما السلام): «لا جمعة إلا في مصر تقام فيه الحدود» مشعر أيضا باشتراط الجمعة بظهور السلطنة المقتضي لإقامة الحدود، و أن المراد منه الكناية بذلك عن ذلك، و تخصيص المصر لأن الغالب تنصيب الامام فيه.» (جواهر الکلام (ط. القدیمة)، ج 11، 164.)
[8] تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 7، 303.
[9] « فيكون مفاده مفاد خبر زرارة عن أبي جعفر عليه السّلام، قال: «تجب على سبعة نفر من المسلمين، و لا جمعة لأقلّ من خمسة من المسلمين، أحدهم الإمام، فإذا اجتمع سبعة و لم يخافوا، أمّهم بعضهم و خطبهم»[9]. فإنّ من الواضح أنّه ليس بصدد بيان اشتراط الجمعة بالإمام، بل الظاهر أنّه في مقام بيان أنّ الإمام داخل في العدد، و لا يكون العدد المشروط به الجمعة غير الإمام. و يؤيّد ذلك قوله عليه السّلام «و لا تجب على أقلّ منهم» إذ لا يصدق على الجماعة الّتي هي أكثر من السّبعة و ليس فيها الإمام، أنّها أقلّ من السّبعة الّتي فيها الإمام، بل الأنسب أن يقول: و لا تجب على الجماعة الّتي لا يكون فيها الإمام أو تكون أقلّ من السبعة. و يحتمل بعيدا أن يكون بصدد حكمة التشريع بالنّسبة إلى عدد السّبعة.» (صلاة الجمعة (حائری)، ص 102.)
ابنبابویه، محمد بن علی، من لايحضره الفقيه، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1363.
حائری، مرتضی، صلاة الجمعة (حائری)، قم - ایران، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1418.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم - ایران، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416.
صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، بیتا.
طوسی، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، دار الکتب الإسلامیة، 1365.
———، الخلاف، قم - ایران، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، 1407.
———، الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، با علی آخوندی و همکاران، جامع فقه 3 (کتابخانه و دانشنامه تخصصی فقه)، دار الکتب الإسلامیة، بیتا.
نظری ثبت نشده است .