موضوع: نماز جمعه
تاریخ جلسه : ۱۴۰۴/۹/۱۰
شماره جلسه : ۳۹
-
خلاصه جلسه گذشته
-
دلیل هفتم: روایت فضل بن شاذان از امام رضا (ع) در علل الشرایع
-
بررسی سند روایت
-
علل تشریع دو رکعتی نماز جمعه
-
1. تخفیف بهسبب دشواری راه
-
2. انتظار برای خطبه
-
3. برتری نماز با امام
-
4. عید بودن روز جمعه
-
علت جعل خطبه در نماز جمعه
-
علت دو خطبه: تفکیک حق خدا و نیاز مردم
-
کلام صاحب جواهر در استدلال به روایت
-
قرائن ظهور «الامام» در روایت در امام معصوم
-
کلام محقق خویی در استدلال به روایت و اشکال به آن
-
قرائن بر شرطیت نماز جمعه به امام معصوم در روایت
-
اشکال سندی مرحوم خویی
-
اشکال دلالی مرحوم خویی
-
پاورقی
-
منابع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در جلسه گذشته در تتمه دلیل ششم دو نکته اجتهادی مطرح شد، نکته نخست این بود که روایات مربوط به نماز جمعه را تنها با توجه به شرایط فضای صدور آنها میتوان درست فهم کرد؛ زیرا ائمه(ع) بهسبب مراقبت شدید حکومتهای اموی و عباسی نمیتوانستند صریحاً اعلام کنند که اقامه نماز جمعه منوط به حضور امام معصوم است و ناچار بودند از تعابیر دوپهلو مانند «امام عادل» استفاده کنند. ازاینرو، برخلاف برداشت مرحوم حائری، ذکر عنوانهایی مانند امام، قاضی و شاهد نشان میدهد روایت صرفاً در مقام بیان عدد نبوده است.
صدوق در عیون الأخبار و علل الشرایع[1] روایتی را از فضل بن شاذان نقل میکند که از امام رضا(ع) صادر شده است. کسانی که شرطیت امام معصوم و منصوب من قبل ایشان را پذیرفتند، به این روایت استناد کردند، در ادامه پس از ذکر این روایت به بیان نحوه استدلال به آن میپردازیم.
در این سند دو نکته وجود دارد، که ما در سالهای گذشته مورد بررسی قرار دادهایم و صرفا در این مقام به بیان آن میپردازیم.
1. طریق صدوق به فضل بن شاذان است که آیتالله خویی به وجود دو راوی در آن اشکال کرده و ما در کتاب صلاة القضاء به آن پاسخ دادهایم.[3]
2. نکته دوم اعتبار کتاب علل است که برخی از بزرگان درباره آن تردید کردهاند و قبلاً نیز بررسی شده است. بنابراین، این مباحث تکرار نمیشود و تنها به مضمون روایت پرداخته میشود.[4]
روایت با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا نماز جمعه در صورت اقامه با «امام» دو رکعت است، اما در صورت نبود امام، چهار رکعت خوانده میشود؟ امام رضا(ع) این پرسش را طرح کرده و چند علت برای تفاوت این دو حالت بیان کرده است.
1. تخفیف بهسبب دشواری راه
امام(ع) نخست به این نکته اشاره میکند که مردم برای شرکت در نماز جمعه از نقاط دور حرکت میکنند، «یَتَخَطَّوْنَ»؛ یعنی قدمبهقدم راه میپیمایند. ازاینرو، خداوند برای جبران رنج مسیر دو رکعت قرار داده است تا تکلیف سبک گردد و سختی راه جبران شود. در گذشته نیز مردم معمولاً پیاده از دو فرسخ فاصله برای حضور در نماز جمعه میآمدند.
2. انتظار برای خطبه
علت دوم آن است که امام مردم را برای خطبه نگاه میدارد و آنان در انتظار نماز میمانند و کسی که در انتظار نماز قرار گیرد، حکم نمازگزار را پیدا میکند. بنابراین، مجموع دو خطبه و دو رکعت، حکم یک نماز کامل را پیدا میکند و همین امر سبب میشود نماز جمعه در صورت وجود امام، دو رکعتی تشریع شود.
3. برتری نماز با امام
وجه سوم این است که نماز با امام «أتمّ و أكمل» است. امام به دلیل علم، فقاهت، عدالت و فضیلت، نماز را در کاملترین شکل آن اقامه میکند. این ویژگیها سبب میشود نماز جمعه در صورت حضور امام به دو رکعت تقلیل پیدا کند، زیرا ماهیت آن با امامت چنین شخصی کامل میشود.
4. عید بودن روز جمعه
1. مرحوم خویی نخست، به جمله «إِنَّ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ أَتَمُّ وَ أَكْمَلُ» اشاره میکند؛ جایی که چهار ویژگی علم، فقه، عدالت و فضیلت برای امام ذکر شده است. وی یادآور میشود که در امام جماعت تنها عدالت معتبر است و شرطی برای علم، فقاهت یا فضیلت وجود ندارد. بنابراین، ذکر این اوصاف نشان میدهد که منصب اقامه نماز جمعه شأنی فراتر از امامت جماعت دارد و هر فرد عادل نمیتواند متصدی آن شود.
در این روایت، بهگفته مرحوم خویی، امام(ع) در مقام بیان حکم شرعی قرار ندارد، بلکه صرفاً حقیقت و طبیعت نماز جمعه را توضیح میدهد. بهنظر وی، نماز جمعه ذاتاً اقتضا دارد که مسائل عمومی مردم در آن مطرح شود، موعظه و نصیحت ارائه گردد و اخبار و مصالح جامعه بیان شود؛ اموری که عرف نیز آنها را انتظار دارد. بنابراین، روایت ناظر به یک «اعتبار عرفی» است، نه «شرط شرعی»، و نمیتوان از آن لزوم برخورداری امام جمعه از ویژگیهای خاص یا بطلان نماز جمعه در صورت فقدان این امور را استظهار کرد.
مرحوم خویی تصریح میکند که اگرچه بهتر است خطبههای نماز جمعه را فردی عالم، فقیه و برخوردار از فضیلت ایراد کند و اقتضای طبیعی چنین اجتماع گستردهای نیز همین است، اما این اوصاف شرط شرعی محسوب نمیشوند. از نظر وی، رویه مسلمانان نیز مؤید این معناست که چنین اجتماعی معمولاً با رهبری فردی شایستهتر اداره میشود، اما این امر دلیلی بر الزام شرعی ندارد و نماز جمعه با تحقق حداقل وظایف خطبه، صحیح و منعقد خواهد بود.[8]
پاورقی
[1] علل الشرائع، ج 1، ص 256.
[2] عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 111.
[3] «خلاصه نظر استاد معظّم: اشکال اصلی مرحوم خویی ناظر به ضعف طرق شیخ صدوق به فضل بن شاذان است؛ زیرا در طریق نخست، عبدالواحد بن عبدوس و علی بن محمد بن قتیبه، و در طریق دوم، جعفر بن نعیم بن شاذان و محمد بن احمد بن شاذان توثیق نشدهاند. با این حال، بررسی مجموعه «علل» فضل بن شاذان نشان میدهد که صدوق و کلینی آن را مجموعهای از روایات مسموع از امام رضا(ع) تلقی کردهاند؛ بهویژه با توجه به تصریح خود فضل بن شاذان که در پایان کتاب میگوید این علل را مستقیماً از امام(ع) شنیده است. بنابراین، اصل اعتبار کتاب قابل دفاع است و اشکال تنها ناظر به وثاقت واسطههای طریق صدوق است. در همین زمینه، میتوان برای وثاقت عبدالواحد بن عبدوس به تعبیر مکرر «رضیاللهعنه» از سوی صدوق ـ بهعنوان ظهور در حسن حال ـ و برای وثاقت علی بن محمد بن قتیبه به نقل علامه در قسم موثقین و نیز تصریح نجاشی به اعتماد کشی بر او استناد کرد. بر این اساس، با تقویت وثاقت این دو راوی، اشکال سندی بر روایت مرتفع میشود.» پایگاه اطلاعرسانی آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی، درس خارج فقه «صلاة القضاء»، سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۲، جلسه یازدهم، ۲۷ مهر ۱۴۰۲، قابل دسترس در: https://fazellankarani.com.
[4] «خلاصه نظر استاد معظّم: گرچه درباره کتاب «علل» به سبب وجود برخی روایات اشکالاتی مطرح شده، این ایرادها یا قابل پاسخاند یا تنها موجب توقف در همان موارد خاص میشوند و نه تضعیف اصل کتاب؛ همانگونه که وجود چند روایت نامفهوم در «کافی» موجب بیاعتباری کل آن نمیگردد. تصریحات شیخ صدوق و تأیید علامه مجلسی نیز نشان میدهد که بخشی از عللِ نقلشده از فضل بن شاذان سماعی و بخشی استنباطی است، و صدوق خود در برخی موارد خطای فضل را گوشزد کرده است؛ ازاینرو، میتوان در موارد مشکوک توقف کرد، اما کنار گذاشتن تمام کتاب یا زیر سؤال بردن شخصیت فضل بن شاذان ـ چنانکه برخی معاصران ادعا کردهاند ـ قابل دفاع نیست.» همان.
[5] جواهر الکلام (ط. القدیمة)، ج 11، ص 165.
[6] «إحداهما: قوله (عليه السلام): «لأن الصلاة مع الإمام أتم و أكمل، لعلمه و فقهه و فضله و عدله»[6] حيث يظهر منها أن الامام المقيم للجمعة يمتاز عنه في بقية الجماعات، لاعتبار كونه عالماً فقيهاً فاضلاً عادلاً، و لا شك في عدم اعتبار شيء من هذه الصفات في أئمة الجماعات ما عدا الأخير، فيعلم من ذلك عدم صلاحية كل أحد لإقامة الجمعة إلا من كان حاوياً لهذه الخصال و لا يكون إلا الإمام أو المنصوب الخاص. ثانيتهما: قوله (عليه السلام): «إنما جعلت الخطبة يوم الجمعة لأنّ الجمعة مشهد عام، فأراد أن يكون للأمير كما عن العلل[6] للإمام كما عن العيون، سبب إلى موعظتهم، و ترغيبهم في الطاعة و ترهيبهم عن المعصية، و توقيفهم على ما أراد من مصلحة دينهم و دنياهم، و يخبرهم بما ورد عليهم من الآفاق و من الأهوال التي لهم فيها المضرة و المنفعة، و لا يكون الصابر في الصلاة منفصلاً و ليس بفاعل غيره ممن يؤم الناس في غير يوم الجمعة..» إلخ[6] و الجملة الأخيرة أعني قوله: «و ليس بفاعل...» إلخ غير مذكورة في العيون كما نبّه عليه في الوسائل.و كيف كان، فالمستفاد من هذه الفقرة من الحديث أيضاً امتياز إمام الجمعة عن غيرها و عدم أهلية كل شخص لها، بل يعتبر أن يكون المقيم من له خبرة بالأُمور و اطلاع بأحوال البلاد، و ما يجري فيها من الحوادث، كي يعلن للناس ما يرد عليه من الآفاق، و يرشدهم إلى ما فيه صلاحهم و فسادهم، و يوقفهم على ما يمسّهم من المضارّ و المنافع، و يعظهم و يمنّيهم و يرغّبهم و يرهبهم، و مَن هذا شأنه لا بد و أن تكون له السيطرة على الأُمور و التسلط على كافة الشؤون، و ليس هو إلا الإمام (عليه الإمام) أو المنصوب الخاص، فليس لغيره التصدّي لهذا المقام.» (موسوعة الإمام الخوئي، ج 11، ص 36.)
[7] «هذا كله مع أن الرواية ضعيفة السند، لضعف طريق الصدوق إلى الفضل بن شاذان، فان في الطريق علي بن محمد بن قتيبة و لم يوثّق، و عبد الواحد بن عبدوس النيشابوري العطار الذي هو شيخ الصدوق و لم يوثق أيضاً. نعم قد ترضّى عليه الصدوق عند ذكره فقال: رضي اللّٰه عنه[7]، لكنه غير كاف في التوثيق كما لا يخفى.» (همان، ج 11، 37.)
ابنبابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، کتابفروشی داوری، بیتا.
———، عيون أخبار الرضا عليه السلام، تهران، جهان، بیتا.
خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئي، قم - ایران، مؤسسة إحياء آثار الامام الخوئي، 1418.
صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، بیتا.
نظری ثبت نشده است .