موضوع: حقیقت شرعیه/صحیح و اعم
تاریخ جلسه : ۱۴۰۰/۹/۲۳
شماره جلسه : ۴۱
-
نکاتی پیرامون منصب امامت و ساحت قدسی اهلبيت(علیهم السلام)
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
ساحت قدسي اهلبيت(عليهمالسلام)
از قرار گرفتن این دو آیه در کنار هم منصب مهم امامت به خوبی استفاده میشود.
در اسلام اين منصب الهي هرچند عنوان رسالت و نبوت را ندارد اما از چنان ويژگي بالايي برخوردار است که ابراهيم خليل را پس از سربلندي در امتحانات سخت مفتخر به آن کرده و ميفرمايد اين مقام به ظالمين نميرسد و جز معصومين(عليهمالسلام) کسي لايق آن نميباشد.
گاهی این سؤال مطرح ميشود که آیا در قرآن آیهای هست که بدون نياز به روايت دلالت بر امامت داشته باشد؟
بهترین آیه یا یکی از بهترین آیات همین دو آیه 143 بقره و آیه 78 حج است.
در سوره مبارکه بقره میفرماید «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطًا»، ما شما را امت وسط قرار دادیم، اولاً تعبیر به جعلناکم یعنی خداوند میفرماید ما اين منصب را برای شما قرار میدهیم، ثانياً آیا خطاب جعلناکم خطاب به همهی مسلمین است؟ یعنی ما همه مسلمانان از زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت را امت وسط قرار دادیم؟ وسط به معنای اين است که نه جانب افراط برود و نه تفریط، در بعضی از تفاسیر هم به عدل، امت عادله و اعتدال معنا شده، یعنی در وجود اين افراد، افراط و تفريط در هیچ مسئلهای نه در اعتقادیات، نه در اخلاق، نه در احکام راه ندارد و در همهی امور حد دقیق آن را رعایت میکنند. مراد از «وسط» در اینجا وسط معنوی است نه جسمانی، که گفته شود در اعداد، در کم متصل و کم منفصل وسط چیست؟ اینجا وسط، وصف برای امت است، یعنی امتی که حرفش، گفتارش، کردارش، بر حد وسط است نه در آن افراط وجود دارد نه تفریط.
حال آیا میشود گفت همهی مسلمانها امت وسطند؟ اگر همهی مسلمانها امت وسط باشند پس «اکثرهم لا یعقلون» یعنی چه؟ «اکثرهم الفاسقون» يا «اکثرهم لا یعلمون» به چه معناست؟ این همه آیاتي که قرآن کريم در مذمت اکثر بيان فرموده اکثر از همین امت پیامبر است همچنانکه منافقين نيز در همين امت بوده و هستند. اگر اکثر لا یعقلونند، اين اکثرهم لا یعلمون يا الفاسقون قرینه ميشود بر اینکه امت وسط یک گروه و افراد خاصی از مسلمانان هستند نه همه مردم. چون امت بر افراد قلیل هم صدق میکند.
خدا که میفرماید «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطًا»، اين گروه خاص را براي چه امت وسط قرار داده است؟ آيا اين عنوان تشریفاتی و یک وصف معنوی محض است؟ خداوند در تعریف اين گروه میفرماید: «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ» شما را امت وسط قرار دادم تا شاهد بر اعمال و افکار مردم باشید «وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيدًا»، از آن طرف رسول هم شاهد بر شما است، خوب عنایت شود اگر کسي به این دو آیه خوب دقت کند به خوبی ميتواند بدون نياز به هيچ روايتي حقیقت امامت را از قرآن کریم استفاده کند، گرچه روایاتی هم در ذیل هر دو آیه وارد شده است.
آیه میفرماید این منصب را برای شما قرار دادیم تا شاهد همه اعمال مردم باشيد. آيا همه مسلمانان ميتوانند شاهد بر اعمال خود باشند؟ چه رسد بر اعمال همه مردم؟ شهداء علي الناس يعني نه تنها شاهد بر اعمال ظاهري مردم بلکه شاهد بر تمام اعمال، افکار و آنچه در دل مردم میگذرد هم هستند.
مطابق آيه شريفه «قل اعملوا فسیري الله عملکم و رسوله و المؤمنين» خدا و رسول خدا و مؤمنین شاهد بر اعمال مردم هستند. ولی اینجا «لتکونوا شهداء علی الناس»، ميفرمايد افزون بر اعمال شاهد بر همه چيز مردم هستند. تحمل این شهادت در دنیا و ادای آن در آخرت است، اینکه قرآن ميفرمايد روز قیامت هر امتی را با امامش محشور میکنیم، چون آن امام به عنوان شاهد است امام شخصیتی است که شاهد بر اعمال مردم در دنیا است، اعمال همه انسانها بر امام عرضه میشود نه فقط اعمال شیعه و مسلمین، این چه مقامی است؟ اين امت وسط هم کسانی هستند که در این دنیا آگاه بر اعمال و افکار و قلوب همه مردم هستند.
آنگاه در آیه 78 سوره حج میفرماید «و جاهدوا فی الله حقّ جهاده»، شما (گروه خاص) بايد نهایت جهاد و تلاش و کوشش را در راه خدا داشته باشید، در عبادت بايد برترین عبادتها را داشته باشيد، در خدمت و ارتباط با مردم،در شناخت خدا و هر آنچه مصداق اطاعت خدای تبارک و تعالی است بايد سرآمد باشيد. این تکلیف تکلیفی نیست که بشود متوجه همه مسلمین گردد، علما هم نمیتوانند حق جهاد را انجام بدهند. تنها اوحدی از افراد بشر میتوانند حق جهاده را انجام دهند. بعید هم نیست که این از «اتقوا الله حقّ تقاته» هم بالاتر باشد. خود این آیه به قرينه حق جهاده میگوید مخاطبش گروه خاصی است و بعد میفرماید «هو اجتباکم» خدا شما را اختیار کرده، شما مجتبی و مصطفای الهی هستيد. نزد خداوند یک گروه برگزیده از میان این مردم هستيد.
«و ما جعل علیکم فی الدین من حرج»، ميفرمايد هرچند شما را موظف به انجام حق جهاده نمودهام اما در دين حرج را بر شما قرار ندادهايم «ملة ابیکم إبراهیم». ملت ابیکم یعنی شما در دین پدرتان ابراهیم هستید، «هو سماکم المسلمین من قبل»، یعنی قبل از اسلام و در کتابهای آسماني گذشته و تورات و انجیل خداوند شما را به عنوان مسلمانان واقعی نام برده است. نمیگوید جعلکم بلکه میگوید سمّاکم، نام امامان شيعه در تورات و انجیل و همه کتب آسمانی بوده «هو سماکم المسلمین من قبل و فی هذا»، در این کتاب يعني قرآن هم خدا نام شما را برده ولي با عنوان کلی اولوا الامر و مؤمنون.
آنچه میخواهم استفاده کنم این است که همان غایت شاهد بودن که در آیه 143 سوره بقره ذکر شده «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيدًا» در همین آيه نيز آمده «وَجَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ»، منتهی با تقدیم و تأخیر «رسول» بر «عليکم»، يعني روز قیامت پيامبر(ص) شهادت میدهد که این گروه به آنچه که از ناحیه خدا مأمور بودند عمل کردند و اينها نيز شاهد بر همه مردم، اعم از مسلمان، شیعه و غیر آن هستند.
این دو آیه را که کنار هم قرار بدهیم به خوبی میفهمیم یک ناس داریم و یک امت وسط و یک رسول. رسول شاهد بر امت وسط و امت وسط شاهد بر ناس هستند، همچنين به قرینهی کلمه وسط که به معنای رعايت عدل است امت وسط به افراد خاص اطلاق ميشود و به قرینه «شهداء علي الناس» اين افراد خاص شاهد بر اعمال و افکار و عقايد همه مردم هستند.
اين گروه خاص نزد ما شيعيان؛ اهلبيت پيامبر و معصومين(صلوات الله علیهم اجمعین) هستند. اینکه در روایات، ائمه(ع) میفرمایند «نحن الشهداء علی خلقه»، یعنی همه اعمال بشر به ما عرضه میشود و ما شاهد آن هستيم و در قیامت شهادت ميدهيم این آقا این کار را کرد يا این حرف را زد، غیر از نامهی اعمال هر فرد که در جای خودش ثابت است. چنين مقامي کجا پیدا میشود؟ صدها خلیفه را کنار هم قرار بدهند به سر سوزنی از مقام ائمه ما نمیرسند، این یک امر واضح قرآنی است، روايت نیست که بگويید سندش کذا است که البته روایات معتبر هم وجود دارد مثل «نحن الامة الوسطی» که خود ائمه ميفرمايند امت وسط يا شاهد بر خلق هستند. «نحن الشهداء علی خلقه».
این مقام ائمه ما در قرآن کریم است. آیا اگر کسی اندک توجهی به قرآن کرده باشد نعوذ بالله نسبت به نسب ائمه اطهار(عليهمالسلام) چنين حرف ياوهاي بر زبان او جاری میشود؟ اين فردي که ادعای مسلمانی و ادعای ارتباط با قرآن به عنوان شیخ التفسیر میکند، بیاید این آیه را معنا کند، این مقام و منزلت ائمه(عليهمالسلام) در نزد خداست. آيا پذيرفته است که کسی چنین حرفی بزند بعد هم بگوید سوء تفاهم شد و با یک عذرخواهی ظاهری، ما قانع بشویم؟
ما به تبع امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) و حتي بالاتر به دستور و سيره خود ائمه معصومین(علیهم السلام) معتقد به حفظ وحدت هستیم و ميگوييم هر کسی که منادی تفرقه بین مسلمین بشود از خط اساسی اسلام فاصله گرفته است. مسلمانها نباید با هم دشمنی کنند یهود و نصارا، خصوصاً یهود زمان ما بدتر از یهود در صدر اسلام است. آنها دنبال تکه تکه کردن مسلمین و نابودی همه مسلمانها هستند، چه شیعه و چه سنی، در این تردیدی نیست.
اين خط اساسی وحدت را ائمه ما از همان صدر اسلام براي ما ترسيم کردهاند. اما آيا معنای وحدت این است که یک آدم بیسواد، یک آدمی که پیداست قلبش مملو از حقد و کینه است بیاید یک حرف مزخرف این چنینی غير قابل تصور را بزند؟ بدن انسان هنگام تصور چنين خبطي به لرزه ميافتد. یک مسلمان نمیتواند آرام باشد چه برسد به یک شیعه. ما از علمای اهلسنت که بحمدالله در مقابل اين فرد موضعگیری کردند تقدير ميکنيم، ولی این کافی نیست، بايد این آدم را از جامعه اسلام طرد کنید و نگذارید نماز جمعه بخواند، نگذارید مورد مراجعه مردم باشد، این اقل آن چیزی است که باید نسبت به این فرد انجام بشود، وجود چنین افرادی در جامعه مسلمین مايه فتنه است.
امروز بحمدالله در کشور ما اهلسنت و شیعه در مسالمت و کمال آرامش تحت این نظام اسلامی زندگی میکنند، زندگی اینها در این زمان قابل مقایسه با دوران طاغوت نیست! زمان طاغوت به اهلسنت در ایران بها داده نمیشد و ارزشي برایشان قائل نبودند، با قهر و غلبه با آنها برخورد میکردند ولی امروز از برکت انقلاب اسلامي همانند حوزههای شیعه، مدرسه علميه دارند، مدارسشان هم چندین برابر حوزه های شیعه شده، دارید زندگی میکنید ما هم میخواهیم همین مسالمت باقی بماند ولی سرسوزني اجازه تنقيص ائمه اطهار عليهم السلام را نخواهيم داد و آن را تحمل نخواهیم کرد.
لذا هم علمای اهلسنت باید یک موضعگیری قویتر کنند و هم مسئولین نگذارند چنین آدمی در جامعه محل مراجعه خود اهلسنت هم باشد! وجود این شخص برای اسلام خطرناک است، هر چند وقت یک بار این فرد حرفهاي عجیب و غریبی میزند، خود اهلسنت هم عنوان مزدور به او دادهاند. دشمن در حال کار کردن است، دشمن برنامه ریزی میکند تا در یک موقعیتی یک کلامی را از زبان یک عالم سنی یا یک عالم شیعی بیرون آورد. باید بیدار و هوشیار باشیم ولی هوشیاری و بیداری هم به این نیست که اغماض کنیم.
مقامات ائمه طاهرین(علیهم السلام) اظهر من الشمس است. حسرت ما این است که عمر انسان تمام میشود و نميتوانيم اینها را بهخوبي بشناسيم. نفهمیدیم امام یعنی که و مقام امامت چه مقامی است؟ ما باید اعتقادات جوانان خود را حفظ کنیم. گاهي بعضي از من ميپرسند چکار کنیم موفق بشویم؟ میگویم تا میتوانید نسبت به امامت کار کنید، آیات امامت، مقام ائمه، کلمات ائمه، اعتقادیات، احکام، اخلاقشان را یاد بگیرید. مراجعه به کافی شریف کنيد و ببینید در باب موالید ائمه، در باب کیفیت خلقت ائمه چه چیزهای فوق فکر بشر را ذکر کرده است.
این روایت در کتاب الحجه کافی باب موالید الائمه آمده که راوی میگوید: «سَمِعتُ أبا عَبدِالله(علیه السلام) یَقُول: إِنَّ اَللهَ عَزَّوَجَلَّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ اَلْإِمَامَ مِنَ اَلْإِمَام، وقتی خدا میخواهد امامی را از یک امام دیگر خلق کند، «بَعَثَ مَلَكاً فَأَخَذَ شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ تَحْتَ اَلْعَرْشِ ثُمَّ أَوْقَعَهَا أَوْ دَفَعَهَا إِلَى اَلْإِمَامِ فَشَرِبَهَا»، مقداري از آبی را که تحت العرش است به امام ميدهد تا بنوشد. حالا این تحت العرش کجاست؟ خدا ميداند. پیداست که یک آبی غیر از آب دنیوی است، امام آن آب را میخورد.
«فَيَمْكُثُ فِي اَلرَّحِمِ أَرْبَعِينَ يَوْماً لاَ يَسْمَعُ اَلْكَلاَمَ ثُمَّ يَسْمَعُ اَلْكَلاَمَ بَعْدَ ذَلِكَ» بعد از خوردن آن آب، نطفه امام بعدي به مدت 40 روز در رحم مادرش قرار میگیرد و بعد از 40 روز در بطن مادر، قادر بر شنيدن کلام ميشود. نگوييد علم امروز میگوید گوش بعد سه ماه از عمر جنين درست میشود، چون وجود و خلقت اينها فرق ميکند. در خلقت اين ذوات عوامل دیگری هم دخالت دارد.
لذا ميفرمايد وقتي به دنيا آمد «فَإِذَا وَضَعَتْهُ أُمُّهُ بَعَثَ اَللهُ إِلَيْهِ ذَلِكَ اَلْمَلَكَ اَلَّذِي أَخَذَ اَلشَّرْبَةَ فَكَتَبَ عَلَى عَضُدِهِ اَلْأَيْمَنِ» خداوند همان ملک را ميفرستد تا بر بازوي راست حضرت اين آيه شريفه را بنويسد: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ». «تمّت کلمة ربک» یعنی امام کلمهی تامهی الهیه است، اين چه تعبیر بلندي است؟ معنای کلمه چیست؟ بحث خیلی مفصل و دقیق و لطیفی دارد.
اين «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً» صغرای قضيه و «لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ»، کبراي آن است. نتيجه آنکه اگر بخواهند بر اين کلمات تام الهي خدشهاي وارد کنند خدا نميگذارد.
عدهای میخواهند نور خدا را خاموش کنند اما مگر خدا میگذارد؟ «يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ» ائمه ما حقایقی هستند که تا ابد زندهاند. حقایقی که خدا برای بشر قرار داده و بشر در پرتو اين ذوات مقدس و حتي زیارت قبورشان حیات و رشد يافته و سعادت پیدا میکند، مگر در زیارت ائمه نميگويیم «اللهم انی اتقرب اليک بهم» ما بوسيله اینها به سوي تو تقرب پیدا میکنیم، اين مقام امامان ماست که در زمان حیات و مماتشان کلمه تامه الهیه هستند.
لذا باید شئون و مقامات ائمه ما حفظ شود، اگر ما هم نخواهیم حفظ کنیم خدای تبارک و تعالی اینها را که به عنوان ثقل اصغر عدل قرآن قرار داده حفظ میکند اینها از مصادیق ذکر هستند که ميفرمايد «إنا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» و مصداق اصلی ذکر هم قرآن کریم است.
امیدوارم معرفت علمای ما به امامت زیادتر بشود و این حقایق را دريابند که بشر در پرتو ارتباط با اين ذوات مقدسه هدایت پیدا میکند، چند سال پيش در همان اوايل جنايات داعش یکی از علمای بزرگ اهلسنت به ديدار ما آمده بود،. از من پرسید به نظر شما راه حل مشکلات مسلمین چیست؟
گفتم راه حلش این است که همه سراغ اهلبیت برويم. اگر کسی سراغ اهلبیت نرود نمیتواند سراغ قرآن برود. بايد محور را اهلبیت قرار دهیم. و او هم حرف ما را تصدیق کرد. اجازه شيطنت به شیاطین ندهيم. به خیال خام خودشان امام ما مثل خليفه آنهاست! در حالي که نه در علم و نه جهات دیگر قابل مقایسه نیستند. امیدوارم خداوند شر دشمنان اسلام حتی دشمنانی که به حسب ظاهر لباس مسلمانها را پوشیدهاند از جامعه مسلمین دفع بفرماید ان شاءالله.
نظری ثبت نشده است .