موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 6 (شرایط متعاقدین)
تاریخ جلسه : ۱۳۹۱/۱۱/۱۷
شماره جلسه : ۵۷
-
کلام حضرت امام
-
توضیح کلام امام
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه بحث گذشته:
بحث در جواب اول مرحوم شیخ از اشکال در مورد حدیث رفع و مناقشاتی که بر این جواب مرحوم شیخ وارد شده بود؛ در بحث گذشته هم کلمات مرحوم ایروانی را ذکر کردیم، خلاصهی فرمایش ایروانی این است که شما نفرمائید حدیث رفع احکام ضرری را برمیدارد اما احکام نفعی را برنمیدارد! بلکه بیائید به همان بیانی که در آخر کلامتان گفتید که حدیث رفع احکامی که بعد الاکراه و به سبب الاکراه میآید را برنمیدارد. ما الآن اگر بخواهیم بعد الاکراه و بعد زوال الاکراه بگوئیم این عقد موقوف است بر اجازه، شما بگوئید حدیث رفع این را نمیتواند بردارد، چرا میآئید تفصیل میدهید بین احکام ضرری و احکام نفعی، یا آنجایی که حکم مربوط به غیر است یا آنجایی که مربوط به مُکره است که توضیحش را در بحث گذشته بیان کردیم.حالا در بحث امروز عبارت امام را هم عنوان کنیم تا خودمان این اشکال را جمعبندی کنیم ببینیم بالأخره این اشکال و این جواب شیخ و اشکالاتی که بر جواب شیخ شده درست است یا نیست؟ فقط مطالب خوب در ذهن شریفتان باشد، مطالبی که از مرحوم نائینی بیان کردیم و عرض کردیم مرحوم آقای خوئی(قدس سره) به تبع ایشان بیان کردند ولو عباراتشان یک مقدار با عبارات مرحوم نائینی فرق داشت و همچنین این اشکالی که از مرحوم ایروانی آمدیم بیان کردیم.
کلام حضرت امام:
امام(رضوان الله تعالی علیه) در جلد دوم کتاب البیع در صفحه 120، وقتی جواب شیخ را نقل میکنند که شیخ میفرماید حدیث رفع احکام ضرریِ مُکره را برمیدارد اما احکامی که به نفع مکره است برنمیدارد می فرمایند «ویرد علیه إنّ الموضوعات المترتبة علیه الاحکام علی اقسامٍ» موضوعاتی که احکام برایشان مترتب میشوند میفرمایند سه قسم است، «ما کانت آثارها علی المُکره وکان ثقیلةً علیه» میفرمایند یک موضوعاتی داریم که احکام آن بر مُکره ثقیل است، یعنی همان احکام ضرری، موضوعی که دارای حکم ضرری است، موضوعی که آثارش به ضرر مکره است این یک قسم.بعد این عبارت را دارند که میفرمایند «و ما کان له لا یصدق الوضع علیه و الرفع عنه» آن حکمی که به نفع مُکره است این صدق نمیکند که بگوئیم شارع این را وضع کرده برای این. تا بگوئیم اکراه میآید این را برمیدارد، به عبارت دیگر در این دلیلشان میفرمایند حدیث رفع چیزی را برمیدارد که موضوع باشد، موضوع نه موضوع در مقابل محمول، موضوع یعنی مجعول باشد، شارع بیاید جعل کرده باشد، آن وقت میفرمایند چیزی که به نفع این مکره است «لا یصدق أنّه وضع له»، یعنی به عنوان مجعول برایش صدق نمیکند! نمیخواهند بگویند به ضررش است بلکه آنچه به ضرر است را برمیدارد.
(سؤال و پاسخ استاد):
غیر از مسئله امتنان میخواهند بفرمایند در احکام نفعیه اصلاً وضع وجود ندارد یعنی ظاهر عبارت امام این است که وضع عمدتاً و اصلاً مکانش آنجایی است که یک چیزی بر ذمهی این آدم بیاید، وقتی میگوئیم الزام به وفا وضعٌ علیه است، یعنی ضرر بر او است. اما وقتی میگوئیم شما میتوانی این ماء را هبه کند و یا هبه نکنی. در اینجا که میگوئیم میتوانی هبه کنی، اینجا هم وضع است؟ امام میفرمایند اینجا عنوان وضع ندارد، اصلاً میگویند عنوان وضع ندارد. دقت در فرمایش امام و اینکه این عبارت را خواندیم برای این نکته است که ایشان میخواهند بفرمایند جایی که یک چیزی در اختیار آدم است، اینجا عنوان وضع ندارد، یعنی نمیتوانیم بگوئیم اینجا یک وضعی از ناحیهی شارع وجود دارد، من میتوانم این معامله را انجام بدهم و یا انجام ندهم، اینجا که من میتوانم انجام بدهم میتوانیم بگوئیم شارع این حکم را برای شما جعل کرده؟ نه، جعلی وجود ندارد، وضعی وجود ندارد.توضیح کلام امام:
[1]ما کلام امام را داریم یک مقداری تثبیت میکنیم و نمیگوئیم خودمان هم قبول داریم! در ذهن شریف امام چه بوده؟ عبارت این است که می فرمایند «و ما کان له» یعنی آن حکمی که به نفع اوست «لا یصدق الوضع علیه» این را نمیتوانیم بگوئیم که صدق وضع میکند یعنی شارع این را برای او وضع کرده، میگوئیم چرا؟ چرا را هم نفرمودند، چرایش این است که وضع در جایی است که یک الزامی یا در ناحیهی فعل یا در ناحیهی ترک باشد، اما اینکه شما میتوانید این معامله را انجام بدهید و یا ترک کنید، اینجا چه چیز برای ما وضع شده؟ اصلاً وضعی وجود ندارد. آن وقت بیائیم بگوئیم حدیث رفع.
پس داریم اقسامی که ایشان بیان کردند را ذکر میکنیم، میفرمایند آنجایی که حکم ضرری است مسلّم برمیدارد، آنجایی که حکم نفعی است چون در حکم نفعی صدق وضع نمیکند و کلمهی رفع در مقابل وضع است مسلّم برنمیدارد.
پس خلاصه این شد که میفرماید ما این حدیث رفع را میگوئیم از حقایق ادعائیه است، یک. ادعا در چیست؟ یا ادعا مستقیماً میاید روی اثر، متکلم میگوید من این اثر را از این موضوع برداشتم ادعاءً، یا ادعا میآید روی خود موضوع میگوید من ادعاءً میگویم این موضوع برداشته شد، آن وقت میفرماید آنجایی که ادعا میآید روی خود موضوع این متکلّم باید قبلاً مفروض بگیرد که این موضوع موجود در این مکلّف است. حالا اگر یک تکلیفی را متکلّم میخواهد ادعاءً بردارد قبلاً میفرمایند باید این تکلیف را به عنوان یک امر ثقیل ثابت در این مکلّف بداند بعد بگوید من این را برمیدارم. تا اینجا هنوز ابتدای این توضیح قسم سوم هستیم؛ میفرمایند این ادعایی که متکلّم میکند مشتمل بر دو دعواست، دعوای اول «دعوی ثبوت الموضوع الثقیل علیه و مصححها کون اثره علیه و هو وزرٌ ثقیلٌ»، دو: «إن الموضوع بنفسه مرفوعٌ و مصححّها رفع احکامه» که باز این ظاهرش این است که نتیجهی مطلب گذشته را دارند میگویند.
بحث جلسه آینده:
این کلام امام را یک مقدار دقت کنید ببینید آن نکتهی فنی در کلام امام این است که ما احکامی که هم جنبهی نفعی دارد و هم جنبه ضرری دارد را چکار کنیم؟ آیا حدیث رفع اینها را برمیدارد یا نه؟ و آنچه مربوط به محل بحث در ما نحن فیه استاین است، احکامی داریم از یک حیث جنبهی نفعی دارد و از حیث دیگر جنبه ضرری دارد، آیا حدیث رفع این را برمیدارد یا نه؟[1] ـ این توضیحی است که ما برای فرمایش امام داریم، شما حتماً کنار کتاب امام این توضیح را یادداشت کنید و خودتان هم داشته باشید، حالا اگر مطلب دیگری به ذهنتان رسید آن را هم بفرمایید تا ما استفاده کنیم.
نظری ثبت نشده است .