درس بعد

مقدمه اصول

درس قبل

مقدمه اصول

درس بعد

درس قبل

موضوع: وضع


تاریخ جلسه : ۱۳۹۹/۱۲/۱۸


شماره جلسه : ۹۷

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه مباحث گذشته

  • بررسی کلام مرحوم امام خمینی(ره)

دیگر جلسات
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين



خلاصه مباحث گذشته
مرحوم امام (ره) وجود نسبت در قضایای حملیه غیر مؤوله و سالبه انکار نموده و فرمود: جملات خبریه‌ای که در‌ آن‌ها نسبت وجود ندارد، دلالت و حکایت بر هو هویت –عینیت موضوع و محمول- و جملات خبریه‌ای که در آن‌ها نسبت وجود دارد، حکایت از وجود رابط یا اضافه دارند.

اما مدلول جملات انشائیه ایجادیت است که یا به نحو ایجاد هو هویت و یا به نحو ایجاد نسبت و اضافه و یا به نحو ایجاد ماهیت اعتباری مانند بیع است.

در ایجاد ماهیت اعتباری هر چند متکلم ماهیت ذات اضافه‌ای را ایجاد می‌کند اما متکلم ایجاد اضافه نمی‌کند و بیع که امری اعتباری است نیاز به بایع، مشتری، ثمن و مثمن دارد. اما در ایجاد نسبت، متکلم می‌گوید: «وهبت هذا المال لزیدٍ» و اضافه بین مال و زید را ایجاد می‌کند.

به بیان دیگر مبنای مرحوم امام (ره) این است که ایشان در جملات خبری دو موضوع له -حکایت از هو هویت و حکایت از کون رابط- و در جملات انشائی سه موضوع له -ایجاد هو هویت، ایجاد کون رابط، ایجاد خود ماهیّت اعتباری- ذکر نمودند.

استدلال ایشان در مورد انکار قضایا چنین بود که در «الانسان انسانٌ» سه قضیه وجود دارد: الف- قضیه محکیّه که انسان در عالم خارج است ب- قضیه معقوله که متکلم آن‌را در ذهن تصور نموده‌است. ج- قضیه‌ لفظیه.

سپس فرمود: در قضیه محکیه دو چیز و تغایر وجود ندارد تا بگوئیم نسبتی بین آن‌ها برقرار است، پس وقتی نسبت فرع تغایر شد، در نتیجه در قضیه معقوله‌ و لفظیه آن نیز نسبت وجود ندارد برای این‌که این قضایا از قضیه محکیه تشکیل می‌شوند.

بررسی کلام مرحوم امام خمینی(ره)  پیرامون وجود نسبت در قضایای حملیه غیر مؤوله و سالبه
نسبت به کلام مرحوم امام (ره) چهار اشکال به ذهن می‌رسد:[1]

اشکال اول:
این‌که مشهور می‌گویند قضایا سه جزء دارد تنها در قضیه لفظیه است؛ یعنی اگر متکلم قضیه‌ای را بیان نمود و دارای موضوع و محمول شد، باید قائل به وجود نسبت به آن‌ها شویم برای این‌که اینها دو چیز هستند و موضوع به وصف موضوعیت و محمول به وصف محمولیت با یک‌دیگر تفاوت دارند.

بله در عالم خارج الانسان انسانٌ دو چیز نیست. حتی در قضیه معقوله نیز انسان در عالم ذهن متکلم یکی است. اما زمانی‌که قضیه لفظیه تشکیل شد، مسلماً بین موضوع و محمول تغایر وجود دارد؛ مثلاً انسان به وصف این‌که موضوع است، با انسان به وصف این‌که محمول است تفاوت دارد. ضمن این‌که اطلاق قضیه به قضایای محکیه و معقوله نیز تسامحی است.

اشکال دوم:
با این‌که مرحوم امام (ره) در صدد بودند میان «زیدٌ قائمٌ» و «زیدٌ له القیام» فرق گذاشته و بگویند در قضیه اول نسبت وجود ندارد و فقط هو هویت است اما در قضیه دوم نسبت وجود دارد؛ اما چنین به نظر می‌رسد ذهن و ارتکاز عرفی چنین فرقی را نمی‌پذیرد. یعنی ارتکاز عرفی یا در هر دو قائل به اتحاد و یا در هر دو قائل به نسبت است.

اشکال سوم:
بحث هو هویت در جایی است که تنها دو جزء در قضیه داشته باشیم و بگوئیم رکن سوم در کار نیست. اما هو هویت از باب ضیق در تعبیر و مطلبی دور از ذهن عرف و استعمالات عرفی است؛ به این بیان که وقتی می‌گوئیم «زیدٌ قائمٌ» به ذهن هیچ شخصی مسئله هو هویت نمی‌رسد. در حالی‌که موضوع له باید به گونه‌ای باشد که در زمان استعمال، متبادر از این لفظ و قضیه باشد، اما از جمله خبریه به هیچ وجه هو هویت به ذهن تبادر نمی‌کند.

اشکال چهارم:
این‌که بگوئیم مقصود مرحوم امام (ره) این است که در جملات خبری دو موضوع له و در جملات انشائی سه موضوع داشته باشیم نیز بسیار بعید است؛ برای این‌که در جملات خبری و انشائی تعدد موضوع له نداریم.

به نظر ما در تمام قضایای لفظیه اعم از مؤوله و غیر مؤوله و موجبه و سالبه نیازمند نسبت هستیم، که در قضیه سالبه نسبت تصوری میان موضوع و محمول موجود است اما متکلم آن‌را سلب می‌کند؛ در نتیجه هو هویت را باید کنار گذاشت. منتهی این‌که آیا خود این نسبت موضوعٌ له جمله خبریه است یا خیر، امر دیگری است.

نسبت به این‌که ایشان میان دو جمله «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا»[2] و «إن استطعت فحجّ» فرق گذاشتند نیز ولو امکان دارد شخصی بگوید این استظهار بدون منشأ است، اما ظاهراً این فرق از جهت عرفی وجود دارد؛ به این بیان که اقتضا شرطیت، وجود آن هم در حدوث و هم در بقاء است. اما در جمله‌ای که شرط وجود ندارد چنین اقتضائی نیست یعنی موضوع مستطیع است و تنها ظهور در حدوث دارد.

و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین


[1] ـ اشکالاتی که نسبت به فرمایش مرحوم امام (ره) داریم، صرفاً بحث طلبگی است. در فضای مجازی قضیه‌ای عجیب را از مادر شهیدی که در کردستان اتفاق افتاده بود نقل کرده بودند که در اوایل انقلاب که برخی گروهک‌ها قصد داشتند کردستان، آذربایجان و خوزستان را از ایران جدا کنند و چقدر عنایات خدا را قدم به قدم از اول انقلاب دیدیم، حزب کومله شخصی از طرفداران مرحوم امام (ره) را اسیر نموده و او را وادار کردند که به ایشان اهانت کند. اما او با وجود اصرارهای مکرر امتناع می‌کند. این افراد نیز سر او را جلوی مادرش می‌بُرَند و مثله‌اش می‌کنند.
در ادامه مادر را نیز وادار می‌کنند که باید به مرحوم امام (ره) توهین کند و او نیز امتناع می‌کند. این‌ها می‌گویند بلایی سرت می‌آوریم که بفهمی. این مادر را با جنازه‌ی این بچه چند روز در یک اتاق قرار می‌دهند. ببینید وقتی نگاه مادر به جنازه فرزند می‌افتد چه زجری می‌کشد. در آخر او را بیرون می‌آورند و مادر را وادار می‌کنند که خودش روی فرزندش خاک بریزد.
بدن انسان از شنیدن چنین خاطراتی می‌لرزد. یک چنین خونهایی پای این انقلاب ریخته شده و شوخی نیست. این قبیل افراد مرحوم امام (ره) را واقعاً شناختند. اعتقاد جوانان در آن زمان و بحمدالله در حال حاضر نسبت به شخصیت ایشان عجیب است.
در مقابل برخی متأسفانه این نظام را گاهی اوقات خیلی سبک شمرده و می‌گویند یعنی چه نظام اسلامی؟ چرا همه جا نظامی اسلامی؟!

[2] ـ آل عمران، 97.

برچسب ها :

ایجاد نسبت و اضافه ایجاد ماهیت اعتباری مرحوم امام خمینی و موضوع له جملات خبری مرحوم امام خمینی و موضوع له جملات انشائی قضیه محکیه قضیه معقوله اجزاء سه گانه قضیه تغایر بین موضوع و محمول ارتکاز عرفی در هو هویت تعدد موضوع له در جملات انشائی تعدد موضوع له در جملات خبری قضایای حملیه مؤوله قضایای حملیه غیر مؤوله

نظری ثبت نشده است .