درس بعد

خاتمه استصحاب(شرايط جريان استصحاب)

درس قبل

خاتمه استصحاب(شرايط جريان استصحاب)

درس بعد

درس قبل

موضوع: خاتمه استصحاب


تاریخ جلسه : ۱۳۹۵/۱۰/۱۲


شماره جلسه : ۴۸

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه مباحث گذشته

  • جواب نقضی مرحوم صاحب منتقی به مرحوم نائینی

  • اشکال حضرت استاد به مرحوم صاحب منتقی

  • جواب حلی مرحوم صاحب منتقی به مرحوم نائینی

  • اشکال حضرت استاد به مرحوم صاحب منتقی

  • راه دوم در کلام مرحوم صاحب منتقی

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه مباحث گذشته

فرمایش مرحوم نائینی(قدس سره) و اشکالاتی که امام بر ایشان وارد کردند را ملاحظه فرمودید و البته تا حدّی به این اشکالات جواب دادیم. دو اشکال دیگر هم در فرمایشات صاحب منتقی آمده که آن را هم متعرض می‌شویم و بعد تحقیقی که خود امام دارند را عرض می‌کنیم.

جواب نقضی مرحوم صاحب منتقی به مرحوم نائینی

صاحب منتقی بعد از نقل کلام نائینی می‌فرمایند این کلام هم اشکال نقضی و هم جواب حلی دارد. در اشکال نقضی می‌گویند ما کلام شما را به متزاحمین نقض می‌کنیم به این بیان که اگر در متزاحمین قدرتتان را صرف یکی از دو متزاحم کردید، دیگر از صرف قدرت نسبت به متعلق و موضوع دیگری عاجر هستید چون هر حکمی نسبت به متعلق خودش دعوت می‌کند. در نتیجه کلٌ منهما أما یمنع عن موضوعه و هو الحکم الآخر. هر یک از متزاحمین می‌شود مانع از مانع الموضوع، هر کدام مانع است از مانع موضوع خودش، یعنی این حکم مانع هست از مانع موضوع خودش آن حکم هم مانع هست از مانع موضوع خودش، برای اینکه این حکم می‌گوید قدرت خودت را صرف در متعلق من کن، آن حکم هم می‌گوید قدرت خودت را صرف کن در متعلق من، پس این حکم که به مکلف می‌گوید قدرت خودت را در متعلق من صرف کن و این آدم اگر قدرتش را در این متعلق صرف کرد مانع می‌شود از اینکه متعلق دیگری انجام شود پس این حکم می‌شود مانعٌ عن المانع، این حکم خودش مانع از مانع می شود

صاحب منتقی مثال به انقاذ غریقین می‌زند و می‌گوید در جایی که دو وجوب انقاذ غریق داریم هر کدام اقتضا می‌کند که قدرت را صرف در متعلق خودش کنیم در نتیجه هر کدام مانع از مانع می‌شود. یعنی هر کدام موضوع خودش را حفظ می‌کند. به عبارت دیگر وقتی این می‌گوید قدرت خودت را صرف متعلق من کن و اگر این قدرت را صرف متعلق کرد دیگر نمی‌تواند متعلق دیگر را انجام بدهد لذا این صرف القدرة در متعلق مانع از مانع می‌شود. در نتیجه هر حکمی در متزاحمین محافظٌ علی موضوعه.

اشکال حضرت استاد به مرحوم صاحب منتقی

به نظر ما این جواب و اشکال نقضی وارد نیست. اولاً فرمایش مرحوم نائینی مبتنی بر یک قاعده‌ی عقلی است و آن قاعده این است که موضوع به حکم، به منزله‌ی علت نسبت به معلول است. هیچ معلولی نه اثبات موضوع و نه اثبات علت و نه نافی علت نیست. این قاعده عقلی قابل نقض نیست مگر اینکه اساس جریان قاعده را منکر شویم.

ثانیاً از مجموع مطالب نائینی نتیجه می‌گیریم که در باب احکام دو قاعده داریم که اصولیین به آن‌ها ملتزم‌اند. یک قاعده همین قاعده‌ای که مرحوم نائینی مطرح کرده و می‌گوید، هیچ حکمی محافظٌ علی موضوعه نیست. یعنی در قضایای حقیقیه، حکم علی تقدیر ثبوت الموضوع است و اگر موضوع به سبب عللی که موجد موضوع در عالم خارج‌اند موجود شد حکم می‌آید اما مسلم است که حکم نه اثبات وجود موضوع در عالم و نه مانع از موضوع در عالم خارج نیست. قاعده دیگر این است که هر حکمی دعوت به متعلقش می‌کند.

به نظر ما بین این دو قاعده برای صاحب منتقی خلط شده. مثلا وقتی می‌گوئیم اقیموا الصلاة، اقیموا به صلاة دعوت می‌کند اما به روزه دعوت نمی‌کند؛ این حکم یدعوا إلی متعلق خودش. در نقضی و باب متزاحمین هم که ایشان آوردند از این باب است که هر حکمی یدعوا إلی متعلقه. این انقذ الغریق می‌گوید این غریق را نجات بدهد و آن انقذ الغریق می‌گوید غریق دیگر را نجات بده.

جواب حلی  مرحوم صاحب منتقی به مرحوم نائینی

ایشان در جواب حلی می‌فرماید، مرحوم نائینی گفتند حکم نمی‌تواند مانع عن المانع بشود پس شک مسببی نمی‌تواند مانع از شک در سبب شود. ما یا از راه خُلف می‌توانیم امتناع را ذکر کنیم به این بیان که می‌گوئیم در هر قضیه‌ی حقیقیه‌ای حکم علی تقدیر ثبوت الموضوع است و در نتیجه حکم متکفّل اثبات موضوع نیست پس اگر بگوئیم حکم موضوع را درست می‌کند این خُلف می‌شود چون فرض کردیم که حکم علی تقدیر الموضوع است. به بیان دیگر فرض می‌کنیم اگر موضوع موجود شد حکم می‌آید الآن اگر بخواهیم بگوئیم حکم خودش موضوع را درست کرد منجر به خُلف می‌شود.

ایشان می‌فرمایند این بیان حکم با%

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .