درس بعد

نواهی

درس قبل

نواهی

درس بعد

درس قبل

موضوع: نواهی


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۱/۳۰


شماره جلسه : ۴۶

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • مقدمه‌اي از مرحوم نائيني(ره) در جواب از عبادات مکروهه

  • جواب نائيني (ره) از قسم اول در عبادات مكروهه

  • نقد و بررسي جواب مرحوم نائيني(ره)

  • اشكال اول به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

  • اشكال دوم به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

  • ثمرات اين دو مبنا در فقه

  • اشكال سوم به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم

الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


مقدمه‌اي از مرحوم نائيني(ره) در جواب از عبادات مکروهه

مرحوم نائيني(قدس سره) بعد از اينكه جواب مرحوم آخوند(ره)، در قسم اول از عبادات مكروهه را نپذيرفته‌اند، خودشان جوابي را عنوان كرده‌ و آن را بر مقدمه‎اي مبتني كرده‌اند، كه در مواردي كه يك فعل استحبابي وجود دارد، كه تبعاً خودش داراي امر هست، اگر امر ديگري عارض شود، دو صورت دارد؛ يا امر ديگر به عين آنچه كه امر استحبابي اول به آن تعلق پيدا كرده، تعلق پيدا مي‎كند و يا اينكه به غير او تعلق پيدا مي‎كند.
براي مورد اول مثال زده‌اند به جايي كه، كسي انجام يك عمل مستحبي را نذر كند، مثلاً كسي اتيان نماز شب را نذر كند، در اينجا اين امري كه به نذر تعلق پيدا كرده، «اوفوا بالنذور»، درست تعلق پيدا مي‎كند به آنچه كه، امر استحبابي به آن تعلق پيدا كرده‌است. يعني اين امر نذري كه عنوان وجوبي دارد، به صلاه ليل تعلق پيدا مي‎كند، در چنين موردي، چون عقل مي‎گويد: محال است كه، شيء واحد متعلق براي دو حكم قرار گيرد. چه آن دو حكم ضدين يا مثلين باشند،  محال است شيء واحد متعلق براي دو حكم قرار گيرد.
طبق اين برهان عقلي؛ بايد قائل به اندكاك و تداخل شويم. به اين معنا كه اين دو امر، تداخل پيدا مي‎كند و از اين دو، يك امر واحد وجوبي مؤكد توليد مي‎شود. يعني اين امر استحبابي، در اثر اينكه از ناحيه نذر، يك امر وجوبي آمده، اكتساب وجوديت مي‎كند و از آنطرف «اوفوا بالنذور»، عنوان تعبدي ندارد، اگر يك نذري كرديد و مي‎خواهيد به نذرتان وفا كنيد، اين عنوان واجب تعبدي نيست، بلکه از اين امر استحبابي، تعبديت و عباديت را اكتساب مي‎كنيم.
 پس امر استحبابي از امر وجوبي، وجوب را و امر وجوبي از امر استحبابي تعبديت را اكتساب مي‎كند. از اين دو امر كه در يكديگر مندك ‎شده‌اند، امر ديگري، بنام امر وجوبي عبادي متولد مي‎شود.
اما در قسم دوم كه آن امر طاري، به عين آنچه كه امر استحبابي به آن تعلق پيدا كرده، تعلق پيدا نمي‎كند و متعلق امر طاري با متعلق امر استحبابي جداي از يكديگر است، مثال ‎زده‌اند به جايي كه كسي را اجير كنند، بر اينكه مثلاً از طرف ميتي، عمل استحبابي مانند حج استحبابي را انجام دهد و يا از طرف زنده‎اي، يك حج استحبابي انجام شود، در اينجا متعلق امر استحبابي حج است، اما امري كه از ناحيه اجاره مي‎آيد، متعلقش آن حج نيست، بلکه متعلقش اين است كه، عمل را از جانب منوب عنه انجام دهد، متعلق امر اجاري «اتيان العمل من قبل المنوب عنه» است.
 اصلاً عقلائي نيست كه كسي به ديگري پول بدهد، که فقط يك حج استحبابي انجام دهد، غرض عقلائي به آن تعلق پيدا نمي‎كند.
در باب اجاره چون در تعريفش مي‎گوييم: «تمليك المنفعه»، اگر بخواهد حقيقت اجاره در اينجا واقع شود، بايد اين حج استحبابي، از طرف منوب عنه انجام شود، لذا امر موجود از ناحيه اجاره، متعلقش خود حج استحبابي نيست، اگر نايب هم، بدون اينكه قصد منوب عنه را كند، يك حج استحبابي انجام دهد، فايده‎اي ندارد و غرض عقلائي به آن تعلق پيدا نمي‎كند. پس متعلق امري كه از ناحيه اجاره مي‎‎آيد، حج نيست، بلكه «اتيان الحج من قبل المنوب عنه» است، پس دو متعلق مي‌شود.
مرحوم نائيني(ره) ‎فرموده‌اند: در اينجا كه اين امر طاري متعلقي، جداي از متعلق ديگر دارد، اندكاك معنا ندارد و معقول نيست، در قسم اول چون امر طاري، متعلقش درست همان متعلق امر استحبابي است، اندكاك مما لابد منه است، به خاطر همان نكته عقلي كه بيان شد.

جواب نائيني (ره) از قسم اول در عبادات مكروهه

بعد از اين مقدمه ‎فرموده‌اند: ما نحن فيه از همين قسم دوم است.
اشكال در قسم اول عبادات مكروهه، -البته اين قسم اول در كفايه، در كلام مرحوم نائيني(ره) به عنوان قسم سوم ذكر شده و عنوانش اين است كه، نهي به ذات عبادت تعلق پيدا كند- اين است که صوم يوم عاشورا، امر استحبابي دارد و نهي هم به خود اين صوم تعلق پيدا كرده و اين امر به نقيضين است.
آنوقت مرحوم نائيني(ره) در مقام حلش ‎فرموده‌اند: در اينجا امر استحبابي، متعلقش صوم است و نهي متعلق ديگري دارد، که تعبد به اين صوم است. تعبيرشان اين است كه، اگر كسي به اين صوم تعبد پيدا كرد، تعبد به اين صوم، متعلق براي نهي است. چون متعبد به اين صوم، تشبه به بني‎اميه پيدا مي‎كند، لذا اين تعبد متعلق براي كراهت و نهي است.
 لذا نائيني(ره) فرموده‌اند: به نظر ما نهي در اين صوم يوم عاشورا، همان معناي اصطلاحي خودش را دارد، يعني در متعلقش مفسده‎اي باشد.
طبق بياني كه ذكر شد؛ در متعلق نهي كه عبارت از تعبد است، مفسده وجود دارد، اصل صوم يوم عاشورا که براي ما تشبه به كفار و بني‎اميه نمي‎آورد، بني‎اميه نسبت به صوم يوم عاشورا، تعبد خاصي داشته‌اند. مثل اينكه - حالا از باب مثال عرض مي‎كنم و الا خيلي فاصله هست - نسبت به صوم يوم غدير يك تعبد خاصي داريم.
لذا نائيني(ره) فرموده‌اند: اصل صوم يوم عاشورا متعلق استحباب است و بين روزه اين روز و روزه ساير ايام، از نظر حقيقت و استحبابيت صوم، فرقي وجود ندارد، لكن آنچه كه متعلق براي نهي است، تعبد به اين صوم است، چون سر از تشبه در مي‎آورد.
طبق كلام مرحوم نائيني(ره)، ولو اينكه خودشان هم تصريح نفرموده‌اند، اگر كسي اصلاً خبر ندارد كه بني اميه در چنين روزي روزه مي‎گيرند، يعني آن تعبدي را كه بني اميه دارند، تبعاً ندارد، عملش، فقط عمل استحبابي محض مي‎شود. آنچه كه متعلق براي نهي است، تعبد به اين صوم است، چون بني‎اميه نسبت به صوم يوم عاشورا تعبد دارند.
باز روي اين كلمه تعبد عنايت كنيد، نه اينكه بگوييم: آنها که اين را انجام مي‎دهند، علاوه بر انجام دادن، يك عنايت خاصي هم نسبت به روزه روز عاشورا دارند.
پس فرق بين كلام مرحوم نائيني و آخوند(قدس سرهما) در اين شد که، مرحوم آخوند(ره) طوري راه حل ارائه داده، كه نهي و كراهت در معناي حقيقي خودش استعمال نمي‎شود، اما طبق بيان مرحوم نائيني(ره) كراهت و نهي در همان معناي حقيقي خودش، كه در متعلق نهي مفسده وجود داشته‌باشد، استعمال شده‌است.

نقد و بررسي جواب مرحوم نائيني(ره)

در اينجا نسبت به مقدمه‎اي كه مرحوم نائيني(ره) ارائه كرده و هم نسبت به جوابي كه در ما نحن فيه داده‌اند، اشكالاتي وجود دارد و امام(رضوان الله عليه) در كتاب مناهج الوصول؛ چندين اشكال بر مرحوم نائيني(ره) داشته‌اند.

اشكال اول به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

 اولين اشكال كه به اين بيان ذكر مي‎كنيم و هر كه اين كلام را ببينيد، اين اشكال به ذهنش مي‎رسد  اين است كه، چه نيازي به ذكر اين مقدمه بود. شما در مقام اين هستيد كه بگوييد: متعلق نهي، با متعلق امر استحبابي، دو متعلقند، اما چه نيازي بود كه اين مقدمه را بيان کنيد و بگوييد: گاهي اوقات اندكاك به وجود مي‎آيد و گاهي به وجود نمي‎‎آيد. لزوم و عدم لزوم اندكاك، دخلي در ما نحن فيه ندارد.
شما در ما نحن فيه مي‌گوييد: نهي متعلقي و امر هم متعلق ديگري دارد و نهي را هم بر همان معناي حقيقي خودش حمل مي‎كنيد، كه اين تعبير، ديگر در كلام امام(ره) نيست.

اشكال دوم به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

با قطع نظر از اين اشكال، اشكال ديگري كه در اينجا وجود دارد اين است كه، در همان مورد اولي هم كه در مقدمه بيان شده، متعلق دوتاست، مرحوم نائيني(ره) فرموده‌اند: بين تعلق نذر به صلاه ليل و بين اينكه كسي را بر يك عمل استحبابي اجاره كنند، فرق است.
حال يك مقدار مثالها را نزديكتر بزنيم، بين تعلق نذر به حج استحبابي و بين اينكه بر انجام حج استحبابي اجير شود، فرق وجود دارد. در بيان فرق فرموده‌اند: در باب نذر، آن امري كه از ناحيه نذر مي‎آيد، تعلق پيدا كرده به عين آنچه كه، امر استحبابي به او تعلق دارد، اما در اجاره و امري كه از ناحيه اجاره مي‎آيد، متعلق‎ها دو تاست.
اشكال اين است كه، در همان نذر هم، متعلق‌‌ها دوتاست، كسي كه حج استحبابي را نذر مي‎كند، متعلق امر استحبابي خود حج است و متعلق نذر و امري كه از ناحيه نذر مي‎آيد، وفاء به نذر است.
بله مكلف در عالم خارج وقتي حج را انجام مي‎دهد، اين حج، هم عنوان و مصداق حج استحبابي را دارد و هم اينكه مصداق براي وفاء به نذر است، ولي دو متعلق است. امري كه از ناحيه نذر مي‎آيد، به وفاء به نذر تعلق پيدا مي‎كند. «اوفوا بالنذور» يعني «يجب عليك الوفاء بالنذر»، متعلق وجوب، وفاء به نذر است،‌ اما متعلق امر استحبابي، حج است، يا در مثال نماز ليل، متعلق امر استحبابي، صلاه ليل است.

ثمرات اين دو مبنا در فقه

اين يك بحث بسيار خوبي است، که در خيلي جاهاي فقه هم مورد استفاده قرار مي‎گيرد، طبق كلام مرحوم نائيني(ره)، در باب اينكه نذر، به يك عمل مستحبي تعلق پيدا كند، که قائل به اندكاك و تداخل ‎شده‌اند، پس كسي كه مي‎خواهد نماز شب بخواند، طبق نظر ايشان، بايد نيت وجوب كند، چون ايشان فرموده: آن امر نذري با اين امر استحبابي، اندكاك در يكديگر پيدا مي‎كنند و «يتولد منهما امرٌ آخر»، يك امر وجوبي ديگر از اين دو متولد مي‎شود، لذا كسي كه نذر كرده، بايد صلاه الليل را به قصد وجوب بخواند.
اما طبق اين بيان امام(رضوان الله عليه)، كه شبيه اين بيان در كلمات مرحوم بروجردي(قدس سره) هم وجود دارد، در اينجا امر به همين صلاه الليل تعلق پيدا كرده، وقتي هم كه نذر مي‎كند، وجوب به صلاه تعلق پيدا نمي‌كند، بلکه وجوب به وفاء به نذر تعلق پيدا مي‎كند و لذا طبق اين مبنا، بايد اين شخص كه نماز شب را مي‌خواند، به همان نيت استحبابي بخواند.
بله، اگر نماز شب نخواند، عصيان كرده و با آن وجوب وفاء به نذر مخالفت كرده‌است، که در اين صورت هم، نمي‎گويند: صلاه واجب را ترك كرد، بلکه مي‎گويند: با وجوب وفاء به نذر مخالفت كرد.

اشكال سوم به اين جواب مرحوم نائيني(ره)

اشكال ديگري كه امام(ره) فرموده‌اند اين است که: اصلاً نفهميديم، اين كه مرحوم نائيني(ره) فرموده‌اند: اينجا دو امر، -امر نذري و امر صلاتي- از يكديگر اكتساب مي‎كنند، معناي اكتساب چيست؟ اين كه گفته‌ايد: از اين دو امر، يك امر جديد متولد مي‌شود، معنايش چيست؟ اين که از دو امر شارع، يك امر ديگري متولد شود، معنا ندارد. «باي دليل و اي جهه يكتسب الامر غير العبادي العباديه)؟ به چه ملاكي بگوييم: آن امر نذري، عباديت را اكتساب مي‌كند و امر استحبابي، وجوب را به دست مي‌آورد.
فرموده‌اند: طبق ملاك عقلي مي‎گوييم: «الشيء لا ينقلب اما هو عليه»، اگر در جايي مي‎گوييم: اين امر، امر استحبابي است، ديگر امكان ندارد که، تبديل به وجوبي شود. اگر در جايي امري، امر غير عبادي است، امكان ندارد كه خود اين امر غير عبادي، عبادي شود، تولد يك شيء ثالث معنا ندارد.
در آخر اين اشكال دوم، با اينكه من در كلمات امام(ره) خيلي كم اين تعابير را ديدم و واقعاً بايد براي ما هم، درس باشد كه عجيب نسبت به نظرات بزرگان با تواضع و احترام رفتار مي‌کردند، مخصوصاً نسبت به مرحوم نائيني(ره) اينچنين‌اند. اينجا كه رسيده‌اند، فرموده‌اند: «و لعمري ان هذا اشبه بالشعر منه بالبرهان» اين فرمايش مرحوم نائيني(ره) در اين بحث، اشبه به شعر است، تا اينكه بخواهد دليل و برهان باشد.
واقعاً هم همينطور است، به چه ملاكي مي‎توانيم بگوييم: اين دو امر، مندك در يك شيء شوند، اندكاك پيدا كنند و يك امر ثالثي در اينجا متولد شود، اصلاً هيچ دليل و وجهي براي اين معنا نيست. تنها چيزي كه مرحوم نائيني(ره) فرموده اين است كه، اين امر نذري، درست به عين آنچه امر استحبابي به آن تعلق دارد، تعلق پيدا كرده‌است.
عقل مي‎گويد: يك شيء واحد، نمي‎تواند دو حكم داشته باشد، پس اگر دو حكم ندارد، بايد يا قاعده تزاحم و يا تعارض را جاري كنيم و بالاخره يكي را بايد از ميدان خارج كنيم، نه اينكه بگوييم: اين دو دست به دست هم مي‎دهند، تداخل و اندكاك پيدا مي‎كنند و يك شيء ثالثي متولد مي‎شود.
حالا باز دو اشكال ديگر هم هست، كه فردا عرض مي‎كنيم و اين قسمت اول را تمام مي‎كنيم ان شاء الله.


وصلّی الله علی محمد و آله الطاهرین


برچسب ها :

نواهي اجتماع امر و نهي عبادات مکروهه مرحوم نائینی تعلق نهی به ذات عبادت شی واحد اندکاک دو امر متعلق نهی

نظری ثبت نشده است .