درس بعد

نواهی

درس قبل

نواهی

درس بعد

درس قبل

موضوع: نواهی


تاریخ جلسه : ۱۳۸۴/۲/۵


شماره جلسه : ۵۰

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • خلاصه مطالب گدشته

  • نقد و بررسي نظريه مرحوم نائيني (ره)

  • نظر استاد محترم در قسم دوم عبادات مکروهه

  • محورهايي براي مطالعه بر نظر استاد محترم

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم

الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


خلاصه مطالب گدشته

در قسم دوم از اقسام ثلاثه عبادات مكروهه، هم نظريه آخوند(ره) را ملاحظه فرموديد و هم نظريه مرحوم نائيني(ره) را. در كتاب منتقي الاصول(جلد 3، صفحه 131) اشكالاتي را بر مرحوم نائيني(ره) وارد كرده‌اند، كه ملاحظه فرموديد که، آن اشكالات وارد نبود.

نقد و بررسي نظريه مرحوم نائيني (ره)

بعد اين نظريه را داده‌اند كه، در اين صلاه در حمام، نهي، همان نهي مولوي است و عنوان كراهتي دارد ولي نهي به اين فرد تعلق پيدا نكرده، بلكه به تقيد اين فرد به خصوصيت، تعلق پيدا كرده‌است. يك صلاه داريم که، متعلق براي امر و مامورٌ به است و يك فرد داريم كه، عبارت از «كون في الحمام» است.
اين فرد، خودش متعلق براي نهي نيست، بلكه متعلق براي نهي «ايقاء الصلاه في الحمام» است، تقيد اين كون في الحمام يا تقيد صلاه به اين خصوصيت، متعلق براي نهي واقع شده، خود ايقاء صلاه در حمام، اين ايقائش منهي عنه است و كراهت دارد.
اين بيان جوابش روشن است و آن اين كه، در باب اوامر و نواهي، متعلق آن چيزي است كه، عرف بتواند آن را بفهمد. عرف در اينجا غير از صلاه و كون في الحمام، چيز ديگري را متوجه نمي‎شود. تقيد فرد به خصوصيت، متعلقي نيست كه، عرف بتواند آن را ادراك كند.
بنابراين اين نظريه كه بگوييم: متعلق نهي عبارت از «ايقاء الصلاه في الحمام» است، نظريه درستي نيست.

نظر استاد محترم در قسم دوم عبادات مکروهه

در قسم دوم آنچه كه در ذهن تقويت مي‎شود، عبارت از ارشادي بودن است.
يك نكته را دقت بفرماييد و آن اين كه، در باب ارشادي بودن، لازم نيست در اين فردي كه واقع مي‎شود، يك منقصت و مفسده‎اي وجود داشته‌باشد. مثلا در صلاه در دار، اگر مولا گفت: صلاه در دار نخواند، «لا صلاه لجار المسجد، الا في المسجد»، معنايش اين نيست كه، اگر كسي در خانه نماز خواند، در اين نماز در دار، مفسده‎اي و منقصتي وجود دارد.
در خود اين صلاه در دار، اگر مولا گفت: «لا صلاه لجاري المسجد الا في المسجد»، نمي‎توانيم بگوييم كه: اگر نمازش را در منزل خواند، يك منقصتي و مفسده‎اي در اينجا وجود دارد، بلكه شارع براي احترام مسجد و اينكه شخص اين فضيلت را هم از دست ندهد، او را ترغيب به حضور در مسجد مي‎كند. اما اين معنايش اين نيست كه، اگر در دار نماز خواند، منقصت و مفسده وجود دارد.
مرحوم آخوند(ره) در جواب دومي كه در اين قسم دوم داده، مرزبندي كرده، فرموده‌اند: يك صلاه در دار داريم که، «لا فيها مزيت و لا فيها منقصتٌ»، آنوقت اقليت و اكثريت ثواب را، نسبت به آن مي‎سنجيم، مي‎گوييم: صلاه در حمام، ثوابش از صلاه در خانه كمتر است،  صلاه در حمام منقصت دارد و اقل ثواباً هست.
عرض ما اين است كه، اين را از كجا آورديد؟ اين مرزبندي را گاهي در روايات داريم، دليل روشني داريم كه صلاه در دار، حد وسطي براي مصلحت صلاتيت است، اگر از اين كمتر شد، مي‎شود اقل ثواباً، اگر بيشتر شد، مي‎شود اكثر ثواباً. اما براي اين معنا، دليل كه نداريم.
نقضي كه آورديم كه، شارع مي‎تواند به كسي كه خانه‌ او در كنار مسجد است، بفرمايد: «لا تصل في دارك، لا صلاه لجار المسجد الا في المسجد»، يعني از آخوند و مرحوم نائيني(قدس سرهما) سوال مي‎كنيم، در اين مورد چه بياني داريد؟ آيا مي‎فرماييد: نماز در دار منقصت دارد؟ اين را که آخوند(ره) به عنوان مرز قرار داده و نمي‎شود بگوييم: منقصت دارد.
پس اگر نهي، ارشادي شد، كه در اين مسجد علاوه بر صلاتيت، عنوان ديگري وجود دارد كه، ثوابي را به ثواب صلاتيت ضميمه مي‎كند. يعني صلاه در مسجد، با صلاه در خانه، صلاه در حمام، از نظر ماهيت و مقدار مصلحت صلاتيت هيچ فرقي نمي‎كند. اگر در خانه بود، همان مصلحت صلاتي است، اگر رفتيم در مسجد، مصلحت ديگري، كه آن هم، موضوع براي ثواب است، به مصلحت صلاتيت ضميمه مي‎شود، نه اينكه ماهيت و جوهره مصلحت صلاتيت در مسجد، ماهيت و مصلحت بيشتري دارد، بلکه مصلحت براي «كون في المسجد» است.
كسي كه در مسجد الحرام مي‎نشيند، حضور در مسجد الحرام دارد، اين يك مصلحتي دارد و اگر در آنجا نماز خواند، مصلحت «كون في المسجد»، به مصلحت صلاتيت ضميمه مي‎شود، نه اينكه نفس صلاه مصلحت بيشتري در اينجا پيدا كند.
در ‌نتيجه اگر شارع از صلاه در حمام نهي مي‎كند، به اين دليل نيست كه، اين صلاه مصلحتش كمتر است. به نظر ما صلاه در حمام با صلاه در دار و صلاه در مسجد، از نظر ماهيت و مصلحت صلاتيت، هيچ فرقي بينشان وجود ندارد. نهي از صلاه در حمام ارشاد به اين است كه، ضميمه‎اي براي صلاه قرار ده، كه خودش داراي مصلحت و موضوع براي ثواب باشد. لذا اين ملازم با كراهت به معناي مفسده و منقصت نيست.
لذا بعد از اينكه كلام نائيني و آخوند(قدس سرهما) و اين نظريه سوم را مخدوش كرديم، مي‎گوييم: نهي صلاه در حمام، به معناي كراهت مولوي نيست، بلکه ارشادي است.
ارشاد هم معنايش اين نيست كه، ماهيت صلاه در حمام، از ماهيت صلاه در خانه، اقل مصلحتاٌ و ثواباً هست، از نظر ماهيت فرقي نمي‎كنند. اگر به عرف هم مراجعه كنيد، مي‎گويد كه: نماز، نماز است، چه در حمام، يا در خانه و يا در مسجد. شارع براي اين مي‎گويد: در حمام نماز نخوان، كه مي‎توانم به جاي نماز در حمام، در مسجد نماز بخوانم، که عنوان ديگري، که موضوع براي ثواب است، هم ضميمه مي‌شود. اما به اين معنا كه، اگر در حمام نماز خواندم، اقل ثواباً شود، نيست.

محورهايي براي مطالعه بر نظر استاد محترم

اين مطلبي است كه عرض كرديم، جايي نديدم، دقت بفرماييد، مطالعه كنيد که، آيا اشكال دارد يا مي‎توان پذيرفت؟ اسراري بر اين عرض ندارم، با فكر زياد به اين نتيجه رسيدم، شما هم در باره‌اش فكر كنيد.
چند محور را براي مطالعه خود قرار دهيد؛ يكي اينكه اصلاً از جهت ماهيت صلاتيت، که چه بسا كسي كه، در حمام نماز مي‎خواند، حضور قلب بيشتري دارد و شايد ثوابش هم، از نماز در خانه يشتر باشد، ولي خود مصلحت اصلي صلاه، يعني به مقارنات و اين چيزها اصلاً كاري نداريم، اصلاً به متشرعه هم بگوييد، مي‎گويند: نماز در مسجد، حمام، خانه، نماز، نماز است.
در باب نماز جماعت، اگر همين نماز، به صورت جماعت واقع شد، باز مي‎گوييد: آن مصلحت اصلي صلاه بيشتر مي‎شود، نه بلکه انضمام است، يعني وقت جماعت انضمام پيدا كرد، عنوان جماعت، عنواني است كه، براي شارع مطلوب است و الا شايد در نماز فرادا حضور قلب بيشتري دارند، با اين حال نماز جماعت ثوابش بيشتر است، چون عنواني به نام جماعت به آن منظم مي‎شود.
خود صلاه مصلحتي دارد که به اختلاف امكنه و ازمنه، هيچ فرقي نمي‎كند. بله اگر در اول وقت واقع شد، اين عنوان مصلحت را مضاعف مي‎كند. صلاه اول وقت، رضوان الله است،‌ آخر وقت هم غفران الله است، ولي ثواب نماز آخر وقت، از اول وقت خيلي كمتر است، اما از نظر مصلحت صلاتي، بين اينها فرقي وجود ندارد، اگر فرق داشت، نبايد مسقط تكليف باشد.
 وقتي مي‎گوييد: هر دو به عنوان واجب واقع مي‎شود، نتيجه‎اش اين است كه، آن مقدار مصلحت ملزمه که در نماز اول وقت هست، در نماز آخر وقت هم هست،‌ آن مقدار مصلحت ملزمه که در نماز در خانه هست، در نماز در حمام هم هست، در نماز در مسجد هم هست.
عرضم همين مصلحت ملزمه است، آيا بين اين نمازها، از نظر مصلحت ملزمه، مصلحتي كه به حد الزام و وجوب رسيده، فرق وجود دارد؟ فرق راجع به مقارنات و ملازماتش است، لذا نمي‎توانيم بگوييم: خود نماز اقل مصلحتاً هست. ارشاد به عدم تفويت آن است،‌ نه اينكه خودش نقصان دارد.
پس نهي در صلاه در حمام، نه عنوان كراهت اصطلاحي دارد، كه بگوييم در متعلقش مفسده است، نه با نظر به ذات صلاه، اقل ثواباً هست، نه ذات صلاه، با ذات صلاه در مسجد فرقي مي‎كند. فقط اگر در حمام نماز خواندي، مصلحت ديگري از دستت مي‎رود، اين ارشاد به عدم تفويط آن مصلحت است.
عدم تفويت مصلحت در اينجا، ملازمه با نقصان ندارد و لذا  هيچ كس نمي‎گويد: در نفس كون در حمام كراهت وجود دارد،‌ شاهدش هم «لا تصلي في دارك» است، كسي كه خانه‌اش كنار مسجد است، اين نهي ارشادي مي‎آيد و يا نهي از نماز در آخر وقت، براي كسي كه مي‎تواند اول وقت نماز بخواند.‌ تمام اين موارد وقتي عنوان ارشادي شد، خودمان ملاك قطعي را پيدا مي‎كنيم و به همه اين موارد تسري مي‎دهيم.

و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین

برچسب ها :

اجتماع امر و نهي عبادات مکروهه حکم ارشادی مرحوم نائینی نماز در حمام مصلحت کمتر مصلحت ملزمه

نظری ثبت نشده است .