موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 1
تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۸/۹
شماره جلسه : ۹
-
نظر استاد معظم در تعریف بیع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
نقض محقق اصفهاني(قده) بر تعريف مرحوم شيخ(ره)
جواب از نقض
نقد استاد بر تعريف محقق اصفهاني(ره) از بيع
بررسي تعريف مصباح
پس از ذکر تعاريف مطرح شده براي بيع، اکنون بايد ديد چه تعريفي مي توان از بيع ارائه داد. آيا تعريف مصباح را که فرمود «مبادلة مال بمال» بپذيريم، كه بيشتر محققين همين تعريف را اختيار كرده اند، و مرحوم امام(ره) فرموده اند «بهترين تعريف» در ميان تعاريف همين است، و مرحوم ايروانى(قده) فرموده اند «امتن تعاريف» همين تعريف مصباح است. البته نسبت به تعريف مصباح هم اشكالاتى وجود دارد. اولين اشكال اين است كه اين تعريف، تعريف به اعم است. زيرا در «مبادله»، هم «مبادله مكانى» امكان دارد، هم «مبادله در اوصاف» ممكن است و هم ممکن است «مبادله در منافع» باشد. مثل اينکه مالي را به ديگري مي دهد تا ازمنافع آن استفاده كند و ديگري هم مالى را به او میدهد تا از منافعش استفاده كند.تذکر چند نکته مهم
اولين نكته مهمى که قابل توجه و دقت است اينکه؛ با مراجعه به كتاب البيع امام(ره) يا بعضى از حواشى مكاسب، مثل حاشيه مرحوم ايروانى(رض) يا منية الطالب مرحوم نائينى(ره) ملاحظه مي کنيم که ايشان ابتدا يك اصل كلى را پذيرفته اند و گفته اند؛ «بيع» «تبادل در اضافه» است، بعد تعاريف رايج در السنه فقهاء را مطرح کرده اند که بگوييم «بيع» عبارت است از «مبادلة مال بمال» يا «تمليك عين بمال» يا «تمليك عين بعوض» يا «جعل شىء بازاء شىء». اگر كسى سؤال كند -خصوصاً كسى كه به كتاب البيع امام(ره) مراجعه كند اين سؤال براى او پيش میآيد- شما يك بار «بيع» را به «تبادل در اضافه» معنا میكنيد، بعد در ميان تعاريف بزرگان، تعريف مصباح را «احسن التعاريف» مي دانيد.آيا مراد اين است که دو تعريف براى بيع ذكر میكنيد؟ لکن در جواب بايد گفت، خير، بلكه ابتداء «حقيقت بيع» را كه يك امر جوهرى است كه بايد در تمام معاملات بيعيه موجود باشد را ذكر میكنند و میفرمايند «تبادل در اضافه» است. اما در اين تعاريف بعد؛ اين تبادل در اضافه را در هبه، صلح، قرض و در خيلى از اينها معين میكنند، که مثلاً آيا تبادل در اضافه، تبادل بين مالين است، يا تبادل بين مملوكين است، و يا تبادل بين مال و عوض است؟
نکته ديگر اينکه ؛ مطلبي را مرحوم ايروانى(قده) با تعبير «يحتمل بعيداً» بيان می کند و بعد هم میگويد اين خلاف ظاهر حال متعاملين است، و آن اينکه؛ اصلاً حقيقت بيع، «اعراض به ازاء اعراض» است. حقيقت بيع اين است كه بايع از مبيع اعراض میكند و مشترى هم از ثمن اعراض مي كند. لکن اين وجه چنانکه خود ايشان فرموده اند؛ خلاف ظاهر حال متعاملين است. اگر از كسى که میخواهد مالش را بفروشد بپرسيم تو از مالت اعراض میكنى؟ میگويد نه، اعراض نكردم.
نظر استاد در تعريف «بيع»
ملاک در تشخيص بايع و مشتري
يكى از چيزهايى كه فقهاء بخاطر آن در تعريف بيع تعلّل مي کنند، اين است كه میخواهند بيع را طورى تعريف كنند كه با آن تعريف، بايع و مشترى معلوم شود. طبق ملاكى كه مرحوم ايروانى(قده) داد كه فرمود؛ در بيع به آنچه كه اولاً و بالذات مقصود است، مبيع گفته مي شود، وبه آن كسى كه طرف اين اوّلى و بالذات است بايع میگوييم، و به آن كه ثانيأ و بالعرض مطلوب است مشتري می گوييم. لکن بعد از اينكه ما اين مبنا را رد كرديم، میگوييم در بيع لازم نيست كه يکي مطلوب اولى و ديگري مطلوب ثانوى باشد، براى اينكه مبادله لباس به لباس و پول به پول، مصداق بيع است و كسى نمیتواند بگويد بيع اسكناس به اسكناس اشکال دارد.حتي امام(ره) و والد راحل ما (قده) میفرمودند بيع اسكناس به اسكناس اشكالى ندارد و ربا هم در آن جريان پيدا نمیكند. پس مسلماً بيع است و فرق نمیكند در بيع يك طرف جنس باشد و يك طرف نقد باشد، يا هردو نقد و يا هردو جنس باشد. حتى بالاتر؛ اگر پول را در مقابل يك حيوانى بفروشد، بعضى ادعاي اجماع بر صحت آن کرده اند -يعنى حتى مبيع میتواند از نقود باشد-.
نتيجه بحث تعريف «بيع»
نظری ثبت نشده است .