موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 1
تاریخ جلسه : ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
شماره جلسه : ۳۸
-
دلیل سوم و چهارم و پنجم بر اعتبار موالات و نقد استاد بر آن
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
دليل سوّم بر «اعتبار موالات»
نقد مرحوم امام(رض) بر محقق ايرواني(ره)
در ميان بزرگان تنها كسى كه بر محقق ايروانى(ره) اشكال كرده، مرحوم امام(رض) است، که دو اشكال وارد کرده است. اشكال اول: ما همان شق اول كلام شما را قبول میكنيم؛ يعنى میگوييم «القبول، قبولٌ لتمام مضمون ايجاب»، شما فرموديد تالى فاسدش اين است كه قبل از آمدن قبول، تمام اثر عقد بيايد، با قبول كشف میكنيم که تمام اثر عقد آمده است.دليل چهارم بر «اعتبار موالات»
قبلاً وقتى كلام شهيد(قده) را بيان كرديم، شيخ(ره) فرمود که شهيد(رض) از اعتبار موالات بين مستثنى و مستثنى منه، يك قاعده كلى را استفاده كرده که؛ در هر امرى كه تدريجى الوجود است يا وحدت اتصاليه در آنها لازم است، موالات معتبر است، در تمام عقود، و نيز در باب نماز -که در نماز، وحدت اتصاليه معتبر است-، موالات معتبر است، در قرائت نماز، در تشهد نماز، و در غير ذلك. حالا آيا ميتوانيم خود اين را بعنوان يك دليل جدا قرار دهيم يا نه؟ که بگوييم در هر امرى كه تدريجى الوجود است اگر يك وحدت اتصاليه لازم باشد موالات معتبر است.نقد دليل چهارم
به نظر میرسد اين دليل هم باطل است. زيرا اصلاً ما نحن فيه؛ يعنى باب عقود، ارتباطى به باب قرائت و باب صلاة و باب تشهد ندارد. در باب عقود، وقتى میگوييم «بيع»، مراد از اين «بيع»، اصلاً ايجاب و قبول نيست، شارع وقتى میگويد «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ» ، معناى مسببى آن را اراده كرده، يعنى اسم مصدر و حاصل مصدر را اراده كرده است، معناى مسببى يك امر اعتبارى غير تدريجى است. يعنى وقتى بايع گفت «بعتك» و مشتري گفت «اشتريت»، يا عقلاء و شارع؛ تمليك و تملك را اعتبار میكنند يا اعتبار نمیكنند، اين اعتبار كه امر تدريجى نيست. اصلاً میتوانيم بگوييم عقود داراى يك معناى تدريجى نيستند تا ما اين را به بحث صلاة و بحث تشهد و قرائت قياس كنيم.دليل پنجم (دليل استاد) بر «اعتبار موالات»
دليلى كه ما بر «اعتبار موالات» اقامه میكنيم -اين دليل را در كلمات علماء نديدم و بهترين بيان هم همين است- اين است كه؛ مكرّر روى اين معنا تأكيد كرديم و در كلمات بزرگان هم بوده كه معاملات و ادله معاملات، يك ادله امضائى است، «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ» ؛ يعنى همان بيع عرفى عند العقلاء.شواهد «عدم اعتبار موالات»
در بعضى از كلمات شواهدى بر «عدم اعتبار موالات» ذكر كردهاند. يك شاهد اين است كه شما از اينجا هديهاى را به كسى كه در اروپا زندگى میكند اهداء میكنيد، تا به دست او برسد پنج روز طول میكشد، اينجا بين ايجاب و قبول فاصله واقع شده است. جواب اين است كه اولاً: اين عنوان معاطاتى را دارد. ثانياً: بر فرض كه بگوييم معاطات معتبر است يا معتبر نيست، فرقى بين عقد لفظى و غير لفظى نمیكند، میگوييم اين کسي كه شما وكالت داديد اين هديه را ببرد، آن زماني كه هديه را میدهد، از طرف شما میدهد، يعنى ايجاب شما هنوز ادامه پيدا كرده است، حالا يا ايجاب قولى و يا ايجاب عملى، اين متصل به قبول است.نظر استاد در «اعتبار موالات»
لذا نظر ما؛ «تفصيل در باب موالات» است. نه میتوانيم بطور كلى بگوييم موالات معتبر است، و نه میتوانيم بگويم موالات معتبر نيست، «بلکه ملاك؛ عرف و عقلاست». در همين هبه دقت کنيد، من الان به شما گفتم من اين كتاب را به شما هبه كردم، نفرموديد «قبلت» ، سكوت كرديد، فردا ميگوييد «قبلت» ، من میگويم؛ من ديروز به شما هبه كردم، میخواستى ديروز «قبلت» را بگويى. در جايى كه طرفين حضور دارند، عقلاء «موالات» را معتبر میدانند، اما در اينگونه موارد که شاهد آورديد معتبر نيست. بحث «اعتبار موالات» به پايان رسيد.
نظری ثبت نشده است .