موضوع: صلاة قضاء (مواسعه و مضایقه)
تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۷/۱۶
شماره جلسه : ۱۰
چکیده درس
-
قول سوم: تفصیل بین فائتة الیوم و غیر فائتة الیوم
-
بررسی عبارات شیخ انصاری
-
بیان سه احتمال شیخ در مسئله
-
قول چهارم: بیان محقق در العزیة
-
قول پنجم: بیان ابن ابی جمهور احسائی
-
قول ششم: بیان ابن حمزه
-
چکیده تفاصیل
-
پاورقی
دیگر جلسات
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
بحث در فرمایش مرحوم شیخ اعظم انصاری(اعلی الله مقامه الشریف) در قول سوم بود. عرض شد: قول سوم تفصیل بین «فائته همان روز و فائته سایر ایام» میباشد؛ مثلاً اگر نماز امروز قضاء شده است قائل به مضایقه شویم «سواءٌ اتحدت أو تعددّت»، اما اگر نماز برای روزهای گذشته است قائل به مواسعه شویم؛ مواسعه، یعنی در ابتداء نماز امروز را انجام دهید سپس باقی را قضاء کنی.
پس از نقل این تفصیل فرمودند: در رأس این قول مرحوم علامه در کتاب «مختلف» است. اما علامه دو عبارت دارد:
· یک عبارت علامه ظهور در همین تفصیل دارد.
· عبارت دوم که در عدول از حاضره به فائته است، از آن عبارت مواسعه مطلقه فهمیده میشود. بعد هم فرمودند: البته جناب علامه در کتاب «المسائل المدنیة» تصریح به عدول دارند.
در نتیجه شیخ میفرماید: قول علامه را نمیتوانیم در زمرهی قائلین به این قول تفصیل قرار دهیم. «لذا علامه هم از قائلین به مواسعه مطلق است».
مرحوم شیخ در ادامه میفرماید: علامه در تفصیلی که بیان کرد، یک مورد را متعرض نشده است و آن جایی میباشد که کسی هم «فائتة الیوم» بر عهده دارد و هم فائته ایام سابق بر عهده او هست. در این هنگام تکلیف او چیست؟
مرحوم شیخ انصاری فرمودند: در این مسئله سه احتمال وجود دارد:
1. احتمال اول این بود که: در ابتداء فوائت را انجام دهد و بعد حاضره را امتثال کند. در فوائت هم بین فائته همان روز و فائته سایر ایام ترتیب رعایت شود. که مقصود از ترتیب این میباشد که در ابتداء فائته همان روز را بیاورد سپس فائتهی ایام را انجام دهد.
2. احتمال دوم این است که: « أو لا يجب الاشتغال [ابتدائا] بشيء حينئذ، لعدم التمكن من فعلها إلاّ بعد ما أذن في تأخيره»؛ یعنی ابتداء به هیچ یک از موارد واجب نیست؛ یعنی نه ابتداء به حاضره، نه فائتة الیوم و نه فائتة قبل الیوم، جلسه قبل هم بیان شد: «لا یجب الاشتغال بشیء»، واژهی «بشیءٍ» سه مصداق دارد:
· مصداق اول حاضره است.
· مصداق دوم «فائتة الیوم» میباشد.
· مورد سوم فوائت روزهای قبل خواهد بود.
مقصود از «الاشتغال» اشتغال ابتدایی میباشد. اشتغال ابتداءً به هیچ یک واجب نیست؛ یعنی نمیتوانیم بگوئیم: ابتداءً «فائتة الیوم» را انجام دهید، سپس حاضره و بعد فوائت روز قبل را امتثال کنید، یا ابتداء فوائت روز قبل را بیاور و بعد حاضره را و ... . در عبارت «لا یجب الاشتغال بشیءٍ» نمیتوانیم بگوئیم: این «بشیءٍ» سه مورد را شامل میشود. دلیل نتوانستن این است که: «لعدم التمکن من فعلها [شیء]»، شخص تمکن شرعی از انجام هر سه مورد را ندارد؛ لذا این تمکن را زمانی پیدا میکند که: «إلاّ بعد ما أذن في تأخيره»، وقتی تمکن پیدا میکنید یک فعلی را انجام بدهید و اطاعت کنید، که اذن در تأخیر آن داده شده باشد.
بعد این مطلب را شیخ نیاورده است، آنچه شیخ بیان نکرده این است که: هیچ قرینهای برای اینکه در این هنگام اذن در تأخیر کدام مورد و لزوم تقدیم کدام مورد، ما نداریم. یعنی یک زمانی هست که میگفتیم: در این موقع اذن داده شده که «فوائت الیوم» مؤخر باشد، در نتیجه حتماً باید حاضره مقدم باشد، اذن داده فوائت سایر ایام مؤخر باشد، میگفتیم: «فائتة الیوم» باید مقدم باشد، تمکن بعد از اذن در تأخیر است.
«و بما أنّ الاذن فی التأخیر غیر معلومٍ لا یجب الاشتغال ابتدائاً بشیءٍ»، هر کدام را خواست انجام دهد؛ یعنی طبق احتمال دوم این شخص هر کدام را که میخواهد انجام دهد، خواه اول فوائت روزهای قبل را بیاورد، یا اول حاضره، یا «فائتة الیوم» را انجام دهد، هر کدام را خواست بیاورد. این معنایی است که ما برای عبارت کردیم و به نظر ما اینگونه فهمیده میشود.
مرحوم شیخ عبارت دیگری دارد و میفرماید: کلام مرحوم علامه در مختلف یک اطلاقی دارد که از آن اطلاق استفاده میشود که: اگر کسی بیش از یک روز نماز قضاء واجب داشته باشد، ترتیب لازم نیست. اطلاق، یعنی اینکه بگوئیم: حتی ترتیب بین «فائتة الیوم» و حاضرهی امروز هم لازم نیست؛ به عبارت دیگر بگوئیم: علامه، چون برخی از فقهاء دیگر هم این عبارت را دارند، علامه میگوید: اگر کسی امروز فقط فائته دارد، ما قائل میشویم: تقدیم فائته بر حاضره در امروز لازم است، در این هنگام ترتیب را لازم میدانند؛ اما اگر بر کسی بیش از یک روز قضاء بود اصلاً ترتیب مطلقاً از بین میرود؛ یعنی حتی بین فائتهی یوم و حاضره ترتیبی نیست در نتیجه الآن میتواند اول حاضره را بخواند و بعد «فائتة الیوم» را بخواند. بعد این هم مؤید احتمال دوم میشود.
در احتمال دوم این بود که: «أو لا يجب الاشتغال [ابتدائا] بشيء [یعنی نه به حاضره و نه به فائتة الیوم و نه فوائت روزهای قبل در نتیجه هر کدام را که خواست، انجام دهد و فرقی نمیکند] حينئذ».
o یک دلیل این بود که: تمکن زمانی پیدا میکنیم که بعد از اذن در تأخیر باشد و در این فرض اذن در تأخیر نداریم، لذا هر کدام را که خواست انجام بدهد.
o دلیل دوم این است که: اطلاق عبارت علامه است. یعنی شیخ میفرماید: علامه معتقد است که اگر کسی «علیه قضاء الصلاة اکثر من یوم»، در این هنگام ترتیب لازم نیست..
سپس مرحوم شیخ میفرماید: «إذا كان عليه أكثر من يوم فتأمّل»؛ یعنی در عبارت علامه تأمل کنید و این اطلاق را که از عبارت علامه به دست آوردیم شما هم به دست بیاورید. چون این مقداری که ما عبارت علامه را خواندیم دلالت بر این فرمایش شیخ ندارد.
3. احتمال سوم جناب شیخ در کلام علامه: «أو یجب الاقتصار علی فائتة الیوم» یعنی در ابتداء کسی که از روزهای گذشته نماز قضاء بر عهدهاش است و امروز هم چند نماز او قضاء شده است، الآن که میخواهد نماز مغرب و عشاء بخواند: اول فوائت الیوم را باید بخواند، چون «لدعوی اختصاص وجوب الترتیب بین الفوائت بما إذا کانت متساویةً فی وجوب تدارکها فلا یعمّ ما اذا کان بعضها واجب التقدیم لأمر الشارع»، هدف ما این است که این نکات دقیق که در ذهن شیخ است در ضمن همین اقوال اشاره کرده و اینها در آینده برای ما بسیار مفید و لازم خواهد بود.
ترتیب در فوائت
یک مسئله وجود دارد که در میان فقهاء اختلافی میباشد، و آن مسئله این است که در فوائت آیا ترتیب لازم است؟
اگر فقیهی قائل به وجوب ترتیب شد، بیان میکنیم: وجوب ترتیب یک عنوان مشترکی بین همه فوائت است، و چه بساء بنابر این بیان بگوئیم:
§ همانگونه که یک شخصی نماز ظهر و عصر او قضاء شده است، حال بعد از چند روز میخواهد قضاء کند، در ابتداء باید ظهر و سپس عصر را قضاء کند.
§ اول باید روز قبل را قضاء کند و بعد امروز را قضاء کند. اینها عنوان کلی است که در قضاء الفوائت وجود دارد.
اما این بر خلاف «فائتة الیوم» است، چرا که برای «فائتة الیوم» دلیل خاص هست و روایت خاص داریم که باید بر حاضره تقدیم شود و در گذشته هم شیخ به ما یاد داد: چه بسا تقدیم «فائتة الیوم» بر حاضره ربطی به مسئله ترتیب نداشته باشد؛ چه بسا ربطی به مسئله فوریت هم نداشته باشد. یک امری است که شارع فرمود: اگر کسی بر عهده او «فائتة الیوم» هست این را باید قبل از حاضره انجام دهد.
در نتیجه احتمال سوم این است که: «أو یجب الاقتصار»؛ یعنی اول این شخص در فرضی که فوائت امروز و روزهای گذشته و «فائتة الیوم» را میخواهد انجام دهد، اول باید «فائتة الیوم» را انجام دهد؛ چرا که «لدعوی اختصاص وجوب الترتیب بین الفوائت بما إذا کانت متساویة فی وجوب تدارکها»، یعنی فوائتی که در «وجوب التدارک» یک عنوان واحد دارند، «فوائت قبل الیوم»، کسی در روز قبل یا چند روز قبل همه موارد در یک عنوان مشترک هستند که قضاء بر او واجب است و ترتیب لازم است.
«فلا يعمّ ما إذا كان بعضها واجب التقديم لأمر الشارع بالخصوص [که فائتة الیوم است]، خصوصا لو قال بوجوب الفوريّة في فائتة اليوم، دون غيرها؟ [فوریت با ترتیب تفاوت دارد، فوریت یعنی در اولین زمان که یه یاد آورد باید بخواند] وجوه، لا يبعد أوّلها [در ابتداء فائته سایر ایام، بعد فائته یوم، سپس حاضره]، ثمّ ثالثها على القول بالفوريّة مع الترتيب»؛ یعنی اگر کسی گفت بین فائته یوم و حاضره هم فوریت لازم است و هم ترتیبی شد، مسلماً احتمال سوم تعین پیدا میکند.
پس تا به الان جناب شیخ انصاری، محقق صاحب شرایع را از تفصیلیها خارج کرد چرا که به محقق نسبت داده شده که ایشان بین فائته واحده و فائته متعدده فرق گذاشته است، لذا در فائته واحده قائل به مضایقه است و در فائته متعدده مواسعهای است. در نتیجه مرحوم شیخ، محقق را از زمره قائلین به تفصیل خارج کرد. علامه را هم که یک تفصیل مهم دیگری به او نسبت داده شده بود: بین «فائتة الیوم و غیر الیوم» خارج کرد و فرمود: که ایشان نیز قائل به مواسعه است.
مرحوم شیخ میفرماید: «الرابع: ما حكي عن المحقّق في العزيّة»، حال برخی فرمودند: محقق «المسائل العزیة» دارد و شیخ مفید «القریّة» دارد، خودتان هم این مطلب را دنبال کنید. اما قول چهارم: «حیث قال فی عنوان هذه المسئلة ما هذا لفظه»؛ یعنی بیان محل نزاع، محقق در «المسائل العزیة» فرمود: «و تحرير موضع النزاع أن نقول: صلاة كلّ يوم مترتبة بعضها على بعض، حاضرة كانت أو فائتة»، در نماز هر روزی خواه حاضره باشد یا فائته باشد ترتیب وجود دارد «فلا يقدّم صلاة الظهر من يوم، على صبحه، و لا عصره على ظهره، و لا مغربه على عصره، و لا عشاؤه على مغربه، إلاّ مع تضيّق الحاضرة»، مگر اینکه حاضره ضیق شود.
پس در «صلاة کل یومٍ» ترتیب وجود دارد و اگر امروز نماز قضاء داشت، در ابتداء قضاء را بخواند؛ یعنی همانگونه که اداء نماز صبح بر اداء ظهر مقدم است، قضاء صبح هم بر قضاء ظهر مقدم است.
اما نماز قضاء روزهای قبل «و أمّا إذا فاته صلوات من يوم، ثمّ ذكرها في وقتِ حاضرةٍ من آخر»، مثلاً نماز، روز شنبه شخصی قضاء شده است و در روز دوشنبه به یاد آورد، «فهل یجب البدء بالفوائت ما لم یتضیق الحاضرة؟» مادامیکه حاضره وقتش ضیق نشده است، ابتداء به فوائت لازم است؟ یعنی اول باید نماز قضاء روز شنبه را بخواند و بعد نماز اداء را بخواند؟
«قال اکثر الاصحاب نعم»، بعد میفرماید: «و قال الآخرون ترتب الفوائت فی الوقت الاختیاری ثم تقدم الحاضرة»، قول دوم این است که: بین وقت اختیاری و اضطراری فرق بگذاریم که راجع به اختیاری و اضطراری قبلاً توضیح مفصل دادیم و تکرار نمیکنیم.
بعد قول خودش این است که: «والذی یظهر لی وجوب تقدیم الفائتة الواحدة»، باید فائتهی واحده را مقدم کند، یعنی اگر از شنبه یک نماز قضاء شده است و امروز دوشنبه به یاد آورد باید مقدم کند، اما اگر شنبه دو یا سه نماز او قضاء شده است و امروز که دوشنبه است به یاد آورد، ترتیب لازم نیست، اما تقدیم فوائت مستحب است.
«فلو أتى بالحاضرة قبل تضيّق وقتها و الحال هذه جاز» یعنی هنگامیکه چند نماز قضاء شده است، پس محقق در «المسائل العزیة» این نظر را داده است که واحده چه برای امروز باشد و چه مربوط به روزهای قبل باشد ترتیب لازم است اما در فوائت متعدده استحباب تقدیم دارد.
تا اینجا قبل از اینکه کلام شیخ را بخوانیم، اولاً: شیخ به عنوان قول رابع مطرح میکند، قول رابع را نسبت به صدر کلام بگوئیم که اکثر اصحاب گفتهاند: در نماز «کل یومٍ» ترتیب لازم است. که شیخ همین را استفاده میکند و میفرماید: «و ظاهره عدم الخلاف فی وجوب الترتیب فی فوائت الیوم»، در فوائت یوم خلافی نیست. اگر امروز کسی میخواهد نماز ظهر بخواند و نماز صبح او قضاء شده باشد، در ابتداء باید آن را بیاورد چون توضیح دادیم، «کل یومٍ حاضرة کانت أو فائتة» ترتیب لازم است، و شیخ میفرماید: ظاهر عبارت این است که: در وجوب ترتیب در فوائت امروز هیچ اختلافی بین فقهاء نیست.
بعد میفرماید: «و هو خلاف اطلاق کلمات ارباب القولین بل صریح بعضها».
«قولین» مواسعهایهای مطلق و مضایقهایهای مطلق است، قائلین به مواسعه مطلق میگویند: حتی نماز قضاء امروز هم ترتیب لازم نیست. کسی که مواسعهای مطلق است میگوید: اگر نماز صبح امروز قضاء شد و به ظهر رسیدید، لازم نیست در مرحله اول نماز صبح را قضاء کنید.
قائلین به مضایقه مطلق نیز فرقی بین امروز و روز قبل نمیگذارند. در نتیجه میگویند: اگر کسی نماز قضاء بر عهده دارد، فوری است اگرچه نماز قضاء روزهای قبل باشد.
پس این مطلب که ظاهر عبارت محقق در «المسائل العزیة» است، بگوئیم: هم مواسعهایها و هم مضایقهایها صلاة قضاء امروز را در وجوب ترتیب خلاف ندارند، این برخلاف ارباب القولین است. شیخ هم میخواهد همین مطلب را در این هنگام مطرح کند و اگرنه خود نظریه محقق در «المسائل العزیة» همان است که در شرایع بیان کرد، «والذی یظهر لی» یک مطلب تازهای نیست و همان است که در قول دوم به عنوان تفصیل اول از مرحوم محقق در شرایع و غیر شرایع مطرح شد، اما شیخ میفرماید: محقق یک ادعاء «عدم الخلاف» دارد، که این ادعاء صحیح نیست.
قول پنجم برای ابن ابی جمهور احسائی است که تفصیل میدهد: «الخامس: ما عن ابن [أبي] جمهور الأحسائي من التفصيل بين الفائتة الواحدة، إذا ذكرها يوم الفوات»، اگر فائته واحده بود، (تقریباً جمع بین تفصیل محقق و تفصیل علامه میکند)، اگر یوم واحده باشد آن هم «فی یوم الفوات» قائل به مضایقه شده است، اما اگر فائته واحده برای «غیر یوم الفوات» یا متعدده برای «یوم الفوات» دون المتعدّدة و الواحدة المذكورة في غير يوم الفوات. بین الفائتة الواحده اذا ذکرها یوم الفوات در این هنگام مضایقه نیست و قائل به مواسعه است. «دون المتعددة و الواحدة المذکورة فی غیر یوم الفوات».
قول ششم: بیان ابن حمزه
قول ششم: «السادس: القول بالمواسعة إذا فاتت عمدا، و بالمضايقة إذا فاتت نسيانا»، قول ابن حمزه در «الوسیلة» است. ابن حمزه بین فوت نسیانی و فوت عمدی فرق گذاشته است.
تفصیل اول: فرق بین فائته واحده و فائته متعدده بود.
تفصیل دوم: تفاوت بین «فائتة الیوم و غیر فائتة الیوم» شد.
تفصیل سوم: «بین النسیان و العمد» است. میگوید: اگر کسی نماز او به جهت نسیان قضاء شد، فوراً انجام دهد چون قائل به مضایقه شده است؛ اما اگر شخصی عمداً نماز خود را قضاء کرد، در این هنگام قائل به مواسعه شده است. اگر کسی بخواهد حکمت این مطلب را دقت کند، آن کسی که فراموش کرده است، خداوند برای اینکه یک مقداری از آن فضائل و ثوابهای نماز را به دست آورد، میفرماید: فوراً قضاء کن ثواب عمده را میدهم، اما آن کسی که عمداً نماز او فوت شده است هر زمانیکه خواست قضاء کند.
پس در مسئله دو فرض است:
1. کسی نسیاناً یادش رفته و فکر میکرد نماز خوانده و در آخر وقت متوجه شد که نماز نخوانده است.
2. شخصی عمداً نمازش را قضا کند.
ابن حمزه میفرماید: «حيث قال: أمّا قضاء الفرائض فلم يمنعه وقتٌ» هیچ وقتی مانع از او نیست یعنی قائل به توسعه است، «إلاّ تضيّق وقت الحاضرة» مگر اینکه وقت حاضره ضیق شود؛ یعنی تنها جایی که نمیتوانید قضاء را بخوانید، در جایی است که وقت حاضره ضیق میشود، «و هو ضربان، إمّا فاتته نسيانا، أو تركها قصدا اعتمادا [یعنی عمداً]، فإن فاتته نسيانا و ذكرها، فوقتها حين ذكرها [یعنی تا به یاد آورد باید بخواند] إلاّ [فرض اول] عند تضيّق وقت الفريضة، فإن ذكرها [اگر فائته را به یاد آورد] و هو في فريضة حاضرة، عدل بنيّته إليها ما لم يتضيّق الوقت، [فرض دوم] و إن تركها قصدا [اگر کسی نماز خود را عمداً نخواند] جاز له الاشتغال بالقضاء إلى آخر الوقت [تا پایان وقت حاضره، فوریت نیست]، و الأفضل تقديم الحاضرة عليه، [در مورد این عبارت ابن حمزه مرحوم شیخ احتمالات متعددی میدهد این است که:] و إن لم يشتغل بالقضاء [اگر فوریت را اطاعت نکرد]، و أخّر الأداء إلى آخر الوقت كان مخطئا».[1]
اولاً: مرحوم شیخ میفرماید: اینکه ابن حمزه قائل است از حاضره به فائته منسیه باید عدول کند، این به چه دلیل است؟
«و ظاهره وجوب العدول عن الحاضرة إلى الفائتة المنسيّة، و هو إمّا لاعتبار الترتيب [بین الفائتة والحاضرة]، أو لإيجاب المبادرة إلى المنسيّة، و إن ذكرها في أثناء الواجب و إن قلنا بعدم اعتبار الترتيب - بناء على القول بالفوريّة دون الترتيب [مرحوم شیخ میخواهد بفهماند که: میشود قائل به فوریت شد اما فوریت را قبول نکرد]- كما سبق[2] عن صاحب رسالة هدية المؤمنين، و إمّا للدليل الخاصّ على وجوب العدول، و إن لم نقل بالترتيب و لا بالفوريّة، و هذا أردأ الاحتمالات، كما أنّ الأوّل [ابن حمزه که میگوید: باید به فائته عدول کند از باب وجوب ترتیب بین فائته منسیه حال برای امروز باشد و یا برای روزهای قبل باشد، بین فائته منسیه و حاضره ترتیب لازم است] أقواها.[3]
وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ
پاورقی
[1] الوسيلة: ٨٤ مع اختلاف في العبارة.
[2] في القول الثاني المتقدم في الصفحة ٢٦٥.
[3] انصاری مرتضی بن محمدامین. 1414. رسائل فقهیة (انصاری) (رسالة في المواسعة و المضایقة). قم - ایران: مجمع الفکر الإسلامي.
نظری ثبت نشده است .