موضوع: صلاة قضاء (مواسعه و مضایقه)
تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۱۰/۴
شماره جلسه : ۴۷
-
خلاصه جلسه گذشته
-
نکته حضرت استاد در مورد عصمت ائمه معصوم در خواب
-
توضیح فتامل در کلام مرحوم شیخ انصاری
-
روایات موید دیگری بر وجود مصلحت الهی در نوم النبی (ص)
-
مطابقت روایات با شریعت سهله و سمحه
-
کلام مرحوم مجلسی در مورد روایت سعید اعرج
-
پاورقی
-
منابع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در جلسه گذشته به دلالت روایات نوم النبی بر مواسعه پرداخته شد، در ابتدا کلام مرحوم شیخ انصاری دراین باب مطرح شد، وی میان نوم و سهو تفصیل قائل شده و میگوید نوم بما هو نوم از سهو بهتر است، اما این فرد خاص از نوم که منجر به ترک واجب شود، از سهوی که در رکعتین نماز رخ داده، بدتر است. وی وقوع چنین نومی را با روایاتی که بر عصمت و کمال پیامبر و ائمه معصومین علیهمالسلام دلالت دارند، ناسازگار میداند؛ چرا که روایاتی مانند «ینام عینهم و لا ینام قلبهم» بیانگر عدم وقوع چنین حالاتی در مورد آن ذوات مقدسه است.
مطلب مهمی که باید ذکر شود این است که ائمه معصوم علیهم السلام حتی خوابشان هم با انسانهای عادی فرق می کرده است و این بزرگواران حتی از خواب های باطل هم بدور بودند.
یکی از کارنشناسان دینی در رسانه گفته بود که فلان مرجع تقلید از زمان بلوغ تا پایان عمر حتی یک لحظه هم فکر گناه نکرده است. اما چنین ادعایی، بدون علم غیب، چطور ممکن است؟ غیرمعصوم، به دلیل طبیعت بشری، نمیتواند مطلقاً از فکر گناه مصون باشد. اینگونه مبالغهها به جای تکریم بزرگان، جایگاه عصمت معصومین را تنزل میدهد. صاحب جواهر نیز تأکید کرده است که معصوم حتی در قلب خود نیز لحظهای فکر گناه نمیکند، چه در بیداری و چه در خواب. از مختصات امام معصوم است که حتی خواب گناهآلود نمیبیند، برخلاف مردم عادی که بسته به ملکات نفسانی، خوابهای متفاوتی میبینند.
برای نمونه، از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل شده که حتی در خواب نیز اگر نامحرمی میدید، چشم خود را میبست. این نشان از تزکیه نفس و تقوا دارد. اما این ویژگیها در سطح معصومین نیست. معصوم از هر گناه و اشتباهی، چه در ظاهر و چه در باطن، چه در بیداری و چه در خواب، بهطور کامل مصون است. این نکته را باید طلبهها و عالمان دین در بیان مقامات افراد، با دقت و بدون مبالغه، رعایت کنند.
توجه به این نکته ضروری است که مقام عصمت ویژه معصومین است و با هیچکس قابل قیاس نیست. چنانکه در آیات و روایات آمدهاست.
روایات دیگری بر تایید مفاد روایت سعید اعرج وجود دارد، یکی از این روایت ها، صحیحه سماعة بن مهران است.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يُصَلِّيَ الصُّبْحَ حَتَّى طَلَعَتِ الشَّمْسُ قَالَ يُصَلِّيهَا حِينَ يَذْكُرُهَا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَقَدَ عَنْ صَلاَةِ الْفَجْرِ حَتَّى طَلَعَتِ الشَّمْسُ ثُمَّ صَلاَّهَا حِينَ اسْتَيْقَظَ وَ لَكِنَّهُ تَنَحَّى عَنْ مَكَانِهِ ذَلِكَ ثُمَّ صَلَّى.[1]
روایت صحیحه سماعة بن مهران تأکید بر رحمت و حکمت الهی در مسئله تشریع قضا دارد. صحیحه سماعة اشاره میکند که اگر کسی نماز صبحش قضا شود، باید آن را هر وقت یادش آمد بخواند. امام علیهالسلام به عنوان شاهد به ماجرای پیامبر اکرم (ص) اشاره میکند که ایشان نیز زمانی خواب ماندند و نماز صبحشان قضا شد، اما بعد از بیداری قضای آن را به جا آوردند. این ماجرا به وضوح نشان میدهد که قضا عملی جبرانپذیر است و حتی برای پیامبر نیز چنین اتفاقی رخ داده است.
روایت دیگر، روایت حمزة بن طیار است، حضرت صادق (علیهالسلام) توضیح میدهند که خدای متعال عمداً پیامبر را به خواب برد و سپس بیدار کرد تا تشریع قضا را به مردم بیاموزد. این عمل الهی نشاندهنده آن است که حتی اگر نماز در وقتش ادا نشود، جبران آن با قضا امکانپذیر است.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ فِي اَلتَّوْحِيدِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطَّيَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِالصَّلاَةِ وَ الصَّوْمِ فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ الصَّلاَةِ فَقَالَ أَنَا أُنِيمُكَ وَ أَنَا أُوقِظُكَ (فَإِذَا قُمْتَ) فَصَلِّ لِيَعْلَمُوا إِذَا أَصَابَهُمْ ذَلِكَ كَيْفَ يَصْنَعُونَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ إِذَا نَامَ عَنْهَا هَلَكَ وَ كَذَلِكَ الصِّيَامُ أَنَا أُمْرِضُكَ وَ أَنَا أُصَحِّحُكَ فَإِذَا شَفَيْتُكَ فَاقْضِهِ.[2]
این روایات با شریعت سهله و سمحه نیز مطابقت دارد، مفهوم «شریعت سمحه و سهله» نباید به معنای تسامح و سهلانگاری در احکام شرعی تفسیر شود. شریعت سمحه و سهله به این معناست که در دین اسلام احکام به گونهای تشریع شدهاند که سختی و مشقت غیرقابل تحمل بر مکلفین تحمیل نشود. مثالهایی از این ویژگیِ شریعت، شامل قصر نماز در سفر، جواز قضای نماز در صورت قضا شدن آن بدون تعمد، و برداشتن احکام حرجی در شرایط دشوار می شود.
این تسامح به معنای سهلانگاری در اجرای احکام الهی نیست، بلکه دین همواره بر دقت و پایبندی به حدود شرعی تأکید دارد. به عنوان نمونه، روایات مواسعه نیز در چارچوب خاص خود قرار دارند و نمیتوان از آنها به عنوان مجوزی برای بیتوجهی به احکام استفاده کرد.
مرحوم مجلسی در مرآة العقول در شرح روایت سعید اعرج به بیان احتمالاتی در مورد نوم النبی می پردازد، وی سه احتمال برای حل این تعارض که از طرفی «نوم پیامبر مثل یقظته است» و از طرف دیگر مفاد این روایات این است که به سبب خواب صلاه ایشان ترک شده است ، مطرح میکند.
فإن قيل: قد ورد في الأخبار أن نومه صلى الله عليه و آله مثل يقظته و يرى في النوم ما يرى في اليقظة فكيف ترك صلى الله عليه و آله و سلم الصلاة مع تلك الحال. قلت: يمكن الجواب عنه بوجوه. الأول: أن اطلاعه في النوم محمول على غالب أحواله، فإذا أراد الله أن ينيمه كنوم سائر الناس لمصلحة فعل ذلك.الثاني: أنه صلى الله عليه و آله و سلم لم يكن مكلفا بهذا العلم كما كان يعلم كفر المنافقين و يعامل معهم معاملة المسلمين.الثالث: أن يقال: إنه صلى الله عليه و آله كان في ذلك الوقت مكلفا بعدم القيام لتلك المصلحة و لا استبعاد فيه، و الأول أظهر، و الأسوة بالضم و الكسر ما يأسى به الحزين و يتعزى به، و الأسوة بالضم القدوة، و هنا يحتمل الوجهين و الأول أظهر.[3]
احتمال اول:اینکه «نوم پیامبر مثل بیداری او است، محمول بر غالب احوال است.
یعنی این ویژگی کلیت ندارد و در شرایطی که مصلحت الهی اقتضا کند، خداوند پیامبر را مانند دیگر مردم در حالتی قرار میدهد که خواب ایشان شبیه به خواب عادی شود. این احتمال به نوعی بیانگر انعطاف در نظام تکوینی و ارتباط آن با مصالح تشریعی است.
احتمال دوم:علم پیامبر به وقوع چیزی، معیار تکلیف نیست.
این احتمال بیان میکند که پیامبر با وجود علمی که نسبت به طلوع شمس (در قلب یا باطن) دارد، مکلف به عمل به این علم نیست، زیرا معیار تکالیف شرعی، علم و آگاهی از طریق ابزارهای ظاهری است. اینجا به مسئله دیگری اشاره میشود که در برخورد پیامبر با منافقین نیز مشاهده میکنیم؛ پیامبر با وجود علم باطنی به نفاق آنها، در ظاهر با آنها مطابق احکام اسلام رفتار میکرد.
احتمال سوم:تکلیف پیامبر در آن زمان خاص، عدم قیام برای صلاة بوده است.
این احتمال مصلحتی را مطرح میکند که تکلیف خاص پیامبر در آن لحظه، برخاستن برای نماز نبوده است. البته این وجه از لحاظ ماهیت با وجه دوم تفاوت چندانی ندارد، زیرا باز هم به نوعی به مفهوم علم غیرمکلفکننده اشاره میکند.
ایشان احتمال اول را اظهر میداند، یعنی اینکه نوم پیامبر مانند یقظه اوست، محمول بر غالب احوال است، اما این عمومیت در شرایط خاصی که مصلحت اقتضا کند، ممکن است استثنا شود.
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، «الکافی (اسلامیه)»، ج 3، ص 294، حدیث 8.
[2] حر عاملی، محمد بن حسن، «تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریع.ة»، ج 8، ص 254.
[3] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقى، «مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول»، ج 15، ص 66.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، بیجا، 1416.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (اسلامیه)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1363.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1404.
نظری ثبت نشده است .