موضوع: صلاة قضاء (مواسعه و مضایقه)
تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۹/۱۹
شماره جلسه : ۴۰
-
خلاصه جلسه گذشته
-
بررسی عبارت مرحوم محقق از العزیه
-
بررسی دلالی روایت جمیل بن دراج
-
احتمالات در خصوص عبارت «عند عشاء الاخره»
-
احتمال اول: به معنای پس از ذهاب حمره مغربیه
-
احتمال دوم: آخرین وقت عشاء
-
احتمال سوم: مطلق وقت العشاء
-
احتمال چهارم: بعد وقت العشا
-
بررسی عبارت «یفوته الاولی و العصر و المغرب»
-
جمع بندی
-
روایت ششم: استدلال به موثقه عمار
-
پاورقی
-
منابع
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در جلسه گذشته، به بررسی سندی روایت جمیل بن دراج از طائفه دوم از ادله خاصه دال بر توسعه پرداخته شد، مرحوم شیخ این روایت را مرسله می داند و مرحوم صاحب جواهر از آن تعبیر به صحیحه دارد. مرحوم صاحب جواهر در مقابل شیخ انصاری تلاش کرد تا با استناد به نقل نوادر احمد بن محمد بن عیسی، ارجاعات محقق در المعتبر، و اعتماد به اصل جمیل بن دراج، ارسال روایت را رفع کند و به آن اعتبار ببخشد.
در جلسه گذشته عبارت مرحوم شیخ که فرمود «ولو سلمنا أن الوقت لیس بممتدٍّ فما المانع من أن یکون ذلک للتقیة فی القضا» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت اما با رجوع به خود کتاب العزیه معلوم می شود که اصل عبارت در این کتاب «للکیفیة فی القضا» است.
برداشت اولیه از «تقیه در قضا» این است که فرد نمازی را که باید قضاءً بخواند، به نیت اداء بخواند تا تقیه رعایت شود، این تفسیر با توجه به شرایط اجتماعی و فقهی آن زمان که رعایت ظاهر مطابق با نظر عامه ضروری بوده، توجیهپذیر است. به عبارت دیگر، فرد برای حفظ ظاهر و رعایت تقیه، نیت اداء میکند، اما در واقع نماز او قضاء است.
اما اگر نسخه صحیح «للکیفیة فی القضا» باشد، میتوان گفت منظور محقق این است که روایت در مقام بیان کیفیت خواندن نماز قضا است، نه در مقام تعیین وقت آن. در این صورت، اشکال تقیهای بودن روایت به نحوی منتفی میشود، چراکه روایت اساساً به بیان کیفیت میپردازد، نه تقیه در نیت یا امتداد وقت، اما این تفسیر در مقایسه با «تقیه در قضا» کمتر با سیاق روایت هماهنگی دارد. ضمن اینکه روایت اساساً در مقام بیان امتداد وقت است، نه کیفیت ادای قضا.
پس از بررسی سند روایت و بیان ادله صحت سند که از سوی مرحوم صاحب جواهر مطرح شد، به بررسی دلالی این روایت میپردازیم.
عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ الْوَشَّاءِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍعَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ يَفُوتُ الرَّجُلَ الْأُولَى وَ الْعَصْرُ وَ الْمَغْرِبُ وَ ذَكَرَهَا عِنْدَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ قَالَ يَبْدَأُ بِالْوَقْتِ الَّذِي هُوَ فِيهِ فَإِنَّهُ لَا يَأْمَنُ الْمَوْتَ فَيَكُونُ قَدْ تَرَكَ صَلَاةً فَرِيضَةً فِي وَقْتٍ قَدْ دَخَلَتْ ثُمَّ يَقْضِي مَا فَاتَهُ الْأُولَى فَالْأُولَى. [1]
جمیل بن دراج در مورد وظیفه فردی که نماز ظهر، عصر و مغرب از او فوت شده و هنگام نماز عشاء یادش میآید، میپرسد، در برخی منابع حدیثی بهجای «عند العشاء الآخرة»، عبارت «بعد العشاء الآخرة» آمده که این اختلاف نسخه نیازمند بحث و دقت است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:«یبدأ بالوقت الذی هو فیه» نماز را با همان نمازی که وقتش اکنون رسیده (یعنی نماز حاضره) شروع کند،امام (علیهالسلام) استدلال میکنند «فإنه لا یأمن الموت، فیکون قد ترک صلاة فریضة فی وقت قد دخلت» زیرا ممکن است مرگ او فرا رسد و در این صورت، نمازی را که وقت آن رسیده، ترک کرده باشد.این روایت به صراحت دستور میدهد که فرد در چنین شرایطی ابتدا نماز حاضره را اقامه کند و سپس به قضاء نمازهای فائته بپردازد و این مطلب قول به مواسعه در نمازهای فائته را اثبات میکند.
در این احتمال به نهایت وقت عشاء اشاره دارد که طبق قولی که پایان وقت عشاء را نصف شب میداند، به نصف شب یا مطابق برخی آرای دیگر به ثلث شب یا ربع شب و یا بر اساس نظر مشهور امامیه که وقت نماز عشاء تا طلوع فجر میداند به طلوع فجر، منتهی میشود .
این عبارت نیز محل اشکال است، زیرا کسی که در زمان وقت عشا است، این وقت مشترک بین مغرب و عشا است و فوت مغرب در این صورت معنی ندارد لذا احتمالات مختلفی نسبت به آن مطرح شده است.
1. مراد از مغرب، مغرب شب گذشته باشد، این احتمال در کلام مرحوم صاحب جواهر[2] و شیخ انصاری[3] مطرح شده است ولی با ظاهر عبارت سازگار نیست.
2. سهو از سوی سائل باشد، در این احتمال گفته میشود که ذکر «مغرب» از سوی سائل دچار اشتباه یا سهو شده است.
صاحب جواهر این احتمال را مطرح کرده و گفته است «و ذکر المغرب فی سؤاله مع احتماله الغلط[4]»؛ یعنی ممکن است سائل در طرح سؤال دچار اشتباه شده باشد و به اشتباه نماز مغرب را در کنار ظهر و عصر آورده است.
شیخ انصاری نیز در توضیح این احتمال به روایت دیگری اشاره میکند که در آن سهو سائل بهخوبی مشهود است، مانند سؤالاتی درباره تداخل اغسال که موارد واجب و مستحب را با هم مخلوط کرده است.
و يحتمل أيضا أن يكون قد وقع ذكره على سبيل السّهو من السّائل في مقام ذكر المثال للفوائت، كما جمع في السّؤال عن تداخل الأغسال بين غسل العيد و عرفة و الجمعة [5]
3. مراد وقت مغرب و عشاء بهطور مشترک باشد،در این احتمال گفته میشود که وقت مغرب و عشاء تا قبل از تضیق زمانی (یعنی رسیدن به پایان وقت) بهطور مشترک باقی میماند.
مرحوم شیخ می فرماید با وجود این احتمالات، میتوان از این روایت برای اثبات مواسعه استفاده کرد و عدم مناسبت ذکر مغرب با ظاهر سؤال موجب نمیشود که جواب روایت از قابلیت استدلال ساقط شود.
إنّ عدم مناسبة ذكر المغرب لظاهر السّؤال لا يوجب سقوط الجواب عن قابليّة الاستدلال، فإنّ ظهور الرّواية في تقديم العشاء الحاضرة على قضاء الظّهرين ممّا لا ينبغي إنكاره، و هو كاف في إثبات المواسعة المطلقة، خصوصا بملاحظة التّعليل المذكور فيها.[7]
مرحوم شیخ ادامه میدهد ظهور روایت در تقدیم نماز عشاء حاضره بر قضای ظهرین، امری است که قابل انکار نیست و این بدان معناست که روایت بهوضوح دلالت بر تقدم نماز حاضره بر فائته دارد.
اما برای استدلال به این روایت باید به بررسی دقیق تر احتمالات مطرح شده پرداخت.
طبق احتمال اول، اگر مراد از "عند العشاء الآخرة"، پس از ذهاب حمره مغربیه باشد در این صورت وقت نماز مغرب تمام شده است و نماز عشاء در وقت خود آغاز میشود. در این صورت، نماز مغرب قضا محسوب میشود و نماز عشاء (حاضره) باید مقدم شود، در این صورت با توجه به اینکه اهل تسنن به قضا شدن نماز مغرب بعد از ذهاب حمره مغربیه قائل هستند، و امامیه به این نظر قائل نیست، لذا روایت تقیه ای شده و از موضع استدلال بر مواسعه خارج می شود.
طبق احتمال دوم، اگر مراد از "عند العشاء الآخرة"، آخرین وقت عشاء یعنی به اندازه یک نماز چهار رکعتی باشد، این احتمال با عبارت «یفوته الاولی و العصر و المغرب» در سوال سائل هماهنگ می شود، اما روایت از قابلیت استدلال بر مواسعه خارج می شود زیرا قائلین به مضایقه هم به این مطلب قائل هستند که در وقت اضطراری و مضیق، حاضره بر فائته مقدم میشود.
طبق احتمال سوم اگر مراد از "عند العشاء الآخرة"، مطلق وقت عشاء باشد در این صورت عبارت فوت شدن مغرب در عبارت «یفوته الاولی و العصر و المغرب» به این معنی است که نماز مغرب در وقت فضیلت خود خوانده نشده است و شخص در وقت عشاء متوجه شده است، لذا چون هنوز وقت مغرب تمام نشده است عبارت «بدَأُ بِالْوَقْتِ الَّذِي هُوَ فِيهِ» نیز بر مغرب و عشاء حمل می شود، طبق این احتمال روایت، قابلیت اثبات مواسعه دارد اما ممکن است اشکال عدم هماهنگی فوت نماز ظهر و عصر به معنای فوت حاضره و فوت نماز مغرب به معنای از دست رفتن وقت فضیلت مغرب، وارد باشد.
روایت مورد بحث، موثقه عمار است که در وسائل الشیعه، ابواب المواقیت، باب ۶۲، حدیث پنجم آمده است. در این روایت، عمار از امام صادق علیهالسلام درباره شخصی سؤال میکند که نماز مغربش را تا زمان رسیدن به وقت نماز عشاء نخوانده است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ تَفُوتُهُ الْمَغْرِبُ حَتَّى تَحْضُرَ الْعَتَمَةُ فَقَالَ إِنْ حَضَرَتِ الْعَتَمَةُ وَ ذَكَرَ أَنَّ عَلَيْهِ صَلاَةَ الْمَغْرِبِ فَإِنْ أَحَبَّ أَنْ يَبْدَأَ بِالْمَغْرِبِ بَدَأَ وَ إِنْ أَحَبَّ بَدَأَ بِالْعَتَمَةِ ثُمَّ صَلَّى الْمَغْرِبَ بَعْدُ.[8]
امام (علیهالسلام) میفرمایند: «اگر وقت عشاء رسیده باشد و به یاد آورد که نماز مغرب بر عهده اوست، اگر بخواهد میتواند ابتدا نماز مغرب را بخواند و اگر بخواهد میتواند ابتدا نماز عشاء را بخواند و سپس نماز مغرب را ادا کند.»
مرحوم شیخ در بررسی این روایت به تفصیل نکاتی را بیان میکند. ایشان میفرماید اگر مراد از نماز مغرب در این روایت، مغرب شب گذشته باشد، استدلال به این روایت کاملاً واضح خواهد بود. به این معنا که وقتی شخص در شب بعدی، هنگام نماز عشاء، متوجه میشود که نماز مغرب شب گذشته را نخوانده است، امام (علیهالسلام) در چنین فرضی حکم به تخییر میدهند. شخص میتواند انتخاب کند که ابتدا نماز فائته (مغرب شب گذشته) را بخواند و سپس نماز حاضره (عشاء) را ادا کند، یا بالعکس، ابتدا نماز عشاء را بخواند و سپس به قضا یا ادای نماز مغرب بپردازد.
احتمال دیگری که در تفسیر این روایت مطرح است، مشابه آن چیزی است که در روایت جمیل بن دراج مطرح شد. بر اساس این احتمال، گفته میشود که وقت نماز مغرب با ذهاب الحمره پایان مییابد و پس از آن، وقت نماز عشاء آغاز میشود.
بناء على أنّ المراد: مغرب اللّيلة السابقة، أو على القول المتقدّم من انتهاء وقت المغرب بدخول وقت العشاء، و دلالته حينئذ على جواز تقديم الحاضرة واضحة.[9]
مرحوم شیخ میفرماید اگر این تفسیر را بپذیریم، نتیجه آن این خواهد بود که نماز حاضره (عشاء) بر نماز فائته (مغرب) تقدم پیدا میکند.
مرحوم شیخ در ادامه عبارتی دارند که میفرمایند:
و لا ینافیه الحکم باستحباب تقدیم الحاضرة و لا استحباب تقدیم الفائتة لإمکان حمل التخییر فیه علی ارادة دفع توهم تعیّن احد الأمرین.[10]
این عبارت نشان میدهد که حکم به تخییر در روایت عمار برای رفع توهم الزام به تقدم یکی از دو نماز (حاضره یا فائته) صادر شده است. به عبارت دیگر، امام علیهالسلام میخواهند بفرمایند که نمازگزار مخیر است: اگر بخواهد، میتواند ابتدا نماز فائته را بخواند و سپس نماز حاضره را، و اگر بخواهد، میتواند برعکس عمل کند، لذا از نظر شیخ، روایت عمار نه تنها راه را برای انتخاب آزادانه بین این دو ترتیب باز میگذارد، بلکه بیانگر آن است که هر دو ترتیب مستحب هستند و هر یک فضیلت خاص خود را دارند.
[2] صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، «جواهر الکلام (ط. القدیمة)»، ج 13، ص 57.
[3] انصاری، مرتضی بن محمدامین، «رسائل فقهیة (انصاری)»، ص 314.
[4] صاحب جواهر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، ج 13، ص 57.
[5] انصاری، رسائل فقهیة (انصاری)، ص 315.
[6] همان، ص 314.
[7] همان، ص 315.
[8] حر عاملی، محمد بن حسن، «تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة»، ج 4، ص 288، حدیث 5.
[9] انصاری، رسائل فقهیة (انصاری)، ص 315.
[10] همان.
انصاری، مرتضی بن محمدامین، رسائل فقهیة (انصاری)، 1 ج، قم - ایران، مجمع الفکر الإسلامي، 1414.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم - ایران، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416.
صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، بیتا.
طوسی، محمد بن حسن،، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365.
نظری ثبت نشده است .