موضوع: صلاة قضاء (مواسعه و مضایقه)
تاریخ جلسه : ۱۴۰۳/۷/۲۱
شماره جلسه : ۱۲
-
چکیده کلام صاحب جواهر
-
چکیده کلام شیخ انصاری
-
بررسی عبارات شیخ انصاری
-
تفاوت کلام شیخ انصاری با صاحب جواهر
-
آثار قول به مضایقه از دیدگاه شیخ
-
قضاوت ما در بیان آثار
-
عدم ملازمه بین فوریت و ترتیب
-
اشکال شیخ انصاری به صاحب جواهر
-
نظریه مختار
-
شاهد بر تلازم
-
اشکال شیخ به ابن فهد
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
صاحب جواهر(قدس سره) دو نکته را متذکر شدند:
1. در مسئله مواسعه و مضایقه دو قول وجود دارد:
· قول اول: مواسعه محض است.
· قول دوم: مضایقه محض میباشد. و اقوالی که به عنوان تفاصیل مطرح است، فرمودند: این تفصیلها وجهی ندارد و بیش از دو قول در مسئله نیست.
2. نکته دوم: صاحب جواهر فرمودند در برخی اقوال آمده است که «مشهور قدماء قائل به مضایقه هستند»، این مطلب هم درست نیست. بلکه اکثر قدماء قائل به مواسعه هستند.
مرحوم شیخ انصاری(اعلی الله مقامه) فرمود: در مسئله مواسعه و مضایقه هشت قول مطرح است؛ یعنی ایشان قول به تفصیل را پذیرفتند. تفصیل بین اینکه فائته واحده باشد یا متعدده، «فائتة الیوم» یا «غیر فائتة الیوم» باشد، تفصیل خواه بین نسیان یا عمد باشد، همهی این تفاصیل را مرحوم شیخ قبول کردند. البته در بعضی از تفصیلها که به محقق یا علامه نسبت داده شده بود ایشان اشکال داشت، ولی اصل قول به تفصیل مورد پذیرش شیخ انصاری بود.
مرحوم شیخ میفرماید: هشت قول که در مسئله بیان کردیم چنانچه به ضمیمه «ما تقدمت الاشارة [به پنج قول باز میگردد] إلیه زادت علی الثمانیة». جناب شیخ در همان قول اول که فرمود: «عدم لزوم الترتیب مطلقا»، گفتند: در این مسئله پنج قول وجود دارد:
· بعضیها قائل به استحباب «تقدیم الحاضرة» هستند.
· برخی قائل به «وجوب تقدیم الحاضرة» هستند.
· گروه دیگری معتقد به «استحباب تقدیم الفائتة» هستند.
کلام شیخ انصاری با کلام صاحب جواهر فرق دارد که به تفاوتها میپردازیم:
1. صاحب جواهر تفاصیل مطرح شده در بحث را انکار کردند اما شیخ انصاری قبول میکند.
2. صاحب جواهر شهرت قدمائی بر مضایقه را هم انکار کرد و شیخ فعلاً در این موضوع مطلبی را نفرموده است.
قول به مضایقه آثاری دارد که جناب شیخ هفت اثر را بیان میکند:
1. «الأوّل: ترتيب الأداء على القضاء» مطلب اولی که شیخ میفرماید: ترتیب اداء بر قضاء است. میگویند: ابتداء باید فائته خوانده شود، هر فائتهای که باشد. فائته برای امروز یا دیروز باشد و فائته خواه واحده یا متعدده باشد، در نتیجه کسی که نماز قضاء بر عهده دارد، اول باید نماز قضاء را بخواند و بعد اداء را امتثال کند، مگر وقتی که حاضره ضیق میشود.
اگر به خاطر داشته باشید، صاحب جواهر فرمود: که پنج مطلب از آثار مضایقه را یکباره در کلمات فردی از قائلین به مضایقه نمییابید، در نتیجه این پنج مطلب در عبارات آنها به شکل پراکنده آمده است. اما مرحوم شیخ میگوید: این آثار را چه کسانی و در کدامیک از کتب خود مطرح کردند.
2. اما اثر دوم: «التسوية بين أقسام الفوائت [فائتهی واحده و متعدده، فائتة الیوم غیر فائتة الیوم] و أسباب الفوات [اسباب فوائت گاهی اوقات فوت سببش نسیان است و گاهی هم عمد است] في مقابل التفاصيل المتقدّمة» میباشد.
3. مطلب سوم: مضایقهایها تصریح به « فوريّة القضاء» میکنند. میگویند: همانگونه که وجوب قضاء مسلم است، فوریت قضاء نیز مسلم خواهد بود.
4. نکته چهارم: «بطلان الحاضرة إذا قدّمت على الفائتة في السعة» است.
5. مورد پنجم: «العدول عن الحاضرة إلى الفائتة إذا ذكرها في الأثناء» است. در نتیجه مضایقهایها میگویند: اگر کسی در اثناء نماز حاضره یادش آمد نماز قضاء بر عهده دارد، همان لحظه باید عدول کند. شیخ میفرماید: ما وقتی کلمات قائلین به مضایقه مطلق را بررسی میکنیم، این هفت مطلب از عبارات آنها استفاده میشود.
6. اما مطلب ششم: «وجوب التشاغل بالقضاء إلاّ عند ضيق الأداء» خواهد بود.
صاحب جواهر پنج اثر را مطرح کرده بود. اما مرحوم شیخ هفت مطلب بیان کرد. در حالی که بین اثر سوم و ششم جناب شیخ تفاوتی نیست. تعبیر خواه به «فوریة القضاء» یا «وجوب التشاغل بالقضاء» باشد، فرقی وجود ندارد.
مطلب دوم هم موضوع نظریهی قائلین به مضایقه است، نه اینکه مستفاد از کلمات آنها باشد؛ یعنی وقتی گفته میشود: مضایقه مطلق، مطلق یعنی هیچ تفصیلی بین اقسام فوائت و اسباب فوائت نمیدهند. در نتیجه حق با صاحب جواهر است.
4. اما تفاوت چهارم کلام مرحوم شیخ با صاحب جواهر این است که جناب شیخ میفرماید: در مسئله دو نزاع است:
· نزاع اول به عنوان بحث «ترتیب» است. آیا «ترتب الحاضرة علی الفائتة» واجب است یا واجب نیست؟
· نزاع دوم به عنوان «مواسعه و مضایقه» میباشد. آیا وجوب قضاء فوری است؟
بعد شیخ میفرماید: قول به ترتیب «دون الفوریة من جهة النصوص» هست، یعنی روایاتی وجود دارد که از این روایات استفاده میشود: در ابتداء نماز قضاء را بخوانید سپس نماز اداء را بخوانید. «و إن أفضى إلى التضيّق أحياناً» اگر کسی در مقام عمل قضاء را قبل از اداء بخواند، امکان دارد منجر به فوریت شود «كما إذا كانت الفوائت كثيرة لا تقضى إلّا إذا بقي من الوقت مقدار فعل الحاضرة» آنقدر قضاء را به تاخیر انداخت که اگر الآن قضاء را انجام ندهد به اندازه فعل حاضره فقط وقت باقی میماند. در این هنگام نماز قضاء فوریت پیدا میکند، منتهی شیخ میگوید: این فوریت بالعرض است.
مرحوم شیخ پس از اینکه اثبات کرد: فوریت و ترتیب دو مسئله است، به صاحب جواهر اشکال میکند و میفرماید: اینکه بعضی گفتهاند، قول به ترتیب و فوریت متلازمان هستند «فالقول بأنّ الفوريّة و الترتيب متلازمان لا يخلو عن نظر، سواء أريد تلازمهما في أنفسهما، أو أريد تلازمهما بحسب القائل» که صاحب جواهر همین را قائل است و میگوید: «کل من قال بالترتیب قال بالفوریة و کل من قال بالفوریة قال بالترتیب»، منتهی شیخ میفرماید: انصاف این است که بگوئیم: اکثر قائلین به ترتیب قائل به فوریت هستند و اکثر قائلین به فوریت هم قائل به ترتیب میباشند. اما نمیتوانیم این عبارت صاحب جواهر را بگوئیم که «کل من قال بالترتیب قال بالفوریة و کل من قال بالفوریة قال بالترتیب» این کلیت را قبول نداریم.
صاحب جواهر در گذشته برای اثبات مدعای خود دو اجماع بیان کردند و فرمودند:
· «اتفقوا جمیعاً کما قیل علی الترتیب»؛ یعنی تمامی افرادی که قائل به مضایقه هستند، اجماع بر ترتیب دارند. سپس فرمود: مفید، مرتضی، قاضی، حلبیان، حلی، قدیمین، شیخ و فاضل آبی تصریح به فوریت کردهاند «بل حكى المفيد و القاضي و أبو المكارم و الحلي الإجماع على ذلك».
· سپس فرمود: در میان مضایقهایها یک عدهای هم اجماع بر «فوریة القضاء» را مطرح کردند، بعد از این فرمود: «فالفورية و الترتيب حينئذ متلازمان عندهم».
شیخ انصاری میفرماید: این هم قابل تامل است، اینکه ابن فهد آمده ترتیب را از مضایقه قرار داده و گفته مضایقه یعنی ترتیب، شیخ میگوید: این صحیح نیست. ترتیب و فوریت هیچ یک متفرع بر دیگری نیست. وقتی ما کلمات جمیع اصحاب را ملاحظه میکنیم نمیتوانیم بگوئیم: ترتیب به معنای فوریت و فوریت به معنای ترتیب است.
اما در پاسخ به شیخ میگوییم: با توجه به دو اجماع که صاحب جواهر بیان کرد، ترتیب همان فوریت است و فوریت همان ترتیب میباشد.
5. تفاوت پنجم کلام شیخ با صاحب جواهر در این است که، صاحب جواهر فرمود: وجوب العدول از فروع فوریت است، اما شیخ میفرماید: به نظر ما در وجوب العدول سه احتمال وجود دارد:
· وجوب عدول از فروع ترتیب است.
· وجوب عدول متفرع بر ترتیب و فوریت نمیباشد و فقط به مجرد نص است. که شیخ میفرماید: این احتمال ضعیف است.
· وجوب عدول از فروع فوریت باشد.
مرحوم شیخ میفرماید: از احتمال دوم ضعیفتر احتمالی است که صاحب جواهر داده، صاحب جواهر احتمال داد که وجوب عدول از باب فوریت باشد. شیخ میفرماید این اضعف از احتمال دوم است.
احتمال دوم: وجوب عدول متفرع بر هیچ چیز نیست، فقط «لمجرد النص» است، این خیلی بعید خواهد بود که هیچ ملاکی نداشته باشد. اضعف از احتمال دوم، احتمال سوم میباشد.
مرحوم شیخ در ادامه میگوید: «و وجهه مع ضعفه یظهر بالتأمل»، وجه اینکه وجوب عدول از فروع فوریت باشد این است که بگوئیم: بالأخره چون اشتغال به او فوری است باید این حاضره را رها و عدول به فائته کند.
وجه اضعفیت این است که عدول با ترتیب تناسب دارد؛ یعنی وقتی میگوییم: ترتیب باشد، اگر ترتیب رعایت نشد باید عدول کنید، وقتی شروع به نماز واجب کرد دیگر تمکن ندارد؛ به بیان دیگر عدول با فوریت تناسبی ندارد؛ اما با ترتیب تناسب دارد، چون در فوریت قید تمکن لازم است اما در ترتیب همچین قیدی نیست.
نظری ثبت نشده است .