درس بعد

بحث ظن

درس قبل

بحث ظن

درس بعد

درس قبل

موضوع: ظن


تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۲/۲۴


شماره جلسه : ۹۳

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • پاسخ اشکال دور در آیه شریفه ذکر

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


بررسي اشکال دور در آيه شريفه ذکر

از اشكالاتي كه به استدلال آيه شريفه ذکر وارد شده و عمده اشكالات است، اشكال دور هست.بيان دور اين است كه ما از « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ » مي‌‌خواهيم استفاده كنيم كه قرآن كريم تحريف نشده و بدون هيچ تغيير و تبديلي باقي و محفوظ مانده است؛ و حال آن که احتمال مي‌‌دهيم همين آيه شريفه ـ آيهنهم سوره مباركه حجر ـ تحريف شده باشد. در نتيجه، شما براي نفي تحريف قرآنبايد اثبات كنيد كه خود اين آيه تحريف نشده است.به عبارت ديگر، بيان دور اين است كهنفي تحريف متوقف مي‌‌شود بر نفي تحريف؛ مدعاي شما که عدم تحريف قرآن است متوقفاست بر اينكه اين آيه شريفه تحريف نشده باشد. گاه بيان دور را اينطور ذكر مي‌‌كنند كه نفي تحريف متوقف بر نفي تحريف است و گاه مي‌گويند اگر اين آيه شريفه بخواهد بر مدعاـ عدم تحريف قرآن ـ دلالت كند، بايد ظاهرش حجيت داشته باشد؛ حجيت ظاهر اين آيه نيز متوقف است بر اين كه قرآن تحريف نشده باشد، و اين دور است. البته اين دو بيان خيلي با هم فرق نمي‌‌كند. بالاخره ما احتمال وقوع تحريف در خود اين آيه را مي‌‌دهيم، و با اين احتمال، ديگر نمي‌‌توانيم اثبات كنيم كه مجموع قرآن تحريف نشده است .


پاسخ اشکال دور

از اين استدلال و اشکال، چند جواب داده شده است. اولين جواب را مرحوم آقاي خوئي قدس سره در كتاب البيان صفحه 209 ذكر فرموده‌‌اند؛ و آن اين که مي‌‌فرمايند: كساني كه معتقد به ائمه طاهرين(ع) نيستند و ائمه را از خلافتالهيه كنار گذاشتند، عاجز از پاسخ دادن به اين اشكال هستند؛ اما كساني كه بهولايت ائمه طاهرين(ع) معتقد هستند و آنان را قرناي كتاب و قرآن مي‌‌دانند، آنها را حجج الله علي خلقه مي‌‌دانند، در پاسخ از اين اشكال عاجز نيستند. زيرا، همين كه ائمه طاهرين(ع) به قرآن استدلال مي‌كردند واصحابشان هم به قرآن استدلال مي‌‌كردند، تقرير و تأييد حجيت قرآن است و اينبراي ما كافي است؛ هر چند هم ما قائل شويم كه قرآنتحريف شده، اما ظواهر قرآن براي ما حجيت دارد و تحريف مانع از حجيت ظواهر نيست. اين خلاصه جواب ايشان است.

اشکال جواب اول: اما روشن است كه اين جواب، صحيح نيست؛ و دو اشكال بر اين جواب داريم؛ جزوه‌‌اي را شايد حدود شانزده سال پيش نوشتيم, هرچند كه در سال 81 چاپ شد, و در آن يك نكات اجمالي در بحث عدم تحريف قرآن آورديم؛ در نكته نهم همين اشكال دور را مطرح كرده و جواب‌‌ها را هم ذكر كرديم؛ و در آن اين دو اشكال را بر مرحوم آقاي خوئي وارد كرديم. اشكال اول اين است كه اصلاً بحث در اين نيست كه معتقدين به ولايت ائمه طاهرينيا مخالفين ولايت بخواهند از اين اشكال جواب دهند كه شما بفرماييد مخالفين عاجز از جواب دادن هستند, اما آنهايي كه موافق هستند, مي‌‌توانند جواببدهند؛ اصلاً بحث در اين نيست. حالا اگر كسي هم اصلاً در اين نزاع ـ مسأله ولايت و عدم ولايت ـ وارد نشود، يا کسي که خارج از دائره اسلام است, بخواهد از اين آيه شريفه براي عدم تحريف قرآن استدلال کند, و اين احتمال وجود داشته باشد که اين آيه تحريف شده, چه بايد بگويد؟ ما در مقابل فرقه يا گروه خاصي نمي‌‌خواهيم استدلال كنيم تا بگوييم شيعه به بركت اعتقاد به ولايت خيالش راحت است و مي‌‌تواند به قرآناستدلال كند, هرچند که تحريف هم شده باشد.

اشكال دوم كه اشكال مهمتري است, اين است كه جواب ايشان تسليم به شبهه است؛ يعني ايشان شبهه را قبول كردند. ايشانمي‌‌فرمايند اگر كسي بخواهد به قرآن استدلال كند, راهش اين است كه معتقد بهولايت ائمه طاهرين باشد و هر آيه‌‌اي را که ائمه طاهرين استدلال كرده باشند, حجيت دارد؛ هرچند كه آن آيه تحريف هم شده باشد؛ ولو اين كه بگوييم به نحو اجمال در قرآن تحريفشده است. در حالي كه مدعا اين است كه حجيت قرآن را از راه خود قرآن مي‌‌خواهيم درست كنيم؛ عدم تحريف قرآن را مي‌‌خواهيماز راه خود قرآن اثبات كنيم و نه از راه سنت و استدلال ائمه طاهرين(ع). بنابراين, اشكال دوم اين است كه اصلاً ايشان تسليم اين شبهه شدند و آن را قابل جواب ندانستند. نتيجه‌اي که مي‌گيريم اين است که پاسخ ايشان از اشکال دور صحيح نيست. جواب دوم از اشکال دور: اين است كه قائلين به تحريف قرآن مي‌‌گويند ما رواياتي داريم که محدوده تحريف را معين مي‌‌كند و مي‌‌گويد فلان آيه‌‌ي شريفه سوره مباركه فلان تحريف شده است؛ و ساير آيات که روايتي دالّ بر تحريف آنها نداريم, تحريف نشده‌اند؛ و از آنها اين آيه شريفه سوره حجر است که مي‌فرمايد: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ » و هيچ روايتي بر تحريف اين آيه نداريم.

اشکال جواب دوم: اين جواب هم از نظر ما اشكال دارد. اشكالش اين است قائلين به تحريف دو گروه هستند؛يك گروه اخباري‌‌هاي هستند كه دست خودشان را بسته‌‌اند و در باب تحريف مي‌‌گويند هرآيه‌‌اي كه روايتي بر تحريف آن داريم، مي‌‌گوييم که آن آيه تحريف شده است؛ اين جوابشما روي اين قول، جواب خوبي است. اما گروه دوم افرادي هستند كه مي‌‌گويند ما كاري بهروايات نداريم، مي‌‌گوييم يك كتاب در طول زمان با حوادثي كه در هر جامعه‌اي به وجودمي‌‌آيد، دستخوش تغيير مي‌‌شود، لذا، علم اجمالي به تحريف قرآن داريم؛ بله، ممكناست بگويند رواياتي هم كه در باب تحريف واقع شده است، منشأ علم اجمالي مامي‌‌شود كه قرآن تحريف شده است؛ وقتي علم اجمالي حاصل شد، ديگرلازم نيست بگويم بر تحريف اين آيه روايت داريم يا نداريم. دراين صورت، اين جواب دوم فائده‌اي ندارد، و نافع براي چنين شخصي نيست. نتيجه آن که، اين جواب دوم هم جواب قانعكننده‌‌اي نبود. جواب سوم از اشکال دور: برخي فرموده‌‌اند: نسبت به آيه شريفه حفظ، اجماع قائم شده است كه اين آيه تحريف نشده است.

اشکال جواب سوم:
اينجواب هم جواب كافي نيست و قابل مناقشه است؛ زيرا، قائلين به تحريف چنانچه ادعاي علم اجمالي به تحريف كتاب را داشته باشند، نمي‌‌تواننداين آيه را از دائره علم اجمالي خارج كنند؛ و به تعبير ديگر، نمي‌‌توانند داخلمجمعين باشند؛ و الا از وجود نظريه آنان عدمش لازم مي‌‌آيد که يك عبارت خيلي كوتاه و پرمطلبي است.به عبارت ديگر، جواب دهنده مي‌‌گويد ما اجماع داريم، اما نه اجماع العلماء فقط، نه اجماع اماميه فقط، بلکه اجماع تمام مسلمين است که آيه حفظ تحريف نشده است. و بالاتر از اين اجماع نداريم. جواب ما اين است كه اگر ايناجماع در مقابل اخباري‌‌ها بود كه مي‌‌گويند روايت داريم كه فلان آيات تحريف شده است، اما آيه حفظ را شك داريم؛ مي‌‌گوييم شك نكنيد، زيرا اجماع قائماست بر اينكه اين آيه تحريف نشده است. و اين جواب، کافي بود؛ اما باز در مقابل كسي كهادعاي علم اجمالي به وقوع تحريف در قرآن مي‌‌كند، ايناجماع چطور معنا پيدا مي‌‌كند؟

كسي كه علم اجمالي به وقوع تحريف در قرآنرا ادعا مي‌‌كند، نمي‌‌تواند داخل در اين مجمعين باشد؛ براي اين كه معناي علم اجمالي ايناست كه هر آيه‌‌اي را حتي آيه ذکر و حفظ را شامل مي‌‌شود. پس، شخصي كه علم اجمالي به تحريف دارد، نمي‌‌تواند داخل در مجمعين باشد که در اين صورت، از وجودش عدمش لازممي‌‌آيد؛ براي اينكه اگر بخواهد داخل در مجمعين باشد بايد دست از علم اجمالي‌اشبردارد و بگويد علم اجمالي ندارم؛ در حالي که فرض ما اين است كه علم اجماليدارد.پس، اين جواب هم  جواب درستينشد. جواب چهارم را آقايان در کتاب مدخل التفسير مطالعه بفرماييد؛والد راحل ما رضوان الله عليه ايشان جواب ديگري دارند که ما بر جواب ايشان هممناقشه داريم. خود ما يك جواب پنجمي را در جزوه دفاع از حريم قرآن بيان کرده‌ايم که آقايان اگر توانستند اين جزوه را پيدا كنند، مطالعه کنند؛ و مطالب تحريف خيلي به صورت دقيق و فشرده در اين جزوه آمده است.وصلي اللّه علي سيدنا محمد وآلهالطاهرين.

برچسب ها :

بحث ظن تحریف در قرآن آیه 9 سوره حجر استدلال به وسیله آیه 9 سوره حجر بر عدم تحریف در قرآن دوری بودن استدلال بر آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ بر عدم وقوع تحریف در قرآن توقف حجیت آیه نه سوره حجر بر عدم وقوع تحریف در قرآن عدم وجود روایتی دال بر محرف بودن آیه 9 سوره حجر ادعای علم اجمالی به وقوع تحریف در قرآن اجماع مسلمین بر عدم تحریف آیه حفظ پاسخ مرحوم خوئی به اشکال دور در استدلال با آیه 9 سوره حجر

نظری ثبت نشده است .