موضوع: ظن
تاریخ جلسه : ۱۳۸۷/۱/۲۴
شماره جلسه : ۷۰
-
بررسی پاسخ مرحوم خوئی از دلیل ششم اخباریها
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
ملاحظه فرموديد جوابهاي مرحوم آخوند (قدس سره) از دليل آخر اخباريها مورد مناقشه واقع شد و با آنها ما نتوانستيم بپذيريم كه اگر كسي ادعاي علم اجمالي به تحريف قرآن دارد، علم اجمالي او با خارج كردن غير آيات الاحكام از دائره علم اجمالي و از محل ابتلاء منحل شود. گفتيم گرچه علم اجمالي اثر خودش را از دست ميدهد، اما بحث منجزيت علم اجمالي يك جهتي است و بحث حجيت ظواهر امر ديگري است. همچنين عرض كرديم بيان مرحوم اصفهاني نيز بيان درستي نيست و در نتيجه، ما نتوانستيم تسليم جواب مرحوم آخوند شويم و آن را بپذيريم؛ هرچند بزرگاني مثل مرحوم محقق بروجردي جواب مرحوم آخوند را كاملاً پذيرفتهاند.
پاسخ مرحوم آقاي خوئي از دليل ششم عدم حجيت ظواهر قرآن
اينجا برخي از بزرگان مثل امام (رض) در بعضي از كتب اصوليشان اصلاً متعرض اين دليل و جواب آن نشدهاند و حتي مثل مرحوم نائيني در فوائد الاصول و مرحوم آقاي خوئي قدس سره در كتاب مصباح الاصول نيز متعرض اين دليل و جواب آن نشدهاند؛ بله، مرحوم آقاي خوئي در البيان كه كتابي است يك جلدي و در آن بحثهاي مقدماتي تفسير را عنوان فرمودهاند و مقداري نيز از سوره مبارکه حمد را مطرح کردهاند، اين دليل را در آنجا مطرح کرده و براي آن دو جواب دادهاند. ايشان در صفحه 273 البيان بعد از اينكه دليل علم اجمالي به تحريف قرآن را ذكر ميكنند. در جواب اول ميفرمايند: و الجواب منع وقوع التحريف في القرآن، بايد از اساس اين علم اجمالي را منع کنيم و بگوييم چنين علمي نيست؛ گويا از فرمايششان استفاده ميشود كه اگر كسي علم اجمالي به تحريف در قرآن را ادعا كرد، اين علم اجمالي مانع از حجيت ظواهر ميشود. سپس در ادامه ميفرمايد: و قد ذكرنا أنّ روايات الآمرة بالرجوع إلي القرآن بأنفسها شاهدة علي عدم التحريف رواياتي كه امر به رجوع به قرآن كريم و عمل و اخذ به آن ميكند، خودش شاهد عدم تحريف است.بنابراين، ايشان در جواب اول ميفرمايند ما تحريف در قرآن را قبول نداريم و شاهد آن اين است که ائمه به رجوع به قرآن امر کردهاند. جواب دوم اين که ميفرمايند: و إذا تنزّلنا عن ذلك، اگر تنزّل كنيم و بگوييم تحريف واقع شده است فإنّ مقتضي تلك الروايات هو وجوب العمل بالقرآن وإن فرض وقوع التحريف فيه ما اگر بپذيريم در قرآن تحريف نيز واقع شده، مقتضاي اين روايات كه ما به قرآن رجوع كنيم، اين است که عمل به قرآن بر ما واجب باشد، هر چند در آن تحريف هم واقع شده باشد. لذا، در جواب دوم ميفرمايند: هر چند ما علم اجمالي يا اصل تحريف در قرآن را بپذيريم، اما ائمه(ع) فرمودند به قرآن عمل کنيد و اينجا امر معصوم(ع) به عنوان حجت اقوي وجود دارد که اگر اين امر نبود، علم اجمالي مانع حجيت ظواهر قرآن ميشد.
بررسي سخن مرحوم محقق خوئي
اينجا نكتهاي وجود دارد كه اين نكته چه بسا رواياتي كه تاکنون به عنوان شاهد ميگرفتيم را از شاهد بودن بر عدم تحريف خارج کرده و بيان دوم ايشان را مورد اشکال قرار دهد. آن نکته اين است که اگر كسي ادعا كند تحريف قرآن بعد از زمان پيامبر(ص) صورت گرفته است، بيان ايشان ميتواند صحيح باشد که اولاً تحريفي نشده و اگر هم شده، ائمه(ع) فرمودهاند به قرآن رجوع كنيد؛ اما اگر كسي ادعا كند بعد از زمان ائمه معصومين(ع) تحريف ممکن است صورت گرفته باشد، در اين صورت، رواياتي كه ائمه(ع) در آنها امر به رجوع قرآن ميکنند، چون مراد قرآن موجود در زمان خودشان بوده، ديگر اين قرآن بعد از زمان آنها، ظواهرش حجت ندارد. از زمان امام عسكري(ع) تا حالا 1200 سال ميگذرد، در اين هزار و دويست سال چه؟ بعداً در ادله عدم تحريف خواهيم گفت که افراد بسياري در زمان رسول خدا(ص) حافظ قرآن بودند و اين به گونهاي بوده که عادتاً محال بوده يک کلمه از قرآن کم و يا زياد شود؛ بعداً اگر چنين دليلي آورديم و روشن كرديم كه در زمان خود پيامبر(ص) تحريفي نبوده، بعد از پيامبر هم نبوده، تا اين زمان هم نبوده، الي يوم القيامه هم نميشود در اين قرآن تحريف واقع شود، اين دليل ششم کنار ميرود؛ اما ما فعلاً كاري به اين ادله نداريم، آيا ميتوانيم رواياتي که ائمه(ع) در آنها به ما امر به رجوع قرآن ميکنند را اولاً به عنوان شاهد بر عدم وقوع تحريف بياوريم؛ و در درجه دوم، بگوييم اگر وقوع تحريف نيز فرض شود، باز هم فرمودند به قرآن محرّف عمل كنيم؟ميگوييم اشكال اين روايات آن است كه اين روايات قرآن موجود در زمان خود ائمه(ع) را درست ميكند، اما آيا بعد از زمان ائمه تا زماننا هذا نيز تحريفي صورت نگرفته است؟ اين نكته را در جائي نديدم که مطرح شده باشد، يكي از مطالبي كه قرآن نسبت به يهود و نصاري مطرح ميكرد، اين بود که فرمود شما كتاب خودتان را مورد تحريف قرار داديد، آيا آنها توطئه كردند كه همين نسبت را در مورد خود قرآن مطرح کنند؟ در زمان پيامبر كه نميشد اين كار را انجام دهند، پيامبر حضور داشت و خصوصيات و جزئيات هر آيه مشخص و معين بود، بعد از زمان پيامبر اصلاً انسان دست يهود را ميبيند که بر اين ادعا در مورد قرآن كريم صورت گرفته است. و آنها يكي از راههاي مقابله با دين اسلام را همين مطلب قرار دادند؛ و بعداً هم خواهيم گفت رواياتي مربوط به وقوع تحريف به سادگي در کتابهاي شيعه و سني وارد نشده است که ان شاء الله اين نکته را عرض خواهيم کرد.
اما بالاخره طبق قول مدّعي تحريف که ميگويد اين كتاب در طول زمان تحريف شده است؛ در قديم مثل زمان ما نبوده که چاپ وجود داشته باشد و به راحتي کم شدن مطالب معلوم شود؛ که البته خداوند دشمنان اسلام را از حمقا قرار داده است؛ در سال گذشته قرآني را در كويت منتشر كردند به نام فرقان الحق که در آن آيات جهاد را به طور كل حذف كردند و آياتي كه با يهود برخورد دارد و يهود را به عنوان دشمن دين قرار ميدهد، تمام اينها را حذف كردند، پيداست كه اين قرآن، قرآن مسلمانان نيست؛ اين قرآن فعلي ديگر قابل تحريف نيست. اما در زمان قديم، پيامبر ميفرموده و ديگران مينوشتند؛ ديگري نيز ميآمده از روي نوشته او نسخه برداري ميکرده و آن را مينوشتند، و در آن زمان امکان کم شدن بود. حالا عرض من اين است كه در جواب مرحوم آقاي خوئي گفته شود اين که ائمه فرمودند به قرآن محرّف عمل کنيد، اگر منظور محرّف تا زمان خودشان باشد، درست است؛ اما تحريف بعد چطور جواب داده ميشود؟ و اين سؤال با اين مقدار جواب كافي نيست.
پاسخ ديگري از دليل ششم
جواب ديگري ممكن است در اينجا داده شود و آن اين كه بگوييم: اگر در قرآن زمان ائمه معصومين(ع) حتي تحريف کمي صورت گرفته بود، بايد ائمه(ع) بيان ميكردند. اين جواب، به نظر من، جواب دقيقتري است؛ كسي كه ميگويد علم اجمالي به تحريف داريم، ميگوييم ائمه طاهرين(ع) در يك مورد، در يك كلمه در قرآن مسئله تحريف را مطرح نكردند؛ بله، در بعضي از روايات است که أمّا الكتاب فحرّفوه و أما السنة فقتلوه، اما اين مراد تحريف معنوي است كه بعداً در انواع تحريف بيان ميكنيم؛ تحريف معنوي در قرآن واقع شده است و همين تفسير به رأي است که هم شيعه قبول دارد و هم اهل سنت. در اين جواب ميگوييم اگر حتي يك (واو) در قرآن تحريف شده باشد، ائمه(ع) بايد بيان ميكردند؛ از اين که مسئله به اين مهمي را بيان نكردند، معلوم ميشود اصلاً در زمان خود ائمه(ع) هم قرآن مصون از تحريف بوده است و إلي يوم القيامه نيز مصون از تحريف است. نتيجه عرض ما اين است که اگر كسي گفت علم اجمالي داريم، ديگر نميتوان کاري کرد و ظواهر قرآن از اعتبار ساقط ميشود؛ منتها با اين بياني که عرض شد، ديگر تحريف در قرآن راه ندارد. تا اينجا ما دليل ششم را بيان کرده و پاسخش را نيز گفتيم؛ و با اين مقدار بحث تحريف از حيث اصولي تمام ميشود؛ اما چون بحث تحريف، بحث مهمي است و مخصوصاً در زمان ما هم يكي از چيزهايي كه شيعه را به وسيله آن مورد اتهام قرار ميدهند، همين مسئله تحريف قرآن است؛ چند جلسهاي را اختصاص ميدهيم که يك نكات مهمي را در باب تحريف بيان كنيم.مرحوم آقاي خوئي قدسسره در كتاب البيان حدود 50 تا60 صفحه راجع به عدم تحريف قرآن بحث كردهاند؛ والد ما (رض) نيز كه تصميم داشتند يك دوره تفسير قرآن بنويسند، همانند مشي مرحوم آقاي خوئي مقدمات تفسير را نوشته بودند که کتاب آن با نام مدخل التفسير چاپ شده است و يكي از مباحث مهم ايشان بحث عدم تحريف قرآن است. که انشاءالله خلاصهاي از اين دو کتاب را به اضافه بعضي از نکاتي که خودمان داريم، انشاءالله بيان خواهيم کرد تا آقايان نسبت به بحث تحريف مقداري استحضار داشته باشند.وصلي اللّه علي سيدنا محمد و آله الطاهرين.
نظری ثبت نشده است .