موضوع: مکاسب محرمه
تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۹/۴
شماره جلسه : ۲۴
-
مالیت عصیر عنب از نظر مرحوم شیخ (ره)
-
فرمايش مرحوم آقاى خوئى قدس سره
-
ماليت عصير عنب از نظر شيخ
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
ادامه بحث بيع عصير عنب:
بحث در بيع عصير عنب، در صورتى كه غليان پيدا بكند و «لم يذهب ثلثاه» بود. چون عرض كرديم كه اگر عصير عنب غليان پيدا نكند مسلم بيعش جايز است. اگر غليان پيدا بكند و ذهاب ثلثين بشود باز بيعيش جايز است. امّا در فرضى كه عنوان نجاست را دارد، فرضى است كه غليان پيدا میكند و دو ثلث او از بين نرفته و ذهاب ثلثين نشده است. بحث حرمت و بحث نجاست عصير عنب را در جلسه قبل عرض كرديم. و بنابر اين كه اين عصير عنب اگر غليان پيدا بكند و دو ثلث او از بين نرود میخواهييم ببينيم كه آيا بيعش جايز است يانه؟ برخى از فقهاء فرمودهاند محل كلام در آنجايى است كه بوسيله آتش غليان پيدا میكند، امّا اگر بنفسه غليان پيدا كرد، باز حكم خمر را دارد، همانطورى كه بيع خمر جايز نيست، بيع عصير عنب «اذا غلا بنفسه» اين هم جايز نيست.
فرمايش مرحوم آقاى خوئى قدس سره :
پس روشن شد طبق رواياتى كه در مانحن فيه داريم اين موضوع غليان، غليان «بالنار» است. حالا میخواهييم ببينيم يك عصير عنب كه به نار غليان پيدا كرده و ذهاب ثلثين نشده است، آيا بيعش جايز است يانه؟ در اين فرض نجاست مطرح است، حرمت مطرح است، و احتمال سوم اين است كه بگوييم ماليت ندارد. اگر بتوانيم اين سه مانع را جواب بدهيم مسأله حل میشود. قبل از اين كه مسأله نجاست را عنوان كنيم، براى اين كه بيع عصير عنب «اذا غلا بالنار» آيا صحيح است يا صحيح نيست؛ اول بايد از نظر قواعد بحث كنيم بعد از نظر روايات خاصهى كه در خصوص عصير عنب وارد شده است بحث بكنيم.
اما از نظر قواعد:
دو وجه دارد، يك وجه اين است كه ظاهر اين عبارت «او شىء من وجوه النجس» يعنى شىء كه حقيقتاً نجس است، نه نجاست عرضى دارد؛ لذا اگر يادتان باشد در بحث بيع متنجس گفتيم به اين تعبير روايت تحف العقول نمیشود استدلال كرد، «او شىء من وجوه النجس» يعنى آنى كه حقيقتاً از مصاديق نجس است. امّا اينجا عصير عنب كه حقيقتاً نجس نيست، يك نجاست موقتى و عارضى دارد. عصير عنب قبل از غليان طاهر است، و در حين غليان و قبل از اين كه ثلثين او از بين برود نجس است، ثلثينش كه از بين رفت دو مرتبه همين مايع، همين عصير پاك میشود.
باز در اين عبارت «او شىء من وجوه النجس» اين نكته را عرض كنم كه در ادامه روايت آمده است: «لان ذلك كله منهى أكله أو شربه» اين منهى ظهور در نهى مطلق دارد، نه نهى - فى حالة دون حالة - دم أكل و شربش مطلقا نهى برايش وارد شده است، بول و غائط و ميتة نهى وارد شده است، امّا در عصير عنب میگويم قبل از غليان میشود خورد، بعد از غليان و بعد از ذهاب ثلثين باز میشود خورد، لذا در باب عصير عنب نهى بصورت مطلق نداريم. امّا حرمت: میگوييم: «عصير عنب اذا غلا و لم يذهب ثلثاه حرامٌ» اين صغرى، كبرى چيست؟ «ان اللّه اذا حرم شيئاً حرم ثمنه». پس معاملهاش بخاطر حرمت جايز نيست، اينجا بحث نجاست نيست، میگوييم عصير عنب اين چنينى حرامٌ و كبرى «ان اللّه اذا حرم شيئاً حرم ثمنه» پس اينجا بايد معاملهاش حرام باشد.
ثالثاً: ان اللّه اذا حرم شيئاً شامل حرمت ذاتى میشود و عصير عنبى حرمت ذاتى ندارد، بلكه حرمت عرضى دارد. نجاست و حرمت خيلى مهم نيست، آنچه كه مهم است مسأله ماليت است، برخى گفتهاند كه آيا اين عصير عنبى وقتى نجس و حرام شد ماليت ندارد و در چيزى كه ماليت منتفى است خريد و فروشش معنا ندارد، براى اين كه أكل مال به باطل میشود؛ و چيزى كه ماليت ندارد اگر شما بفروشيد و در مقابلش پول بگيريد أكل مال به باطل میشود.
ماليت عصير عنب از نظر شيخ :
مرحوم شيخ اينجا سه حكم دارد، میفرمايند: 1) وجب رده - با اين كه غليان در او ايجاد كرده است خود عصير را بايد بر گرداند.2) و وجب غرامة الثلثين. و غرامت دو ثلث را هم بايد بپردازد، چون بالاخره اين الان بدرد نمیخورد تا زمانى كه دو ثلثش از بين برود. 3) بايد اجرت العمل ذهاب ثلثين را هم بدهد؛ غاصب آمده عصير عنب را از خانه اين آقا دزديده برده دو دقيقه آتش زير او روشن كرده يك غليانى به وجود آمده. در يك روايتى هم دارد كه از امام سؤال میكنند غليان چيست؟ امام(ع) میفرمايند: غليان اين است كه «يصير اسفله اعلى ، اعلاه اسفله» غليان در آن به وجود آورده است منتها هنوز لم يذهب ثلثاه، حالا میخواهد برگرداند به مالك، مالك بايد پول بدهد به يك نفرى كه اين را ببرد تا ذهاب ثلثين بشود، پس اين غاصب هم بايد خود مال را رد كند، هم بايد غرامت الثلثين را بدهد، اين عصير عنب سه كيلو بوده بعد از غليان و ذهاب ثلثين میشود يك كيلو، پس بايد پول آن دو كيلوى ديگر را هم بدهد، غرامت اجرت العمل را هم به مالك بپردازد.
اشكالات مرحوم ايروانى بر شيخ:
مرحوم ايروانى با اين كه سن كمى داشت و ظاهراً در سن 45 سالگى از دنيا رفتند، امّا اين حاشيهى با اين عظمت را از خودش به جاى گذاشته است، و ايشان بر بسيارى از مطالب مرحوم شيخ اشكال میكنند، كه برخى از اين اشكالات در عبارات بزرگان ديگر هم آمده است، منتها نگفتهاند كه اين را مرحوم ايروانى گفته است. اولين اشكال اين است كه شماى مرحوم شيخ كه میفرماييد بايد غرامت الثلثين را بدهد، چرا غرامت الثلثين بايد بدهد؟ چه بسا بعد از آنى كه اين عصير عنب دو ثلثش از بين رفت، چه بسا قيمت بيشتر بشود؛
اين در صورتى است كه نقصان پيدا كند عبارت اين است میفرمايند: «بل وجب دفع تفاوت قيمت العصير مغلياً و غير مغلى ان نقص بالغليان» اگر با غليان قيمتش كم بشود، بعد فرموده ظاهر اين است كه قيمت نه تنها كم نمیشود بلكه چه بسا اضافه هم بشود، يعنى اين سه كيلو كه سه هزار تومان بود الان شده يك كيلو ممكن است كه يك كيلو قيمتش چهار هزار تومان باشد.
اشكال دوم: نسبت به استصحاب است كه شما ملاحظه بفرماييد. اشكال سوم: مرحوم شيخ در مكاسب بين آنجايى كه عصير عنب بنفسه غليان پيدا میكند و خمر میشود و بين جايى را كه با آتش غليان پيدا میكند يك فرقى را بيان میكند كه باز به آن فرق هم اشكال میكنند.
نظری ثبت نشده است .