درس بعد

مكاسب محرمه/ مستثنيات اعيان نجسه و متنجسه

درس قبل

مكاسب محرمه/ مستثنيات اعيان نجسه و متنجسه

درس بعد

درس قبل

موضوع: مکاسب محرمه


تاریخ جلسه : ۱۳۸۵/۱۱/۱۷


شماره جلسه : ۴۲

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • اقوال در اشتراط استصباح تحت السماء

  • بررسي ادعاي اجماع ابن ادريس

  • نظر مرحوم خوئي (ره)

دیگر جلسات


بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


اشتراط استصباح تحت السماء

عرض کرديم مرحوم شيخ اعظم انصارى(قدس سره)، در بحث بيع دهن متنجس فروعى را عنوان فرمودند؛ فرع اول و دوم تمام شد. فرع سوم اين است كه آيا روغنى كه نجس شده و بايع به مشترى می‌‌فروشد و مشترى بايد در استصباح بعنوان روغن چراغ استفاده كند، آيا شرط است كه استصباح تحت السماء باشد، يعنى در يك فضاى باز باشد و در نتيجه اگر استصباح تحت السقف باشد جايز نيست، آيا شرط هست كه اين استصباح حتماً تحت السماء باشد يا خير؟


اقوال در مسأله

مرحوم شيخ(ره) در كتاب مكاسب به مشهور نسبت داده‌‌اند كه مشهور قائلند كه بايد استصباح تحت السماء باشد و تحت السقف جايز نيست. بعضى ازبزرگان ديگر، عكس اين را به مشهور نسبت داده‌‌اند و گفته‌‌اند مشهور قايل هستند به اينكه اين استصباح مطلق است می‌‌خواهد تحت السماء باشد، می‌‌خواهد تحت السقف باشد. بلى، عده‌‌اى در مقابل مشهور قايل شده‌‌اند كه اين استصباح بايد تحت السماء باشد. بنابر اين در اين مسأله، هم قول به اينكه حتماً بايد در زير آسمان باشد به مشهور نسبت داده شده است، و هم عدم اشتراط آن به مشهور نسبت داده شده است. اکثر فقهاء عامه قايل هستند كه اين اشتراط درست نيست، الا آنجايى بخواهند كه در مسجد بخواهند اين را استفاده  كنند، که گفته‌‌اند آنجا جايز نيست. اگر تحت سقف مسجد باشد آنجا جايز نيست. در اين مسأله؛ پس يك قول اين است كه اين تحت السماء اعتبار دارد. قول دوم اين است كه لازم نيست تحت السماء باشد. قول سوم اين است كه آنجايى كه سقف مسجد است جايز نيست اما در غير مسجد مانعى ندارد. قول چهارمى هم مرحوم علامه در كتاب مختلف دارد؛ ايشان تفصيل داده و فرموده اين دهن متنجس كه اجزاء آن تصاعد پيدا می‌‌كند، دخان و  دود او تصاعد پيدا می‌‌كند، اگر همراه با دود، بعضى از اجزاء دهن  هم تصاعد پيدا كند جايز نيست، اما اگر همراه با او بعضى از اجزاء تصاعد پيدانكند مانعى ندارد.


بررسي مباني در مسأله

اينجا ما وقتى كلمات فقها را ملاحظه می‌‌كنيم چند مطلب مورد توجه فقهاء واقع شده است. يك مطلب اين است كه آيا دخان نجس، نجس است يانه؟ اگر يك چيزى نجس بوده، دود او هم نجس است يانه؟ شبيه‌‌ اين مسأله را در كتاب الطهارة، باب بخار بول مطرح می‌‌كنند؛ كه آيا بخارى كه از بول تصاعد پيدا می‌‌كند نجس است يا نجس نيست؟  در اينجا بعضى از فقها روى اين مبنا كه دخان شى‌‌ءنجس، نجس است، يعني اگر يك چيزى خودش نجس بود و شما آنرا آتش زديد و دودى از او تصاعد پيدا كرد، اين دخان نجس است، گفته اند حالا كه دخان نجس، نجس است، اينجا دهن متنجس  را كه براى استصباح استفاده می‌‌كنند بايد تحت السماء باشد تا سقف نجس نشود. مبناى دوم اين است که گفته‌‌اند اين يك امر تعبدى است و اصلاً ارتباط به اين كه دخان نجس، نجس است ندارد، يعنى ولو ما قايل می‌‌شويم به اين كه دخان نجس، نجس نيست، اما تعبداً شرط شده است كه اين دهن متنجس را كه مشترى براى استصباح استفاده می‌‌كند، تعبداً بايد تحت السماء استفاده كند و تحت السقف نبايد استفاده كند.

يك مبناى سومى
هم در كلمات مطرح است و آن اين كه گفته‌‌اند مجرد اين كه بگوييم دخان نجس، نجس است كافى نيست، بلکه بايد بگوييم تنجيس السقف هم حرام است، بايد بگوييم اين نجس كه تصاعد پيدا می‌‌كند و دودش به سقف می‌‌خورد، دخان نجس نجس است اولاً و تنجيس السقف هم حرام است ثانياً. آن وقت از همينجا چون ما دليلى در شريعت نداريم كه تنجيس السقف حرام باشد، بلکه اصلا كسى می‌‌خواهد عمداً دست خونى اش را به ديوار و كف اين اتاق بزند، دليلى نداريم بر اينكه تنجيس حرام است. بله، گفته‌‌اند اگر مسجد باشد، در مسجد يا مشاهد مشرفه دليل داريم بر اين كه تنجيس آنها حرام است. پس دقت کنيد که اينها نكات اجتهادى و مبنايى است كه در اين بحث وجود دارد.  اينجا چند مطلب بايد ذكر كنيم، تا ان شاء الله تحقيق مسأله روشن شود. خود مرحوم شيخ انصارى(قده) در آخر می‌‌فرمايد «و المسألة محل اشكال»، يعنى نمی‌‌توانند آخرش از اين مسأله يك نتيجه واضحى بگيرد، كه آيا تحت السماء بودن شرطيت دارد يا شرطيت ندارد. حالا ما بايد چند مطلب را بررسى كنيم.


بررسي عبارات فقهاء

اينجا مناسب است كه ابتدا عبارات فقهاء را ببينيم. اول ببينيم كه از نظر فتوا، مشهور فقهاء چه می‌‌گويند؟ آيا مشهور فقهاء همانى است كه شيخ(ره) در مكاسب فرموده؛ كه شيخ(قده) فرموده كه مشهور قايل هستند كه تحت السماء بودن معتبر است. و يا مشهور آن است كه دركلمات بعضى ديگر از فقهاء آمده كه گفتند مشهور اين است كه تحت السماء بودن معتبر نيست؟ ما  براى اينكه اين مسأله حل شود عبارات فقهاء را مطرح مي کنيم .

مرحوم شيخ مفيد(قده) در كتاب مقنعه، كتاب اطعمه: «جاز الاستصباح به تحت السماء و لم يجوز تحت الضلال - آنجايى كه سقف دارد جايز نيست - بعد – فرموده: و لا يجوزه اكله - يعنى اكل اين دهن متنجس جائز نيست، و لا الادهان به - آدم بخواهد بدنش را روغن مالى كند جايز نيست، على حال به هيچ حالى. 

مرحوم شيخ طوسى(قده) در كتاب نهاية
، شيخ در جميع كتبش يك مطلبى داردو در كتاب مبسوط يك مطلب ديگرى دارد.  در نهاية در كتاب اطعمه فتوا داده «لا يجوز الاستصباح به تحت الضلال» شيخ طوسى هم همان فتواى شيخ مفيد را دارد.  در كتاب الخلاف، در كتاب البيع، در مسأله 312 فرموده «يجوز بيع الزيت النجس ليستصبح به تحت السماء»، باز در اينجا هم كلمه «تحت السماء» را آورده است. و بعد اقوال عامه را هم نقل كرده است: و قال ابو حنيفه «يجوز بيعه مطلقا» مطلقا جايز است، می‌‌خواهد تحت السماء باشد و می‌‌خواهد تحت السماء نباشد، می‌‌خواهد استصباح باشد و می‌‌خواهد نباشد «و قال مالك و شافعى لا يجوز بيعه بحال» آنها كه گفته‌‌اند اصلاً بيع دهن متنجس جايز نيست. شيخ طوسي(قده) در كتاب مبسوط در كتاب البيع فرموده «يجوز بيع الزيت النجس لمن يسصبح به تحت السماء» روغن نجس را می‌‌شود فروخت به كسى كه تحت السماء بعنوان روغن چراغ استفاده می‌‌كند، بعد فرموده «ولا يجوز الا لذلك». -  اين عبارات فقهاء را خيلى دقت كنند و به آن اعتنا کنيد، مكرر عرض كرده‌‌ام که فقيه آن كسى است كه تسلط بر اقوال و فتاواى فقهاء از متقدمين ومتأخرين داشته باشد -.

در همين كتاب مبسوط، منتها در كتاب الاطعمه دارد «رواه اصحابنا، انه يسصبح به تحت السماء دون السقف».  بايد از دهن متنجس تحت السماء استفاده كرد دون السقف «و هذا يدل على انه دخانه نجس» اين دلالت بر اين دارد كه دخانش نجس است «غير ان عندى ان هذا مكروه»، «هذا» يعنى استصباح تحت السقف. در كتاب مبسوط در كتاب الاطعمه‌‌اش فتوا داده استصباح تحت السقف مكروه است، در حاليكه در همين كتاب مبسوط در كتاب البيعش فرموده «يجوز بيع الزيت النجس لمن يستصبح به تحت السماء».

مرحوم ابن ادريس در كتاب سرائر فرموده «و لا يجوز الاستصباح به تحت الضلال»، باز ابن ادريس می‌‌گويد تحت ضلال جايز نيست «لا لان دخانه نجس» نه از باب اينكه دخانش نجس است، «بل تعبد تعبدنا به» تعبدى است كه ما متعبد به آن شده‌‌ايم، «لان دخان اعيان النجسة و رمادها طاهر عندنا بغير خلاف عندنا» دخان و خاكستر اعيان نجسه در نزد ما اماميه طاهر است و خلافى در آن نيست «و لا يجوز الادهان به» فرموده با دهن متنجس نمی‌‌شود بدن را روغن مالى كرد «و لا استعماله فى شى‌‌ء من الاشياء سوى الاستصباح تحت السماء» فقط بعنوان استصباح تحت السماء می‌‌شود استفاده کرد.

«ثم قال» بعد ابن ادريس گفته «ما ذهب احد من اصحابنا الى ان الاستصباح به تحت الضلال مكروه»، در رد شيخ طوسى فرموده احدى از فقهاء قايل نشده كه استصباح تحت ضلال مكروه است «والمحذور بغير خلاف بينهم» تحت ضلال بدون هيچ خلافى بين فقهاء ممنوع است «و شيخنا ابو جعفر محجوج بقوله فى جميع كتبه الا ما ذكره هو هنا» مى فرمايد اين كه شيخ ما (شيخ طوسى) گفته استصباح تحت سقف مكروه است، اين قولش مردود است و خود شيخ مأخوذ و «محجوج» است، محجوج يعنى ما عليه او حجت اقامه می‌‌كنيم به تمام مطالبى كه خودش در كتب ديگرى گفته است.

يعنى در كتاب خلاف، در كتاب نهاية، در تمام اينها شيخ طوسى فتوا داده است كه استصباح بايد تحت السماء باشد، پس ما با همين اقوال خود شيخ طوسى در كتب ديگرش عليه خودش استدلال می‌‌كنيم. بعد فرموده است «فالاخذ بقوله و بقول اصحابه» اگر ما بقول شيخ طوسى اخذ کنيم كه در كتب ديگرش فرموده استصباح بايد تحت السماء باشد و فقهاء ديگر هم اين حرف را زده‌‌اند اين «اولى من الاصل بقول المنفرد يا متفرد عن اقوال اصحابنا». لذا اين اولى است از اين كه ما بگوييم به آن قول كراهتش عمل كنيم.  پس تا اينجا شيخ مفيد، خود شيخ طوسى در نهاية، دوم در بيع خلاف، سوم در بيع مبسوط و همچنين ابن ادريس گفته‌‌اند بايد استصباح تحت السماء باشد، ابن ادريس كه اصلاً می‌‌گويد اين مسأله بغير خلاف هم هست عندنا ، يعنى ابن ادريس در مسأله ادعاى اجماع هم كرده است.

مرحوم علامه(قده) در كتاب مختلف، ابتدا كلام شيخ طوسى را نقل كرده و كلام ابن ادريس را هم نقل كرده است و بعد به ابن ادريس حمله کرده، فرموده «هذا الرد على شيخنا جهل منه و  سخف» اين ردى كه ابن ادريس بر شيخ طوسى كرده از باب جهالتش بوده و از باب امر سخيف، «فان الشيخ(رحمه الله) اعرف باقوال علمائنا»، شيخ طوسى نسبت به ابن ادريس نسبت به اقوال علماى اماميه اعرف است « و المسائل الاجماعيه و الخلافيه » نسبت به مسائل اجماعى و خلافى اعرف است «و الروايات الواردة هنا فى التهذيب مطلقة غير مقيدة بالسماء»، رواياتى كه در باب استصباح است، مطلق است، ما در بين اين روايات يك روايتى كه قيد تحت السماء داشته باشد نداريم، سپس علامه(ره) اين روايات، را ذکر کرده «ثم قال اذا عرفت هذا فنقول لا استبعاد فيما قاله شيخنا فى المبسوط من نجاسة دخان دهن المتنجس لبعد استحالة كله» می‌‌فرمايد ما كلام شيخ طوسى در مبسوط را می‌‌پذيريم كه دخان نجس، نجس است. چرا؟، چون بعيد است تمام اجزاء استحاله پيدا كند، «بل لابد و ان يتصاعد من اجزائه قبل احالة النار لها بسبب سخونة المكتسبه من النار» بخاطر آن گرمى و حرارتى كه از نار اين اجزاء پيدا می‌‌كنند بعضى از خود اجزاء تصاعد پيدا می‌‌كنند قبل از اين كه استحاله شوند «الى ان تبقى الضلال» مرحوم علامه بالاخره تفصيل می‌‌دهد كه اگر از خود اجزاء اين دهن تصاعد به سقف پيدا كرده اينجا بگوييم جايز نيست و اگر پيدا نكرد بگوييم اشكالى ندارد.

ابن براج در مهذب، ايشان هم فرموده «يجوز استعماله الا فى الاستصباح به تحت السماء و لا يجوز الاستصباح تحت السقف» ايشان هم تصريح كرده كه استصباح تحت السقف جايز نيست، و نيز گفته است «و لا يجوز استصباح تحت ما يستضل به الانسان»، خيمه‌‌اى كه انسان درست می‌‌كند، يك سايبانى كه انسان بعنوان سايبان استفاده می‌‌كند، فرموده همه اينها جايز نيست. 

مرحوم محقق
در كتاب شرايع، ايشان هم همين فتوا را دارد كه «جاز الاستصباح تحت السماء و لا يجوز تحت الاضله و هل ذلك لنجاسة دخانه، الاقرب لا، بل هو تعبد»، مرحوم محقق در شرايع فرموده تحت اضله جايز نيست، بعد فرموده اين از باب نجاست دخان هم نيست بلكه عنوان تعبد را دارد. سپس محقق، ابن براج در مهذب، و همچنين کلامي هم ابن زهره در غنيه دارد، شيخ طوسى در مبسوط، و نيز در خلاف، درنهاية، و شيخ مفيد هم در كتاب مقنعه، اين کلام را فرموده اند، اين کلام را فرموده اند.  هفت نفر از فقهاء طراز اول از متقدمين و يك مقدارى از متأخرين پيدا كرديم كه اينها فتوا داده‌‌اند كه استصباح تحت السقف جايز نيست. اين روشن می‌‌كند همان كلامى را كه شيخ انصارى(قده) در مكاسب می‌‌گويد.


بررسي ادعاي اجماع ابن ادريس

البته يك اختلاف مبنايى وجوددارد و آن اين است كه آيا به همين چند فتواى مهم، می‌‌توانيم ادعاى شهرت كنيم يا نه؟ برخى می‌‌فرمايند بلى، نه تنها با همين چند فتوا مي شود ادعاى شهرت كرد، بلكه می‌‌شود ادعاى اجماع هم كرد. حتى، مرحوم آقاى بروجردى(قدس سره) و تلاميذ ايشان اين مبنا را دارند. اما برخى ديگر قايل هستند كه با اين چند فتوا نمی‌‌شود شهرت را بدست آورد. اين همه فقهاى فراوانى كه داشتيم، بايد كتب و فتاواى آنها را بررسى كنيم. با اين چند فتوا نمی‌‌شود ادعا كنيم كه مسأله از باب شهرت است.


نظر مرحوم خوئي(ره)

لذا چون مرحوم آقاى خوئى(قدس سره) همين مبناى دوم را دارد، يعنى می‌‌فرمايند با اين چند فتوايي كه برخى از اكابر متقدمين و متأخرين دارند نمی‌‌شود ادعاى شهرت كرد، تازه اگر هم ادعا شود از جهت كبروى قبول ندارند، ايشان در كتاب مصباح الفقاهة مي فرمايند که  مشهور می‌‌گويند اين تحت السماء بودن اعتبارى ندارد، و غيرمشهور می‌‌گويند بايد تحت السماء باشد.

ما همان مبناى مرحوم بروجردى را داريم مكرر هم عرض كرديم اين مبنا مبناى درست هم هست که ما از اين مقدار فتاواى فقهاء كه از اعيان فقهاء هستند می‌‌توانيم شهرت را كاملاً استفاده كنيم. حالا بايد ببينيم دليل چيست؟ دليلى كه اين استصباح بايد تحت السماء باشد و تحت السقف جايز نيست دليل چيست؟

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین.


برچسب ها :

بیع دهن متنجس اشتراط استصباح تحت السماء اقوال در اشتراط استصباح تحت السماء نجس بودن دخان نجس تعبدی بودن اشتراط استصباح تحت السماء حرمت تنجیس سقف حرمت تنجیس مسجد فتاوا در استصباح با دهن متنجس نظر ابن ادريس در مورد استصباح با دهن متنجس نظرشیخ مفید در مورد استصباح با دهن متنجس نظر شیخ طوسی در مورد استصباح با دهن متنجس نظر علامه در مورد استصباح با دهن متنجس نظر ابن براج در مورد استصباح با دهن متنجس نظر محقق حلی در مورد استصباح با دهن متنجس استفاده شهرت از کلام فقها

نظری ثبت نشده است .