موضوع: اصالة الاحتياط
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۹/۲۳
شماره جلسه : ۴۵
-
موضوع بحث: تنبیهات بحث دوران بین متباینین؛تنبیه سوم: آیا بین شبهه محصوره و غیر محصوره در دوران بین متباینین تفاوتی وجود دارد؟ ضابطه تشخیص شبهه محصوره از شبهه غیر محصوره؛نظریه پنجم ـ نظر محقق نائینی؛ اشکالات نظرمحقق نائینی.
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۳
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
-
جلسه ۹۴
-
جلسه ۹۵
-
جلسه ۹۶
-
جلسه ۹۷
-
جلسه ۹۸
-
جلسه ۹۹
-
جلسه ۱۰۰
-
جلسه ۱۰۱
-
جلسه ۱۰۲
-
جلسه ۱۰۳
-
جلسه ۱۰۴
-
جلسه ۱۰۵
-
جلسه ۱۰۶
-
جلسه ۱۰۷
-
جلسه ۱۰۸
-
جلسه ۱۰۹
-
جلسه ۱۱۰
-
جلسه ۱۱۱
-
جلسه ۱۱۲
-
جلسه ۱۱۳
-
جلسه ۱۱۴
-
جلسه ۱۱۵
-
جلسه ۱۱۶
-
جلسه ۱۱۷
-
جلسه ۱۱۸
-
جلسه ۱۱۹
-
جلسه ۱۲۰
-
جلسه ۱۲۱
-
جلسه ۱۲۲
-
جلسه ۱۲۳
-
جلسه ۱۲۴
-
جلسه ۱۲۵
-
جلسه ۱۲۶
-
جلسه ۱۲۷
-
جلسه ۱۲۸
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
نظریه پنجم ـ نظر محقق نائینی
یادآوری مباحث گذشته: بحث در مورد ضابطهاي بود كه مرحوم محقق نائيني اعلي الله مقامه الشريف جهت تمییز شبهه محصوره از شبهه غيرمحصوره ذكر كردند، ايشان فرمودند شبهه غيرمحصوره آن شبههاي است كه داراي اين دو خصوصيّت باشد؛ 1) در او كثرت الأطراف باشد 2) اين كثرت الأطراف به حدّي باشد كه جمع اين اطراف در مقام استعمال عادتاً ممكن نباشد، عادتاً مكلّف نتواند همهي اينها را مرتكب شود، اين ضابطي بود كه مرحوم نائيني ارائه داده اند. مرحوم آقاي خوئي قدس سره وقتي اين ضابط مرحوم نائيني را نقل ميكنند، يك تعبيري دارند كه اين تعبير در كتاب فوائد الاصول نيست، حالا شايد در دورهي ديگر مرحوم نائيني بوده، ايشان ميفرمايد «ومن هنا تختصّ الشبهة غير المحصورة بالشبهات التحريمية» ميفرمايد با توجه به ضابطهاي كه مرحوم نائيني بيان كردند شبههي غيرمحصوره در شبهات تحريميه منحصر ميشود، يعني در شبهه تحريميه مخالفت قطعيّه امكان ندارد، در شبهههاي غيرمحصورهاي كه عنوان تحريمي دارند مخالفت قطعيّه ممكن نيست، اگر گفتيم يكي از شيرهاي اين بلد نجس است عادتاً مخالفت قطعيه -ارتكاب تمام اطراف - ممكن نيست.
ميفرمايند اصلاً اين بيان و ضابطهاي كه مرحوم نائيني ذكر كرده به اين معناست كه ما شبههي غيرمحصوره را منحصر به شبهات تحريميه كنيم، اما در شبهات وجوبيّه مخالفت قطعيّة ممكن است، اگر علم اجمالي داشته باشم يكي از اين صد عمل واجب است، مخالفت قطعيه اينجا ممكن است، به اينكه هيچ كدام را انجام ندهم. در شبهات وجوبيه مخالفت قطعيّه امكان دارد، مرحوم آقاي خوئي یا اين را لازمهي كلام نائيني می داند ، يا اصلاً ميخواهند بفرمايند به عقیده نائيني شبههي غيرمحصوره فقط در شبهات تحريميه راه دارد، اما در شبهات وجوبيّه تمكّن از مخالفت قطعيّه وجود دارد و شخص آنجايي كه علم اجمالي دارد يكي از اين صد عمل، يكي از اين هزار عمل واجب است، اينجا مخالفت قطعيّه براي او ممكن است، عرض كردم اين تعبيري كه مرحوم آقاي خوئي دارند طبق آن عبارتي كه ما ديروز از مرحوم نائيني نقل كرديم، اين عبارت اصلاً تصريح به اين معنا در آن نيست ولو اينكه مثالهايي كه مرحوم نائيني زدند در شبهه تحريميه است، مثالهايي كه براي شبهه غيرمحصوره زدند در شبههي تحريميه است ولي ايشان تصريح نكرده كه شبههي غيرمحصورهاي كه ما ميگوئيم، فقط بايد در شبهات تحريميه باشد چون در شبهه تحريميه عادتاً مخالفت و مخالفت قطعيّه امكان ندارد، اما در شبهه وجوبيه علم اجمالي دارد يكي از اين صد عمل واجب است، وقتي هيچ كدام را انجام نداد اينجا مخالفت قطعيّه ممكن است.
پس ما نميتوانيم بگوئيم نائيني شبههي غيرمحصوره را منحصر در شبهات تحريميه ميداند، ايشان ميگويد شبهه غیر محصور آن شبهه ای است که در آن كثرة الأطراف وجود داشته و این کثرةالاطراف به حدّي است كه عادتاً تمكّن از ارتكاب وجود ندارد، حالا در اگر كسي بخواهد تمام اين ظرفها را استفاده كند، تمكّن از اين ندارد. در باب شبهات وجوبيّه هم بگوئيم عادتاً تمكّن از موافقت قطعيه ندارد. بگوئيم اطراف اينقدر زياد است كه اين عادتاً نميتواند همه اينها را انجام بدهد، بگويم من علم اجمالي دارم يكي از اين هزار عمل واجب است، اينجا عادتاً تمكّن از موافقت قطعيّه نيست، به نظر ميرسد كه مرحوم نائيني نميخواهند فرقي بين شبههي تحريميه و شبهه وجوبيه بگذارند و اساساً اين معنا ندارد كه ما بگوئيم شبهه غيرمحصوره را به نحوي بايد معنا كنيم كه اختصاص به شبهات تحريميه داشته باشد، اين نكتهاي است كه ولو مرحوم آقاي خوئي نسبت به ما آشناتر به مذاق استاد بزرگوارشان بوده اند ،اما از عبارت فوائد الاصول چنین چیزی برداشت نمیشود البته ممکن است ایشان مطلبي را از مرحوم نائيني شنیده باشند یا در دوره دیگری از درس مرحوم نائینی چنین مطلبی ذکر شده باشد كه اين مطلب را به دنبال آن اينجا بيان فرمودند.
در نهایت و با توجه به عبارت فوائد الاصول باید گفت ضابطه شبهه غيرمحصوره از نظر محقق نائینی این است، يكي كثرة الاطراف و دوم در شبهه تحريميه مخالفت قطعيّه ممكن نباشد، در شبهات وجوبيّه موافقت قطعيّه عادتاً ممكن نباشد.
اشکالات نظریه محقق نائینی:
ديروز سه اشكال را بيان كرديم، و گفتيم اشكال اول و دوم مردود است، اشكال سوم اشكال مرحوم محقق عراقي بود كه ايشان در اشكال به مرحوم نائيني در همان جلد سوم نهاية الأفكار صفحه 329 فرمود اينكه ميگوئيد مخالفت قطعيّه ممكن نيست در فرضي است كه ما زمان را محدود كنيم و مسئلهي تدريج را كنار بگذاريم. اما اگر زمان طولاني شود و تدريجاً بخواهد مرتكب شود، اينجا مسئلهي عدم تمكّن از مخالفت قطعيه معنا ندارد، ميگوئيم ميداند يكي از اين منازل نجف غصبي است، حالا اين هم آدمي است كه هر روز به يك خانهاي ميرود و ميخواهد روضه بخواند، در طول 20 سال بالأخره تمام اين خانهها را ميرود، اينجا مخالفت قطعيه ممكن ميشود منتهي در يك زمان طولاني و تدريجاً.
گفتيم صاحب منتقي الاصول به مرحوم عراقي جواب داده و ميگويد اين حرف شما در صورتي درست است كه اطراف شبهه در شبهات مقرون به علم اجمالي قارّ باشند، اطرافي باشند كه ثابتند، مثل همين مثال، علم اجمالي داريم يكي از اين خانههاي هزار گانهي نجف غصبي است، اين هم آدمي است كه هر روز در يكي از اين خانهها روضه ميخواند، اما اگر اطراف از مآكل باشد، مأكول و مشروب باشد، علم اجمالي داريم يكي از اين شيرهاي لبنيات شهر نجس است، ـ بحمدالله در قم ما نيست در تهران بعضي از اهل اطلاع ميگويند علم اجمالي است كه بعضي از غذاخوريهاي تهران گوشت حرام مصرف ميكنند- اينكه الآن مسلّم وجود دارد، حالا نسبت به بعضي از مراكزش علم تفصيلي است، يك كسي ممكن است بگويد من علم اجمالي دارم يكي از رستورانهاي تهران گوشت حرام مصرف ميكند، صاحب منتقي الاصول ميگويد در مورد اكل و شرب كه عنوان قار يعني عنوان وجوب ثابت را ندارند، امروز هست و فردا نيست، اينجا چه ميگوئيد؟
اينجا كه ديگر نميشود گفت در زمان طولاني، وقتي ميگوئيم شيرهاي اين شهر علم اجمالي داريم كه يكيش نجس است، نميشود گفت اين در زمان طولاني، فردا به جايش يك شير ديگري ميآيد و مأكول ديگريش جايش را ميگيرد، در اين درست نيست.در حقيقت صاحب كتاب منتقي يك بخشي از اشكال مرحوم عراقي را پذيرفته ولي در بخش ديگر كلام مرحوم عراقي را ايشان فرموده صحيح نيست. ديروز بيان كرديم گفتيم اشكالي را كه امام رضوان الله عليه دارد اين اشكال متّخذ از كلام مرحوم محقق عراقي است، ريشه همان اشكالي كه ديروز از امام ذكر كرديم متّخذ از كلام مرحوم عراقي است و روی نظر امام و مرحوم محقق عراقي اين ضابطه مرحوم نائيني درست نيست! حالا ببينيم اين اشكال درست است يا نه؟ به نظر ميرسد اشكال تمام است، يعني شما كه ميگوئيد لا يتمكّن عادتاً، آيا لا يتمكّن في زمانٍ واحد و دفعتاً را ميگوئيد يا تدريجاً ميگوئيد. اگر دفعي باشد به قول امام لازم ميآيد تمام شبهات محصوره يا غالب شبهات محصوره، غير محصوره شود، و اگر تدريجي ميگوئيد، لازمهاش این است كه شبهات غيرمحصوره، محصوره بشود، چون در تدريج و در زمان طولاني تمكّن از مخالف قطعيّه وجود دارد. بنابراين اين اشكال تمام است .
اشکال چهارم : يك نكتهاي را كه بعضي از آقايان به آن اشاره داشتند اينكه آيا اين كلام مرحوم محقق نائيني سر از مسئله ابتلا و عدم ابتلا در نميآورد؟ يعني اين را به عنوان يك اشكال چهارم در اينجا مطرح كنيم بگوئيم اشكال چهارم این است كه جناب مرحوم نائيني آمديد يك ضابطهاي را ذكر كرديد كه بازگشت عنوان شبهه غيرمحصوره به مسئلهي عدم الابتلاء است و در حقيقت شبهه محصوره به آنجايي ميگويند كه تمام اطرافش عادتاً ارتكابش ممكن باشد، يعني در معرض ابتلا باشد. شبهه غيرمحصوره در جايي است كه بعضي از اطرافش از محل ابتلا خارج است، من علم اجمالي دارم يكي از شيرهاي اين شهر نجس است، همهي شيرها كه در معرض ابتلاي من نيست! البته روي همين بياني كه نائيني ميگويد، كه «لا يتمكّن عادتاً من المخالفة القطعيّة» عادتاً كه من نميتوانم اين شيرها را استفاده كنم، امكان عادي استفادهاش نيست، بگوئيم نائيني شبهه غيرمحصوره را طوري معنا كرده كه منطبق بر عدم ابتلا ميشود و شبههي محصوره در جايي است كه اطرافش محلّ ابتلا باشد، آن وقت بگوئيم پس اصلاً شما چرا آمديد اسمش را گذاشتيد محصور و غيرمحصور، بيائيد بحث سابق را بكنيد كه در تنبيه دوم داشتيم كه علم اجمالي در جايي كه همهي اطراف در معرضيّت ابتلا باشد حجّيت دارد، در جايي كه بعضي از اطراف از معرضيّت ابتلا خارج باشد اينجا حجيّت ندارد.
آيا ميشود چنين اشكالي را بر مرحوم نائيني كرد كه بگوئيم كلام شما و ضابطهاي كه ذكر كرديد به مسئلهي ابتلا و عدم ابتلا برميگردد، ظاهر این است كه اين اشكال هم وارد است، يعني اگر بخواهیم کلام مرحوم نائيني را تحليل كنيم، اين ضابط برميگردد به مسئله ابتلا و عدم ابتلا، منتهي در باب ابتلا و عدم ابتلا كثرت الأطراف دخالت ندارد، تنها چيزي كه در اينجا اضافه ميشود این است كه كثرت الأطراف سبب ميشود بعضي از اطراف از محلّ ابتلا خارج باشد. ما قبلاً در بحث تنبيه دوم ميگفتيم اگر علم اجمالي داريم يا اين ظرف اينجا نجس است يا آن ظرفي كه در اقصی بلاد هند يا آفريقاست، اينجا كثرت نيست، دو طرف بيشتر نيست، يك طرفش از محل ابتلا خارج است، اينجا تنها اضافهاي كه وجود دارد این است كه آنچه كه منشأ عدم ابتلا شده كثرت است، يعني آنچه كه سبب ميشود اين در معرض استفادهي من قرار نگيرد كثرة الأطراف است ولي فرق ديگري ندارد، يعني شما نيامديد براي غيرمحصور يك ضابط روشني غير از مسئلهي عدم ابتلا مطرح كنيد.
اين اشكال بر مرحوم نائيني به حسب ظاهر وارد است مگر اينكه بيائيم در ابتلا اينطوري بگوئيم كه در شبهه محصوره، ولو ـ نائيني ميخواهد اين را بگويد ـ همه اطرافش در معرض ابتلا باشد مثل اينكه الآن من را ببرند به كارخانه شير، هزار بستهي شير در آنجا وجود دارد، من علم اجمالي دارم يكي از اينها نجس است، اينجا آيا همه اطرافش در معرض ابتلاي من نيست؟ عادتاً هست، بالفعل نيست. در دفاع از نائيني ميگوئيم در باب ابتلا، فعليّت ابتلا را كسي مطرح نكرده، معرضيّت ابتلا را مطرح كردند، يعني الآن هزار تا شير اينجاست، من ميتوانم بيايم از آن قسمت مياني بردارم، يا از قسمت جنوبي يا شمالي بردارم، اين اختيار با من است كه از هر قسمتي بخواهم بردارم، حالا كه اين اختيار با من است كه از هر قسمتي بردارم، به اين معناست كه تمام اين هزار تا در دايره ابتلا قرار ميگيرد، چون در ابتلا معنايش استعمال فعلي نيست كه بالفعل همه را استعمال كنم، در معرضيّت استفادهي من قرار بگيرد، در آن مثال ابتلا در تنبيه دوم ميگفتيم آن شيري كه در آفريقاست، اصلاً من گذرم تا آخر عمر به آنجا نميافتد لذا اصلاً آن در معرضيّت ابتلا نيست، اگر اينطور بگوئيم آن وقت اين ضابطي كه مرحوم نائيني فرموده با اين بياني كه عرض كرديم از مسئلهي ابتلا و عدم ابتلا جدا ميشود.
پس ملاحظه كرديد اين ضابطي كه نائيني فرمود فقط همان اشكالي كه امام و مرحوم عراقي كردند آن اشكال وارد است، بقيهي اشكالات وارد نبود، ولو صاحب كتاب منتقي الاصول همين ضابطهي نائيني را پذيرفتند، اما آن اشكال مرحوم عراقي و مرحوم امام وارد است.
اينجا تنها ضابطي كه باقي ميماند ضابطي است كه امام رضوان الله عليه فرموده است. نظير اين نظريه را مرحوم محقق ايرواني در حاشيه كفايه آورده كه ايشان هم در نهايت همان نظريه را دارد، در اول يك بيان ديگري دارد ولي در آخر همين نظريه را دارند كه ان شاء الله شنبه عرض ميكنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
نظری ثبت نشده است .