درس بعد

دروس بیع

درس قبل

دروس بیع

درس بعد

درس قبل

موضوع: كتاب البیع - بر اساس تحریر الوسیله 5


تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۸/۲


شماره جلسه : ۲۵

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • بررسی احتمالات دیگر در روایت ابی ولاد

دیگر جلسات

 



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين

خلاصه بحث گذشته

بحث به اينجا رسيد كه گفتيم بعد از اينكه ما از روايت استظهار كرديم كه امام(ع) قيمت يوم المخالفة را ملاك قرار دادند، در ضمان عين، كه اگر عين اين استر تلف شد اين ضامن قيمت روز غصب است. در اشكال دوم گفتيم اگر ملاك يوم الغصب است در اين قسمت روايت كه سائل سؤال كرد «فإن أصاب كسرٌ أو دبر أو غمض» امام(ع) فرمودند «عليك قيمة ما بين الصحة و العيب يوم تردّه عليه» در اينجا ملاك را يوم الردّ قرار داده است. تا اينجا گفتيم ما باشيم و اين قسمت روايت، ظهور در اين ندارد كه ارش را بايد به ملاحظه‌ي يوم الرد حساب كنيم، يعني بگوئيم در مقابل اينكه بگوئيم آن روزي كه غصب كرده صحيح و معيب استر يك قيمتي داشته، اين روزي كه رد مي‌كند صحيح و معيب استر يك قيمت ديگري دارد! روايت در مقام بيان اين نيست. روايت مي‌خواهد بگويد آن روزي كه داري استر را به مالكش رد مي‌كني، بايد ما به التفاوت بين سالم و معيب را علاوه بر اينكه خود استر را رد مي‌كني رد كني، اما حالا اين ما به التفاوت، يعني اين ارش را چطور محاسبه كني! اين را ديگر دلالت ندارد.


بررسی احتمالات دیگر در روایت ابی ولاد

حالا به طور كلّي در اين يوم تردّه عليه چند احتمال وجود دارد؛ خود «يوم تردّه عليه» احتمال دارد كه به اين عليكَ برگردد، احتمال دارد به قيمت برگردد، احتمال دارد به عيب برگردد. «عليك قيمة ما بين الصحة و العيب يوم تردّه عليه» اگر ما آمديم گفتيم «يوم تردّه عليك» ظرف براي عليكَ است و متعلّق به عليك است يعني عليك يوم تردّه إليه، روزي كه بغل را به آن رد مي‌كني، علاوه بر رد بغل بايد ارش را هم بپردازي كه روي اين بيان آن وقت نتيجه اين مي‌شود كه ديگر نمي‌گويد اين ارش را با چه قيمتي، با چه روزي بايد محاسبه كرد. اما برخي آمدند احتمال دادند كه اين «يوم تردّه» ظرف است و به لفظ اين قيمت متعلّق است. يعني عليك قيمة يوم تردّه إليه ما بين الصحة و المعيب، كه يوم تردّه متعلّق به خود قيمت باشد، عليك، بر تو هست قيمت روز رد ما بين الصحة و العيب را. كه اگر آمديم متعلق به قيمت گرفتيم معنايش اين است كه اين قسمت روايت ملاك در ارش را روز رد قرار داده، يعني آن روزي كه اين بغل را به مالك رد مي‌كنيم ببينيم بغل سالم چقدر است، بغل معيب چه قدر است ما به التفاوت بايد به مالك برگردانده شود، به لحاظ همان روز رد.


دیدگاه مرحوم شیخ انصاری

مرحوم شيخ(اعلي الله مقامه الشريف) مي‌فرمايد ما اين احتمال را قبولن داريم و اشكال دارد به اينكه اين «يوم تردّه» قيد براي قيمت باشد، چرا؟ عبارت شيخ این است كه مي‌فرمايد «إذ لا عبرة في ارش العيب بيوم الرد إجماعاً لأنّ النقص الحادث تابعٌ في تعيين يوم قيمته لأصل العين» مرحوم شيخ در مكاسب مي‌فرمايد نقص تابع اصل است از نظر تعيين قيمت، يعني ما اگر آمديم گفتيم اگر اصل عين تلف شد قيمت روز تلف را بايد بپردازد، اين ارش را هم بايد نسبت به همان روز تلف محاسبه كرد. اگر آمديم گفتيم قيمت روز مخالفت است ارش را هم بايد به لحاظ روز مخالفت حساب كرد، شيخ يك ملازمه‌اي را قائم است كه مي‌فرمايد از نظر تعيين قيمت در ارش، ارش را به لحاظ قيمت خود عين ما بايد حساب كنيم، مي‌گوئيم قيمت عين را چه زماني بايد حساب كرد؟ و چون در اينجا شيخ مي‌خواهد بفرمايد اگر ما آمديم گفتيم اصل را به لحاظ يوم المخالفة حساب مي‌كنيم، يا عين را به لحاظ يوم التلف حساب مي‌كنيم، اجماع فقها بر این است كه نمي‌شود ارش را به لحاظ يوم الردّ حساب كرد. بنابراين يك چنين اشكالي را شيخ در اينجا دارد كه اگر ما «يوم تردّه» را قيد براي قيمت قرار بدهيم اين برخلاف اجماع مي‌شود، لازمه‌اش این است كه تعيين قيمت در ارش، ملازم با قيمت در اصل عين نباشد، در حالي كه اجماع داريم بر اينكه نقص از نظر تعيين قيمت تابع خود اصل است، اين اشكال شيخ است.

جواب مرحوم خویی: اينجا يك جوابي را مرحوم آقاي خوئي دادند و ديگران هم در حواشي مكاسب اين جواب را دادند و به قول ايشان اين اشكال شيخ واضحة الإندفاع است و اندفاع و جوابش همين است كه مي‌گوئيم جناب شيخ اجماع را ما قبول داريم بر اينكه «النقص، العيب من جهة تعيين القيمة تابعٌ للأصل» اما شما در اشكال به اين احتمال چطور از اين اجماع مي‌توانيد استفاده كنيد، آن كسي كه مي‌گويد «يوم ترده» را متعلق به قيمت مي‌گيريم، مي‌گويد اصل عين را هم در روز رد بايد حساب كنيم، اگر او بيايد بگويد اصل عين اگر تلف شد ملاك قيمت يوم الدفع است، ارش را هم به لحاظ يوم الدفع و يوم الرد حساب كنيم ديگر برخلاف اجماع نخواهد شد.

آنچه كه برخلاف اجماع مي‌شود این است كه ما بيائيم بين اين دو تا تفكيك كنيم، بگوئيم اگر اين استر تلف شد، قيمت روز مخالفت و روز غصب را ضامني، اگر تلف نشد و معيوب شد، ارش، يعني ما به التفاوت بين صحيح و عيب را به لحاظ روز رد بايد بدهي، اين تفكيك برخلاف اجماع است، اما آن كسي كه مي‌آيد در اينجا اين را قيد براي قيمت قرار مي‌دهد، او مي‌گويد اگر اصل هم تلف بشود قيمت يوم الرد را بايد بپردازد تا اينكه تفكيكي در اينجا لازم نيايد. پس اين اشكال شيخ اينجا وارد نيست.

اشكال دومي كه به اين احتمال كردند؛ اينكه يوم تردّه قيد براي قيمت باشد، مي‌فرمايند ما قرينه بر اين معنا مي‌خواهيم، براي اينكه در صدر روايت يوم المخالفة آمده و آن يوم المخالفة ظهور در همين دارد كه اگر يك كسري، عيبي، در اين استر به وجود آمد باز همان ملاك يوم المخالفة است و بايد اين يوم تردّه در اينجا را هم طوري معنا كنيم كه با او منافات پيدا نكند و اگر بيائيم قيد براي قيمت بگيريم با او منافات پيدا مي‌كند. اقاي خوئي مي‌فرمايند؛ اگر ما بخواهيم قيد براي قيمت بگيريم، اولاً قرينه مي‌خواهد و ثانياً آن يوم المخالفه‌اي كه در صدر روايت است قرينه است بر اينكه در اينجا يوم تردّه متعلّق به قيمت نيست. عبارت ايشان اين است «لا ملزم للإلتزام بكون الظرف قيداً للقيمة من دون قرينةٍ تدل عليه بل ظهور الجملة السابقة في يوم الغصب» آن جمله‌ي سابق «قيمة بغلٍ يوم خالفته» «يردّ هذا الاحتمال» حالا ببينيم اين فرمايش ايشان درست است يا نه؟


ارزیابی

اولاً مطلب اولشان كه مي‌گويد من دون قرينةٍ عليه مي‌گويم اينها از اين نظر هر سه مساوي‌اند، شما يوم تردّه را بخواهيد قيد عيب قرار بدهيد، قيد عليك يا قيمت قرار بدهيد يا همه‌اش نياز به قرينه دارد يا هيچ كدام نياز به قرينه ندارد، هر سه احتمال داده مي‌شود. چه وجهي دارد كه ما بگوئيم اگر يوم تردّه متعلّق به عليك باشد، قرينه نمي خواهد اما اگر قيد براي قيمت باشد قرينه مي‌خواهد. مطلب دومشان این است كه «بل ظهور الجملة السابقة في يوم الغصب يردّ هذا الإحتمال» جمله‌ي سابقه يعني «قيمة بغلٍ يوم خالفته» است.

با قطع نظر از اين اشكال مي‌گوئيم اگر در آنجا امام(ع) فرموده «يوم الغصب» آن در مورد تلف شدن اين بغل است، چطور مي‌تواند او قرينه باشد بر اينكه در اينجا هم ما بايد يوم تردّه را متعلق به قيمت قرار ندهيم تا آن يوم الغصب به هم نخورد، عكس اين عمل كنيم، بگوئيم اين يوم الردّ در اينجا قرينه است براي اينكه آن يوم المخالفة متعلق به قيمت در آنجا نيست، به ايشان عرض مي‌كنيم شما مي‌گوئيد چون در آنجا يوم المخالفة متعلق به قيمت است پس در اينجا يوم تردّه متعلق به قيمت نباشد، ما مي‌گوئيم عكسش را انجام بدهيم، بگوئيد چون در اينجا يوم تردّه متعلق به قيمت است، آنجا يوم خالفته متعلق به قيمت نباشد، اينكه اشكال نشد كه شما در اينجا مطرح مي‌كنيد. به نظر ما ايشان با اينكه خواستند اين را در اينجا جواب بدهند، مي‌فرمايند والصحيح في الجواب، اين جواب درستي نيست.

يك جواب خيلي روشني اينجا عرض كنيم و آن این است كه مرحوم صاحب جواهر، البته يك احتمال ديگري هم در روايت هست كه بايد بگوئيم، اما جواب نهايي این است كه صاحب جواهر مي‌فرمايد يك نسخه‌اي از تهذيب شيخ كه مصحح است و در نزد منِ صاحب جواهر هست در آن نسخه اصلاً كلمه‌ي يوم ندارد، دارد «عليك قيمة ما بين الصحة والعيب تردّه إليه» حالا تردّه عليه دارد كه اگر واقعاً «يوم» نباشد بايد إليه باشد. يعني همان حرفي كه ديروز هم گفتيم كه اين فقره‌ي روايت اصلاً نمي‌خواهد بگويد قيمت يوم الردّ، بلكه مي‌خواهد بگويد حواست باشد وقتي بغل را داري برمي‌گرداني به مالكش، اين ما به التفاوت بين معيب و سالم را هم بايد بپردازي، اين را مي‌خواهد بيان كند، نمي‌خواهد بگويد اين ما به التفاوت به لحاظ يوم الرد، اگر كلمه‌ي يوم نباشد اين مي‌شود: «عليك قيمة ما بين الصحة والعيب تردّه إليه» يعني اين قيمت را هم بايد رد كني، فقط فكر نكني اگر خود بغل را رد كردي كافي است، اگر اين را بگوئيم كه كلمه‌ي يوم نباشد اين مطلب هم پيش نمي‌آيد و هكذا احتمال سوم؛

احتمال سوم هم این است كه ما بگوئيم يوم تردّه اگر يوم هم باشد متعلّق به خود عيب است «عليك قيمة ما بين الصحة والعيب يوم تردّه» يعني عيبي كه روز رد است، كه خود مرحوم آقاي خوئي مي‌فرمايند ظاهر اصلاً همين است براي اينكه اين يوم تردّه كنار عيب آمده، اقتران لفظ، اقتران يك لفظي به لفظ ديگر قرينه است براي اينكه اين لفظ قيد براي آن است، همان كه در ادبيات خوانديد الأقرب يمنع الأبعد. آن وقت توضيح مطلب این است كه امام(ع) مي‌خواهند بفرمايند اگر اين استر را گرفتي، معيوب شده، اگر اين عيب تا روز رد باقي است تو بايد ارش را بدهي، اما اگر اين استر معيوب شد و تو بردي مداوايش كردي و سالم شد، اين نقص برطرف شد، اينجا ارش لازم نيست بدهي، اما اگر اين عيب تا روز رد باقي ماند تو بايد ارش را بپردازي. منتهي وقتي كه آمديم يوم تردّه را قيد عيب گرفتيم و معنا اين شد كه اگر عيب استمرار پيدا كرد تا روز رد، بايد ارش را بدهي، باز مي‌گوئيم روايت نمي‌گويد ارش را به چه لحاظي بايد محاسبه كني، بلكه بايد به لحاظ يوم المخالفة بگوئي، به لحاظ يوم الرد بگوئي، باز روايت دلالتي بر اين معنا ندارد و بعد مي‌فرمايد «ولا شبهة في أن هذا الاستظهار موافقٌ للقواعد العربية وكلمات اهل اللسان» اگر ما بگوييم عليك قيمة ما بين الصحة و العيبي كه يوم تردّه إليه. اينجا هم يكي از چيزهايي است كه خيلي تعجب است، از مرحوم آقاي خوئي، ما اگر آمديم گفتيم اين يوم تردّه قيد عيب است، اولاً بايد اضافه شود، در حالي كه الف و لام دارد. بگوئيم والعيب يوم تردّه، خيلي خلاف ظاهر است، اين احتمالي كه ايشان مي‌فرمايند ظاهر است و مطابق با قواعد ادبي است به نظر ما بسيار خلاف ظاهر است، اصلاً هم مطابق با قواعد ادبي نيست، اگر امام(ع) مي‌خواهد بفرمايد، اگر واقعاً چنين مقصودي داشت كه اين عيب اگر تا روز رد استمرار پيدا كرد تو بايد ارش را بدهي با اين جمله بايد مي‌فرمود: «عليك قيمة ما بين الصحة والعيب يوم تردّه إليه» اين نه مطابق با ذوق عرفي و ظاهر است، نه مطابق با قواعد ادبي است، با هيچ كدام از اينها مطابقت ندارد.

بعد ايشان مي‌فرمايند شيخ انصاري يك اشكالي را به اين احتمال دارند كه بحث مهم ومبتلا به است، شيخ انصاري فرموده فتواي جميع بر این است كه اگر كسي مالي را گرفت، اين مال در زماني كه در دست اين شخص بود معيوب شد، بعد اين شخص عيب را به بهترين نحو برطرف كرد، حالا آن روزي هم كه مي‌ايد به مالكش رد كند بدون عيب رد مي‌كند. شيخ نسبت مي‌دهد به جميع فقها، فتوايشان این است كه اين آدم ضامن ارش هم هست و اين خيلي بحث مهمي است، شما كتابي را از يك كسي امانت گرفتي، حالا يك عيبي در اين كتاب به وجود آمد، بعد خودتان هم برديد اين كتاب را بهتر از اولش صحافي كرد، در عرف هم مي‌گويند رفتم بهتر از اولش انجام دادي، شيخ مي‌فرمايد اين ما به التفاوت بين الصحة وا لعيب، ولو عيب زائل شده، ولو ديگر اثري از عيب وجود ندارد اما اين ما به التفاوت ضامن است. هم نظر شريف خود شيخ اين است و هم اين را نسبت به فتواي كل مي‌دهد. حالا ايا اين مطلب شيخ درست است يا نه، مصباح الفقاهه را ببينيد، مرحوم آقاي خوئي دو اشكال كرده و مطالب ديگري هم هست كه ان شاء الله فردا عرض مي‌كنيم.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .