موضوع: آیات معاد 1
تاریخ جلسه : ۱۳۹۰/۱۰/۴
شماره جلسه : ۴۷
-
بحث به سوره مباركه آل عمران آيات 169 الي 171؛ «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ، يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنْ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ».
-
جلسه ۱
-
جلسه ۲
-
جلسه ۳
-
جلسه ۴
-
جلسه ۵
-
جلسه ۶
-
جلسه ۷
-
جلسه ۸
-
جلسه ۹
-
جلسه ۱۰
-
جلسه ۱۱
-
جلسه ۱۲
-
جلسه ۱۳
-
جلسه ۱۴
-
جلسه ۱۵
-
جلسه ۱۶
-
جلسه ۱۷
-
جلسه ۱۸
-
جلسه ۱۹
-
جلسه ۲۰
-
جلسه ۲۱
-
جلسه ۲۲
-
جلسه ۲۳
-
جلسه ۲۴
-
جلسه ۲۵
-
جلسه ۲۶
-
جلسه ۲۷
-
جلسه ۲۸
-
جلسه ۲۹
-
جلسه ۳۰
-
جلسه ۳۱
-
جلسه ۳۲
-
جلسه ۳۳
-
جلسه ۳۴
-
جلسه ۳۵
-
جلسه ۳۶
-
جلسه ۳۷
-
جلسه ۳۸
-
جلسه ۳۹
-
جلسه ۴۰
-
جلسه ۴۱
-
جلسه ۴۲
-
جلسه ۴۳
-
جلسه ۴۴
-
جلسه ۴۵
-
جلسه ۴۶
-
جلسه ۴۷
-
جلسه ۴۸
-
جلسه ۴۹
-
جلسه ۵۰
-
جلسه ۵۱
-
جلسه ۵۲
-
جلسه ۵۳
-
جلسه ۵۴
-
جلسه ۵۵
-
جلسه ۵۶
-
جلسه ۵۷
-
جلسه ۵۸
-
جلسه ۵۹
-
جلسه ۶۰
-
جلسه ۶۱
-
جلسه ۶۲
-
جلسه ۶۳
-
جلسه ۶۴
-
جلسه ۶۵
-
جلسه ۶۶
-
جلسه ۶۷
-
جلسه ۶۸
-
جلسه ۶۹
-
جلسه ۷۰
-
جلسه ۷۱
-
جلسه ۷۲
-
جلسه ۷۳
-
جلسه ۷۴
-
جلسه ۷۵
-
جلسه ۷۶
-
جلسه ۷۷
-
جلسه ۷۸
-
جلسه ۷۹
-
جلسه ۸۰
-
جلسه ۸۱
-
جلسه ۸۲
-
جلسه ۸۴
-
جلسه ۸۵
-
جلسه ۸۶
-
جلسه ۸۷
-
جلسه ۸۸
-
جلسه ۸۹
-
جلسه ۹۰
-
جلسه ۹۱
-
جلسه ۹۲
-
جلسه ۹۳
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
بحث به سوره مباركه آل عمران آيات 169 الي 171؛ «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ، يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنْ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». خداي تبارك و تعالي در اين آيات به پيامبر اكرم خطاب ميكند «وَلَا تَحْسَبَنَّ» يا خطاب به پيامبر است يا خطاب به هر مستمعي كه اين آيه را ميشنود! ميفرمايد كساني كه در راه خدا كشته شدند را به عنوان اموات گمان نكنيد، اينها عنوان اموات را ندارند بلكه اينها زندهاند. اولين نكته این است كه يعني به مجرّد اينكه اينها كشته شدند اين حيات براي اينها تشكيل ميشود. پس خودِ همين دلالت بر اين دارد كه اينها بعد از دار دنيا عنوان احياء و حيات را دارند و زندهاند.
«عِنْدَ
رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
راجع به كلمهي «أحياءٌ» برخي گفتهاند مربوط به قيامت است، در مقابل منافقين كه
قائل بودند به اينكه بعث و قيامتي وجود ندارد و آن را منكر بودند، خدا ميفرمايد
اينها احياءٌ، در نتيجه بايد بگوييم «أحياءٌ في يوم القيامة» كه يك معناي
مجازي ميشود. ظاهر اين كلمه «أحياءٌ» اگر گفتيم زيد زنده است ظهور در اين دارد كه
الآن زنده است، اگر يك بچهاي كه بعداً ميخواهد به دنيا بيايد، الآن بگوئيم زنده
است مجاز است، آيه ميفرمايد اينها احياءٌ. به عبارت ديگر ميگوئيم اين أحياءٌ، حين
نزول الآية است، در حيني كه آيه شريفه نازل ميشود در همين زمان اينهايي كه در راه
خدا كشته شدند عنوان احياء را دارند، اين اولاً.
يعني كساني نگويد اين أحياءٌ مربوط به روز قيامت است، مراد این است كه خدا ميخواهد بفرمايد اين افرادي كه در راه خدا كشته شدند را در قيامت زنده ميكنيم و خدا به اينها رزق و روزي ميدهد! نه، ظهور در اين دارد كه همين حالا اينها حيات دارند. آن وقت قرائن ديگري در آيه شريفه وجود دارد؛ يكي از آن قرائن اين يستبشرون است كه بعداً ميآيد، به اينها بشارت داده ميشود. اين استبشار بايد قبل از قيامت باشد چون در دنباله آيه ميفرمايد «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» قيامت معنا ندارد كه به اينها بشارت بدهند، آنهايي كه به اينها ملحق نشدند! معلوم ميشود يك زماني است كه در آن زمان به مجاهدين و شهدا ـ راجع به آن افرادي كه هنوز به اينها ملحق نشدند ـ خداي تبارك و تعالي به آنها بشارت ميدهد، اين قرينه خيلي مهم است «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ» يعني به اينها بشارت داده ميشود نسبت به كساني كه به اينها ملحق نشدند.
اگر اين آيه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ» مربوط به قيامت باشد، قيامت كه همه زنده ميشوند! همه از حال يكديگر خبر دارند، لازم نيست كسي بيايد از حال كسي به ديگري خبر بدهد، بهشتيها ميبينند از اقوام و فاميلشان چه كساني اهل بهشتند و چه كساني اهل جهنماند! در قيامت هم بهشتيها مطلع ميشوند چه كسي اهل جهنم و نار است و هم جهنميها خبر دارند كه چه كسي اهل بهشت است. در حالي كه در اين آيه شريفه خدا ميفرمايد «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» افرادي كه هنوز نيامدند به اينها بشارت ميدهند كه اوضاع آنها چگونه است، اين هم قرينه دوم بر اينكه اين آيه مربوط به برزخ است.
به تعبير ديگر يعني «سيصيرون في
الآخرة أحياءٌ» جمعي از متكلّمين از معتزله كه در رأسشان ابوالقاسم كعبي است
آيه را اينطوري معنا كردند و گفتند چون منافقين بعث و قيامت را منكر بودند خداي
تبارك و تعالي در مقام جواب به اينها ميفرمايند شما داريد خيال باطلي ميكنيد،
اينها روز قيامت زنده ميشوند، اينها بيخود جانشان را هدر ندادند و در نزد خداي
تبارك و تعالي رزق دارند، ما ميخواهيم بگوئيم اين حرف باطل است، چرا؟ اولاً كلمه
«أحياء» ظهور در اين دارد كه «حين نزول الآية» احياءٌ، حالا اين بحثهايي كه
در اصول داريم كه مشتق آيا فقط حقيقت در خصوص من تلبس است يا در من قضا عنه المبدأ
هم حقيقت دارد يا نه؟
آن اختلافي كه در آنجا وجود دارد هيچ كسي اصولياي نيامده بگويد به يك كسي كه ميخواهد 20 سال ديگر عالم شود الآن عالم ميگويند، همه ميگويند اين مجاز است! خدا بخواهد قيامت اينها را زنده كند و از حالا به آنها بگويد احياء، اين استعمال مجازي ميشود. آيه ظهور در اين دارد كه الآن متلبّس به حياتند، طبق همين بحثي كه در مشتق اصولي مطرح است، اين اولاً. قرينه دومي كه ميآوريم كه اين آيات مربوط به برزخ است این است كه نسبت به آن مجاهديني كه با اينها در ميدان جنگ بودند و كشته نشدند خدا حال آنها را براي اينها نقل ميكند، به اينها بشارت ميدهد، «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ» سؤال ما این است كه اين «الَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ» در قيامت معنا دارد؟ در قيامت يك حشر عام است و همه مبعوث ميشوندف يك بعث عام است و همه همديگر را ميبينند و حالات يكديگر را مطلع ميشوند و معنا ندارد كه اين استبشار و بشارت در آنجا مطرح باشد! پس اين هم قرينه دوم بر اينكه اين آيات مربوط به آيات برزخ است.
قرينه سومي كه ميتوانيم بيان كنيم این استكه در اينجا ظاهر آيه شريفه خطاب به خود رسول خداست، رسول خدا كه علم داشت به اينكه همه مؤمنين در قيامت زنده ميشوند، چه شهدا، چه غيرشهدا، آن وقت «لا تحسبنّ» چه معنا دارد؟ بگوئيم رسول خدا كه خودش ميداند اين همه آيات معاد را قبلاً براي مردم خوانده، باز خدا به او بفرمايد «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً» وقتي كه اين همه آيات معاد قبلاً آمده كه مؤمن بعد از اين عالم و يك زماني «إِذَا وَقَعَتْ الْوَاقِعَةُ» داستان قيامت را پيامبر مكرر براي مردم فرموده، حالا خدا باز به پيامبر بفرمايد كه فكر نكني قيامتي در كار نيست! اين معنا ندارد. پيامبر كه علم داشت و آيات معاد را خوانده بود، اين فقط در مورد برزخ ميتواند معنا داشته باشد، باز پيامبر به برزخ علم داشت ولي مؤمنين علم نداشتند، حتي آنهايي هم كه همراه با شهدا قتال كرده بودند چنين علمي را نداشتند. بنابراين اينها قرائن روشني است بر اين معنا. علاوه بر اين سه قرينه، رواياتي هم اينجا وجود دارد كه از اين روايات استفاده ميشود كه اينها همه مربوط به عالم برزخ است.
پس براي ما روشن شد كه اين آيات
مربوط به عالم برزخ است، كسي نيايد اين آيات را حمل بر قيامت كند، حالا كه مربوط به
عالم برزخ شد و اين آيات را نميتوانيم بر قيامت حمل كنيم، اينجا ميفرمايد اينها
حيات دارند، يعني حيات برزخي دارند «عند
ربّهم يرزقون» در نزد
خداي تبارك و تعالي به اينها رزق داده ميشود «فَرِحِينَ
بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»
فرح در مقابل حزن است، اينها خوشحالند به آنچه كه خداي تبارك و تعالي به اينها از
فضل خودش داده، يعني در عالم برزخ خداوند از فضل خودش اينقدر به اين شهدا ميدهد كه
اينها ذاتاً خوشحالند، در حالت فرح و سرور به سر ميبرند. آن وقت علاوه بر اينكه در
حالت فرح و سرور به سر ميبرند «وَيَسْتَبْشِرُونَ
بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ»
بشارت و بُشري آن خبر خوشحالكننده است، يعني خداي تبارك تعالي در عالم برزخ طوري
قرار ميدهد كه اينها خودشان اولاً متنعّم به فضل خدا هستند و خوشحالند، آن مقاماتي
كه خدا به اينها داده و اينها در همان عالم برزخ در آن مقامات به سر ميبرند و بعد
استبشار هم وجود دارد. استبشار يعني يك خبر خوشحال كننده هم به آنها داده ميشود،
خبر خوشحال كننده براي آنها این است كه اينها سوال ميكنند: افرادي كه در ميدان جنگ
با ما بودند و كشته نشدند چه وضعي دارند؟ خدا ميفرمايد «وَيَسْتَبْشِرُونَ
بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ
وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»
اين ألا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنون نسبت به خودِ شهدا نيست بلكه نسبت به الذين لم
يلحقوا بهم است، يعني همين كه خداوند در عالم برزخ به شهدا ميفرمايد دوستان شما و
مؤمنيني كه در دنيا با شما قتال كردند ولي كشته نشدند، بدانيد آنها هم هيچ خوف و
حزني ندارند. خدا به اين شهدا بشارت ميدهد راجع به اين افرادي كه در دنيا هستند،
ما قبلاً راجع به خوف و حزن صحبت كرديم.
مرحوم علامه طباطبائي رضوان الله عليه تعبيري دارد و ميفرمايد اين «أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» «كلمة عجيبة كلّما أمعنت في تدبّره»[1] هر مقداري كه امعان نظر كني و تدبر در اين آيه كني «زاد في اتساع معناها علي لطف و رقة وسهولة بيان» هر چه در آن دقت كني معناي وسيعتري از آن را متوجه ميشوي. ايشان ميفرمايد از آيه استفاده ميشود اينهايي كه جهاد كردند و كشته شدند «لا خوف عليهم» نفي مطلق خوف است. يعني خوف از اينكه نسبت به آن نِعَم الهي، نسبت به آن سعادت انساني كه انسان انتظارش را ميكشد كه در عاقبت انسان، انسان سعادتمند بشود، اينها هيچ خوفي ندارند كه او از دستشان نميرود. خدا به شهدا اين خبر خوش را ميدهد كه اين دوستان شما كه همراه شما بودند هم خوف و حزني ندارند.
خوشحالي دوم این است كه طلب البشارة ميكنند و به خدا ميگويند يك بشارتي به ما بده راجع به آن دوستاني كه همراه ما بودند، آنها چه شدند؟ ميفرمايد «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» خدا بشارت ميدهد كه «أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» گاهي اوقات از بعضي از سخنرانها آدم ميشنود كه اين «ألا خوف عليهم و لا هم يحزنون» را به خود شهدا ميزنند و خدا به اينها ميگويد كه بشارت باد بر شما كه هيچ خوف و حزني بر شما نيست! اين آيه ظهور روشني دارد كه خدا نسبت به آن كساني كه در دنيا با اينها بودند، «لم يلحقوا بهم من خلفهم» حالا ممكن است دايره اين را يك مقدار وسيعتر قرار بدهيم. آنهايي كه در ميدان جنگ با اينها بودند، فاميلشان، مؤمنيني كه در دنيا با اينها بودند، پدر، مادر، برادر، اقوام، همه اينها را ممكن است شامل شود. «الَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» آنهايي كه براي شهدا مهم و مطرح است. پس اين هم يك بشارت است كه خدا ميفرمايد آنها هم «لاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» هستند.
مرحوم علامه خودشان تصريح فرمودند و ميفرمايند از آيه شريفه دو مطلب استفاده ميشود:
1) «أن
هؤلاء المقتولين في سبيل الله يأتيهم و يتصل بهم أخبار خيار المؤمنين الباقين بعدهم
في الدني» اخبار مؤمنين
متديّن و خيار المؤمنين به اينها رسيده ميشود. اين اولين مطلب است و ظاهر آيه هم
همين است «وَيَسْتَبْشِرُونَ
بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ».
اخبار خيار مؤمنين به اينها داده ميشود.
بعد ميفرمايد: «ثانيا أن هذه البشرى
هي ثواب أعمال المؤمنين» اين بشري ثواب اعمال مؤمنين است «و
هو أن لا خوف عليهم و لا هم يحزنون
و ليس ذلك إلا بمشاهدتهم هذا الثواب في دارهم التي هم فيها مقيمون فإنما شأنهم
المشاهدة دون الاستدلال»
مرحوم علامه در اين عبارت ميفرمايد مطلب دومي كه از آيه فهميده ميشود كه این است كه
اين بشارت خودش ثواب اعمال مؤمنين است، اعمال مؤمنيني است كه «لم
يلحقوا بهم». باز معنا
ميكنند ثواب را و ميفرمايند «ألا
خوفٌ عليهم و لا هم يحزنون»،
يعني خود همين «إِنَّ
أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»[2]
ثواب دنيوي اعمال مؤمنين است، يعني مؤمن وقتي تلاش ميكند و زحمت ميكشد، ايمان و
عبادت دارد، به يك مرتبهاي ميرسد كه خدا ميفرمايد ديگر شما خوف و حزني نداشته
باشيد، اين مرتبهاش در همين عالم دنياست، قبلاً خوانديم درست است در بعضي از
افرادي كه دارند از اين عالم منتقل ميشوند، ملائكه به آنها ميگويند شما خوف و
حزني نداشته باشيد، ولي آن آيه شريفهاي كه ميگويد «ألإِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ
لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»
يعني در هيمن دنيا خوف و حزن ندارد.
مرحوم علامه ميفرمايد ثواب خود اعمال مؤمنين این استكه خدا اينها را مقدّر كرد، يعني به مرتبهاي رسيدند كه خدا ميفرمايد شما ديگر خوف و حزني نداشته باشيد. آن وقت ميفرمايد «وليس ذلك ذلا بمشاهدتهم هذا الثواب في دارهم التي هم فيها مقيمون» يعني در داي دنيا مؤمن به اين مرتبه ميرسد كه خودش ميبيند كه خوف و حزني ندارد، مؤمن در همين دار دنيا به اين مرتبه ميرسد كه ميبيند خوف و حزني ندارد «فإنما شأنهم المشاهدة دون الاستدلال» آن وقت خداي تبارك و تعالي ميخواهد به شهداي در عالم برزخ خبر خوش بدهد، ميفرمايد همانطوري كه شما در عالم برزخ خوشحالي «بما آتاهم الله من فضله» به مؤمنين در دنيا هم ثواب عمل دنيويشان كه نبود خوف و حزن هست داده شده و آنها هم ميدانند كه خوف و حزني براي آنها وجود ندارد. بعد در دنيا ميفرمايند «ففي الآية دلالة على بقاء الإنسان بعد الموت» كه عرض كرديم خود كلمه أحياءٌ به خوبي دلالت بر اين مدعا دارد كه اين آيات مربوط به آيات برزخ است.
نكته بعد كه فردا ان شاء الله عرض ميكنيم كه در آيه بعد مجدداً فرموده «يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنْ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» دو مرتبه يستبشرون را تكرار كرده اين بنعمةٍ من الله تكرار بشارت قبلي است و يا بشارت دوّمي است كه ان شاء الله فردا عرض ميكنيم.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
نظری ثبت نشده است .