درس بعد

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس قبل

بحث تفسیر موضوعی پیرامون آیات معاد

درس بعد

درس قبل

موضوع: آیات معاد 1


تاریخ جلسه : ۱۳۹۱/۲/۱۸


شماره جلسه : ۶۸

PDF درس صوت درس
چکیده درس
  • حث ما در اسامي قيامت است كه برخي از آنها را بيان كرديم. يكي از اسامي كه براي قيامت است این است كه از قيامت به يوم الآزفه تعبير شده. در سوره مباركه مؤمن آيه 18 مي‌فرمايد:

دیگر جلسات



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين


بحث ما در اسامي قيامت است كه برخي از آنها را بيان كرديم. يكي از اسامي كه براي قيامت است این است كه از قيامت به يوم الآزفه تعبير شده. در سوره مباركه مؤمن آيه 18 مي‌فرمايد: «وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ» پيامبر ما انذار بده مجرمين و كفار را نسبت به روز قيامت كه از آن تعبير مي‌كند به يوم الآزفة. آزفة يعني نزديك و از ماده ازفَ مي‌آيد به معناي شيء نزديك. يكي از تأكيداتي كه خداي تبارك و تعالي در قرآن دارد این است كه انسان قيامت را يك روز دور حساب نكند، نگويد حالا كِي تا قيامت؟! قيامت خيلي نزديك است كه حالا وجه نزديك بودنش را هم بيان مي‌كنيم. در روز قيامت از شدت وحشت دل‌ها به حناجر مي‌رسد و قلوب به حناجر مي‌رسد، كنايه از این است كه شدّت بيم، غم و وحشت روز قيامت را دلالت دارد.

در سوره مباركه نجم آيه 57 مي‌فرمايد: «أَزِفَتْ الْآزِفَةُ» يعني فوق نزديك بودن را بيان مي‌كند و مي‌فرمايد نه تنها قيامت مي‌آيد بلكه آمد، قرآن يك مستقبل محقّق الوقوع را تعبير به فعل ماضي مي‌كند كه قيامت آمد، قيامت نزديك شد، اين هم در سوره نجم.

ما داريم تعابير ديگري كه نزديك به اين معناست؛ در آيه شريفه «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ»[1] روز حساب اقتَرَبَ. شما در ادبيات عرب ملاحظه فرموديد كه بين قَرُبَ و اقتَرَبَ فرق است، يك چيزي كه خيلي نزديك است به با افتعال مي‌رود و مي‌شود اقتَرَبَ. چيزي كه نزديكتر است را عرب به عوان اقتَرَبَ مي‌آورد.

در سوره مباركه «ق» آيه 31 راجع به بهشت مي‌فرمايد: «الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ» مي‌فرمايد از نظر زماني دور نيست، يعني به جاي اينكه تعبير كند نزديك است! مي‌فرمايد فكر نكنيد كه دور است. گاهي اوقات بعضي‌ها به مؤمنين مي‌گويند حالا شما اين همه زحمت مي‌كشيد براي اينكه يك وقتي بهشت را به شما ارزاني كنند يا يك تعبيري را از عارف بزرگوار مرحوم شاه‌آبادي (استاد امام رضوان الله تعالي عليه) شنيدم كه فرموده بود مردم مي‌گويند دنيا نقد است و آخرت نسيه است و كيست كه نقد را رها كند و نسيه را بگيرد، گفتند ايشان فرموده قضيه برعكس است دنيا نسيه است و آخرت نقد است، يعني واقع را كه انسان مي‌خواهد نگاه كند، آخرت، قيامت، بهشت، جهنّم، اينقدر نزديك است كه بيخ گوش انسان است، از هر چيزي به انسان نزديكتر است، انسان خيال مي‌كند از او دور است. حالا گاهي تعبير مي‌كند به غير بعيد.

در سوره نبأ آيه 40 مي‌فرمايد «إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً» ما بيم مي‌دهيم به شما از يك عذاب نزديك! فكر نكنيد اين عذاب دور است بلكه نزديك است.

در سوره مباركه معارج مي‌فرمايد «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَنَرَاهُ قَرِيباً» مردم فكر مي‌كنند قيامت و عذاب دور است اما ما او را نزديك مي‌بينيم و در سوره قمر آيه 1 «اقْتَرَبَتْ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ» يك چنين تعبيري را دارد كه نزديك است.

در سوره مباركه شوري آيه 17 مي‌فرمايد: «اللهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ» قيامت حتماً نزديك است و خدا به پيامبر مي‌فرمايد تو چه مي‌داني؟ «يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ» آنهايي كه ايمان آوردند از نتيجه‌ي اعمال خودشان بيم‌ناك هستند و مي‌دانند قيامت حق است «أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ» اين هم تعبير به اينكه «لعلّ الساعة قريبٌ» يعني قرآن تأكيد دارد كه به مردم تفهيم كند قيامت نزديك است! حالا يا با تعبير «ازفت الآزفة» يا با تعبير «غير بعيد» يا تعبير «قريب» اين تعابيري است كه در اين مورد آمده.

براي نزديك بودن قيامت چند وجه را مي‌شود ذكر كرد؛ يكي اينكه بگوئيم چون قيامت يك امري است كه مسلم و حتماً واقع مي‌شود خدا مي‌فرمايد نزديك است، بعضي‌ها اينطور گفتند و اين حرف درستي نيست. آنچه مسلم واقع مي‌شود معنا ندارد بيائيم بگوئيم چون واقع مي‌شود نزديك است، معلوم مي‌شود يك عنوان و نكته‌ي ديگري اينجا وجود دارد، صرف اينكه قيامت قطعي الوقوع است، بيائيم بگوئيم از اين جهت پس قيامت نزديك است، اين مصحّح براي اين عنوان نمي‌شود.

نكته دوم و وجه دوم این است كه گفته‌اند چون «اذا مات الإنسان قام قيامته من مات فقط قام قيامته» بگوئيم چون برزخ شروع عالم قيامت است و قيامت صغراي انسان است، از اين جهت فرمودند نزديك است، اين معنا با اين آيات سازگاري ندارد، براي اينكه اين آيات در مورد آن يوم خاص مي‌گويد يوم قريب است، «ازفت الآزفة» يا «لعلّ الساعة» ساعت غير از برزخ است و خود روز قيامت است، قيامت كبري را قرآن مي‌گويد نزديك است، نه اين قيامت صغري كه عبارت از برزخ باشد، اين احتمال هم احتمالي است كه بطلانش روشن است و اصلاً با ظواهر آيات شريفه سازگاري ندارد.

احتمال سوم كه به نظر من شايد احتمال درستي باشد؛ بگوئيم خداي تبارك و تعالي از بدوي كه عالم را خلق كرده تا رسيده به زمان نزول قرآن كريم، اين زمان نزول قرآن كريم تا قيامت را اگر نسبت به تمام دوران گذشته‌ي بشر مقايسه كنند، يك زمان كمي است، خود اين يك زمان كمي خواهد بود، حالا فرض كنيد ده هزار سال بشود، بيست هزار سال بشود، بالأخره اين قدمتي كه تاريخ دارد، يعني حتّي قبل از خلقت آدم خيلي بيش از اينهاست. الآن جمجمه‌هايي از انسان‌ها يا حيواناتي را پيدا مي‌كنند كه مال ميليون‌ها سال پيش است. بگوئيم خدا مي‌فرمايد قيامت دارد نزديك مي‌شود، از زماني كه اسلام آغاز شده و قرآن كريم نازل شده تا قيامت نزديك است و انتهاي راه است! نزديك يك امر نسبي است، شما اگر يك چيزي هزار درجه داشته باشد، اگر صد درجه‌ي آن باقي مانده باشد مي‌گوئيد نزديك به تمام شدن است!

علي ايّ حال يك چنين نكته‌اي را از آن استفاده مي‌كنيم.

مدعاي ما این است كه آنچه الآن باقي مانده نسبت به آنچه كه تا حالا بوده خيلي كم است و اين از آيات قرآن به خوبي استفاده مي‌شود.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. سوره انبياء: آيه 1.
 

 

برچسب ها :


نظری ثبت نشده است .